به گزارش خبرنگار ایمنا، گاهی آنقدر در اقیانوس روزمرگیها و دغدغههای زندگی روزمره غرق شدهایم که گذشت زمان، چون تَلی از خاک بر حجم وسیعی از باورها و مفاهیم بلند قلب و ذهنمان نشسته و آن را تا مرز محو شدن پیش برده است، اما در اطراف ما مردانی نفس کشیدهاند که از زرق و برقهای پرهوس این دنیای هزار نقش چشم پوشیدند و راه آسمان در پیش گرفتند.
شانزدهم خردادماه، سالگرد شهادت یکی از همین مردان است، جوان دهه شصتی پرجوش و خروشی که از دوره نوجوانیاش هر جا حضور داشته و تأثیرگذار بوده است؛ از جوانهای لات یا داش مشتی که «جواد محمدی» دستشان را گرفت و آنها را از بیراهه بیرون کشید تا بچههای هیئتی، مسجد و بسیج. از شلوغیهای سیاسی کف خیابان تا مجتمع هستهای نطنز و معاونت اطلاعات سپاه پاسداران و این آخر سپاه قدس. جواد قصه ما با آن روح بیقراری که داشت، به همه جا سر کشیده و هر جا که بوده، ردپایی از خودش به جا گذاشته است، ردپایی که فراموش نمیشود.
زندگی پرماجرا و تأثیرگذار «جواد محمدی» موجب شد تا «بهزاد دانشگر» در دو کتاب «دخترها باباییاند» و «بیبرادر» به روایت زندگی او بپردازد، کتابهایی که با استقبال خوبی از سوی مخاطبان همراه شده است. به همین بهانه گفتوگویی با نویسنده این دو کتاب داشتهایم.
دلیل انتخاب شهید جواد محمدی از بین شهدای مدافع حرم اصفهان برای نگارش کتاب از سوی شما چه بود؟
در روزهای پس از شهادت «محسن حججی» در حال گفتوگو با یکی از دوستانم بودم که صحبت از شهید جواد محمدی و شباهتی که این دو شهید به یکدیگر داشتند، به میان آمد. اینکه هر دو دارای یکسری خلقیاتی بودند که اطرافیانشان فکر نمیکردند که آنها شهید شوند، در همان لحظه به دلم افتاد که ایکاش میشد، درباره زندگی این شهید بنویسم، اما در این ارتباط با کسی صحبت نکردم تا اینکه چند ماه بعد خانواده شهید تماس گرفتند و از من خواستند که درباره او بنویسم.
چه ویژگی یا ویژگیهای متفاوت یا متمایزی در وجود این شهید بود که دو کتاب درباره او به نگارش درآوردید؟
یکی از ویژگیهای شهید جواد محمدی که به نظر من، او را نسبت به بقیه شهدای مدافع حرم متمایز کرده است، چندبعدی بودن این شهید است، به خصوص بُعد ارتباطات اجتماعی با دوستان، همکاران و همرزمان که بسیار پر محتوا بود؛ او در طول زندگی کاریاش چندین بار موقعیت شغلیاش را عوض کرده بود و دوستان متعددی داشت، بهطوری که تعداد دوستانی که این شهید داشت، کمنظیر بود، دوستانی که هر کدام احساس میکردند، با توجه به علاقهای که شهید نسبت به آنها داشته و انرژی و وقتی که برای آنها میگذاشته است، صمیمیترین دوست او بودهاند.
جواد محمدی روی بسیاری از اطرافیان خود از جمله خانواده، دوستان، همکاران و همرزمان تأثیر گذاشته بود و اگر به تمام این موارد اشاره نمیشد، تصویر کاملی از شخصیت این شهید ارائه نمیشد، از اینرو تصمیم گرفتیم در دو کتاب به زندگی او بپردازیم. کتاب «دخترها باباییاند» درباره سلوک خانوادگی و رفتارهای جواد محمدی در خانه است که به توصیف بعد لطیف و سراسر احساسی او پرداخته میشود و کتاب «بی برادر» درباره ارتباطات جواد با دوستان و حضورش در اجتماع است که بیانگر روایت بعد حماسی زندگی او است.
سبک زندگی این شهید برای جوانان دستیافتنی است؟
نه تنها سبک زندگی این شهید بلکه سبک زندگی همه شهدا دستیافتنی است، اساساً این ما هستیم که ماجرا را خیلی پیچیده کردهایم، شهدا انسانهایی بودهاند که سالها کنار ما و جلوی چشم ما زندگی کردهاند، بعضی از دوستان شهید محمدی به خاطر روحیه شوخ و بذلهگویی که او داشت، فکر میکردند که چنین آدمی هیچ زمان توفیق شهادت را پیدا نمیکند، بعضی از خلقیات او را اطرافیانش نمیپسندیدند و فکر میکردند او اشتباه میکند، اما نکته مهم درباره زندگی شهدا این است که زندگی آنها صفر یا صد نیست، این طور نیست که یک نفر صد باشد و در این صورت شهید میشود یا اینکه او توفیق شهادت را نمییابد، شهدا همان جوانهایی هستند که در اطراف خودمان میبینیم، هم اشتباهاتی دارند و هم خصوصیات خوب و ممتازی که آنها را لایق شهادت کرده است، مهمترین امتیاز آنها این است که حاضرند برای باورهایشان هزینه کنند، بجنگند و از بسیاری از چیزهایی که دوست دارند، دل بکنند.
دلیل انتخاب نامهای این دو کتاب چه بوده است؟
نامی که برای این دو کتاب انتخاب کردهام، برای خود من، تداعیکننده دو روضه هست، «دخترها باباییاند» با توجه به علاقه شدیدی که بین این شهید و دخترش وجود داشته است، تداعی روضه حضرت رقیه خاتون (س)، دختر امام حسین (ع) است و «بیبرادر» با توجه به اینکه توصیف حال و احوال دوستان و همرزمان پس از شهادت جواد محمدی است و بسیاری از آنها احساس میکردند که نزدیکترین آدمی که در کنارشان داشتند را از دست دادند و این حال و روز امام حسین (ع) در روز عاشورا به هنگام از دست دادن حضرت ابوالفضل عباس (ع) است، تداعی کننده روضه قمر بنیهاشم (ع) است و از آنجاییکه جواد محمدی یک فرد هیئتی بود، دوست داشتم که نام کتابها تداعیکننده دو روضه حضرت سیدالشهدا (ع) باشد.
نظر شما