به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس یادداشتی از محمدرضا بکرانی، استاد دانشگاه و دکترای علوم سیاسی، «یعنی خداوند متعال، ما را انتخاب کرده تا برویم با اسرائیلیها بجنگیم»، حضرت آیتالله خامنهای فرمودند: «بله، شما نماینده نظام هستید، بروید آنجا و جلوی اسرائیلیها را سد کنید.»به راستی، جملات فوق که رد و بدل شدن حدیث عشق و دلدادگی را به نمایش میگذارد، مربوط به ملاقات حاجاحمد متوسلیان با مقام معظم رهبری است که در آن زمان رئیس شورای عالی دفاع بودند و این ملاقات توسط محسن رضایی، فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس ترتیب داده شده بود.
گویا در بند دژخیم بودن از همان ابتدا در تقدیر متوسلیان نوشته شده بود و فلکالافلاک اولین غل و زنجیر را بر دستان احمد نشاند، آن گاه که در سال ۱۳۵۴ در حالی که برای مأموریتی از طرف یک شرکت خصوصی به خرمآباد رفته بود، به دلیل مبارزات علیه حکومت پهلوی توسط ساواک دستگیر شد و ۱۵۰ روز در انفرادی و ۹ ماه هم دربند عادی اولین دوره اسارت را تجربه کرد.
با شروع انقلاب جذب کمیته محل زادگاه خود در جنوب تهران شد، همزمان با ناآرامیهای اسفند ۵۷ در غرب کشور به کردستان رفت و در آزادسازی سنندج و شهرهای درگیر خاطرات به یادماندنی در اذهان مردم غیرتمند آن دیار به یادگار گذاشت.
با تشکیل تیپ محمد رسولالله (ص) و پیروزیهای تیپ یاد شده در عملیات فتحالمبین و فتح خرمشهر ارزشهای متوسلیان بیشتر جلوهگر شد. از جملههای ماندگار او قبل از فتح خرمشهر در جمع رزمندگان میتوان به این جملات اشاره کرد که حیات سیاسی این مملکت بسته به آزاد شدن خرمشهر است، همین طور حیثیت سیاسی عراق هم بستگی به حفظ خرمشهر دارد؛ با کمی تأمل در جملات فوق که دارای بار سیاسی متناسب با شرایط حاکم در زمان خود است، میتوان به درایت این فرمانده دلیر پی برد.
متوسلیان بعد از فتح خونینشهر به همراهی بخشی از تیپ محمد رسولالله (ص) و جمعی از تیپ ۸۸ تکاور ذوالفقار نیروی زمینی ارتش به نام قوای محمد رسولالله (ص) به سوریه اعزام شدند تا راههای کمک به رزمندگان لبنانی در مقابل حملات اسرائیل را مورد بررسی قرار دهند.
یکی دیگر از جملات ماندگار متوسلیان در پایین پلههای هواپیما هنگام اعزام به سوریه ایراد شد که در بخشی از آن آمده است: «باید اسرائیل از جهان زدوده شود و شما مردان بزرگ باید حرف امام را جامه عمل بپوشانید.»
حضور او در جنوب سوریه را با در نظر گرفتن شرایط کشوری درگیر با دو پدیده انقلاب نوپا و جنگ، میتوان جلوهای از حضور مقتدرانه جمهوری اسلامی ارزیابی کرد که در نوع خود بینظیر است، تولد گروههای مبارزی، چون «حزبالله» را میتوان از نتایج این حضور قلمداد کرد.
حاجاحمد متوسلیان، چهاردهم تیرماه سال ۱۳۶۱ پس از خاتمه مأموریت در حالی که به پیشنهاد سیدمحسن موسوی، کاردار ایران در لبنان برای بررسی وضعیت و برآورد دستاوردها جهت ارائه گزارش راهی لبنان شده بود، در مسیر توسط شبهنظامیان حزب فالانژ که حامی مسیحیان مارونی و سر سپرده اسرائیل بودند، به همراه دیگر همراهانش ربوده شد و در طول چهار دهه گذشته، اقوال گوناگونی همچون شهادت متوسلیان همراه با سه دیپلمات همراه به دست عناصر موساد یا فالانژها یا در بند بودن آنان موجود است که احتمال وقوع هر کدام از موارد فوق جای بحث دارد، از میان گفتهها و شواهد موجود به طور اجمال به چند مورد اشاره میکنیم.
۱- حسین دهقان (وزیر دفاع اسبق): در خردادماه سال ۱۳۹۵ به نقل از یک زندانی یونانی آزاد شده از زندانهای اسرائیل با مراجعه به سفارت ایران ادعا کرده بود که هر چهار نفر زندانی را دیده است، از زنده بودن احمد متوسلیان و دیپلماتهای ربوده شده خبر داد و گفت: آنها در اسرائیل هستند.
۲- اسرائیل در گزارشی، ادعای کشته شدن چهار دیپلمات ایرانی توسط فالانژها و دفن اجساد آنها را مطرح کرد.
۳- سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله معتقد است، نشانههایی وجود دارد که دیپلماتهای ایران در زندانهای اسرائیل هستند.
۴- سمیرجعجع، یکی از رهبران حزب فالانژ اعتراف کرد که گروگانهای ایرانی توسط نیروهایش کشته شدهاند.
همچنین دو سال پیش اخباری در خصوص سرنوشت متوسلیان در رسانهها مطرح شد، مبنی بر اینکه او و سه همراهش، سیدمحسن موسوی، تقی رستگارمقدم و کاظم اخوان توسط نظامیان فالانژ در ساحل مدیترانه تیرباران شدهاند و در محل معینی دفن شدهاند.
با توجه به گزارشهای ضدونقیض و به دلیل نداشتن اطمینان به صحت گفتههای مقامات اسرائیلی احتمال حیات احمد متوسلیان همچنان دور از ذهن نیست و میتوان پرده ابهام را برای شهادت یا اسارت او در نظر گرفت.
نظر شما