به گزارش خبرنگار ایمنا، این حادثه هولناک عصر شنبه گذشته در منطقه قاسم آباد مشهد هنگامی رخ داد که فردی به نام مهران- الف با جوان ۲۴ سالهای درون فضای سبز محله به مشاجره پرداختند. این مشاجره لفظی ناگهان به درگیری انجامید و در یک چشم بر هم زدن به جنایتی هولناک تبدیل شد چراکه مهران طبق شواهد موجود، چاقویی را بیرون کشید و تیغه آن را بر پیکر طاها معیری (جوان ۲۴ ساله) فرود آورد.
لحظاتی بعد با فرار ضارب از صحنه حادثه، پیکر خونآلود طاها نیز به بیمارستان دکتر شریعتی انتقال یافت اما تلاش کادر درمانی برای نجات وی به نتیجه نرسید و این جوان بر اثر عوارض ناشی از اصابت چاقو جان خود را از دست داد. درپی وقوع این جنایت وحشتناک، بررسیهای گستردهای با حضور قاضی ویژه قتل عمد در مرکز درمانی و محل درگیری آغاز شد.
تحقیقات میدانی قاضی محمود عارفی راد بیانگر آن بود که دو جوان بر سر اختلاف مالی ۲۰۰ هزار تومانی با یکدیگر درگیر شدهاند به همین علت رصدهای اطلاعاتی کارآگاهان اداره جنایی آگاهی خراسان رضوی با دستورات محرمانه مقام قضائی ادامه یافت. با ردزنیهای پلیسی سرنخهایی از ضارب فراری به دست آمد و تلاش کارآگاهان برای دستگیری وی به سرپرستی سرهنگ نوریان (افسر پرونده) وارد مرحله جدیدی شد.
نقش سهیلا در یک قتل خیابانی
دو پسر شیشهای که هنگام سرقت گوشی تلفن همراه پسری جوان او را به قتل رسانده بودند، مدعی شدند گوشی مقتول را ۲۰ هزار تومان فروختهاند. در بررسیهای اولیه مشخص شد مقتول عصر همان روز برادرزاده هشت ساله خود را برای بازی و گردش به پارک برده بود اما وقتی آنها در پارک مشغول بازی بودند ناگهان دو پسر جوان پای پیاده به آنها نزدیک شده و با تهدید چاقو قصد سرقت گوشی تلفن همراه مقتول را داشتند.
مقاومت مقتول در برابر سارقان باعث شده بود آنها دست به چاقو شوند و با ضربهای به قفسه سینه پسر ۲۴ ساله گوشی تلفن همراه او را سرقت کرده و از محل متواری شوند. در ادامه تحقیقات کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت موفق شدند رد گوشی را شناسایی کنند و معلوم شد گوشی در اختیار زن جوانی با هویت جعلی سهیلا است که سابقه سرقت در پرونده خود دارد.
متهم سهیلا پس از دستگیری اظهار کرد: من عضو یک باند سرقت از خانههای ویلایی شمال پایتخت هستم و نقشه سرقت از مردان ثروتمند را اجرا میکنم. من به عنوان پرستار خانگی وارد خانه اعیانی مردان سالمند و ثروتمند در شمال تهران میشدم و بعد از مدتی، زمانی که اطلاعات کامل از وضعیت خانه و محلهای نگهداری پول و وسایل باارزش پیدا میکردم به سایر اعضای باند خبر میدادم و آنها هم در فرصتی مناسب راهی همان خانهها میشدند و نقشه سرقت را اجرا میکردند اما زن جوان مدعی شد که گوشی تلفن همراه را پسرش به او داده است.
پسر سهیلا نیز در تحقیقات، اظهار کرد که آن را از یکی از دوستان خود گرفته و در نهایت دوست وی نیز اعلام کرد که گوشی را از یک پسر افغانستانی خریداری کرده است. بدین ترتیب دستور بازداشت پسر نوجوان به نام نظیر صادر و متهم بازداشت شد. او ابتدا مدعی شد که گوشی تلفن همراه را از خیابان پیدا کرده است اما در ادامه تحقیقات راز جنایت را برملا کرد.
