به گزارش ایمنا و به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای، حضرت آیتالله خامنهای در پیام به کنگره بزرگداشت شهید آیتاللّه سید محمدباقر صدر، این شهید را یک نابغه نامیدند: «او بیشک یک نابغه و یک ستاره درخشان بود. از جنبه علمی، جامعیت و تحقیق و نوآوری و شجاعت علمی را یکجا دارا بود. در اصول، در فقه، در فلسفه و در هر آنچه با این دانشها ارتباط مییابد در زمره بنیانگذاران و صاحبان مکتب محسوب میشد.» ۱۳۷۹/۱۰/۲۹ به مناسبت سالگرد شهادت شهید صدر بخش فقه و معارف رسانه KHAMENEI.IR پیش از این در پرونده «متفکر نابغه» به معرفی ابعاد مختلف شخصیت شهید صدر پرداخته بود. در ادامه مطالب این پرونده گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین عباس کعبی درباره شخصیت علمی، مبارزاتی و تفکرات انقلابی شهید صدر منتشر میشود:
شخصیت علمی و مبارزاتی شهید صدر دارای چه ویژگیهای برجستهای است که از او به عنوان یک نابغه نامبرده میشود؟
شهید سعید آیتالله سیدمحمد باقر صدر، فقیه مرجع و فیلسوف و متفکر اسلامی و نظریهپرداز بزرگ اسلام و اسلامشناس جامعی بود که در همه ساحتهای نظری اسلام و میدانهای عملی حضور فعال داشت؛ بهگونهای که توانست از دل جریان سنتی و اصیل حوزه نجف به زعامت مرحوم و محقق بزرگ، آیتالله خوئی، جریان انقلابی فعال همسو با اندیشههای امام خمینی (ره) را در عراق بهوجود بیاورد.
با پیروزی انقلاب اسلامی، کل جریان شهید صدر در خدمت امام و انقلاب قرار گرفت و شهید صدر در تراز مرجع شناختهشده و آن متفکر بزرگ جهان اسلام در میدان خدمت به نظام و در جهت خط امام بهعنوان سرباز عمل کرد و از مرجعیت خود دست برداشت و به یاران و نیروهای خود هم گفت که هیچکس حق ندارد از مرجعیت من تقلید کند؛ چون هدف از مرجعیت پیروزی اسلام است و اسلام با مرجعیت رشید امام خمینی (ره) ه پیروز شد و همه ما باید در خدمت مرجعیت امام خمینی (ره) باشیم.
ایشان در مشورت با امام در نجف تا پای شهادت باقی ماند و در راه تحکیم آرمانهای اسلام ناب محمدی و در مکتب اهلبیت و در دفاع از انقلاب اسلامی شهید شد و در سال منتهی به پیروزی انقلاب و در سال بعد از پیروی انقلاب، کتابهای ارزشمندی تدوین کرد که آن کتابها جزو پایههای تئوریک نظام اسلامی میتواند حساب شود.
اگر بخواهم شهید صدر را با شخصیتهای معروف انقلاب اسلامی مقایسه کنم، باید بگویم که شهید صدر از لحاظ مایه فکری، از تفکر عمیق شهید مطهری و از لحاظ تشکیلاتی، از بعد تشکیلاتی و سازماندهی شهید بهشتی برخوردار بود و از بعد مرجعیت، مرجعیتش در تراز مرجعیت امام خمینی (ره) و مرحوم آیتالله خوئی و بزرگان اینچنینی بود. واقعاً نابغه متفکری بود که در سن میانسالی شهید شد و همه این دستاوردها را در ۴۷ سال عمرش بهدست آورد. یکی از بعدهای مهم شهید صدر، اخلاص و برای خدا کار کردن و از خود گذشتن و قیام لله بود که جزو آرمانهای فکری و انقلابی امام خمینی (ره) بود.
اندیشه سیاسی شهید صدر چه خصوصیاتی دارد؟ نگاه او به نقش مردم در حکومت اسلامی چگونه بود و چه تفسیری از جایگاه ولایت فقیه داشت؟
در این زمینه ایشان چند کتاب دارد از جمله کتاب «الاسلام یقود الحیات» که جلد اول آن کتاب به نام «لمحة فقهیة تمهیدیة عن مشروع دستور الجمهوریة الأسلامیة فی ایران» (درآمدی فقهی بر قانون اساسی جمهوری اسلامی) است. آنجا دیدگاههایش را بیان کرده است. در دیدگاههای شهید صدر برمیآید که اولاً، ایشان به ولایت فقیه مانند امام خمینی رحمةاللهعلیه بدون استثنا معتقد بود؛ ثانیاً، به نقش ملت و مردم و امتسازی در شکلگیری نظام اسلامی معتقد بود؛ ثالثاً، کار ویژه نظام اسلامی را رشد و بالندگی امت اسلامی در حد خلافت الهی انسان میدانست. در واقع، در اندیشه شهید صدر پیوند عمیق امت و امامت بر پایه خلافت الهی انسان و حضور مردم در صحنه جزو ارکان نظریه مردمسالاری اسلامی است. باید بگویم که ایشان به ولایت فقیه با نگاه حکومتی هم در بعد مقابله با طاغوت و هم در بعد ساخت نظام اسلامی و جامعهسازی و تمدنسازی معتقد بود.
