به گزارش خبرنگار ایمنا، عصر روز نهم دیماه سال گذشته، فردی با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و از ماجرای خودکشی یک زن جوان در منزل مسکونی واقع در منطقه پنجتن مشهد خبر داد. به دنبال دریافت این خبر، نیروهای انتظامی عازم نشانی مذکور شدند و جسد زن جوانی را مشاهده کردند که شال دور گردن او بریده شده بود.
مرد ۳۵ سالهای که در آن خانه حضور داشت و مدعی بود زن جوان را به عقد موقت خود درآورده است، به نیروهای انتظامی گفت: او خودش را از نردبان داخل حیاط حلقآویز کرد که من با چاقو شال را بریدم و تلاش کردم تا با تنفس دهان به دهان او را از مرگ نجات دهم اما موفق نشدم.
در همین حال نیروهای انتظامی مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد اطلاع دادند که دقایقی بعد با حضور قاضی دکتر صادق صفری در خیابان پنجتن ۴۸، تحقیقات میدانی در اینباره آغاز شد اما اوضاع عادی به نظر نمیرسید و مقام قضائی به ماجرای حلقآویزی مشکوک شده بود. به همین دلیل از مرد ۳۵ ساله پرسید کارد بزرگی که با آن شال را بریدی از کجا برداشتی و مرد پاسخ داد: کارد درون کیف زن صیغهای من بود.
با این پاسخ، بلافاصله مقام قضائی کارد را درون کیف متوفی گذاشت اما کارد درون کیف جا نمیگرفت. درحالی که هر لحظه ماجرا مشکوکتر میشد قاضی صفری سوال کرد: هیچ کلیدی در بازرسی اموال همراه زن جوان پیدا نشد، پس او چگونه وارد خانه شده است؟ مرد که دست و پای خود را گم کرده بود، پای صاحبخانه را به میان کشید و گفت: صاحبخانه کلید منزل ما را دارد اما صاحبخانه اظهارات او را رد کرد.
قاضی صفری با هوشیاری دستور بازداشت مرد متأهل را درحالی صادر کرد که همسر وی از ازدواج مجدد او خبر نداشت. حدود ۱۰۰ روز از ماجرای این حادثه تکاندهنده گذشت اما «مرتضی – گ» (متهم پرونده) همچنان مدعی بود که زن ۲۲ ساله خودکشی کرده است.
در همین حال گروه ورزیدهای از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی با هدایت سرهنگ سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی) و راهنماییهای ارزنده قاضی ویژه قتل عمد، رصدهای اطلاعاتی گستردهای را برای جمعآوری اسناد و مدارک محکمهپسند آغاز کرده بودند.
درحالی که ردیابیها به مرد ۳۵ ساله کارواشدار میرسید او سعی داشت با تمارضهای ترسناک و ادعاهای ساختگی، مسیر پرونده را به بیراهه بکشاند اما تجربیات گروه تخصصی کارآگاهان و تدابیر مقام قضائی او را در تنگناهایی قرار میداد که هر بار در مرداب خودساخته بیشتر فرو میرفت. بالاخره مرتضی بعد از گذشت حدود ۱۰۰ روز از این حادثه، تصمیم گرفت حقیقت ماجرا را افشا کند اما باز هم داستانهایی را برای فرار از مجازات سرهم میکرد که هر بار با مدارک موجود به بن بست میرسید.
متهم این پرونده جنایی که در حضور سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) لب به اعتراف گشوده بود مدعی شد که میخواهد همه حقیقت تلخ این جنایت را فاش کند. طولی نکشید که قاضی صفری نیز عازم پلیس آگاهی شد و دقایقی بعد عامل این جنایت مقابل قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب نشست و این جنایت هولناک را چنین بازگو کرد.
وی اظهار کرد: از حدود چهار سال قبل با آن زن جوان آشنا شدم. من آن زمان در کار تجارت پسته بودم و تعداد زیادی از دختران و زنان جوان را برای شکستن پسته استخدام میکردم، در عین حال نیز با پرایدم مسافرکشی میکردم و آنها را با گرفتن کرایه به منزل خود میبردم.
در همین رفتوآمدها با «ز- م» ارتباط برقرار کردم تا اینکه حدود چهار ماه قبل منزلی را برای او در منطقه پنجتن مشهد اجاره کردم و لوازم زندگی هم خریدم اما او بعد از مدتی مرا تهدید میکرد که چرا همسر خود را طلاق نمیدهی. گرچه همسرم متوجه ارتباط من با زن غریبه شده بود اما من این موضوع را انکار میکردم.
شب قبل از حادثه با «ز» تماس گرفتم و با او قرار گذاشتم که صبح سر کوچه بیاید تا او را به همان خانه اجارهای ببرم اما وقتی به محل منزل رسیدیم تازه متوجه شدم که کلید خانه را درون لباس کار و در کارواش جا گذاشتهام چراکه از مدتی قبل یک کارواش راهاندازی کرده بودم و روزگارم را میگذراندم.