این پسر اظهار کرد: آن روز همراه دوستم، مواد مصرف کرده بودیم و حال خوبی نداشتیم. روی صندلی پارک نشسته بودیم که ناگهان چشممان به مقتول افتاد که با پسر بچهای به پارک آمده بود. به سمت آنها رفتیم اما نمیخواستیم او را به قتل برسانیم فقط میخواستیم گوشی تلفن همراهش را بگیریم. وقتی مقتول شروع به مقاومت کرد و با ما درگیر شد میخواستیم از دست او فرار کنیم که با پرتاب چاقو، او روی زمین افتاد. بعد از فرار هم گوشی تلفن همراه را ۲۰ هزار تومان فروختیم.
بهدنبال اعترافات پسر نوجوان، همدست او نیز بازداشت شد و از آنجا که دو متهم این پرونده زیر ۱۸ سال داشتند پرونده با قرار نداشتن صلاحیت به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی پایتخت به دادگاه اطفال ارجاع شد.
جاسازی حشیش و تریاک در جعبههای شیرینی
سرهنگ هادی کیان مهر فرمانده انتظامی شهرستان نائین اظهار کرد: مأموران پلیس مبارزه با مواد مخدر شهرستان نائین با همکاری مأموران مستقر در ایست و بازرسی شهید شرافت نائین، حین کنترل خودروهای عبوری به یک دستگاه اتوبوس مسافربری به رانندگی یک زن که از استانهای جنوبی به مقصد تهران در حرکت بود مشکوک و آن را برای بررسیهای بیشتر متوقف کردند.
وی افزود: مأموران در بازرسی از ساکی که کنار صندلی راننده قرار داشت یک بسته حشیش به وزن شش کیلو و ۹۴۵ گرم کشف و در ادامه بازدید خود تعداد ۱۱ بطری متوسط و ۲۵ بطری کوچک حاوی تریاک که در جعبههای شیرینی جاساز شده بودند را کشف کردند.
فرمانده انتظامی شهرستان نائین ادامه داد: در این عملیات مجموعاً ۲۵ کیلو و ۹۴۵ گرم مواد افیونی شامل حشیش و تریاک کشف و راننده اصلی و کمک وی دستگیر و برای انجام اقدامات قانونی تحویل مرجع قضائی شدند.
قتل بوکسور جوان با ضربه مشت
دو سال قبل خانواده مردی به نام میلاد به پلیس خبر دادند، پسر آنها به قتل رسیده است و از قاتل او، حمید شکایت دارند. وقتی مأموران پلیس به بیمارستانی که میلاد در آن بستری شده بود، رسیدند مشخص شد میلاد چند روز قبل به دلیل ضربه مشتی که به سر او وارد شده مصدوم و بعد از انتقال به بیمارستان به کما رفته و سرانجام فوت شده است.
خانواده میلاد به پلیس گفتند میلاد و حمید هر دو ورزشکار بودند و به باشگاه میرفتند. چند روز قبل به ما خبر دادند پسرمان بیهوش شده و به بیمارستان منتقل شده است. بعداً فهمیدیم حمید با مشت به سر پسرمان ضربه زده و باعث بیهوشی او شده است. امدادگران میلاد را به بیمارستان رساندهبودند و او تحت عمل جراحی قرار گرفت. پسرمان یک هفته در حالت بیهوشی بود تا اینکه به علت خونریزی مغزی فوت شد و حالا از حمید شکایت داریم.
بعد از آن بود که حمید با شکایت اولیایدم بازداشت شد. او در بازجوییها اتهام قتل عمد را قبول نکرد و گفت: من یک ضربه به میلاد زدم که به فک او برخورد کرد. ضربه را هم عمدی وارد نکردم و قصد درگیری با او را هم نداشتم. با کامل شدن تحقیقات پرونده برای بررسی به شعبهدهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و حمید پای میز محاکمه ایستاد.