من خاطرهای از لسان استادمان، مرحوم آیتالله شاهرودی قدساللهنفسه خدمت شما بگویم. ایشان برای من تعریف میکرد هنگامی که امام خمینی رحمةاللهعلیه بحث ولایت فقیه را در نجف شروع کردند، من سر درس امام حاضر میشدم و بحث ولایت فقیه را مینوشتم، با اینکه جزوههای درس ولایت فقیه به آنهایی که حاضر میشدند، داده میشد. بعد میگفت من نوشتههای خودم را هر روز تقدیم شهید صدر میکردم، شهید صدر با دقت میخواند و تحسین میکرد و به ما میگفت که حتماً بحث ولایت فقیه را تا آخر با امام خمینی پیگیری کنید؛ چون روش ارائه بحث ولایت فقیه امام روش حکومتی است و از دل بحث ولایت فقیه امام، تشکیل حکومت اسلامی برمیآید و تا حالا از فقهای شیعه کسی با این رویکرد تشکیل حکومت به ولایت فقیه نگاه نکرده است و معمولاً ولایت فقیه را در چهارچوب وجود حکومت جور بحث کردهاند؛ اما اینکه ولایت فقیه خودش برای مبارزه با طاغوت و تشکیل نظام اسلامی پایه شود، این از ویژگیهای ولایت فقیه امام خمینی رحمةاللهعلیه بود که در اندیشههای شهید صدر هم تبلور داشت و بعد شهید صدر هم در حد شارح اندیشه سیاسی امام خمینی رحمةاللهعلیه در عرصه دولت و در عرصه ولایت فقیه و امتسازی و تمدنسازی ظهور و بروز کرد و کتاب «الاسلام یقود الحیات» (اسلام راهبر زندگی) را نوشت.
اشارهای به کتاب لمحة فقهیة داشتید. اندیشههای شهید صدر در تدوین قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران تا چه نقش داشت؟
نسبت به اندیشههای شهید صدر در قانون اساسی، ایشان کتاب «مبانی فقهی و مبانی حقوقی قانون اساسی مطلوب نظام اسلامی» را تدوین کرده است که خیلی از این اصولی که شهید صدر تدوین کرده امروز در قانون اساسی ما هست؛ علاوه بر آن، آیتالله آقای سیدکاظم حائری، از شاگردان برجسته شهید صدر، در ابتدای انقلاب که پیشنویس قانون اساسی تدوین میشود، درس خود را تعطیل میکند و بر پایه اندیشه سیاسی شهید صدر و مبانی حکومت در اسلام، پیشنویس کامل قانون اساسی را مینویسد و از طریق شاگردانش به همه خبرگان قانون اساسی میرساند. اینگونه که من از آیتالله سیدکاظم حائری شنیدم تقریباً همه پیشنویس اصول قانون اساسی به استثنای دو ماده از آن بعداً در قانون اساسی جمهوری اسلامی آمد.
بنابراین، باید بگویم که اینهمانی بین اندیشههای فقه حقوق اساسی شهید صدر و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران وجود دارد و امروز هم کتابهای شهید صدر بهعنوان مبانی نظری قانون اساسی جمهوری اسلامی مورد مطالعه میتواند قرار بگیرد.
سیره عملی ایشان در تأیید و تقویت انقلاب اسلامی چگونه بوده است؟
الآن آقای سیدمحمود خطیب از شاگردان شهید صدر و همکاران مرحوم آیتالله شاهرودی است او برای من تعریف میکرد که در شب ۲۲ بهمن که انقلاب داشت پیروز میشد، من خدمت شهید صدر رسیدم و دیدم ایشان فوقالعاده شادمان است و پشتسرهم ذکر الحمدلله میگفت و دستهایش را از شدت خوشحالی به هم میفشرد. من به شهید صدر عرض کردم که چه شده است؟ چرا اینقدر خوشحالی؟ باز تکرار کرد الحمدلله، الحمدلله انقلاب اسلامی ملت مکتبی ایران به رهبری امام خمینی دارد پیروز میشود و آخرین سنگرهای ستمشاهی در حال سقوط است و این انقلاب اسلامی آرزوی انبیا را محقق خواهد کرد. شهید صدر چنین اعتقادی داشت. ایشان فرمود: «لقد حققة الاسلامیه حلول الانبیا»؛ انقلاب اسلامی آرزوی انبیا را محقق کرد.
