به گزارش خبرنگار ایمنا، کرونا در همه جوامع نه تنها منجر به اثرات گسترده اجتماعی شد، بلکه به طور خاص سبک زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی جدیدی را به دنیای امروز تحمیل کرد و یک بار دیگر به همه ما یادآور شد که همه در یک کشتی نشستهایم و سوراخ شدن این کشتی، همه ما را دچار مشکل خواهد کرد.
جدایی بیمار از خانواده، انزوای بیماران و خانوادههای آنها، طبیعی شدن مفهوم مرگ در جامعه، مرگ و شرایط سخت تدفین، اختلال در روابط اجتماعی، ابهام و سرگردانی مردم، روزمرگی، تأثیر بر روابط عاطفی، امنیتی شدن جامعه، ناامیدی مردم، گسترش شکاف طبقاتی در جامعه به دلیل فراگیر نبودن بیمه و مشکل تأمین امرار معاش بعضی مشاغل از مهمترین پیامدهای منفی اجتماعی کرونا بود که میتوانست جامعه را به سمت بحران و پرتگاههای ویرانگر سوق دهد.
در بعد مثبت پیامدهای اجتماعی و فرهنگی شیوع ویروس کرونا، عوامل اجتماعی مانند وجود ارزشها و هنجارها باعث استحکام روابط اجتماعی، پیوندهای درون جامعه، حمایت اجتماعی و احساس امنیت شد و در دوران کرونا حمایت فراسازمانی در باب همبستگی اجتماعی پیرامون رزمایش همدلی و کمک مومنانه، قوت بیشتری پیدا کرد و سبب احیا و تقویت بیش از پیش روحیه جهادی در اقشار مختلف مردم شد. در نهایت نباید فراموش کرد وضعیت آسیبهای اجتماعی دوران شیوع کرونا آنقدر نگرانکننده است که کارشناسان هشدار میدهند باید برای آسیبهای اجتماعی و آثار اجتماعی کرونا در پساکرونا تدابیری اندیشید.
کرونا و دومینوی آسیب به فرد، خانواده و جامعه
احسان کاظمی روانشناس و مشاوره خانواده در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، با اشاره به لزوم توجه به آسیبهای فردی و اجتماعی در دوران پساکرونا، اظهار میکند: پیش از بررسی راهکارهای پیشگیرانه برای حفاظت از افراد جامعه در دوران پساکرونا باید آسیبهای دوران پاندمی را بازخوانی کرد، نخستین آسیب جدی این بود که بشر فهمید با وجود همه پیشرفتهایی که در همه حوزههای تکنولوژی و علم داشته است هنوز تا چه اندازه آسیبپذیر است.
وی با اشاره به تأثیر پاندمی کرونا بر فرد، خانواده و جامعه حتی در مقیاس جهانی، میافزاید: وقتی فرد آسیب ببیند، خانواده و جامعه نیز در آستانه آسیب قرار میگیرد اما در شبکه بهداشت و درمان برای چنین مسائلی تدابیر خاصی اندیشیده نشده است.
این روانشناس نخستین آسیب بهجا مانده از دوران کرونا را افسردگی به دلیل محدودیت در انجام فعالیتهای اجتماعی میداند و میگوید: وقتی نتوانیم به راحتی بیرون از خانه برویم، با دیگران معاشرت کنیم و امور روزمره را بگذرانیم برای آنکه دچار افسردگی و بیماریهای روحی نشویم، تغییر سبک زندگی برای فرد ضروری است و باید بداند در این شرایط چگونه زندگی کرد، درآمد داشت و روابط اجتماعی را حفظ کند.
فشارهای روحی ناشی از ضعف در سازگاری
وی با اشاره به اهمیت مهارت سازگاری با شرایط بین افراد جامه، خاطرنشان میکند: ایجاد هرگونه تغییری در سبک زندگی استرسزا است و این شرایط زمانی باعث افسردگی میشود که فرد نتواند با شرایط سازگاری پیدا کند و آنقدر تداوم مییابد تا قوای ذهنی و روانی فرد را تحلیل ببرد و در برابر مسائل و مشکلات، آسیبپذیر و افسرده شود.
