به گزارش خبرنگار ایمنا، شهید غلامرضا آقاخانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به استخدام آموزش و پرورش در آمد، اما آغاز جنگ تحمیلی، او را بر آن داشت که به اطاعت از امام به سنگر جهاد بپیوندد. او ابتدا به شهرک دارخوین اعزام شد و از آنجا به منطقه محمدیه و سلمانیه رفت، اما پس از گذراندن دورههای آموزشی به سنندج فرستاده شد. اواسط سال ۱۳۶۰ دوباره به جبهههای جنوب و لشکر ۱۴ امام حسین (ع) بازگشت و بهسرعت در سطوح فرماندهی رشد کرد، بهطوریکه از بیسیمچی گردان به فرماندهی ارتقای درجه پیدا کرد.
او نه تنها بر حسب ظاهر فرماندهی میکرد، که بر دلها نیز حکومت داشت. همه او را دوست داشتند، بسیار خوشرو و خوشبرخورد بود. با آن که فرمانده بود، اما همیشه در بین رزمندگان و در نقاط پر خطر حاضر میشد. در شجاعت نظیر نداشت.
اشتیاق و علاقه خاصی نیز به دعای امینالله داشت، هنوز چند فرازی بیشتر نخوانده بود، از خود بیخود میشد و با صاحب نام گردان، امام موسی بن جعفر (ع) نجوا میکرد. همیشه به ناصر بابایی میگفت: «آقا ناصر! از خواندن این زیارت غافل نشو.» در هنگام خواندن این دعا اشک در چشمانش حلقه میبست، بغض راه گلویش را میبست و مشغول راز و نیاز با معبود خود میشد و پیشانیاش را بر خاک گرم جنوب مینهاد.
عملیات بدر، آخرین عملیات شهید غلامرضا آقاخانی بود. در بخشی از کتاب چلچراغ آمده است که حاج حسین خرازی، فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین (ع) در شب قبل از عملیات در جمع رزمندگان گردان موسی بن جعفر (ع) میگوید: شما فرمانده بصیری دارید که نیاز نیست ما او را به منطقه ببریم و توجیهش کنیم، یا اینکه شب عملیات بخواهیم کمکش بدهیم، یا پیشنهادی برای روش عملیات او داشته باشیم.
شهید غلامرضا آقاخانی، یکی از مرواریدهای گمنام در صدف اقیانوس بیکران ایثار بود که در برنامه «۲۳ هزار جان» به معرفی او پرداخته شد.
نظر شما