به گزارش خبرنگار ایمنا، بخشهایی از ساختمان بزرگ «متروپل» در خیابان امیری آبادان فروریخت. براثر این حادثه شماری از هموطنان جانباخته و تعدادی نیز مصدوم شدند و احتمال افزایش مصدومان و فوتیها وجود دارد. چندین منزل مسکونی تخریب و به تعدادی خودرو آسیب وارد شد.
انتشار خبر ریزش ساختمان در اوایل خردادماه، توجه بسیاری از مخاطبان رسانهها را به خود جلب کرد و موجب شد مردم تا مدتها اخبار مربوط به این حادثه و حواشی مربوط به آن را دنبال کنند.
این در حالی است که هرکدام از جریانهای متعدد رسانهای، در تلاشاند تصویر خاص خود را از این حادثه برای مخاطبان روایت کنند. جریانهای رسانهای از طریق بازنمایی حادثه به شیوهای خاص، به دنبال دستیابی به اهداف خود و تأثیرگذاری بر مخاطب هستند. بهعنوان نمونه در حادثه یادشده، جریانهای رسانهای معاند به مخاطبان القا کردند که مسئولان کشور نسبت به حادثه متروپل بیتفاوت هستند و در کار امدادرسانی و کمک به حادثه دیدگان کوتاهی میکنند. در چنین شرایطی رسانههای ملی و جبهه انقلابی نیز درصدد بازنمایی حقیقت ماجرا و تلاشهای مسئولان در نجات هموطنان از زیر آوار بودند.
در بحرانهای اجتماعی مانند حادثه متروپل، نبرد روایتها رخ میدهد. جنگ روایتها موضوع بسیار مهمی است که نباید نادیده انگاشته شود. در این نبرد هر رسانهای به دنبال اثبات صحت روایت خود است و سعی دارد مخاطب را با خود همراه کند.
امروزه، با کاهش ارتباطات حضوری، رسانهها ابزار اصلی ارسال و تبادل اطلاعات هستند و روایتها از طریق رسانهها و فضای مجازی به مردم میرسد. در چنین شرایطی، رسانهها با تصویرسازی و روایتگری بر افکار عمومی تأثیر میگذارند. از همین رو در بحرانهای اجتماعی وظیفه رسانههای انقلابی، ارائه واکنش سریع، دقیق و صحیح نسبت به مسئله است. در جنگ روایتها، قدرت در اختیار رسانهای است که بتواند گزارش خود از واقعه را بر اذهان مخاطبان حاکم کند. ارائه روایت صحیح در برابر سناریو و روایت دشمن، سرنوشت نبرد را مشخص میکند. اگر روایت صحیح در این نبرد پیروز نشود، مخاطب، روایت نادرست دیگران را پذیرفته و با او همراه میشود.
بهمنظور پیروزی در این نبرد، لازم است رسانههای انقلابی از مکانیسم و شیوههای روایتگری در رسانهها اطلاعات کافی داشته باشند تا بتوانند هوشمندانه وارد میدان شوند. برای اطلاعرسانی درست وقایع، شاخصههایی وجود دارد. از جمله اینکه رسانهها باید در واکنش خود سرعت عمل داشته باشند و در کوتاهترین زمان روایت خود را منتشر کنند. علاوه بر این گزارش آنها از واقعه باید دقیق و مستند باشد. شیوه اطلاعرسانی جدید و خلاقانه نیز موجب تأثیرگذاری بیشتر روایت خواهد شد. رسانهای در نبرد روایتها پیروز است که بهصورت مداوم از واکنشهای مخاطبان مطلع شده و درصدد بهبود روشهای اقناعی خود باشد. اقناع مخاطب باید از طریق همه امکانات موجود و کلیه رسانههای موافق صورت گیرد. در روایتگری، صداقت و راستگویی نیز نقش مهمی را ایفا میکند و موجب جلب اعتماد مخاطبان است.
یکی از شاخصههای مهم روایتگری در نبرد روایتها، پرداختن به گفتمان جبهه معارض است. در بخشی از کتاب «جنگ روایتها» نوشته دکتر معصومه نصیری آمده است: «اگر ما شناختی از گفتمان دشمن نداشته باشیم سناریوهای ما مبهم خواهد بود و نمیتوانیم واکنش درستی در عرصه روایتگری داشته باشیم. سالها قبل، ما در حوزه رسانه تلاش میکردیم خودمان، خودمان را روایت کنیم و بعد کشورهای منطقه، همسایه و بعد هم دنیا را، اما اکنون آنها هستند که ما را روایت میکنند.»
علاوه بر شاخصههایی که ذکر شد، لازم است از تاکتیکهایی نیز در جنگ روایتها استفاده شود. این تاکتیکها شامل روشهای جنگ روانی و چارچوبهای حاکم بر خبر است. برخی از تاکتیکهای جنگ روایتها عبارتاند از: بزرگنمایی و کوچکنمایی وقایع، سکوت، تقدم و تأخر زمانی رویدادها، دروازهبانی خبر، تکرار و مقایسه.
تاکتیک «شروع قبل از دیگران» یکی از مهمترین تاکتیکهای جنگ روایتها است. در این نبرد، جبههای که اطلاعرسانی را زوتر از دیگران آغاز کند پیروز خواهد شد. در حادثه متروپل آبادان اگر رسانههای جبهه انقلاب زوتر از سایر رسانهها خبر را بهصورت درست منتشر میکردند راه توطئه و انتشار روایتهای سوگیرانه بسته میشد و جریان تحریف شکست میخورد.
تشخیص روایت درست با سواد رسانهای
علاوه بر رسانهها، لازم است مخاطبان رسانهها نیز در جنگ روایتها هوشیار باشند. کاربران رسانهها باید بتوانند در شرایط بحرانی، روایت درست را از نادرست بازشناسند. لازمه این امر، داشتن سواد رسانهای مناسب است. کاربری که سواد رسانهای دارد در شرایط بحران، که به دنبال اطلاعات بیشتری نسبت به واقعه است، به این نکات توجه میکند: -خبری که به او رسیده از کدام منبع است و چه کسی این پیام را تولید کرده است؟ -آیا منبع خبر مورد اعتماد است؟ -خبر تا چه اندازه قابلاطمینان است؟ -هدف از انتشار این خبر چه بوده است؟ - از چه تاکتیکهایی در ارسال این خبر استفادهشده؟
سواد رسانهای موجب میشود اهداف روایتهای گوناگون را درک کنیم و به شناخت درستی نسبت به روایتهای گوناگون دست پیدا کرده و تحت تأثیر سناریوی دشمنان قرار نگیریم. هدف برخی از روایتهای دشمن، برانگیختن احساسات و عواطف مخاطبان و القا اهداف ناصواب خودش است؛ بنابراین افراد با داشتن سواد رسانهای میتوانند بهخوبی خبر درست را از خبر غلط (فیکنیوز) تشخیص دهند. تشخیص درستی خبر در شرایط بحران باعث میشود مخاطبان خودشان حقیقت را تشخیص داده و دنبالهرو دیگران نباشند.
در زمان بحرانها و حوادث، نقش رسانهها استفاده از روشهای پیشرفته برای پیروز شدن درنبرد روایتها و نقش مردم استفاده از سواد رسانهای جهت مقابله با توطئهها و تحریفهاست.
یادداشت از: مریم غازی اصفهانی
نظر شما