به گزارش خبرنگار ایمنا، سردار حیدر سوسنی فرمانده انتظامی استان بوشهر اظهار کرد: حدود ساعت ۰۰:۴۰ بامداد روز جاری درپی وقوع یک فقره قتل با اسلحه در یکی از خیابانهای شهر گناوه، بلافاصله تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی و مأموران انتظامی برای بررسی موضوع به محل اعزام شدند و مشخص شد مردی ۲۳ ساله به علت اختلافات خانوادگی با همسر، برادر و مادر همسر خود، آنها را با یک قبضه کلت کمری مورد شلیک گلوله قرار داده است.
وی افزود: سرانجام با بررسیهای میدانی پلیس، مرگ همسر ۱۶ ساله و مادر همسر ۵۱ ساله قاتل که به وسیله نیروهای امدادی به بیمارستان منتقل شده بودند، از سوی کارشناسان اورژانس تأیید و برادر همسر وی نیز مجروح و تحت درمان است.
فرمانده انتظامی استان بوشهر ادامه داد: بلافاصله پس از وقوع این حادثه، طرح مهار در راستای دستگیری قاتل مورد نظر در سطح شهرستان گناوه و دیلم اجرا و قاتل متواری که قصد خروج از استان را داشت، طی یک درگیری و تیراندازی به سمت مأموران انتظامی در ایستگاه بی بی حکیمه شهرستان دیلم، مجروح و به علت شدت جراحات کشته شد.
وی خاطرنشان کرد: قاتل با همسر و خانواده او اختلافات خانوادگی داشته است و در روز حادثه نیز به همین دلیل، با آنها درگیر شده و با شلیک اسلحه آنها را به قتل رسانده است.
کشف جنازه دختر ۹ ساله پس از ۴ روز
فیروز فرهانی دادستان عمومی و انقلاب شهرستان گرمی مغان اردبیل اظهار کرد: پس از چهار روز جستوجو و تفحص جنازه دختر ۹ ساله غرق شده در سلاله چایی گرمی کشف شد. تیمهای امدادی و مردمی از همان زمان گزارش خبر غرق شدن این دو کودک و نوجوان به تفحص پرداختند.
وی افزود: دادستانی امروز بلافاصله در محل کشف جنازه حاضر شد و بعد از انجام مراحل لازم قانونی در اسرع وقت، جنازه برای دفن تحویل خانواده وی میشود.
دادستان عمومی و انقلاب شهرستان گرمی ادامه داد: عملیات تفحص و جستوجو توسط تیمهای امدادی تا کشف جنازه پسر پنج ساله غرق شده ادامه خواهد داشت و عوامل امدادی اعم از تیمهای امدادی بسیج، مرزبانی، هلالاحمر و اورژانس در شهرستان گرمی همچنان در حال فعالیت هستند.
وی خاطرنشان کرد: از یازدهم فروردینماه سال جاری دستور قضائی لازم برای بسیج همه ظرفیتهای شهرستان و استفاده از ظرفیتهای شهرستانهای همجوار صادر شده است و با نظارت دادستانی عملیات تفحص ادامه دارد.
نوروز خونین در مشهد
بامداد هفتم فروردینماه زنگ گوشی تلفن قاضی ویژه قتل عمد به صدا درآمد و مأموران انتظامی از مرگ جوان ۳۲ سالهای در بیمارستان شهید هاشمی نژاد مشهد خبر دادند که با ضربات چاقو مجروح شده بود. به دنبال دریافت این خبر، قاضی صادق صفری عازم مرکز درمانی شد و به تحقیق در این باره پرداخت.
بررسیهای مقدماتی از قتل جوان ۳۲ ساله در یک شبنشینی مستانه حکایت داشت. به همین دلیل با صدور دستورات ویژه قضائی گروهی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی عملیات گستردهای را برای شناسایی عامل یا عاملان این جنایت هولناک آغاز کردند.
ساعتی بعد هویت مقتول به نام «سیدرضا - ص» افشا شد و کارآگاهان موفق شدند یکی از افراد مرتبط با این جنایت را شبانه دستگیر کنند، این متهم جوان در بازجوییها مدعی شد فردی به نام «س» به دلیل اختلافات قبلی در دورهمی مستانه با سیدرضا درگیر شده است که تحقیقات بیشتر در این باره ادامه دارد.
