ابوالفضل ظهرهوند در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، در خصوص سفر بایدن به اسرائیل و عربستان اظهار کرد: سفر منطقهای بایدن از دیدار با مقامات رژیم صهیونیستی آغاز شد و بخش مهم آن سفر به عربستان بود که طی آن ۱۸ مجموعه موافقتنامه با طرف سعودی به امضا رسید.
وی یکی از محورهای این سفرها را موضوع ایران، مسئله ایرانهراسی و درخواست از طرف سعودی برای همکاری برای مهار ایران دانست و افزود: دومین محور مهم این سفر، تلاش برای عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای منطقه از جمله عربستان است که با آزادسازی فضای عربستان برای ورود هواپیماهای رژیم صهیونیستی در این رابطه گام اولیه را برداشتند.
گام نخست عربستان در به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی
این کارشناس مسائل بینالمللی تاکید کرد: برقراری این خط هواپیمایی مرحله نخست به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی و اتفاق منفی در کارنامه عربستان است. یکی دیگر از اهداف این سفر، تاکید بر حمایت امنیتی و نظامی از عربستان و ارسال سلاح به این کشور با هدف به دست آوردن منافع و دلار، دامن زدن به تنشهای منطقهای و همچنین تمدید آتشبس در یمن بوده است.
وی با اشاره به موافقت رژیم سعودی با پیشنهادهای بایدن، خاطرنشان کرد: رئیسجمهور آمریکا که همواره بر موضوع نقض حقوق بشر از سوی سعودیها از جمله کشته شدن خاشقچی، مانور میداد در این سفر اعلام کرد که طی صحبت با بن سلمان به این نتیجه رسیده که وی مسئولیتی در این قتل نداشته است و این نیز امتیازی بود که به طرف سعودی داد.
ظهرهوند مسئله افزایش ظرفیت تولید نفت را یکی دیگر از اهداف این سفر تلقی کرد و گفت: جایگزین کردن ظرفیت خارج شده نفت روسیه از بازار نیز بخش دیگری از اهداف سفر بایدن بود. همچنین از دیگر مسائلی که جستهگریخته به بیرون رخنه کرد ابراز نگرانی درباره فعالیتهای هستهای ایران بوده است.
یک توافق صوری تنها دستاورد سفر بایدن
وی تاکید کرد: در مجموع دستاورد این سفر بیشتر در یک توافق نمایشی خلاصه میشود که محور اصلی آن را نیز بر مبنای ایرانهراسی و موضوع عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی گذاشتند.
این کارشناس مسائل بینالملل درباره تأثیر این سفر در مذاکرات بغداد برای بهبود روابط ایران و عربستان نیز اظهار کرد: آمریکاییها و همپیمانانشان در این سفر تلاش کردند با استفاده از عنصر مذموم و منفوری مانند رژیم صهیونیستی بر روابط آتی دوجانبه ایران با عربستان سعودی تأثیر منفی بگذارند اما همه این موارد اکنون در حد حرف است و تا زمانی که عملیاتی شود بعید به نظر میرسد که این سفر خروجی خاصی داشته باشد.
ظهرهوند تصریح کرد: این سفر با وجود همه تبلیغات و مانوری که قبل از آغاز روی آن داده شد، خروجی ملموسی نداشت و حتی در زمینه افزایش تولید نفت هنوز معلوم نیست اتفاق خاصی رخ دهد زیرا عربستان در حداکثر ظرفیت تولید خود قرار دارد و نمیتواند میزان تولید خود را بیشتر از ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار بشکه افزایش دهد.
وی با اشاره به بیاعتمادی سعودیها به نقش دموکراتها به ویژه در دوره بایدن در دفاع از منافع آنها افزود: این موضوع حتی در نوع استقبالی که از بایدن صورت گرفت مشخص شد که بسیار متفاوت و در سطح پایینتر از استقبال از ترامپ صورت گرفت.
به دنبال سیاست خارجی مستقل
ظهرهوند سعودیها را مترصد پایهریزی سیاست خارجی مستقلتری از آمریکاییها دانست و گفت: در همین ارتباط به نظر میرسد سعودیها ملاحظاتی در روابط با روسها در نظر گرفتهاند و ارتباط فعالتری با چینیها برقرار کردهاند از جمله در پذیرش پول یوآن در ازای فروش نفت و از سوی دیگر عراق نیز تلاش میکند که روابط دو طرف را به حالت عادی بازگرداند و از سوی ایران نیز واکنشهای مثبتی به این موضوع نشان داده میشود.
وی درباره تأثیر این سفر و مذاکرات حاشیه آن بر جنگ اوکراین، یادآور شد: واضح است که سفر بایدن هیچ تأثیری بر جنگ اوکراین ندارد، اما کشورهای منطقه بیشتر نگران امنیت انرژی هستند به ویژه برای اتحادیه اروپا که در آستانه رسیدن به فصل پاییز و سرما قرار دارد و بعید است که بایدن بتواند دستاورد مثبتی بتواند از این سفر همراه خود ببرد.
