۷ تیر ۱۴۰۱ - ۰۶:۰۰
از شهر تا پیراشهر

یکی از عوامل مهم تولید فضاهای پیراشهری، افزایش روزافزون جمعیت شهرنشین است و مدیریت شهری به‌عنوان یک نهاد محلی نقش اساسی در کنترل و هدایت روند گسترش کالبدی و فضایی شهرها دارد تا جایی که برنامه‌ریزان شهری از این فضاها به‌عنوان ابزار مهم در سطوح مختلف توسعه شهرها یاد می‌کنند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، الگوی کنونی مدیریت شهری در ایران منجر به بروز ناپایداری‌های فضایی کالبدی و دست‌اندازی به فضاهای پیراشهری در بیشتر شهرها شده است.

اصطلاح پیراشهر، در بر گیرنده توسعه فیزیکی و کالبدی شهر و تغییر در رشد کاربری‌ها و تغییرات سرانه‌های شهری و فضای غیرشهری اطراف شهر برای توسعه شهری است که در قالب فعالیت‌های انسانی یا کاربری اراضی در شهرها و شهرک‌ها دیده می‌شود و به‌عنوان فرایندی پویا و مداوم سبب می‌شود محدوده‌های فیزیکی و فضاهای کالبدی شهر در جهات افقی و عمودی از حیث کمی و کیفی افزایش یابد.

در صورتی که این روند رشد، سریع و بی‌برنامه باشد، به تنسیق فیزیکی متعادل و موزون فضاهای شهری نمی‌انجامد و سامانه‌های شهری را با مشکلات عدیده‌ای مواجه می‌کند، زیرا نبود کنترل و نظارت بر توسعه فضایی باعث ناپیوستگی سطحی، نابودی اراضی کشاورزی و افزایش هزینه تأسیسات و تجهیزات شهری می‌شود، کنترل توسعه در سطح شهرها را با سختی مواجه می‌کند و در نهایت ناتوانی و بی‌توجهی مقامات دولتی در ساماندهی فعالیت‌های سوداگرانه توسعه‌دهندگان اراضی شهری را به همراه خواهد داشت؛ در این راستا گفت‌وگویی با محمدرضا رضایی، دانشیار گروه جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری دانشگاه یزد انجام داده‌ایم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

به کدام نواحی شهرها «پیراشهر» گفته می‌شود؟

ناحیه پیرامونی شهر که به شدت تحت تأثیر فعالیت‌های شهری قرار دارد، اغلب به‌عنوان پیراشهر شناخته می‌شود؛ به این شکل که شهرها با پیش‌روی به سوی فضای زیستی، اراضی کشاورزی و محیط طبیعی، موجب شکل‌گیری و دگرگونی شهرها در اندازه‌های گوناگون دگرگونی از ماهیت روستایی به شهری در روستاهای در مرحله گذر و پدیدار شدن "پیراشهرنشینی" می‌شود.

فضاهای پیراشهری یکی از مهم‌ترین عواملی است که برنامه‌ریزان بخش توسعه از آن به‌عنوان ابزار مهم در سطوح مختلف ملی، منطقه‌ای و محلی یاد می‌کنند، در حالی که در کشورهای در حال توسعه به مناطقی در حاشیه‌های شهرها که به‌تازگی شهری‌نشین شده و محل اتصال حومه به شهر است، پیراشهر گفته می‌شود که اغلب به‌عنوان نواحی مختلط تحت نفوذ شهر، با «مورفولوژی» و ریخت‌شناسی روستایی در نظر گرفته می‌شود و به‌صورت یک ناحیه در حال گذار از محیط به شدت روستایی به محیط شهری توصیف می‌شود که تحت فشار برای توسعه شهری است و با توجه به روند رو به رشد خود نیاز به مدیریت پویا دارد که متضمن دست‌یابی به توسعه پایدار شهری در بخش‌های فیزیکی، اقتصادی، اجتماعی و محیطی باشد.

ایران نیز به‌عنوان یکی از کشورهای در حال توسعه از این قاعده مستثنی نبوده است، به‌طوری که در دوران پس از انقلاب اسلامی، رشد سریع جمعیت شهری زمینه‌ساز گسترش انفجاری در شهرها به خصوص شهرهای بزرگ بوده است.