در حالی که تحقیقات شبانه قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد درباره «جنایت مستانه» ادامه داشت، خبر وحشتناک دیگری مقام قضائی را به بیمارستان فارابی مشهد کشاند چراکه گزارش نیروهای انتظامی از قتل دو جوان در یک نزاع دسته جمعی حکایت میکرد که در بیمارستان جان خود را از دست داده بودند.
بررسیهای اولیه نشان داد که دو جوان به نامهای «ایلیا- چ» و «امیررضا- د» در نزاع دسته جمعی تقاطع بولوار دانشجو و بولوار معلم مشهد و با ضربات چاقو به شدت مجروح شدهاند. گروه تخصصی از کارآگاهان با هدایت مستقیم سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی) دامنه بررسیهای جنایی را با دستورات قاضی ویژه قتل عمد به بیمارستان امدادی شهید کامیاب کشاندند چراکه رصدهای اطلاعاتی بیانگر آن بود که دو جوان مجروح دیگر نیز همزمان به بیمارستان امدادی منتقل شدهاند.
ادامه تحقیقات نامحسوس کارآگاهان درباره جوانی به نام «علی- خ» که با اقدامات پزشکی از مرگ نجات یافته بود، آنها را به سوی جوان دیگری به نام «محمد – ر» (۳۲ ساله) هدایت کرد که او نیز به طور سرپایی مداوا شده بود. در همین حال کارآگاهان فردی به نام «محمدرضا- د» را نیز مورد بازجویی قرار دادند که مجروحان را به بیمارستان انتقال داده بود.
بررسیهای قضائی که در پلیس آگاهی خراسان رضوی زیر نظر قاضی صفری انجام شد، حکایت از آن داشت که «علی – خ» (متهم به قتل) با «محمد- ر» مقابل خودپرداز بانک در تقاطع دانشجو ایستاده بودند که به طور ناگهانی مورد هجوم چند نفر قرار گرفتهاند.
در این درگیری که با چاقو، میله آهنی و قمه رخ داد دو جوان ۱۸ و ۳۱ ساله به نامهای ایلیا و امیررضا پس از انتقال به بیمارستان فارابی جان باختند و «علی – خ» نیز که خونریزی شدیدی از ناحیه گردن داشت توسط دوست خود به بیمارستان امدادی منتقل شد و از مرگ نجات یافت.
در همین حال دو روز بعد «محمد- ر» خود را به نیروهای انتظامی معرفی کرد و دیگر عوامل این نزاع مرگبار را به پلیس لو داد که تحقیقات بیشتر برای دستگیری عوامل مرتبط دیگر با نزاع مذکور آغاز شده است.
قتل هولناک مرد پژوسوار
ساعت ۰۰:۵۰ بامداد نهم فروردینماه جسد مرد ۴۵ سالهای در انتهای بولوار مهر مادر منطقه خواجه ربیع مشهد کشف شد که با شلیک گلوله به قتل رسیده بود. تحقیقات شبانه قاضی ویژه قتل عمد نشان داد که مرد ۴۵ ساله «محمد ابراهیم – ح» نام داشت و روز قبل (هشتم فروردین) از بیرجند به مشهد سفر کرده بود.
در همین حال بررسیهای دقیق کارآگاهان اداره جنایی بیانگر آن بود که مرد ۴۵ ساله مسافری را از بیرجند سوار پژو ۴۰۵ خود کرده تا او را به مشهد برساند. او پس از رسیدن به مشهد با همسر خود تماس گرفته و به او گفته بود که شب را در مشهد سپری میکند تا روز بعد به بیرجند بازگردد اما در نیمههای شب جسد او در حالی کشف شد که گلولهای از نزدیک به سرش شلیک شده بود. با انتقال جسد به پزشکی قانونی، تحقیقات گسترده کارآگاهان پلیس آگاهی در این باره همچنان ادامه دارد.
جنایت در قلعه وکیل آباد
بعدازظهر روز نهم فروردین، قتل جوان ۳۱ ساله تبعه خارجی در یک منزل مسکونی، قاضی ویژه قتل عمد مشهد را به قلعه وکیلآباد کشاند. تحقیقات قاضی نشان داد که جوان تبعه خارجی با حیله و نیرنگ به منزل محل جنایت کشانده شده و توسط افرادی مورد ضرب و جرح وحشیانه و آزار و اذیتهای هولناک قرار گرفته است.
