به گزارش خبرنگار ایمنا، مهدی امامی جمعه، امروز _شنبه هفدهم اردیبهشتماه_ در «همایش بین المللی میرداماد و مکتب فلسفی اصفهان»، اظهار کرد: میرداماد از بزرگترین فیلسوفان جهان اسلام است، اما متأسفانه حق این فیلسوف آن طور که باید و شاید ادا نشده به نحوی که تفکر فلسفه در عالم اسلام قابل تقسیم به دو بخش قبل و بعد از میرداماد است.
وی ادامه داد: از نظر میرداماد مباحث فلسفه باید یک نوع آتشزنهها (شعلههای آتش) باشد، در واقع مباحث فلسفه باید یک نوع ایجاد برق و شوک کند و باعث تحول شود، چرا که فلسفه برای پویایی و حرکت ایجاد شده و با ایستایی و خمودی سر سازگاری ندارد.
این استاد گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه اصفهان تصریح کرد: همواره فلسفه در تلاش است وضعیت زمانه را به سمت مطلوب پیش ببرد، به تعبیری فلسفه نظام اندیشه و عمل برای تعالی و تکامل است.
وی خاطرنشان کرد: انسان طبق ذات خود به ثبات و ماندگاری عادت دارد، اما فلسفه لازم است تا انسان را به جلو حرکت دهد، لذا کارکرد فلسفه از نظر میرداماد ایجاد شوک و تحول برای حرکت به جلو تلقی شده است.
امامی جمعه خاطرنشان کرد: نکته قابل تأمل این است که وضعیت اجتماعی در آن دوران چگونه بوده است که میرداماد احساس میکند باید شوکی ایجاد کند و رو به سوی فلسفه برود، اگر به مقدمه کتاب صراط مستقیم میرداماد رجوع کنیم، متوجه میشویم که در آن دوران میرداماد از هجوم فتنهها سخن میگوید و بیان کرده چیزی به نام دوست داشتن علم وجود ندارد.
وی ادامه داد: در این دوران میرداماد به عنوان یک فیلسوف اجتماعی در حال رصد اوضاع اجتماعی بوده است، چرا که رواج خرافات، ظاهر گرایی دینی و اخباری گری در این دوران شدت میگیرد که همین امر نیز باعث سقوط حکومت صفویه میشود، اما در حقیقت فیلسوف باید آنچه که در حال شکلگیری در جامعه است را رصد کرده، متوجه شود و فریاد بزند.
این استاد گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه اصفهان افزود: هنر میرداماد و شاخصه فیلسوف بودن این است که جریان اخباریگری را در طلیعه شکلگیری آن متوجه میشود و فریاد اعتراض بلند میکند، اما این اخباری گری جریانی است که تا به امروز نشانههایش مشهود است.
وی توضیح داد: شیخ بهایی و میرداماد در شکلگیری شخصیت ملاصدرا دخالت تام دارند، اما شخصیت شیخ بهایی متأثر از مکتب عرفانی است، اما محور تفکر میرداماد، عقلانیت بوده و شاخصه این عقلانیت فارابی و ابن سینا است.
امامی جمعه خاطرنشان کرد: عقلانیت میرداماد محور تمام مسائل بوده و به نوعی میرداماد در برابر عقل غیرت داشته و در این مسیر اصلاً کوتاه نمیآمده است و از این بابت منازعاتی هم با مولوی که در اشعار خود پای استدلالیان و عقلانیت را چوبی میانگارد، داشته است.
این استاد گروه فلسفه دانشگاه اصفهان یادآور شد: متأسفانه برداشت صحیحی از حکمت یمانی میرداماد نشده است، این حکمت ناظر به کل مشارب و سلایق عقلی که در جهان اسلام شکل گرفته، بوده و این حکمت و طریقه یمانی را در مقابل حکمت یونانی مینگارد.
وی با اشاره به مقدمه میرداماد در کتاب القبسات، افزود: میرداماد در این مطلب بیان کرده من (در مقام معلم ثالث) نسبت به فارابی و ابن سینا (معلم اول و دوم) امتیاز دارم به این نحو که من یک رویش جدیدی در حکمت و فلسفه ایجاد و در حکمت یمانی یک نظام سازی ایجاد کرده و جمع و نظم بخشی پراکندگیها را داشتم؛ چرا که در ۶۰۰ سال قبل از آن از زمان فارابی تا میرداماد گروههای مختلف ایجاد و مطالب فارابی و ابن سینا به پراکندگی دچار شده بود.
امامی جمعه با بیان اینکه در زمان صفویه این لقب را به میرداماد داده بودند که «ناقد فلسفه یونانی» است، خاطرنشان کرد: عقلانیت میرداماد دو ویژگی شاخص دارد، نخست عقلانیت انتقادی و عقلانیت تاسیسی است، البته عقلانیت انتقادی میرداماد در برابر فلسفه یونانی انتقاد با همه ابعاد است نه صرفاً انکار و منکر شدن یک امر و دوم اینکه بر اساس عقلانیت تاسیسی میرداماد، حکمت یمانی راه اندازی میشود.
وی اظهار کرد: اصالت ماهیت نیز از نظریههای مهم میرداماد است که باعث تحولی شگرف در فلسفه شده است.
نظر شما