کاظمی با تاکید بر اینکه پاندمی کرونا افسردگی یا اضطراب ایجاد نکرد، میافزاید: این بیماری عامل اولیه این اختلالات نیست اما هنگامی که فرد دچار مشکل اشتغال، کاهش درآمد و چالشهای فردی و اجتماعی میشود که برای آنها راهکاری ندارد، استرس بر او غلبه پیدا میکند و در اینجاست که تصمیمگیران جامعه باید تمهیداتی برای محافظت از افراد در برابر آسیبهای روانی دوران کرونا بیندیشند.
وی یکی دیگر از آسیبهای باقی مانده از دوران کرونا را محدود شدن روابط اجتماعی بیان میکند و میگوید: در فرهنگ ایرانی که رابطهگرا و علاقهمند به رفتوآمد و گفتوگو است، کرونا باعث محدود شدن روابط هر فرد با خود و اعضای خانواده شد که این شرایط نیز باعث شد هر فرد بیشتر از قبل با خود و اعضای خانواده تنها شود که این امر تا حدودی تنشها را افزایش داد.
مشکلات مالی و زمینه بروز بزهکاری در جامعه
این مشاور خانواده روابط انسانی در جامعه را موجب جریانسازی برای انرژیهای نهفته انسانی میداند و تاکید میکند: در یک جامعه انسانی اگر فرد با دیگران ارتباط برقرار نکند، همواره در خود فرو خواهد رفت و دچار انزوا افسردگی و احساس ناامیدی نسبت به خود و دیگران میشود، از دیگر آسیبهای رکود در روابط انسانی میتوان به انسداد انرژیهای فرد، ایجاد مشکلات مالی و گاهی زمینهسازی برای بروز بزهکاری در جامعه اشاره کرد.
وی رشد آمار جرایمی مانند دزدی، تقلب و کلاهبرداریهای مجازی در دوران کرونا را پیامد همین وضع عنوان میکند و میافزاید: از دیگر آسیبهای روانی به جا مانده از دوران کرونا احساس افسردگی ناشی از بیماری و مرگ است زیرا بسیاری از افراد عزیزان خود را از دست دادند، مدتی نیز در انتظار ورود واکسن و تأیید کارآمدی واکسنهای موجود بودند در این میان برخی تلاش میکردند با سفر به کشورهای همسایه خود را در برابر کرونا واکسینه کنند.
قطعات پازل فروپاشی روانی افراد
کاظمی با اشاره به آسیب این شرایط به اعتماد روانی مردم، تاکید میکند: استرس، توقف جریان روابط انسانی، مشکلات مالی و ضربه به اعتماد افراد همگی قطعات پازل اضمحلال روانی فرد را تشکیل میدهند یعنی انسان از بعد روانی، اجتماعی و اقتصادی دچار آسیب میشود به همین دلیل است که گاهی میبینیم مردم نسبت به یکدیگر بیرحمتر شدهاند زیرا در زمانی که حیات همه انسانها در معرض خطر قرار میگیرد هر فرد دنبال منافع شخصی و نجات خود است.
وی نوعدوستی و فداکاری کادر درمان در دوران کرونا را قابل تقدیر میداند و میگوید: اگر فرهنگ اولویت دادن به منافع شخصی به تدریج در جامعه ماندگار شود، وضعیت جامعه بشری دچار آشفتگی میشود بنابراین باید گفت این بزرگترین آسیب اجتماعی است که ما یاد نگرفتهایم حتی در بدترین شرایط باید در کنار یکدیگر باشیم زیرا بقای تکتک ما برای بقای جامعه مهم است.