توسعه کالبدی و فضایی در مناطق پیراشهری بر چه اساسی صورت می‌گیرد؟

ساختار کالبدی فضایی، از کلیدی‌ترین مفاهیم برنامه‌ریزی شهری است، زیرا با تمام عناصر و مؤلفه‌های ساختاری شهر درگیر و بیانگر چگونگی استقرار و عملکرد این عناصر در سطح شهر است؛ مؤلفه‌های متعددی از قبیل مؤلفه‌های اقتصادی، اجتماعی و محیطی در تولید این فضا دخیل هستند و در نهایت در قالب مورفولوژی شهری تبلور می‌یابد.

ساختار کالبدی فضایی یک شهر از یک‌سو برآیند تمام نیروهای انسانی طبیعی و انسان ساخت است که دارای نمود عینی و ذهنی است و با توجه به اینکه چگونگی رشد هر شهر تحت تأثیر عوامل متعددی همچون محدودیت‌های طبیعی و امکانات آن سیاست‌های برنامه‌ریزان و چگونگی مصرف زمین و بسیاری عوامل دیگر قرار دارد، آگاهی از آثار ساختار فضایی و نحوه گسترش شهر می‌تواند یکی از عوامل تأثیرگذار در میزان موفقیت برنامه‌ریزان شهری باشد و به بهبود محیط‌های شهری کمک زیادی کند.

از سوی دیگر با توجه به اینکه رشد و گسترش کالبدی فضایی شهر فرایندی است که بر تمام نظام‌ها و ساختارهای شهر به‌طور مستقیم و غیرمستقیم اثر می‌گذارد، لذا چنانچه این فرایند جریان درستی را تعیین نکند، اثرات نامطلوب بسیاری را برای اجزای مختلف شهر بر جا می‌گذارد.

امروزه ساختار کالبدی و فضایی به واسطه تحولات توسعه جمعیتی و تغییرات کاربری اراضی ناشی از آن ادغام روستاها در بافت فیزیکی شهرها و غیره پیوسته دستخوش تغییر و تحول قرار گرفته است، به‌طوری که بررسی سیر تکامل توسعه شهری نشان می‌دهد شهرها از زمان شروع تا به امروز دارای روند توسعه متعادلی بوده‌اند و در اکثر فضاهای شهری همه عناصر شهری دارای یک همگونی و سازگاری خارق‌العاده با یکدیگر بوده‌اند، اما تحولات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی قرن نوزدهم و بیستم متأثر از مدرنیسم گسترش سریع و پیدایش کلان‌شهرها را موجب شده است و تغییرات بنیادی را در ساختار و سازمان فضایی و کالبدی آنها به وجود آورده است.

در همین ارتباط بررسی روند تاریخی توسعه شهرهای جهان نیز بیانگر گسترش الگوی توسعه پراکنده و ناموزون شهر در کشورهای مختلف جهان است.

در کلان‌شهرهای کشورهای در حال توسعه، رشد ناموزون و بدون برنامه جمعیت و فعالیت، باعث گسترش رشد سریع شهری و در نتیجه کمبود امکانات زیرساختی و منابع آن شده است؛ در حقیقت رشد و گسترش ناموزون یکی از اشکال رشد و گسترش شهر است که بر اساس عوامل متعددی همچون دگرگونی بنیان اقتصادی شهر، فراهم شدن امکان بورس‌بازی زمین، سیاست‌های سهل‌انگارانه شهرسازی، تصمیم‌گیری‌های ناگهانی برای توسعه شهری و قوانین ناکارآمد شهری شکل می‌گیرد و سبب ظهور بافت‌های خودروی شهری و تخریب مراتع و اراضی کشاورزی می‌شود و در نهایت زمینه‌های ناپایداری شهری را فراهم می‌سازد.

