به گزارش خبرنگار ایمنا، بازآفرینی و حفظ بافتهای تاریخی، هویت ضروری برای ادامه حیات شهرها است و این اقدام را میتوان مؤثرترین رویکرد معاصر در حوزه مرمت و حفاظت شهری دانست که زمینه ظهور این رویکرد در توجه به اصول توسعه پایدار و اهمیت یافتن نقش مشارکت گروههای ذینفع در فرایند برنامهریزی است.
رویکرد بازآفرینی پایدار شهری توجه همزمان و ابعاد کالبدی اقتصادی اجتماعی مدیریتی و زیستمحیطی در بافت تاریخی دارد رویکردهای مرمت و بهسازی شهری در سیر تحول و تکامل خود از بازسازی بازندهسازی نوسازی و توسعه مجدد به بازآفرینی و نوزایی شهری تکامل یافته است و در این مسیر، گذاری را از حوزه توجه صرف به کالبد به عرصه تاکید بر ملاحظات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری تجربه کرده است.
امروزه برای بازآفرینی پایدار شهری میتوان با تشکیل کمپانی با حضور گروههای ذینفع، باعث بهینهساختن همهجانبه و پایدار وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فیزیکی محل شد؛ رویکرد بازآفرینی پایدار شهری توجه همزمان به ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی در بافت تاریخی دارد، لذا شناخت و بررسی معیارهای آن میتواند به لحاظ جامعیت، راهگشای رفع مشکلات بافتهای تاریخی باشد.
طرح بازآفرینی شهری ظرفیتهای ویژهای در خصوص بافتهای تاریخی شهری دارد که از جمله این ظرفیتها و قوانین و مقررات موجود میتوان به قانون حمایت از احیا، بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری، سند ملی راهبردی احیا، بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری، مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در خصوص ابلاغ نقشه محدوده بافت فرهنگی و تاریخی ۱۶۸ شهر کشور و اصلاحیه آن، قانون برنامه ششم توسعه، قانون حمایت از مرمت و احیای بافتهای تاریخی فرهنگی و قانون بودجه سال ۱۴۰۰ اشاره کرد.
یکی از روشهای پیادهسازی بازآفرینی شهری، برنامهریزی گردشگری بافتهای تاریخی است و به لحاظ اجرایی نیز شرکت بازآفرینی شهری با تأکید بر موضوع بافتهای تاریخی در اساسنامه، راهبردها و در نظرگیری بافتهای تاریخی به عنوان یکی از گونههای بازآفرینی، بدین موضوع توجه داشته است.
شهرداریها از حالت انفعال به شهرداریهای فعال تبدیل شوند!
محسن رفیعیان، یک استاد شهرسازی در این باره میگوید: باز آفرینی در کشور ما فراز و نشیب سینوسی شکلی را پیموده است و البته به لحاظ مفهومی نیز تغییر و تحول بارزی داشته است.
وی میافزاید: در دهه ۶۰ با پایان گرفتن روند بازسازی پس از جنگ در ایران. شهرهای جدید پایه گذاری شدند و در دهه ۷۰ فرایند توسعه شهرها در بیرون آغاز و در پی آن چهره شهرها دگرگون شد و تا حدودی بافتهای تاریخی رهاشده باقی ماند، زیرا عزم جدی برای توجه به آنها وجود نداشت.
این استاد شهرسازی با بیان اینکه در دهه ۸۰ آئیننامه شناسایی و مداخله در بافتهای فرسوده و تاریخی، سه معیار خیلی کلی و عام را برای کل کشور مطرح کرد که بیشتر تمرکز آن بر بافتهای فرسوده بود و عملاً کار در خصوص حفاظت و مرمت میراث فرهنگی و بافتهای تاریخی پیش نبرد، ادامه میدهد: یک از معیارهای این آئیننامه، وجود گذر کمتر از شش متر را دلیل فرسودگی میدانست، چیزی که ویژگی اصلی حدود ۹۰ درصد بافتهای تاریخی کشور بود.
وی تصریح میکند: این دیدگاه، یک نوع عامنگری سادهلوحانه بود و شاید یکی از دلایل آن این بود که مسئولان بر این اعتقاد بودند اگر تهران اقدامی را انجام داد، باید کل کشور از آن پیروی کند.
این استاد شهرسازی با بیان اینکه در این روند تمام شهرداریها به صورت منفعل تنها نظارهگر این اتفاقات بودند، میافزاید: باید شهرداریها از حالت انفعال به شهرداریهای فعال تبدیل شوند.
وی اظهار میکند: در دهه ۹۰ موضوع بازآفرینی به یک کلید واژه قوی در سیاستها و اقدامات تبدیل شد و یک دهه توجهات به توسعه درونی شهرها معطوف شد، اما اکنون پس از یک دهه در سال ۱۴۰۰ قانون جهش تولید مسکن مبنی بر اینکه چهار میلیون مسکن تولید شود، مطرح شد و بار دیگر نگاههای ما که به درون شهرها متمرکز شده بود را به بیرون کشاند؛ شاید در سال ۱۴۱۰ تلاشهای علمی دانشگاهیان غالب شود تا فرایندی که سینوسی به توسعه شهرها از بیرون رسیده است را تغییر دهد.