از آن زن خواستم تا منتظر بماند و من خودم به دنبال کلید رفتم وقتی بازگشتم با هم قلیان کشیدیم اما باز هم «ز» مرا تهدید کرد او در همین حال شال خودش را برداشت و بالای نردبان داخل حیاط رفت تا خودکشی کند که من او را پایین آوردم و به درون اتاق بردم اما او حال مناسبی نداشت.
ساعتی بعد زمانی که به هوش آمد شروع به فحاشی کرد و به من بد و بیراه گفت. من هم که دیگر کنترل خودم را از دست داده بودم در یک لحظه همان شال را دور گردن او پیچیدم و او را خفه کردم. وقتی دیدم دیگر تکان نمیخورد با یکی از دوستانم تماس گرفتم و به او گفتم که زنی در منزلم خود را حلقآویز کرده است و سپس از او خواستم تا به آنجا بیاید که با هم جسد را بیرون ببریم.
البته از قبل بنزین هم تهیه کردم که شاید مجبور شوم جسد را بسوزانم اما دوستم با پلیس ۱۱۰ تماس گرفته بود که آنها به خانه آمدند. قبل از حضور پلیس من رمز گوشی آن زن را باز کردم و آثار همه پیامها و تماسهای خود را از بین بردم.
درپی اعترافات صریح این مرد ۳۵ ساله که با درایت و هوشیاری مقام قضائی و تلاش شبانهروزی کارآگاهان اداره جنایی آگاهی صورت گرفت، وی برای انجام تحقیقات بیشتر با صدور قرار قانونی در اختیار سرهنگ مرادی (افسر پرونده) قرار گرفت تا زوایای پنهان این جنایت نیز مورد واکاوی دقیق قرار گیرد.
زنده به گور شدن دو کارگر بر اثر ریزش آوار
در حادثه ریزش آوار که در مناطق روستایی داشلی قلعه از توابع شهرستان رازو جرگلان در استان خراسان شمالی رخ داد، دو کارگر یک واحد دامداری حین کار بر اثر ریزش آوار سقف دچار حادثه میشوند.
ین کارگران که به دلیل سنگین بودن آوار دچار مصدومیت از چند ناحیه بدن شده بودند، علیرغم تلاش تیمهای امدادی در محل حادثه جان باختند.
استرداد متهم ۲۰ میلیارد ریالی به کشور
سردار هادی شیرزاد رئیس پلیس بینالملل فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران اظهار کرد: درپی اعلام مقامات قضائی مبنی بر شکایت تعدادی از شهروندان از فردی به اتهام کلاهبرداری و اینکه هم اکنون در خارج از کشور اقامت دارد، موضوع دستگیری متهم در دستور کار مأموران پلیس بینالملل فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت و متعاقباً اعلان قرمز وی در سطح بینالملل صادر شد.
وی افزود: این متهم با سوءاستفاده از اعتماد شاکیان مبلغ ۷۰ هزار دلار (معادل دو میلیارد تومان) از آنها دریافت میکند و به یکی از کشورهای منطقه متواری میشود.
رئیس پلیس بینالملل فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران ادامه داد: با توجه به تردد متهم در برخی کشورهای همسایه از اینترپل این کشورها درخواست شناسایی و بازداشت متهم صورت گرفت.
وی تصریح کرد: با پیگیریهای مداوم مأموران پلیس بینالملل، نسخهای از اعلان قرمز صادره علیه نامبرده به کشورهای عضو سازمان اینترپل ارسال شد تا ضمن ثبت اطلاعات متهم در بانک اطلاعات افراد تحت تعقیب، زمینه ردیابی و شناسایی وی فراهم شود.
سردار شیرزاد با اشاره به تلاش مأموران اینترپل تهران در ردیابی این متهم و همچنین همکاری پلیس مهاجرت و گذرنامه، خاطرنشان کرد: متهم بازداشت و درحال رسیدگی و سیر مراحل قانونی پرونده است.
اسرار کشف جسد در کیسه نایلونی
ساعت ۹:۴۱ صبح جمعه نوزدهم فروردین زن جوانی در حال عبور از خیابان اندرزگو بود که داخل شمشادهای وسط بلوار متوجه جسد مردی شد که با کیسههای پلاستیکی بستهبندی شده بود. با مشاهده جسد، زن جوان موضوع را به مأموران کلانتری ۱۰۱ تجریش خبر داد و بدین ترتیب بازپرس محمد وهابی و تیم بررسی صحنه جرم لحظاتی بعد از کشف جسد راهی محل شدند.
با حضور در محل، آنها با جسد مردی حدوداً ۴۰ ساله مواجه شدند که آثار ضربات متعدد چاقو روی بدن خود داشت و یک روسری دور گردن او پیچیده بودند که احتمال خفگی را مطرح کرد. قربانی این جنایت لباس بیرون به تن داشت اما کفشی به پا نداشت. بررسیها نشان میداد که قتل در محل دیگری رخ داده و عامل یا عاملان جنایت، پس از آنکه جنازه را داخل دو کیسه پلاستیکی قرار دادهاند و او را به این محل آورده و رها کردهاند.
