به گزارش خبرنگار ایمنا، سرتیپ عباسعلی بهدانی فرد فرمانده انتظامی استان یزد، اظهار کرد: نیمه شب گذشته درپی دریافت خبری مبنی بر نزاع و درگیری بین چند نفر در یکی از محلات شهر یزد بلافاصله مأموران پلیس در محل حاضر شدند.
وی افزود: با حضور مأموران و بررسی صحنه جرم مشخص شد که در این درگیری جوانی ۳۴ ساله با ضربات چاقو مجروح شده که متأسفانه پس از انتقال به بیمارستان بر اثر شدت جراحات وارده جان خود را از دست داده است.
فرمانده انتظامی استان یزد ادامه داد: مأموران پلیس با کار گسترده اطلاعاتی، قاتل را شناسایی و در یک عملیات ضربتی او را دستگیر کردند. دو نفر از عاملان درگیری نیز دستگیر و تحویل مقامات قضائی شدند. انگیزه قتل در دست بررسی است و امنیت مردم خط قرمز پلیس است.
قتل برای ۳۰ هزار تومان
نخستین روز تیرماه مأموران پلیس آگاهی در جریان قتل مرد میانسالی در یکی از محلههای کرج قرار گرفتند. با حضور در محل، متوجه شدند مرد میانسال پس از خرید از دکه روزنامهفروشی قصد سوار شدن به خودرو را داشت که با حمله مرد کارتنخوابی روبهرو شد.
ضارب، ضربهای به گردن راننده زد و از محل گریخت. با بررسی دوربینهای مداربسته و تحقیقات محلی هویت قاتل شناسایی شد و مأموران راهی پاتوق او شدند. این درحالی بود که خانواده مقتول نیز در محل حضور داشته و مانع فرار قاتل شده بودند.
متهم بعد از انتقال به پلیس آگاهی به قتل اعتراف کرد و گفت: یک دستگاه پخش آهنگ به مقتول فروختم. روز حادثه درحال جمع کردن ضایعات، یک قیچی باغبانی شکسته پیدا کرده و برداشتم. در مقابل دکه روزنامهفروشی، مرد خریدار را دیدم و از او خواستم ۳۰ هزار تومان دیگر برای خرید دستگاه بدهد که مدعی شد دستگاه همان اندازه که پول داده میارزیده است. من هم عصبانی شده و با قیچی، ضربهای به او زدم و فرار کردم. خانواده او چند ساعت بعد سراغم آمده و مرا دستگیر کرده و تحویل پلیس دادند.
به گفته رئیس پلیس آگاهی البرز، متهم در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات درباره ادعای او ادامه دارد.
بریدن گلوی همسر
عصر روز پنج شنبه گذشته، مرد جوانی وارد کلانتری شفای مشهد شد و از قتل همسر خود در منزل مسکونی پرده برداشت. او به افسران دایره تجسس گفت: چند ساعت قبل همسرم را به خاطر اختلافاتی که با یکدیگر داشتیم هدف ضربات چاقو قرار دادم و به قتل رساندم.
درپی اظهارات تکاندهنده این مرد جوان، بلافاصله گروهی از نیروهای تجسس با دستور سرگرد علی امارلو (رئیس کلانتری شفا) عازم خیابان هدایت ۴۷ شدند تا موضوع را بررسی کنند. از سوی دیگر گروه تجسس کلانتری با هماهنگی قاضی دکتر صادق صفری وارد ساختمانی شدند که روی مغازه آجیل فروشی بنا شده بود.
سروان آریایی (رئیس دایره تجسس) با مشاهده جسد خون آلود، بی درنگ اظهارات متهم به قتل را تأیید کرد و مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد اطلاع داد. طولی نکشید که مقام قضائی به همراه گروهی تخصصی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی، به محل وقوع جنایت رسیدند و بدین ترتیب تحقیقات قضائی در اینباره ادامه یافت.
