چگونه مغز خود را به مثبت اندیشی عادت دهیم؟

مثبت اندیشی از واژه های محبوب در روانشناسی امروز است و بسیاری از سخنرانان انگیزشی و روانشناسان در آثار و سخنرانی های خود از آن صحبت کرده اند.

با همه اینها شهرت و شکوه مثبت اندیشی تنها به واژه آن و به کار بردن آن در مقالات و یک متن زیبا و انگیزشی در اینستاگرام خلاصه نمی‌شود، بلکه از تاثیر مستقیم و به سزایی در زندگی ما برخوردار می‌باشد.

در توصیف اثر مثبت اندیشی همین بس که تا حد خارق‌العاده ای استرس را کاهش داده و به هر لحظه زندگی ارزش تجربه کردن می‌دهد.

گفته شده افرادی که مثبت اندیش هستند حتی زمانی که شرایط اطراف آنها به شدت دشوار و چالش برانگیز می‌شود نمی‌توانند بدبینانه فکر کنند و به همین دلیل معمولاً شادتر و راضی‌تر هستند و کمتر دچار افسردگی می‌شوند.

در اینکه مثبت اندیشی فواید شگفت انگیزی در زندگی ما دارد تردیدی نیست اما سوال اصلی این است که چطور می‌توانیم مغز خود را به مثبت اندیشی عادت دهیم.

از خود سوال کنید که "آیا من مثبت فکر می‌کنم؟"

برای شروع اگر نمی‌دانید مثبت اندیش هستید یا خیر، باید این سوال را بارها و در شرایط مختلف از خود بپرسید. حتی می‌توانید از تست‌هایی که در این زمینه تهیه شده‌اند استفاده کنید.

اگر به این نتیجه رسیده‌اید که باید روی مثبت اندیشی خود تمرکز بیشتری داشته باشید در ادامه مقاله با ما همراه باشید.

حافظه خود را برای اطلاعات مثبت تقویت کنید

آیا می‌دانستید که ممکن است بتوانید تنها با داشتن لیستی از کلمات مثبت، سطح مثبت اندیشی خود را افزایش دهید؟

بله! درست است … زمانی که مغز خود را مجبور می‌کنید تا مدام از کلمات مثبت استفاده کند، این کلمات و واژه‌های نزدیک به آنها بیشتر در مغزتان در دسترس بوده و در شرایط مختلف که می‌خواهید کلمه یا اطلاعاتی را از حافظه خود بازیابی کنید راحت تر به زبان شما می آیند.

اگر مطمئن نیستید کدام کلمات مثبت هستند باید بدانید روانشناسان تاکنون بار معنایی هزاران کلمه را بررسی کرده‌اند تا مثبت و منفی بودن آنها را مشخص کنند. برای افزایش اطلاعات خود می‌توانید از کتاب‌هایی که در این زمینه تهیه شده‌اند استفاده کنید.

توانایی مغزتان برای توجه به نکات مثبت را تقویت کنید

آیا از آن دسته افرادی هستید که دائماً به نکات و مسائل منفی توجه می‌کنید؟ مثلاً دقایق کسل کننده‌ای که پشت چراغ قرمز مانده‌اید یا طعم نه چندان دلچسب غذایی که شب گذشته میل کرده‌اید.

اگر این طور است پس احتمالاً به صورت ناخودآگاه مغز خود را به گونه‌ای آموزش داده‌اید که روی موارد منفی تمرکز کند و مغزتان بعد از این همه مدت در این کار بسیار حرفه‌ای شده است!

معکوس کردن این آموزش کاری بسیار چالش برانگیز است، بنابراین بهتر است به جای آن به مغز خود طوری آموزش دهید که در تمرکز روی نکات مثبت بهتر از نکات منفی عمل کند.

برای این منظور سعی کنید همیشه روی اطلاعات مثبتی که به شما می‌رسد تمرکز کرده و توجه خود را از موارد منفی بگیرید.

خودتان را شرطی کنید

آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که می‌توانید خودتان را برای مثبت اندیشی شرطی کنید؟ اگر این طور است حتماً درباره آزمایش سگ پاولوف شنیده‌اید.