ابتدا اولیایدم در جایگاه قرار گرفتند و گفتند که خواسته آنها قصاص است و حاضر به گذشت هم نیستند. سپس حمید در جایگاه قرار گرفت و گفت: من به صورت حرفهای دفاع شخصی میکردم. سالها بود به باشگاه میرفتم و میلاد هم به همان باشگاه میآمد و بوکسور حرفهای بود. ما با هم دوست و هم محلهای بودیم. میلاد اخلاق بدی داشت که مدام من را تحقیر میکرد. همیشه سعی داشت من را خراب کند، اما به رفتارش جواب نمیدادم و سکوت میکردم.
وی افزود: آن روز هم رفتارش را تکرار کرد که جوابش را ندادم و ساکت ماندم، اما او دست بردار نبود. اصرار داشت با هم مبارزه کنیم که قبول نکردم. هر چه امتناع کردم او دست بردار نبود تا اینکه فحاشی کرد و حرفهای خیلی زشتی زد که عصبانی شدم و کنترل رفتارم را از دست دادم و با مشت به او ضربه زدم که به فکش برخورد کرد و روی زمین افتاد. خیلی زود او را به بیمارستان بردیم که جراحی شد، اما فایدهای نداشت و او فوت شد.
قاضی سوال کرد که گزارش پزشکی قانونی تأیید کرده در سه قسمت جمجمه مقتول شکستگی وجود دارد، درحالی که مدعی هستی ضربهای به فک او وارد کردهای. در این باره چه میگویی و متهم پاسخ داد: من تنها یک ضربه به او زدم که روی زمین افتاد. شاید سه شکستگی مورد اشاره هنگام سقوط وی به زمین ایجاد شده باشد.
قاضی سوال کرد که یکی از شکستگیها در قسمت آهیانه ایجاد شده است. پزشکی قانونی اعلام کرده که شکستگی آهیانه فقط بر اثر برخورد جسم سخت ایجاد میشود. اینکه ضربه مشت چنین شکستگی ایجاد کند غیرممکن است. در این باره چه میگویی و متهم پاسخ داد: من تنها یک ضربه به فک مقتول زدم. او ابتدا به بالا پرت شد و بعد به زمین سقوط کرد. حتماً در چنین شرایطی شکستگی ایجاد شده است. هر چند من چند شاهد دارم که فقط یک ضربه به میلاد زدم که میتوانم به دادگاه معرفی کنم.
در ادامه قاضی جلسه را برای طرح اظهارات شاهدان تجدید کرد. قاضی همچنین اتهام قتل غیرعمد متهم را به عمد تغییر داد و قرار وی را به دو میلیاردتومان افزایش داد که متهم بازداشت شد.
مرگ هولناک پسر ۲ ساله در جوی فاضلاب
عقربهها ساعت ١٠ شب هفدهم اردیبهشتماه سال جاری را نشان میداد؛ بدر سجرات، همسر او و چهار فرزندش که چند ماه پیش ساکن روستای قلعه چنعان منطقه کوت عبدالله اهواز شدهاند، مثل شبهای قبل، مشغول حرفزدن و تماشای تلویزیون بودند. همه چیز آرام بود و خانواده سجرات در کنار هم لحظات پر از آرامشی را پشت سر میگذاشتند اما نمیدانستند کوچکترین عضو خانواده خود را برای همیشه از دست دادهاند.
بدر، پدر ارکان درباره شب حادثه میگوید: چند لحظه پس از بیرون رفتن حسین بود که متوجه شدم ارکان نیست. ابتدا فکر کردم با حسین به سوپرمارکت رفته است اما وقتی حسین به خانه آمد، خبری از ارکان نبود. وقتی از او پرسیدم ارکان کجاست، با تعجب گفت با من نیست و باید در کوچه باشد.
وقتی از حسین شنیدم ارکان را ندیده و با او نبوده است، شوکه شدم. از جایم بلند شدم و هراسان خودم را به کوچه رساندم. با فریاد اسمش را صدا میزدم. چشم میانداختم به اینطرف و آنطرف شاید او را ببینم، اما هیچ خبری نبود. تا نزدیک سوپرمارکت هم رفتم، اما پسرم را ندیدم. خیلی ترسیده بودم و نفس کشیدن برایم سخت شده بود.