تحقیقات میدانی مقام قضائی بیانگر آن بود که زن جوان در حالی هدف اصابت بیش از ۲۰ ضربه کارد قرار گرفته است و گلوی او نیز به طرز فجیعی بریده شده بود. همزمان با کشف کارد دسته فلزی (آلت قتاله) در داخل سینک ظرفشویی آشپزخانه و بررسیهای کارشناسی در صحنه جرم، متهم نیز با دستور قاضی صفری به محل وقوع قتل هدایت شد.
کرکره آجیل فروشی بسته بود و کارآگاهان متهم را از در کوچک آهنی که در کنار مغازه قرار داشت وارد ساختمان کردند در انتهای راهرو پس از طی ۱۵ پله به منزل نقلی ۳۵ متری رسیدند که جسد زن ۳۴ ساله کف پذیرایی قرار داشت. خون زیادی روی قالی منزل ریخته بود و عکس خانوادگی این زوج به همراه پسر کوچکشان روی دیوار خودنمایی میکرد. بررسیهای اولیه حاکی از آن بود که «بهاره» حدود سه ساعت قبل هدف ضربات بیرحمانه کارد قرار گرفته و به قتل رسیده است.
در همین حال برادر متهم که قاتل را قانع کرده بود تا خود را به پلیس تسلیم کند درباره این ماجرا به مقام قضائی گفت: حدود ساعت ۱۶:۴۰ بود که برادرم (حمید) با من تماس گرفت و گفت «بیا با تو کار دارم». وقتی نزد او رسیدم ناگهان مقداری آب به صورتم پاشید و گفت من «بهاره» را کشتهام! خیلی تعجب کرده بودم به همین دلیل آرام آرام تا سر چهارراه رفتیم و بعد از آنکه یک بطری آب معدنی خریدم او را ترغیب کردم که خود را به کلانتری معرفی کند. برادرم با همسرش از مدتی قبل اختلاف داشت و به تازگی هم آجیل فروشی را به نام همسرش ثبت کرده بود.
درپی اظهارات برادر متهم به قتل و با اشاره قاضی صفری، حمید (متهم به قتل) نیز در برابر مقام قضائی ایستاد و درباره چگونگی وقوع این جنایت تکاندهنده گفت: من و همسرم اختلاف دیرینه داشتیم. خانواده او خیلی در زندگی من دخالت میکردند این درحالی بود که شرایط اقتصادی خوبی نداشتیم و من مجبور شدم خودروام را نیز بفروشم.
متهم این پرونده جنایی پس از تفهیم اتهام از سوی قاضی ویژه قتل عمد مشهد ادامه داد: همه اختلافات ما به خاطر مغازهای بود که مدتی قبل خریدم و همسرم اصرار داشت که سند آن را به نام او ثبت کنم. به همین علت همواره مرا تهدید به طلاق میکرد، اما من همسرم را دوست داشتم به گونهای که نمیتوانستم حتی یک روز دوری یا قهر او را تحمل کنم.
از چند روز قبل که همسرم مرا خیلی اذیت میکرد به او گفته بودم که تو را میکشم و قانون هم مرا قصاص میکند اما هیچ برنامهریزی خاصی برای این جنایت نداشتم. بعدازظهر پنجشنبه وقتی همسرم از سرکار به خانه آمد و ناهار را خورد کنار سفره دراز کشید. پسر شش سالهام نیز در خانه مادرزنم بود و من و بهاره تنها بودیم. در یک لحظه گلویش را فشار دادم اما چون سروصدا میکرد با چاقویی که در کنار سفره قرار داشت ضربات متعددی به گلویش زدم و دیگر نفهمیدم چند ضربه هم به نقاط مختلف پیکرش وارد کردهام.
براساس این گزارش، درحالی که تحقیقات قضائی تا پاسی از شب ادامه داشت، اولیای دم نیز در کلانتری شفای مشهد حضور یافتند و از داماد قاتل شکایت کردند. از سوی دیگر با صدور دستوری ویژه قاضی دکتر صفری متهم ۴۰ ساله این پرونده جنایی برای بررسی ابعاد دیگر این جنایت هولناک در اختیار کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت و بدین ترتیب بازجوییهای تخصصی توسط سرهنگ نوریان (افسر پرونده) ادامه یافت.
