به گزارش خبرنگار ایمنا، عبدالله میثمی، یکی از مرواریدهای گمنام در صدف اقیانوس بیکران ایثار بود که در برنامه «۲۳ هزار جان» به معرفی آن پرداخته شد، شهیدی که به گونهای زندگی کرد که خدا خریدارش شد.
دلسوزی، ایمان و علاقه به انقلاب، از عبدالله که بصیرت و آگاهی را در نهایت کمال داشت، مردی ساخته بود که حضورش در صحنههای سخت جنگ گرهگشا بود و چنان اخلاص و تقوا در وجودش در هم آمیخته بود که الگویی شده بود برای دیگر رزمندگان و آنها به او تاسی میکردند. او که در همیشه در کوران حوادث انقلاب و جنگ بر این نکته تاکید داشت که اگر انسان کاری را برای خدا کند، خداوند آنچنان آن را بالا میبرد که در تصورش هم نمیگنجد. حاضر نبود برای انجام تکلیفی که خدا بر گردنش نهاده بود از هیچ کارکوچکی فرو گذار کند و خدمت در جبهه را بر همه چیز ترجیج داده بود از همین رو بود که پیوسته به دیگر رزمندگان گوشزد میکرد که قدر حضور در جبهه را بداند که بعدها در قیامت به خاطر روزهایی که در مرخصی به سر می بردهاند، گریه خواهند کرد.
او همیشه میگفت: «من ۳۰ ماه در زندان، ۳۰ ماه در یاسوج و ۳۰ ماه در شیراز بودم و می دانم که ۳۰ ماه هم در جبهه هستم و باید بعد از آن اجرم را از خدا بگیرم.» همان طور هم شد و عبدالله میثمی که مسئولیت دفتر نمایندگی امام در قرار گاه خاتم الانبیا را بر عهده داشت، در سحرگاه ۹ بهمن ماه ۱۳۶۵ در شب عملیات کربلای ۵ از ناحیه سر مورد اصابت ترکش قرار گرفت و بعد از سه روز در ۱۲ بهمن، همزمان با شهادت حضرت فاطمهزهرا (س) به آرزوی دیرینه خود رسید و همجوار با معبود شد.
نظر شما