حتی برای یک لحظه چهره ارکان با آن خندهای که همیشه روی لبانش داشت، از مقابل چشمانم محو نمیشد. مدام صدایش را در گوشم میشنیدم. فریاد میزدم و کمک میخواستم. درِ خانه همسایهها را زدم و سراغ پسرم را گرفتم اما هیچکس از او خبری نداشت.
مقابل خانه ما جوی فاضلابی است که همیشه پر از آب و زباله است. مدتی قبل لولهای که تقریباً این جوی را پوشانده بود، برداشتند و گفتند دوباره روی آن را میپوشانند اما جوی باز ماند. حسی به من میگفت ارکان داخل جوی آب افتاده است. روی زمین، به روی شکم خوابیدم و با دستانم داخل جوی آب را میگشتم. هر ثانیه دلشورهای که به جانم افتاده بود، بیشتر میشد.
پس از برداشتن لولهها، یک تکه بلوک مقابل جوی فاضلاب کنار خانهمان قرار دادند. وقتی به قسمت بلوک رسیدم، همان بلوکی که به عنوان پل از آن استفاده میشد، دلشورهام بیشتر شد. دستم را زیر پل بردم و مشغول جستوجو شدم. ناگهان احساس کردم دستم به چیزی خورد. از آن چیزی که میترسیدم به سرم آمد. ارکان، پسرم بود که آنجا در جوی فاضلاب و زیر بلوک گیر کرده بود. او را بیرون کشیدم؛ نفس نمیکشید. دنیا دور سرم میچرخید. فریاد میزدم و کمک میخواستم، اما هیچ فایدهای نداشت.
وقتی او را از جوی فاضلاب بیرون کشیدم و متوجه شدم نفس نمیکشد، خودم دست به کار شدم. تنفس مصنوعی دادم، ماساژ دادم، اما فایدهای نداشت. پسرم هنوز رمق داشت، با خودروی یکی از همسایهها به بیمارستان سینا رفتیم. پزشکان تلاش کردند او را به زندگی بازگردانند اما او را برای همیشه از دست دادیم؛ همه زندگیام رفت.
از آن روز تا به حال حتی یک مسئول هم به ما سر نزده است و هیچکس پاسخگوی این حادثه نیست. قبل از این حادثه، چندینبار به دهیاری مراجعه کردم و از آنها خواستم تکلیف این جویهای رها شده فاضلاب را روشن کنند اما هربار که میرفتم، میگفتند لوله نیامده، بودجه نیست. میدانم این حرفها باعث نمیشود ارکان من به زندگی بازگردد اما نمیخواهم هیچ پدر و مادری مانند ما داغدار فرزندشان شوند. از دهیاری روستا شکایت کردهایم و امیدوارم مسئولان پیگیر این حادثه شوند و اجازه ندهند که حق ما پایمال شود.
کشف عتیقههای دوره اسلامی
محمد احمدی سرپرست اداره میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری نهاوند اظهار کرد: به دنبال اعلام و گزارش محلی مبنی بر نگهداری و قاچاق اشیا تاریخی توسط شخصی در منزل مسکونی خود در نهاوند، پس از رصد اطلاعاتی و اطمینان از صحت موضوع با همکاری عوامل نیروی انتظامی فرد مذکور دستگیر و تحویل مراجع قضائی شد.
وی با بیان اینکه اشیا تاریخی کشف شده مربوط به دوره اسلامی بوده است، افزود: اشیا ضبط شده شامل ظرف سفالی، تعدادی سکه، انگشتر قدیمی، تعدادی شیء فلزی و یک دستگاه فلزیاب و متعلقات مربوط به آن است. آثار تاریخی و باستانی به عنوان هویت ملی و تاریخی، شناسنامه هر کشور هستند که برای حفظ هویت و تاریخمان از باید با سوداگران و غارتگران میراث فرهنگی مقابله کنیم.
سرپرست اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نهاوند خاطرنشان کرد: حفاظت از آثار تاریخی و باستانی وظیفه آحاد جامعه است و همه افراد جامعه وظیفه دارند با سودجویان و غارتگران میراث فرهنگی مقابله کنند.
نظر شما