به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی پایتخت جسد مرد ناشناس برای مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد. همچنین دستور بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل حادثه، بررسی پرونده افراد فقدانی با این احتمال که ناپدید شدن مرد ناشناس از سوی خانواده او گزارش شده باشد و همچنین شناسایی هویت مقتول و عامل یا عاملان جنایت صادر شد.
آدم ربایی برای تصاحب خانه ۴۰ میلیاردی
شامگاه پنجشنبه هجدهم فروردین امسال مأموران پلیس هنگام گشتزنی در محله ولنجک پایتخت به سرنشین خودروی سواری که در گوشهای از خیابان توقف کرده و خانه ویلایی را زیر نظر گرفته بود مشکوک شدند. در ادامه سه مرد سراسیمه از همان خانه بیرون آمده و سوار خودرو شده و به راه افتادند.
مأموران آنها تعقیب کردند و توانستند پس از یک ساعت تعقیب و گریز خودرو را متوقف کنند و چهار سرنشین آن بازداشت شدند. در بازرسی از خودرو، اسناد و مدارک متعلق به ملک ویلایی، تعدادی سفته و قولنامه فروش خانه کشف شد.
پس از انتقال متهمان به پلیس آگاهی، مأموران راهی خانه ویلایی در ولنجک شده و با هماهنگی قضائی قفل در را شکستند و وارد شدند. در بازرسی از خانه متوجه بههمریختگی آنجا شده و مرد میانسالی را زخمی با دستوپای بسته در اتاق خواب پیدا کردند.
مرد میانسال پس از رهایی در تشریح ماجرا گفت: خانواده و اقوام من در خارج از کشور زندگی میکنند. میخواستم خانه ۴۰ میلیارد تومانی خود را بفروشم و نزد آنها بروم. دو روز قبل مردی تماس گرفت و مدعی شد تاجر است و میخواهد خانه را بخرد. قرار ملاقات گذاشته و پنجشنبه عصر به محل قرار رفتم.
وی افزود: او و سه مرد سر قرار آمده بودند. به طرفم حمله کرده و مرا کتک زده و بعد از بستن دستوپا، مرا به خانهای در جنوبشهر بردند. در آنجا دستنوشتهای از من گرفتند که به آنها بدهکارم و خانه میلیاردی خود را بابت بدهی به آنها دادهام. سفتههایی نیز از من گرفتند و اثر انگشتم را روی آن زدند. بعد مرا داخل خودرو انداخته و به داخل خانهام بردند. سند خانه را سرقت کرده و متواری شدند و مرا در اتاق دستوپا بسته زندانی کردند. زخمی شده بودم و اگر مأموران نجاتم نمیدادند معلوم نبود زنده میماندم یا نه.
مأموران به تحقیق از متهمان بازداشتی پرداختند که آنها به آدمربایی با انگیزه تصاحب خانه ۴۰ میلیاردی اعتراف کردند. مهران سرکرده باند اظهار کرد: من و همدستان خود باندی تشکیل داده و قصد داشتیم خانه افراد پولدار را تصاحب کرده و بفروشیم. بعد از دو ماه جستوجو توانستیم شاکی را پیدا کنیم که خانه ۴۰ میلیارد تومانی خود را برای فروش گذاشتهبود. بهعنوان مشتری وارد عمل شدیم و او را ربودیم و سفته و برگههای فروش را از او به زور گرفتیم. بعد او را به خانه خود آورده و همانجا زندانی و سند آنجا را سرقت کردیم که موقع فرار ناکام ماندیم.
با دستور بازپرس کشیک دادسرای ناحیه ۳۴ تهران برای اعضای این باند قرار قانونی صادر شد. آنها در بازداشت بهسر میبرند و تحقیقات برای رازگشایی از دیگر جرایم احتمالی متهمان ادامه دارد.
تیراندازی شوهر با لباس زنانه به خودرو همسر
درپی تماس مردمی با مرکز فوریتهای پلیس ۱۱۰ مبنی بر وقوع یک مورد درگیری لفظی و متعاقب آن تیراندازی با سلاح گرم، بلافاصله مأموران انتظامی برای بررسی موضوع در محل حاضر شدند.
سرهنگ امیر وهابزاده، فرمانده انتظامی صومعهسرا اظهار کرد: در تحقیقات صورت گرفته مشخص شد، متهم ۴۶ ساله به علت اختلافات شخصی و مالی با همسر خود با پوشش کاملاً زنانه به سمت خودروی وی تیراندازی کرده است.
وی با اشاره به اینکه از متهم یک قبضه سلاح کلت جنگی کشف شد، افزود: متهم سابقهدار است و با تشکیل پرونده برای سیر مراحل قانونی به مرجع قضائی معرفی شد.
سرهنگ وهابزاده در پایان با تأکید بر مقابله قاطعانه پلیس با مخلان نظم و امنیت عمومی از مردم خواست در صورت مشاهده اینگونه موارد، بلافاصله موضوع را از طریق سامانه ۱۱۰ به پلیس گزارش کنند.
نظر شما