جنگ اوکراین نتیجه سیاستهای اشتباه آمریکا
این کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به ادامه پیشرفتهای نظامی روسیه در منطقه، گفت: با اینکه تحریم گاز روسیه در اغلب روزهای جنگ اوکراین از سوی کشورهای اروپایی مطرح شد، اما روسیه نشان داد که در کاهش صادرات انرژی به اروپا مصممتر از اروپاییها است و در همین مرحله روسها، یکسوم حجم گاز ارسالی را کاهش دادند.
وی کاهش صادرات گاز روسیه به اروپا را باعث نگرانی این کشورها از تأمین سوخت دانست و ادامه داد: اکنون اروپاییها در وحشت هستند و نمیدانند جایگزین این سوخت را چگونه تأمین کنند، آمریکاییها با استفاده از ظرفیت استراتژیکی خود تاکنون مقداری نفت وارد بازار کردهاند اما این موضوع برای آنها یک تهدید است و ادامه آن نیز امکانپذیر نخواهد بود.
این کارشناس مسائل بینالملل با تاکید بر اینکه تحولات اوکراین نتیجه سیاستهای اشتباه و توسعهطلبانه آمریکا بوده است، گفت: این جنگ به ویژه برای آمریکا نتیجه عکس داشته و منجر به کاهش ارزش پول ملی و اتحادیه اروپا یعنی یورو شده است.
وی درباره تلاش آمریکا برای ایرانهراسی در منطقه خاطرنشان کرد: با وجود دامن زدن این کشورها به موضوع ایرانهراسی، ما روابط مستقل و جداگانه با کشورهای منطقه داریم، اماراتیها، سعودیها، کویت و دیگر کشورهای منطقه ما را به خوبی میشناسند، در حالی که اسرائیل پس از سقوط کابینه خود قبلی وضعیت مناسبی ندارد.
فیل واشنگتن فعلاً موش زاییده است!
ظهرهوند تلاش در جهت عادیسازی روابط این رژیم نامشروع صهیونیستی را با هدف ساماندهی به بعضی از مشکلات این کشور دانست و افزود: بیشتر تلاش آمریکا برای عادیسازی روابط این کشورها با اسرائیل با محوریت و دامن زدن به ایرانهراسی است و تلاش میکنند با این کار کشورهای منطقه را به سوی روابط رسمی با اسرائیل سوق دهد.
وی تصریح کرد: نوع دیپلماسی ایران نیز کارکرد خود را دارد و قطعاً دستگاه دیپلماسی ایران باید فعالتر برخورد کند تا اقداماتی که بایدن و تیم او انجام دادند را خنثی کند، تصور من این است که سفر بایدن با همه سر و صدا و تبلیغاتی که به همراه داشت، دستاورد چندانی نداشت و به اصطلاح فیل واشنگتن فعلاً تا اینجا موش زاییده و کار خاصی انجام نداده است.
این کارشناس مسائل بینالملل درباره بهبود قدرت دیپلماسی ایران برای خنثیسازی تلاشهای آمریکا اظهار کرد: دستگاه دیپلماسی کشور ما با مواضعی که اتخاذ میکند همچنین با برخورد فعالتر سفیران باید بتواند اهداف طرف مقابل را تبیین کند یا اگر نگرانیهایی وجود دارد آنها را بروز دهد. برای این هدف از اهرمهای مختلف میتوان استفاده کرد زیرا ایران هیچ چشمداشتی به کشورهای منطقه ندارد و مواضعی ایران در سیاستهایی مانند حمایت از یمن، لبنان، سوریه و مسئله فلسطین، همواره بسیار شفاف و روشن بوده است.
این کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به قرار گرفتن این موضوعات در دستور کار رایزنیهای مستمر دیپلماتیک ایران گفت: مسئله فلسطین یا سوریه، از چالشهای جهان اسلام و دنیای عرب است، بنابراین دولتهای محلی نیز به دلیل اهمیت تأمین امنیت پایدار در این منطقه، علاقهمند به روابط با ایران هستند.
وی با اشاره به اهمیت امنیت برای کشورهای منطقه، ادامه داد: خاورمیانه باید عاری از مداخله خارجی و متکی و مبتنی بر امنیت پایدار بر پایه مشارکت جمعی باشد و این یک موضوع منطقی است زیرا سرمایههای زیادی در اینجا متمرکز شده است و وجود هر نوع تنش و درگیری میتواند سرمایههای منطقه را به باد دهد که نه ایران خواهان چنین وضعیتی است و نه کشورهای منطقه و همه اینها بسترهای مناسبی هستند برای اینکه ماشه دیپلماسی بتواند از تحرک بسیار خوبی برخوردار باشد.
نظر شما