همین جمله را شهید صدر در کتاب «الاسلام یقود الحیات» هم آورده است. ایشان روز پیروزی انقلاب در درس وارد میشود و به شاگردانش اشاره میکند که دیگر انقلاب اسلامی پیروز شد، هدف از مرجعیت پیروزی اسلام است، نه پیروزی اشخاص؛ از امروز همه ما باید مرجعیت امام خمینی را تبلیغ کنیم و کسی حق ندارد مرجعیت من را تبلیغ کند. بعد این را در قالب نامهای با امضای ابوکم (پدر شما)، فرستاد و اطرافیان شهید صدر گفتند که اجازه بدهید که ما شما را شخص دوم مطرح کنیم. شهید صدر فرمود نه، شخص دوم بعد از امام خمینی باید یکی از شاگردان امام خمینی باشد و در تهران هم زندگی کند که مرکز دولت اسلامی است.
من خاطره دیگری ازخودگذشتگی ایشان نقل کنم. موقعی که ایشان کتاب «الفتاوی الواضحه» را بهعنوان رساله عملیه منتشر کرد، به شاگردان اصلیشان که مروج مرجعیت ایشان بودند، میگوید بهشرطی من این مرجعیت را قبول میکنم که اگر در میانه کار کسی پیدا شد که از من برای پیروزی اسلام اولیتر باشد، همه ما باید او را تبلیغ کنیم. بعد سرش را پایین برد و با تأمل بالا آورد و فرمود مانند مرجعیت آیتالله خمینی که اگر اسلام با مرجعیت ایشان پیروز شد، همه ما باید سرباز امام شویم.
بعد از انقلاب هم آن جمله معروف شهید صدر است که میگوید: «ذوبوا فیالامامالخمینی، کما ذابه فیالاسلام»؛ ذوب شوید در امام خمینی همانطور که امام در اهداف اسلام ذوب شد.
به هر جهت بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب، نامههای زیادی در پشتیبانی از انقلاب، خطاب به ملت ایران داد. بعد از اینکه ایشان تصمیم گرفت در عراق تا پای شهادت بماند، دستور داد که آیتالله سیدمحمود شاهرودی که از شاگردان برجستهاش بود، از عراق مهاجرت کند و به ایران بیاید. به ایشان هم نامهای خطاب به امام خمینی داد و ایشان را رابط خود و نهضت امام خمینی قرار داد تا آیتالله شاهرودی ادامهدهنده مکتب فکری شهید صدر باشد. حقیقتاً هم آیتالله شاهرودی در کنار امام و رهبری و در تعمیق اندیشههای فقهی حکومتی شهید صدر سنگ تمام گذاشت.
اندیشه اقتصاد اسلامی که شهید صدر در «اقتصادنا» ی خود آورده است، تا چه اندازه در فضای قانونگذاری قابل استفاده است؟
کتاب «اقتصادنا» ی شهید صدر بر پایه چرخه تولید، بازتولید، توزیع، بازتوزیع و با محوریت بهرهمندی از منابع اولیه ثروت و اقتصاد مردمی و اقتصادی که در اندیشه رهبر انقلاب معروف به اقتصاد مقاومتی است، تبلور پیدا کرده است.
شهید صدر بهخوبی از عهده تبیین مکتب اقتصادی اسلام برآمده است و اصول قانون اساسی، اصل ۴۳، ۴۴، ۴۵ و آن شاخصههای اقتصاد اسلامی بهویژه سیاستهای اصل ۴۴ که بهوسیله رهبری ابلاغ شد، اینها کاملاً با اندیشههای اقتصادی شهید صدر انطباق دارد.
چطور باید از اندیشههای شهید صدر در بحث تولید که مورد تأکید رهبر معظم انقلاب هم هست، استفاده کرد؟
مبانی نظری این نظریه کاملاً مشخص است، منتها در سیاستگذاری و خطمشیگذاری و در قوانین و مقررات و چرخه تولید و بازتولید و توزیع و بازتوزیع باید به شکل عملیاتی برای آن یک قرارگاه اقتصادی فعالی تشکیل داد و ظرفیتهای ملی و مردمی و نخبگان اجتماعی در کنار ظرفیتهای دولت اسلامی باید برای یک نهضت تولیدی بسیج شود.