الگوی توسعه فضایی پراکنده و تبعات ناشی از آن از جمله شکل‌گیری نواحی پیراشهری، نیازی مبرم به تدوین برنامه‌های منسجم و دقیق دارد، زیرا با شدت گرفتن توسعه شهر، برنامه‌ریزی برای توسعه آینده جهت کاهش میزان تخریب در زمینه‌های مختلف امری با ارزش تلقی می‌شود، لذا عملیاتی شدن این امر و دسترسی به ساختار شهری متناسب در گراف سازمان و نظام مدیریتی کارآمد است.

مدیریت شهری چگونه می‌تواند از مشکلات مربوط به گسترش افقی شهرها بکاهد؟

امروزه با افزایش جمعیت شهری و هجوم روزافزون روستاییان به شهرها، همه جوانب اقتصادی، اجتماعی، زیست‌محیطی و کالبدی شهر دچار دگرگونی‌های شدیدی شده است و شهر از حالت ایستا و بدون تغییر به محیطی پویا و سرشار از تناقض تبدیل و موجب تغییرات کالبدی و فضایی در بافت‌های درونی و در کاربری‌های اراضی پیرامون شهر شده است.

با فراگیر شدن پیامدهای منفی گسترش افقی شهرها در جنبه‌های مختلف، کنترل گسترش کالبدی بسیار با اهمیت است که باید مورد توجه دقیق و کافی برنامه‌ریزان و تصمیم‌گیران شهری قرار گیرد؛ در این راستا مدیریت شهری به عنوان نهاد یکپارچه‌سازی زیرساخت‌های شهری و دولت برای بهبود اوضاع زیست‌محیطی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی، فیزیکی و اقتصادی شهرها می‌تواند با شکل‌دهی به فضای فیزیکی و کالبدی شهرها از مشکلات ناشی از گسترش افقی شهرها بکاهد و موجبات رفاه شهروندان و پایداری شهری را فراهم آورد.

اگر مدیریت شهری را مسئول اداره امور شهر به‌منظور ارتقای مدیریت پایدار و یک سازمان گسترده متشکل از عناصر و اجزای رسمی و غیررسمی مؤثر و ذی‌ربط در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و کالبدی حیات شهری با هدف اداره، کنترل و هدایت توسعه همه جانبه و پایداری شهری بدانیم، بی‌توجهی به مدیریت توسعه در نظام برنامه‌ریزی شهری می‌تواند تأثیرات مخرب متعددی همچون پاسخگو نبودن طرح‌های تهیه شده به مشکلات محدوده‌های شهری و نبود ضمانت اجرایی برای اجرای راهبردها و سیاست‌های تدوین شده طرح‌ها را به دنبال داشته باشد.

چه راهکاری برای ایجاد تحولات کالبدی و فضایی شهرها دارید؟

یکی از الزامات توسعه کالبدی و فضایی منسجم و پایدار، ایجاد یک نظام هدایت و کنترل مؤثر تحولات کالبدی و فضایی از طریق تمرکززدایی به سطح مدیریت شهری و مشارکت گروه‌ها و بازیگران متعدد محلی از بخش‌های خصوصی و مردمی در مدیریت توسعه شهری است؛ در همین ارتباط، اقداماتی همچون تصمیم‌گیری مشارکتی، ساختار قدرت غیرمتمرکز، یکپارچه‌سازی نهادی، تفویض اختیارات به سطح محلی و ایجاد بسترهای قانونی لازم جهت اداره مطلوب زمین پیشنهاد می‌شود.

همچنین از دیگر راهکارها برای تحولات کالبدی و فضایی، قرار دادن شهرداری در عصر مدیریت یکپارچه هماهنگ شهری، نیازسنجی و در اولویت قرار دادن نیازهای اساسی شهروندان در امر خدمات‌رسانی شهری و قرارگیری شاخص‌های کالبدی و فضایی در رأس برنامه‌های عملیاتی مدیریت شهری و شهرداری، پیشنهاد می‌شود و از آنجا که توسعه فیزیکی شهر امری اجتناب‌ناپذیر است، باید سعی شود توسعه شهر در جهاتی غیر از زمین‌های کشاورزی هدایت شود.

گفت‌وگو از: راضیه کشاورز- خبرنگار سرویس کلانشهرهای خبرگزاری ایمنا

کد خبر 582919

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.