اهمیت واکسیناسیون روانی عاطفی و اجتماعی در پساکرونا
وی با اشاره به فرصتطلبی برخی افراد در دوران کرونا در حوزه مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، ادامه میدهد: به طور کلی این پاندمی به ما درسهای بسیار بزرگی داد که بدون شک فراموش خواهیم کرد در حالی که در اواسط سال ۹۹ یعنی حدود ششماه پس از آغاز کرونا، در یک کتاب پنج جلدی درباره نیاز به واکسیناسیون روانی عاطفی و اجتماعی مردم در دوران پس از کرونا را مطرح کردم که در آن به اهمیت آموزش فعالان فرهنگی، اجتماعی برای کنترل آسیبهای کرونا اشاره شد اما هنوز این اتفاق نیفتاده است.
این روان درمانگر در اولویت قرار گرفتن رفع آسیبهای دوران کرونا را ضروری میداند و خاطرنشان میکند: در بسیاری از موارد این آسیبها در اولویت و توجه قرار نمیگیرند زیرا یکی از چالشهای کشورهای در حال توسعه، تشخیص ندادن اولویتها است در دوران پساکرونا نیاز به آتشنشانان و امدادگران روانی و اجتماعی داریم که در قالب تیمهای اجرایی وارد میدان شوند و برای گروههای سنی یا اجتماعی مختلف برنامهریزی کنند.
آسیبهای نوظهور در دوران پساکرونا
وی با تاکید بر لزوم آموزش روشهای رویارویی با بحرانهای اجتماعی، ادامه میدهد: همانگونه که در کشور ژاپن رفتار مناسب در برابر زلزله به شهروندان آموزش داده میشود ما نیز در جامعه باید شیوه درست رویارویی با چالشهایی مانند خشکسالی، تورم و آسیبهای اجتماعی را آموزش دهیم تا مسئولان نیز آستانه تحمل شنیدن اعتراض شهروندان را داشته باشند به ویژه در دوران پساکرونا که قطعاً با آسیبهای اجتماعی نوظهور روبهرو خواهیم شد.
کاظمی از پدیدار شدن اصطلاحاتی در آسیبهای اجتماعی نوظهور در جامعه خبر میدهد و میافزاید: مردم باید بیاموزند که در دوران پس از کرونا چگونه از خود و خانواده خود مراقبت کنند البته معمولاً حل چنین مشکلاتی را به زمان میسپاریم اما از وزارت بهداشت انتظار میرود برنامههای بخش سلامت روان را از همایش و جذب مقاله تغییر دهد و اقدام عملی در این زمینه صورت گیرد.
نقش سازمانهای مردمنهاد در آموزش برخورد با آسیبهای اجتماعی
وی نقش سازمانهای مردمنهاد را در آموزش شیوه درست برخورد با آسیبهای اجتماعی به شهروندان تأثیرگذار میداند و میگوید: تعداد زیادی از سازمانهای مردمنهاد ثبت شده در کشور تنها در حد یک اسم هستند و با توجه به روند پیچیده ثبت این این سازمانها و ارائه آموزشهای داوطلبانه به مردم، بسیاری از فعالیت در این زمینه منصرف میشوند در حالی که بسیاری از آسیبهای اجتماعی قابل پیشگیری هستند اما چون اولویتهای بسیار دیگری برای مسئولان وجود دارد و مردم نیز اهل پیشگیری نیستند، این آسیبها مورد بیتوجهی قرار میگیرند.
این روانشناس با تاکید بر اینکه به سرعت همه تجربیات دوران کرونا را از یاد خواهیم برد، اظهار میکند: از آنجا که چنین تجربیاتی را ثبت نمیکنیم نمیتوانیم خودمان را برای دوران مشابه دیگر آماده کنیم بنابراین دوباره چالشها را فراموش میکنیم و افرادی قربانی تکرار آنها میشوند.
وی با اشاره به آسیب عمیق کرونا که بیش از صدها هزار کشته برجا گذاشت، میگوید: برای شکوفایی اجتماعی یا توسعه اعتماد اجتماعی که در دوران کرونا آسیب جدی دیده است باید فعالیتهایی در زمینه سلامت روان، بهزیستی فردی، اجتماعی، شغلی و شهروندی در دوران پس از کرونا انجام دهیم اما همه این نیازها در حد مطالعه و نظریه باقیمانده و گامی در مسیر اجرای آن تاکنون برداشته نشده است.
پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و روانی سنگین کرونا
رضا روزبهانی؛ متخصص پزشکی اجتماعی و استادیار گروه پزشکی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان نیز در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار میکند: پاندمیهای جهان شمول، پیامدهای بسیار زیادی به همراه دارند که با صدمات اقتصادی، روحی و اجتماعی همه افراد جوامع را درگیر میکنند.
وی میافزاید: هرچه مقدار تأثیرگذاری واقعهای در حوزه سلامت شدیدتر باشد، پیامدهای سنگینتری نیز به همراه خواهد داشت، کرونا هم بیماری ناشناختهای بود که در گذشته وجود نداشت و هم سرعت گسترش و کشندگی آن بسیار زیاد بود بنابراین طبیعی است که تبعات اجتماعی، اقتصادی و روانی آن نیز بر زندگی و آینده افراد جامعه سنگینتر باشد.
این متخصص پزشکی اجتماعی با اشاره به تشدید استرس بیماران مزمن در دوران کرونا، تصریح میکند: مبتلایان به بیماریهایی مانند فشار خون، سرطان یا بیماریهای عصبی خود به خود دچار استرس زمینهای هستند و در هنگام کرونا نیز باید برای جلوگیری از ابتلاء به این ویروس مراقبتهای بیشتری انجام میدادند به همین دلیل اضطراب و استرس آنها دوچندان شد.
وی فاصلهگذاری اجتماعی و ایجاد محدودیت در رفتوآمد افراد را عامل دیگر اضطراب و نگرانیهای روحی میداند و میگوید: با انجام واکسیناسیون و رعایت توصیههای بهداشتی این نگرانیها روبه کاهش گذاشت اما همچنان عدهای درگیر حملات ناشی از ترس یا وسواس هستند و نیاز به مداخله برای رفع مشکل خود دارند.
افزایش خشونت، اضطراب و رعایت بهداشت در دوران کرونا
روزبهانی پاندمی کرونا را دارای پیامدهای مثبتی بر رفتارهای انسانی میداند و خاطرنشان میکند: این دوران پیامدهای مثبتی هم داشت از جمله اینکه یاد گرفتیم برای بیمار نشدن باید برخی نکات را رعایت کنیم، حتی برخی افراد که هیچگاه عادت به شستن دست نداشتند، روزی چند بار دستهایشان را ضدعفونی و از ماسک استفاده میکنند و این آموزشهای اجباری را در دوران کرونا فراگرفتیم.
وی افزایش بیکاری، رکود اقتصادی و مشکلات مالی را زمینهساز بروز مسائل روانی و اجتماعی میداند و میافزاید: دوران خانهنشینی و رعایت فاصله اجتماعی در تمام دنیا با افزایش تعارضهای خانوادگی و حتی خشونتهای خانگی همراه بوده است زیرا در گذشته اعضای خانواده زمان بیشتری را سر کار میگذراندند و به دلیل کرونا، مجبور بودند مدت بیشتری کنار هم و در فضای کوچک خانهها قرار بگیرند.
این متخصص پزشکی اجتماعی بیقراری، ناامیدی و اضطراب را برخی از مهمترین پیامدهای روانی این دوران میداند و تاکید میکند: از یک سو افراد جامعه برای جلوگیری از ابتلاء به این بیماری کشنده تحت فشار بودند و از سوی دیگر به دلیل شایعات و اخبار ضد و نقیضی که برای انجام واکسیناسیون وجود داشت پیامدهای کرونا را سخت و پیچیدهتر کرد.
شیوع اختلال اضطراب پس از سانحه
وی با اشاره به ناآگاهی جامعه و حتی شبکه بهداشت و درمان از این بیماری نوپدید، اظهار میکندد: با گذشت شش ماه از آغاز پاندمی و زمانی که اطلاعات بیشتری درباره ویروس در دنیا منتشر شد، توانستیم کرونا را کنترل کنیم و در گام بعدی نیز تولید واکسن آمار مرگ و میر در کشور را از ۷۰۰ تا هزار نفر در روز به مرز صفر رسانده است.