قتل یک دختر برای بدحجابی
سال ۸۸ مأموران پلیس ورامین از قتل زن جوان در یک منزل مسکونی باخبر و راهی محل شدند. وقتی مأموران در محل حاضر شدند اولین بررسیها نشان میداد آن زن به نام کریمه اهل افغانستان است که با ضربات متعدد چاقو کشته شده است. جسد به دستور قضائی به پزشکی قانونی منتقل و تحقیقات در این باره آغاز شد.
در روند تحقیقات مادر کریمه مورد تحقیق قرار گرفت و گفت: امروز برای انجام کاری از خانه بیرون رفته بودم. وقتی به خانه برگشتم هرچه در زدم کسی در را باز نکرد. میدانستم کریمه داخل خانه است و پنجره اتاقی که رو به خیابان است، باز بود. کریمه را بلندبلند صدا کردم اما او جوابم را نداد.
وی افزود: حدس زدم بعد از رفتن من، او هم بیرون رفته باشد. این شد که زنگ همسایه را زدم. وقتی به طبقه بالا رفتم و وارد خانه شدم با جسد کریمه روبهرو شدم که خونین روی زمین افتاده بود. همانجا فریاد زدم و با پلیس تماس گرفتم. ما در این سالها با کسی خصومتی نداشتیم و نمیدانم چه کسی یا چه کسانی با چه انگیزهای دخترم را به قتل رساندهاند.
بعد از این توضیحات، مأموران در روند بررسیها با کنترل دوربینهای مداربسته دریافتند دو مرد جوان زمان حادثه وارد خانه شدهاند و بعد از دقایقی سراسیمه بیرون آمدهاند. با ثبت مشخصات دو مرد جوان و چهرهنگاری از آنها، مشخص شد هر دو پسرعموهای مقتول هستند. به این ترتیب دو مرد جوان تحت تعقیب قرار گرفتند اما ردی از آنها به دست نیامد تا اینکه مشخص شد هر دو به کشور افغانستان گریختهاند.
پرونده با اصرار اولیای دم در جریان بود که با گذشت ۱۱ سال از حادثه سرانجام یکی از آنها به نام عمار بعد از ورود به کشور در سال ۹۹ شناسایی و بازداشت شد. متهم به پلیس آگاهی منتقل شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او با اقرار به قتل با همدستی پسرعمویش به نام رحیم در توضیح به مأموران گفت: بعد از قتل تصمیم گرفتیم به افغانستان برویم. در آنجا وقتی فهمیدند مرتکب قتل شدهایم، ما را دستگیر کردند و طبق قانون کشور افغانستان به حبس محکوم شدیم. بعد از سپری کردن دوران محکومیت، آزاد شدیم تا اینکه من تصمیم گرفتم برای ادامه کار به ایران بیایم، اما در اینجا هم دستگیر شدم.
سپس متهم راهی زندان شد تا این بار طبق قانون مجازات اسلامی کشور ایران محاکمه شود. به این ترتیب پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و بعد از تعیین شعبه، روی میز هیئت قضائی شعبه دهم دادگاه قرار گرفت. متهم در اولین جلسه محاکمه مقابل هیئت قضائی شعبه به ریاست قاضی رضایی قرار گرفت.
ابتدای جلسه، اولیای دم که پدر و مادر مقتول بودند درخواست قصاص کردند. در ادامه متهم در جایگاه ایستاد و با قبول جرم خود گفت: کریمه دخترعمویم بود و در ایران متولد شده بود. پدر و مادرش بعد از ازدواج به ایران آمده بودند، به همین خاطر وقتی برای کار به ایران آمدیم، نزدیک خانه آنها منزلی اجاره کردیم تا تنها نباشیم. ما نسبت به کریمه خیلی غیرت داشتیم و او برای ما مثل خواهر بود.
