به گزارش خبرنگار ایمنا، از هشتم آذر ۱۴۰۰ که دور جدید مذاکرات ایران با کشورهای انگلیس، روسیه، چین، آلمان و فرانسه آغاز شد، این گفتوگوها در صدر خبرهای داخلی و خارجی قرار گرفت. این دور مذاکرات، یک هدف بیشتر نداشت و آن، رفع تحریمهای غیرقانونی آمریکا علیه مردم ایران بود. تیم مذاکرهکننده در دولت سیزدهم، سیاستها و خطوط قرمز نظام را اولویت کار خود قرار دادند و قاطعیت آنها در این زمینه، طرفهای غربی را ابتدا متعجب و سپس مجبور به کنار گذاشتن موضوعاتی خارج از بحث هستهای و تحریمها کرد. حال با گذشت نزدیک به پنج ماه از آغاز این مذاکرات، توقف آن گر چه استراتژیک است اما موجب گمانهزنیهای متعدد و متناقض در داخل و خارج شده است.
با افزایش حجم این گمانهزنیهایی که گاهی رنگ انتقاد هم میگرفت، حمایت صریح رهبر معظم انقلاب از مذاکرات و مذاکرهکنندگان نشان از مسیر درستی دارد که وزارت خارجه دولت سیزدهم در پیش گرفته است. رهبر انقلاب در دیدار روز سهشنبه با کارگزاران نظام با اشاره به جهتگیری خوب دیپلماسی کشور، مذاکرهکنندگان را انقلابی، متدیّن و پر جدّ و جهد خواندند و تاکید کردند: «وزیر امور خارجه و مسئولان مذاکرهکننده گزارشهای دقیقی را به مراکز داخلی میدهند». تأکیدات رهبر معظم انقلاب در پی برخی انتقادات از مذاکرات و طرح موضوعاتی مانند وجود پیشنویسی مطرح شد و پایانبخش برخی نگاههای منفی به تیم مذاکرهکننده ایران خواهد بود.
طرفهای مذاکرات همچنان منتظر اتخاذ تصمیم سیاسی از جانب آمریکا هستند
سیدرضا صدرالحسینی کارشناس مسائل بینالمللی در این باره به خبرنگار ایمنا میگوید: به نظر میرسد آمریکاییها همه فرایندهایی که میتوانستهاند در طول ماههای اخیر با هدف افزایش فشار روحی و روانی به ملت ایران و همچنین تیم مذاکرهکننده جمهوری اسلامی در پیشگیرند، مورد استفاده قرار دادهاند. اما آنچه که مسلم است، راهبرد جمهوری اسلامی ایران در حوزه استفاده صلحآمیز از فناوری هستهای و افزایش توانمندیهای کشور در رابطه با آخرین دستاوردهای مربوط به این صنعت است.
به گفته وی، همچنین، خارج کردن ملت ایران از زیر سیطره تحریمهای ایالات متحده آمریکا، جز اصولی است که جمهوری اسلامی به آن اعتقاد داشته و برای چندمین بار بهعنوان خط قرمز خود در طول دورههای اخیر مذاکرات تکرار کرده است.
این کارشناس مسائل بینالمللی تاکید میکند: با توجه به شکست فشارهای حداکثری که مقامات آمریکایی نیز به آن اقرار داشتهاند و همچنین تحولاتی که در حوزه انرژی در نظام بینالملل و بهتبع آن برای جمهوری اسلامی بهوجود آمده است، همچنین افزایش میزان صادرات نفت ایران و بازگشت پول آن، ضمن افزایش تجربه در خنثیسازی و دور زدن تحریمها، شرایطی پدید آمده است که منجر به افزایش اختلافات داخلی آمریکا شده و درواقع، این عدم تصمیمگیری آمریکاییها در جریان مذاکرات وین، نشاندهنده عدم یکپارچگی بین قوا و بهویژه مجلس و قوه مجریه در این کشور است.
وی میافزاید: البته دعوا و اختلافات بین قوای مختلف آمریکا موضوع تازهای نیست و مردم آمریکا نیز در مراحل و موضوعات گوناگون، دچار آسیبهای قابلتوجه و ضررهای غیرقابل انکاری در این رابطه شدهاند. اما نکته قابل توجه این است که آمریکاییها در حال حاضر، در مقابل جمهوری اسلامی ایران، با یک بنبست داخلی روبهرو شدهاند و تلاش میکنند تا بهواسطه افزایش اقدامات و کنشهای رسانهای خود و همچنین افزایش اظهارنظر مقامات سیاسی این کشور در رابطه با روند مذاکرات وین، فرافکنی کنند و این بنبست سیاسی را در نظر ملتهای مختلف و حتی ملت خودشان ناچیز جلوه دهند.
صدرالحسینی ادامه میدهد: در این بخش باید این نکته را مورد توجه قرار داد که تاکید و توانمندی جمهوری اسلامی ایران و تیم مذاکرهکننده در دور ششم، هفتم و هشتم مذاکرات با پشتوانه ملت ایران در ارتباط با موضوع راستیآزمایی و دریافت ضمانتهای لازم با هدف جلوگیری از عهدشکنی مجدد آمریکاییها، جزو موضوعاتی است که قطعاً میتواند بهعنوان ملاکی برای اقتدار جمهوری اسلامی در مذاکرات و همچنین عاملی برای افزایش غرور ملی محسوب شود.
وی تاکید میکند: البته با عنایت به عدم توان تصمیمگیری در مقامات آمریکایی، چشمهای همه طرفهای مذاکرهکننده به آمریکا است و آنان منتظر هستند تا دولت بایدن که ادعا میکرد تفاوت قابلتوجهی با دولت ترامپ دارد و میتواند چالشها و مسائل بینالمللی را از طریق دیپلماسی و بدون استفاده از زور، فشار و اسلحه حل کند، تا چه میزان به این تعهد خود پایبند است و تا چه اندازه میتواند شرایط را برای ملت خود تغییر دهد. دولت بایدن در چند مدت اخیر نشان داد که تحتتأثیر ضعفهای فراوانی که در حوزه تصمیمگیری دارد، هنوز نتوانسته درباره بعضی از موضوعات و مواردی که آنها را بهواسطه مقامات اروپایی انتقال داده و در حاشیه مذاکرات وین در ارتباط با آنان متعهد شده است، به اتخاذ یک تصمیم قاطع دست بزند و آن را به صورت عمومی اعلام کند.
این کارشناس مسائل بینالمللی تصریح میکند: در جمعبندی این بخش باید گفت در حال حاضر، مذاکرات برای رسیدن به یک نتیجه مطلوب، در انتظار تصمیم دولت آمریکا است و لازم به ذکر است از منظر حقوق بینالملل، هیچ دولتی نمیتواند در توافقات و گفتوگوهای بینالمللی، مسائل را به یکی از قوای کشور خود ارجاع دهد. یعنی حاکمیت در همه کشورها واحد است و قوه مجریه، نماینده همه قوا است که متأسفانه در این مذاکرات، به دلیل اختلافات موجود بین قوا در آمریکا، بعضی از مقامات آمریکایی اذعان میدارند ممکن است تصمیمات دولت بایدن توسط نمایندگان کنگره وتو شود و به همین دلیل است که آمریکاییها تاکنون نتوانستهاند یک تصمیم قاطع درباره مذاکرات وین اتخاذ کنند.
نظر شما