چه بخشی از نوآوریهای فقهی و اصولی شهید صدر میتواند زمینهساز بهینهسازی قوانین شود؟
آن بحث نظریه منطقة الفراغ شهید صدر یا دایره مباحات عامه و رابطه بین دایره ثابت و متغیر به نقش احکام حکومتی ولیفقیه و سیاستگذاریهای ولیفقیه در اجرا و اقامه حاکمیت اسلامی و پیشبرد قوانین و مقررات اسلامی و چرخه قانونگذاری که شهید صدر بیان میکند و مبتنی بر اجتهاد اصیل متحرک زنده پاسخگو و مطابق مقتضیات زمان است، امروز هم در چرخه قانونگذاری و هم در چرخه قضائی و اجرایی میتواند مؤثر باشد بهویژه دادگاه عالی مظالم که جزو پیشنهادهای شهید صدر است، امروز در بحث مبارزه با مفاسد اقتصادی و در سلامت نظام اداری میتواند اثرگذار باشد.
شهید صدر در تحول و روزآمدشدن روشهای علمی و تحصیلی در حوزههای علمیه چه نفشی داشته است؟
الگوی تحولی شهید صدر این است که ایشان از متن حوزه اصیل و سنتی برخاست و به دستور و اجازه آیتاللهالعظمی خوئی درس خارج خود را شروع کرد و بعد هم کتابهای آموزشی حوزه، نظریهپردازی اصولی، نظریهپردازی فقهی، تربیت شاگردان بزرگ و تأکید بر آمیختگی دین و سیاست و حضور جهادی در صحنه را نوآوری کرد. همه اینها میتواند عناصر حوزه انقلابی باشد که در اندیشه شهید صدر هم هست. حقیقتاً اندیشه تحولی شهید صدر در حوزههای علمیه میتواند الگوی تحولی بزرگی باشد.
شهید صدر در چه ساحتهایی برای طلاب جوان حوزه علمیه میتواند الگو باشد؟
اول، علم شهید صدر که همان مکتب شهید صدر که مکتب تمدنی اسلام است و این مکتب تمدنی اسلام را امروز در اندیشههای امام و رهبری بهخوبی میبینیم؛ دوم، اخلاص و تقوا و پشت به دنیا کردن شهید صدر؛ سوم، روحیه جهادی شهید صدر؛ چهارم، بصیرت شهید صدر؛ پنجم، ولایتمداری شهید صدر و اینکه ذوب در ولایت بود و برای خود چیزی نمیخواست؛ ششم، روحیه فداکاری و شهادتطلبی شهید صدر برای اسلام و هفتم، تربیت شاگردان و کادرسازی شهید صدر. همه اینها میتواند برای یک طلبه امروزی و انقلابی الگو باشد.
با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، در پایان اگر نکتهای باقی مانده بفرمائید.
شهید صدر نابغهای بود که از خود گذشت و همه ظرفیت خود را فدای اسلام و اهلبیت و پیروزی اسلام در عصر حاضر و در دوران طاغوت کرد.
این خاطرهای را که میخواهم بگویم، زیاد گفتهاند. زمانی که ایشان احساس کرد باید حرکت حسینی کرد تا ملت عراق بیدار شود و علیه صدام شورش کند، در اوایل دهه پنجاه تصمیم میگیرد که با یاران خود در حرم امیرالمؤمنین علیهالسلام جمع شوند و علیه صدام افشاگری کنند تا صدام مجبور شود در حرم آنها را شهید کند تا بعداً از شهادت و خون شهید صدر و یارانش ملت عراق بیدار شود.
این تصمیم را میگیرد و مرحوم آقای سیدعلیرضا حائری، از شاگردان خود را به شکل محرمانه پیش حضرت امام خمینی رحمةاللهعلیه میفرستد. مرحوم آقای سیدعلیرضا حائری، داماد آیتالله مشکینی و رئیس دائرةالمعارف فقه اهلبیت بود که بعد از آیتالله شاهرودی مرحوم میشود. ایشان پیش امام میرود و تصمیم شهید صدر را برای امام میگوید، ولی امام مخالفت میکنند و میفرمایند که این حرکت زودرس است و نتیجهبخش نخواهد بود و من این را مصلحت نمیدانم. شهید صدر صرفاً بهخاطر تعبد به اندیشه امام این حرکت حسینی را انجام نداد.
نکته جالب در این خاطره این است که شهید صدر از همان اوایل آماده شهادت در راه اسلام بود و به فکر نام و شهرت و مرجعیت بههیچوجه نبود و شهادت در راه خدا را برای رشد و تعالی اسلام میخواست.
نظر شما