مدتی قبل از حادثه، رحیم به خانهای که حوالی محل کار اجاره کرده بودیم، آمد و گفت کریمه را دیده که سرووضع نامناسبی داشته است. او از من خواست با کریمه صحبت کنم. فردای آن روز در کوچه دخترعمویم را دیدم و در اینباره با او صحبت کردم. گفتم ما در این کشور غریب هستیم و بهتر است وقتی از خانه بیرون میآید حجابش را بیشتر رعایت کند.
آن روز من زودتر به محل کار رفته بودم. بعد از ساعتی رحیم آمد اما آشفته بود که گفت دوباره کریمه را با وضع نامناسب دیده است. رحیم گفت، او اصلاً رعایت نمیکند و در محل آبروی ما را برده است. این شد که پیشنهاد داد او را گوشمالی بدهیم. من با حرفهای رحیم وسوسه شدم و قبول کردم بعد از اتمام کار به خانه آنها برویم.
دخترعمویم تنها بود که رحیم سر صحبت را باز کرد و گفت حق ندارد اینطور از خانه بیرون بیاید. دخترعمویم شروع به داد و فریاد کرد که به شما ربطی ندارد. من و رحیم وقتی حرفهای او را شنیدیم، عصبانی شدیم. این شد که من دستهای او را گرفتم و رحیم چند ضربه با چاقو به سینهاش زد.
بعد از قتل من و رحیم به افغانستان رفتیم. در آنجا به خاطر قتلی که مرتکب شده بودیم، دستگیر و محاکمه شدیم. در قانون افغانستان مجازات قتل اعدام نیست، به همین خاطر به چند سال حبس محکوم شدیم و بعد از سپری کردن دوران محکومیت، آزاد شدیم. فکر نمیکردم اگر به ایران برگردم دستگیر شوم اما به محض ورود از سوی مأموران پلیس بازداشت شدم. باور کنید ضربات را من به مقتول نزدم و این رحیم بود که با چاقو چند ضربه به او زد. من فقط دست و پاهای دخترعمویم را گرفته بودم.
در پایان هیأت قضائی جهت صدور رأی وارد شور شد.
کشف جسد پشت شمشادهای بزرگراه
ساعت ۱۱ شب چهارشنبه گذشته، مرد جوانی با پلیس تماس گرفت و از قتل برادر خود خبر داد. با گزارش این خبر، موضوع به بازپرس محمد حسین زارعی اعلام شد و تیم جنایی راهی محل حادثه شدند که فضای سبزی در بزرگراه خرازی بود.
آنها جسد مرد ۳۰ ساله را درحالی پیدا کردند که از ناحیه قفسه سینه گلوله خورده بود. برادر مقتول که جسد او را پیدا کرده بود در تحقیقات گفت: با برادرم داخل خانه بودیم که یکی از بستگانمان تماس گرفت. نمیدانم چه گفت که برادرم عصبانی شد و مشاجره تلفنی بین آنها رخ داد. بعد برادرم با او قرار گذاشت و حدود ساعت ۱۰ شب بود که از خانه خارج شد. دو ساعتی از برادرم خبر نداشتم و کم کم نگران او شدم. از خانه بیرون آمدم و در فضای سبز با جسد او مواجه شدم.
به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی تهران تحقیقات برای شناسایی عامل جنایت درحالی ادامه دارد که جسد به پزشکی قانونی منتقل شد.
کشف جسد مرد بلوچی در چاه
عصر روز دوم تیرماه ۱۴۰۱، جسد یک شهروند بلوچ در منطقه کناردان و چاه گنداپ در خارج از شهر سوران کشف شد و از هویت این شهروند بلوچ تا لحظه تنظیم خبر اطلاعی در دسترس نیست.
گفته میشود این جنازه متعلق به یک مرد حدود ۷۰ ساله است که توسط اداره راه و شهرسازی و مردم محلی در منطقه کناردان و حد فاصل گورکائین کشف شده است. براساس این گزارش، مدت زمان طولانی از مرگ این شهروند گذشته که توسط نیروهای نظامی به پزشک قانونی سراوان جهت شناسایی و احراز هویت منتقل شده است.
نظر شما