رفیعیان تاکید میکند: در ایران فقط شهر یزد است که ۷۰۰ هکتار بافت تاریخی پیوسته زنده دارد و وقتی یونسکو میخواست این بافت را ثبت کند، دو معیار از شش معیار ثبت میراث جهانی به یونسکو اثبات شد، یکی اینکه زندگی جاری در بافت تاریخی یزد وجود دارد و دیگر اینکه جلوههای منحصربهفردی از همزیستی انسان و طبیعت در بافت تاریخی یزد متبلور شده است؛ در حقیقت برای صحبت پیرامون موضوع مسؤلیت شهرداریها در بافتهای تاریخی توجه به این مهم الزامی است که ما با کدام تئوری میخواهیم با این موضوع برخورد کنیم؟
این استاد شهرسازی خاطرنشان میکند: ابتدا باید پارادایم ما مشخص باشد؛ این موضوع بسیار مهم است که یک حکومت در مقیاس کلان چه استراتژی توسعهای را دنبال میکند؟ سپس مشخص شود بازتعریف این سناریو در خصوص مداخله در بافتهای تاریخی چیست؟
وی معتقد است: چنانچه ما نیز استراتژی مداخله را در کشورمان بشناسیم، شاید بتوانیم بافتهای تاریخی را نجات دهیم.
رفیعیان با اشاره به اینکه وقتی از حکمت و توسعه در الگوی اسلامی ایرانی صحبت میشود، معنی آن این است که ما نباید به دنبال توسعه بر مبنای مدل غربی باشیم، میگوید: حکمت به دنبال شهر آیندهای از نوع آسمانخراشها نیست، تئوری حکمرانی در جمهوری اسلامی و نسخههای آن در حوزه شهرسازی باید متفاوت باشد و توجه داشته باشیم که استراتژی و نوع نگاه ما متفاوت است.
وی ادامه میدهد: در بازدید از نمایشگاه اکسپو ۲۰۲۱ دبی که یک نمایشگاه بینالمللی و بسیار معتبر و مشهور است و هرچند سال یک بار برای نمایش و ارائه دستاوردهای ملل مختلف برگزار میشود، موضوع مشهود این بود که اگر ما مسیرهای مرسوم سایر ملل را در توسعه مد نظر داشته باشیم هیچگاه به آنها نخواهیم رسید، هر ملتی باید نسخه مخصوص به خود را در توسعه طلب کند.
مادیگرایی مرسوم پاسخگوی بافتهای تاریخی ایران نیست
این استاد شهرسازی بافت تاریخی که در شهرهای ایران است، هیچگاه مانند «ونیز» یا «وین» نخواهد شد، باید مانند ایران باشد؛ در کنار این موضوع برخی به غلط اقداماتی را در راستای نیازهای مردم موجه جلوه میدهند، بهعنوان مثال گاهی مطرح میشود که مردم میخواهند معابر تعریض شود یا مبادی بافتهای تاریخی بازگشایی شود، لذا باید ضمن توجه به راهبرد توسعهای، بررسی شود که آیا این نیاز کاذب است یا نیاز صادق، باید مشخص شود این مردم که میگویند چه کسانی هستند؟، آیا گروهی هستند که ذائقه درستی دارند؟ یا به مرور زمان دچار کج فهمی و نیازهای کاذب شدهاند، لذا مسئولیت شهرداری در حوزه بازآفرینی و بافتهای تاریخی این است که ذائقه مردم ساکن در بافت تاریخی را ارتقا دهد.
وی تاکید میکند: وقتی سخن از بازآفرینی فرهنگ مبنا به میان میآید، به معنای تلفیق اقتصاد و فرهنگ است، باید فعالیت اقتصادی با مبنای فرهنگی تعریف شود؛ مادیگرایی مرسوم پاسخگوی بافتهای تاریخی ایران نیست که بگوییم فرهنگ و اقتصاد تلفیق شود، کار درست میشود.
رفیعیان میگوید: اگر بخواهیم در بافت تاریخی حرکتهای اساسی انجام دهیم، باید ابتدا مشخص شود پارادایم فکری ما چیست؟ این پارادایم از الگوی کلان توسعه کشورمان برگرفته میشود. بهعنوان مثال حکمت بنیان بودن، یعنی نظر و عمل با هم پیوند بخورد؛ اگر سراغ حکمت برویم، نمیتوانیم بفهمیم بافتهای تاریخی چه مسیری را باید بپیماید.
وی تصریح میکند: سالها پیش از «پراگ» پایتخت کشور چک بازدیدی داشتم و دیدم یک رستوراندار در بافت تاریخی آنجا که نتوانسته بود با رستورانهای مجلل رقابت کند، تمام چراغها را خاموش کرده بود و گفته بود من به سبک ۶۰۰ سال قبل از شما پذیرایی میکنم و به این گونه مزیت رقابتی پیدا کرده بود و استفاده نکردن از برق یک جاذبه شده بود؛ بنابراین همیشه راهبرد برتر در رقابت تکنولوژیک با بقیه نیست و شاید بعضی مواقع باید مخالف رویههای دیگر به سمت اصالت حرکت کرد؛ اینگونه میشود که بافتهای تاریخی ما شاید نباید به سمت تخریب و نوسازی و تعریض گذر حرکت کنند، بلکه به سمت مرمت سبک پیش رفت و مسؤلیت شهرداری نیز در همین راستا تعریف شود.
این استاد شهرسازی اظهار میکند: شهرداریها باید بتوانند در آموزش شهروندی و کارکنان خود، این ایده را ترویج دهند و از طرفی منفعل نباشند و فعالانه بافتهای تاریخی را مدیریت کنند، زیرا در این صورت میتوانیم از مسیر بازآفرینی و نتیجه آن راضی باشیم.
نظر شما