استادیار گروه پزشکی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان اختلال اضطراب پس از سانحه را مشکلی شایع در دوران پساکرونا میداند و میافزاید: مانند زمانی که فردی دچار تصادف شده و تا مدتها از سوارشدن به خودرو خودداری میکند یا وقتی زمین لرزهای اتفاق میافتد و افراد تا مدتها از هرگونه لرزشی میهراسند، اکنون نیز مردم در اثر کرونا دچار اختلال اضطراب پس از سانحه شدهاند و باید آنرا با جلسات مشاوره یا مطالعه و شرکت در کلاسهای آموزشی برطرف کنند.
وی بهبود فضای عمومی جامعه را گام دوم برای کاهش آسیبهای اجتماعی و فردی دوران پاندمی میداند و میگوید: باز شدن ورزشگاهها یا حضور مردم در فعالیتهای جمعی و مراسمهای عمومی روحیهبخش است و این احساس را برای افراد به وجود میآورد که بحران را پشت سر گذاشتهایم و وضعیت بهتر شده است.
روزبهانی وظیفه دولت در این شرایط را فراهم کردن فضای شادیبخش برای بازگشت به تجربه زندگی عادی میداند و میگوید: جبران خسارت برای صاحبان کسب و کارهایی که در این دوران خسارت دیدند، تعویق بدهی یا اقساط تسهیلات دریافتی برخی مشاغل زیاندیده و ارائه یارانههای حمایتی نیز میتواند در کمک به جامعه برای بازگشت به شرایط عادی راهگشا باشد.
گذشت زمان و رفع آسیبهای فردی کرونا
متخصص پزشکی اجتماعی میگوید: افزایش اطلاعات مردم گامی مهم برای گذر از آسیبهای فردی و اجتماعی دوران کرونا است، هنوز بیمارانی به مراکز مشاوره مراجعه میکنند که دچار ترس و اضطراب حضور در جمع هستند و دولت موظف است که شرایطی برای آگاهیبخشی به این افراد از طریق رسانه ملی و درمان آنها فراهم کند.
وی درباره خطر شیوع بیماریهای ویروسی دیگر خاطرنشان میکند: سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد که احتمال تبدیل آبله میمون به یک پاندمی جهان شمول مشابه کرونا بسیار ضعیف است و اگر چه این ویروس از طریق تماس به راحتی منتقل میشود اما میزان کشندگی آبله میمون به اندازه کرونا نیست و واکسیناسیون دهه ۵۰ بر علیه این ویروس نیز برای بسیاری از سالمندان ایمنی ایجاد کرده است.
روزبهانی با اشاره به تجربه انتشار ویروسها در دوران پیش از کرونا، ادامه میدهد: تا پیش از کرونا اتفاقات زیادی در دنیا رخ میداد که نظامهای سلامت برای جلوگیری از هراس همگانی آنرا اعلام نمیکردند اما تجربه کرونا باعث شد این موارد به سرعت اطلاعرسانی شود تا اقدامات لازم برای پیشگیری از شیوع آنها انجام شود.
وی بسیاری از آسیبهای فردی ناشی از پاندمی را با گذر زمان قابل حل میداند و میگوید: عده اندکی همچنان با عوارض بسیار شدید از این دوران دست به گریبان هستند که باید از طریق معرفی به کلینیکها و شرکت در جلسات مشاوره درمان شوند.
روزبهانی درباره بیتوجهی به بیماریهای روحی ناشی از دوران کرونا، میگوید: معمولاً موضوعاتی توجه جامعه را به خود جلب میکند که یا تعداد افراد مبتلا به آن قابل توجه باشد یا عوارض شدیدی ایجاد کند اما از آنجا که پیامدهای کرونا شدت و کشندگی قابل ملاحظهای ندارند، مردم از بازگشت به زندگی خوشحال و امیدوارند که این مشکلات نیز به تدریج برطرف شوند.
نظر شما