پاولوف یک سگ دارد که برای اعلام زمان غذا خوردن به او زنگی را به صدا در می‌آورد. سگ پاولوف نیز مانند سگ‌های دیگر برای غذا خوردن بسیار هیجان زده می‌شود و آب دهانش را به اطراف می پاشد. بعد از مدتی صدای زنگ باعث ایجاد هیجان در سگ می‌شود حتی زمانی که از غذا خبری نباشد.

نکته این است که در مغز سگ پاولوف بین خوردن غذا و صدای زنگ پیوندی ایجاد شده که به آن شرطی سازی کلاسیک گفته می‌شود.

این شرطی سازی بدون آنکه متوجه باشیم همیشه در مغز ما اتفاق می‌افتد. به عنوان مثال غذای مورد علاقه بسیاری از ما خوراکی ای است که در کودکی و کنار خانواده خود می خورده‌ایم و احتمالاً این علاقه از احساسات گرمی که در آن زمان با خانواده داشته‌ایم نشات گرفته حتی اگر امروز از آنها دور باشیم.

اگرچه محیط شما را شرطی می‌کند که همواره به روش‌های خاص واکنش نشان دهید اما اگر بدانید چه می‌کنید می‌توانید از شرطی سازی کلاسیک برای تقویت مثبت اندیشی خود استفاده کنید.

شما دقیقاً همان کاری را می‌کنید که سگ پاولوف انجام داد. به این صورت که بارها و بارها موارد خسته کننده را با افکار مثبت پیوند دهید، خواهید دید خیلی زود این چیزهای خسته کننده به طور خودکار حس مثبت در شما ایجاد می‌کنند.

مثبت فکر کنید اما نه همیشه!

اگرچه مثبت اندیشی فواید زیادی دارد اما همیشه بهترین پاسخ نیست. گاهی بهتر است منفی فکر کنید!

به عنوان مثال هنگامی که غمگین هستید، فکر کردن به افکار منفی و نشان دادن احساساتی که این افکار ایجاد می‌کنند به شما کمک می‌کند تا به دیگران بفهمانید که به حمایت و مهربانی آنها نیاز دارید.

زمانی که در حق شما بی عدالتی می‌شود و از این مسئله به شدت عصبانی هستید، افکارتان می‌تواند باعث ایجاد انگیزه در شما شود تا دست به کار شده و تغییراتی در زندگی‌تان ایجاد کنید.

توجه داشته باشید کنار زدن تصادفی این احساسات منفی بدون در نظر گرفتن منشا آنها می‌تواند عواقب منفی داشته باشد. بنابراین از خودتان بپرسید که آیا این احساس منفی باعث بهبود زندگی من شده است یا خیر، اگر جواب مثبت است پس احساس خوبی است اما اگر جواب منفی است باید روی تغییر آن کار کنید.

شکرگزاری را تمرین کنید

انکار نمی‌کنم که در دنیا بی نهایت مورد منفی وجود دارد که می‌تواند باعث عصبانیت، اندوه و اضطراب همه ما شود اما حقیقت این است که موارد مثبت زیادی نیز وجود دارد که حس اشتیاق، شادی و هیجان در ما ایجاد می‌کند و این به خود شما بستگی دارد که روی کدام یک از آنها تمرکز کنید.

یکی از راه‌های آموزش مغز برای تمرکز روی مسائل مثبت تمرین شکرگزاری است. شکرگزاری یعنی نسبت به افراد، چیزها و تجربیاتی که در زندگی خود دارید احساس خوب همراه با تشکر داشته باشید.

به عنوان مثال اگر به خاطر محل کار خود شکرگزار باشید راحت تر می‌توانید احترام و دوستی همکاران خود را به دست آورید و از زندگی خود راضی‌تر خواهید بود.

از لحظات خوب زندگی خود لذت ببرید

بسیاری از اوقات در زندگی اجازه می‌دهید لحظات خوب بگذرند بی آنکه واقعاً از آنها لذتی برده باشید. لحظاتی مثل زمانی که دوستتان هدیه کوچکی به شما می‌دهد یا همکارتان شما را می‌خنداند.

آیا تا به حال برای چشیدن و قدردانی از این لذت‌های کوچک در زندگی مکث کرده‌اید؟ اگر این طور نیست از این لحظه به بعد سعی کنید طعم چنین لحظاتی را بیشتر بچشید.

برگرفته از: psychologytoda

کد خبر 589344

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.