به گزارش خبرنگار ایمنا، مهدی چمران، امروز، جمعه _ بیست و هفتم خردادماه_ در آستانه فرارسیدن سی و یکم خرداد سالروز شهادت دکتر چمران به عنوان دومین سخنران پیش از خطبههای نماز جمعه تهران به ایراد سخنانی پرداخت و سخنان خود را با سلام و درود بر پیشگاه پیامبر اکرم (ص)، امام زمان (عج) و ارواح شهدای انقلاب و دفاع مقدس و امام شهیدان رهبر کبیر انقلاب آغاز و ضمن یادآوری و تبریک سالروز تأسیس جهاد سازندگی به حکم امام راحل، اظهار کرد: یکی از آغازگران جهاد شهید چمران بود چراکه ایشان جهاد در راه خدا، سازندگی و نیز جهاد در راه علم را در طول عمر خود انتخاب کردند.
وی ادامه داد: جهاد در راه علم همان است که رهبر فرزانه انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب از آن نام بردند و در مسیر حرکت به سوی جهاد علم بر آن تاکید کردند؛ همان جهادی است که دکتر چمران سالها پیش از این در آن مسیر گام نهادند. که تمام مردم و جوانان نیز در این دوران به فرموده مقام معظم رهبری وظیفه دارند برای پیشرفت کشور در مسیر جهاد علم پیشرو باشند.
رئیس شورای اسلامی شهر تهران سه دست نوشته از دل نوشتههای شهید چمران را قرائت و اضافه کرد: اولین دست نوشته از ایشان را هنگامی که در آمریکا تحصیل میکردند و راه مبارزه با استکبار جهانی را پیشه خود کرده بودند قرائت میکنم که به این مضمون اشاره دارد:
«من مسئولیت تام دارم که در مقابل شداید و بلایا بایستم، تمام ناراحتیها را تحمل کنم رنجها را بپذیرم، چون شمع بسوزم و راه را برای دیگران روشن کنم. ای خدا، من باید از نظر علم از همه برتر باشم تا مبادا که دشمنان، مرا از این راه طعنه زنند. باید به آن سنگدلانی که علم را بهانه کرده و به دیگران فخر میفروشند ثابت کنم که خاک پای من هم نخواهند شد. باید همه آن تیرهدلان مغرور و متکبر را به زانو درآورم، آنگاه خود خاضعترین و افتادهترین فرد روی زمین باشم.»
وی با اشاره به دست نوشته دیگری از ایشان هنگامی که به لبنان و برای جهاد در راه حق گام برمیدارند، گفت: ایشان در لبنان آن زمان صحبت از آغاز جهاد اسلامی کردند و نوشتند: «ای شیعیان حسین، من برای شما بشارتی عظیم به ارمغان آوردهام، بشارتی که تاریخ را در برابر اراده آهنین ما تسخیر میکند. بشارتی که خورشیدوار طوفان ظلمت را محو و نابود میکند و طاغوتها را محو و سرنگون میکند.»
«بشارتی که ما را از خاک تیره صعود میدهد و به اعلی علیین میرساند. بشارت خیر، بشارت پیروزی، بشارت وصل به معشوق، و این بشارت، شهادت است. دوستان من پیشاپیش پرچم شهادت را به دوش میکشم و هرکس که به راه حسین معتقد است میتواند راه من را دنبال کند. من تصمیمم را گرفته ام با شدت علیه تانک و توپ دشمن (اسرائیل) میجنگم، با ایثار خون خود را برای نجات شیعیان را بر صفحه تاریخ ترسیم میکنیم. من در بیداری کوهها و در کنار کوچهها و در ته درهها، در دامن صحراها درهر کجا که امکان بیابم با گلوله به اسرائیل پاسخ خواهم داد و آنقدر خواهم جنگید تا به شهادت برسم. من راه خود را یافته ام و مطمئنم پیروزی و نجات شما نیز در پیروی از راه حسین است و بس.»
چمران تصریح کرد: شهید چمران در آستانه پیروز انقلاب اسلامی نیز دل نوشتهای را یادداشت کردند، «خدایا به شکرانه این پیروزی بزرگ (انقلاب اسلامی) خوش دارم که هدیهای تقدیم تو کنم؛ اما چیزی جز جان ندارم، من از شدت سرور میسوزم، میلرزم و شرم زدهام و نمیدانم خدایا تو را چگونه شکر کنم، میخواهم همه چیز خود را بدهم، میخواهم خود را قربانی کنم، با کمال اخلاص آنچه دارم تقدیم میکنم، مالی ندارم، ملکی ندارم، درویشم، بیچیزم، فقط قلبی سوزان دارم که آن را هم تقدیم کردم و جانم ناچیزتر از آن است که برای تقدیم آن بخواهم منتی بگذارم، جانم که چیزی نیست.»
«خدایا من آمدهام، با تمام وجودم، با قلبم و روحم، آمدهام که خود را قربانی راه تو کنم، آمادهام تا تمام حیات و هستی خود را به شکرانه این پیروزی بزرگ تقدیم تو کنم، من چیزی از تو نمیخواهم، من سربازی گمنامم، من درویشی سراپا برهنهام و هنگامی که چشم از جهان فرو میبندم، میخواهم که هیچ چیز نداشته باشم، میخواهم فقط برای خدا باشم، میخواهم از هر شائبه خودخواهی و خودبینی به دور باشم، میخواهم بسوزم تا راه را روشن کنم).»
وی افزود: به حق شهدای ایران اسلامی سوختند تا راه را برای مردم روشن کنند، راه روشنی که هر روز در نمازها از خدا میخواهیم همین راه است، شهدای کشورمان رفتند تا راه را اشتباه نرویم و از طریق مستقیم الهی منحرف نشویم، پشت سر، پشت سر رهبری راه را دنبال کنیم و به بیراهه نرویم.
رئیس شورای اسلامی شهر تهران با بیان اینکه شهید چمران چیزی از دنیا نداشت جز جانی که آن هم تقدیم خدا کرد، گفت: آنچه از ایشان به جا مانده یک حساب بانکی در باجه بانک ملی شعبه مجلس است که تنها ۳۵ هزار تومان در آن موجود است و آن مبلغ نیز حقوق دریافت نکرده ایشان است که برای عبرت همگان در آنجا دست نخورده باقی مانده و تنها کت و شلوار ایشان نیز توسط همسرشان به نیازمندان هبه شد و لباس رزمشان نیز میان رزمندگان برای یادگاری باقی ماند.
نظر شما