با شناسایی هویت افرادی که در این جنایت نقش داشتند، مشخص شد که همه متهمان هموطن مقتول ۳۱ ساله هستند که «محمد – م» نام داشت. به همین دلیل دستگیری متهمان با حضور قاضی ویژه قتل عمد در این عملیات ضربتی آغاز شد و دو تن از متهمان در یک باغ ویلا در منطقه حصار گلستان توسط کارآگاهان اداره جنایی آگاهی به دام افتادند.
یکی از متهمان دستگیر شده در حالی به قتل و آزار و اذیت هولناک مقتول اعتراف کرد که مدعی بود «محمد- م» (مقتول) زندگی شیرین خانوادگی او را از هم پاشیده است. وی گفت: همسرم مرا با دو فرزند رها کرد و به زندگی با «محمد» ادامه داد در حالی که من همسر و فرزندانم را دوست داشتم.
مرگ دلخراش ۴ عضو یک خانواده در واژگونی قایق تفریحی
سیزدهم فروردینماه، بسیاری از خانوادهها برای گذراندن آخرین روز تعطیل از ایام نوروز به تفریحگاههای متنوع در نقاط مختلف کشور رفتند تا روز خود را با شادی به پایان برسانند، اما برای یک خانواده ۱۲ نفره خرمشهری، ماجرا اینطور رقم نخورد و آنها پس از سوارشدن به یک قایق موتوری و واژگونی آن، چهار نفر از اعضای خود را از دست دادند که جسد سه نفر از آنها پیدا شد، اما هیچ اثری از جسد چهارم پیدا نشد و جستوجوها برای یافتن پیکر مفقود همچنان ادامه دارد.
منوچهر تبریزی معاون عملیات آتشنشانی خرمشهر اظهار کرد: این خانواده ۱۲ نفره در جایی خارج از منطقه شهری و منطقهای که هیچ نظارت و گشتی از سوی جمعیت هلالاحمر و سازمان بنادر و کشتیرانی وجود ندارد، سراغ قایق سواری رفتند.
وی افزود: آنها پس از توافق بر سر مبلغی با صاحب قایق موتوری، سوار آن شدند تا روی رودخانه کارون بالاتر از پل یادگار امام (ره) قایقسواری کنند، اما متأسفانه شرایط ایمنی مانند استفاده از جلیقهنجات و رعایت تعداد مجاز نفرات سوار شده بر روی قایق را رعایت نکردند و همین مساله زمینهساز وقوع حادثه شد.
معاون عملیات آتشنشانی خرمشهر ادامه داد: پس از طی مسیری، قایق تاب نیاورده، واژگون میشود و همگی درون آب سقوط میکنند. حدود هشت نفر از حادثهدیدگان توسط اهالی و پدر خانواده نجات پیدا کردند اما سه کودک بین هشت تا ۱۲ سال و پدر خانواده غرق شدند. جسد سه کودک پیدا شده اما جسد پدر هنوز مفقود است و جستوجو برای یافتن او ادامه دارد.
وی تصریح کرد: آنها زمانی با ما برای امدادرسانی تماس گرفتند که ۳۰ دقیقه از وقوع حادثه گذشته بود و ۱۵ دقیقه بعد از تماس، نیروهای امدادی به محل رسیدند. آنطور که صحبتهای اهالی نشان میداد، پدر خانواده تعدادی را از آب بیرون کشیده و نجات داده بود اما به دلیل خستگی بیشازحد و سنگینی آب، خود نیز غرق شد. صاحب قایق موتوری نیز توسط نیروی انتظامی دستگیر شده است.
تبریزی خاطرنشان کرد: برای جلوگیری از وقوع حوادث اینگونه خانوادهها گشت تفریحی را از اسکلههای مجاز و با رعایت ایمنی کامل انجام دهند و از جلیقههای نجات استفاده کنند تا در صورت وقوع حادثه، نیروهای امدادی بتوانند نفرات حادثهدیده را نجات دهند.
قتل روانپزشک توسط پسر خود
ساعت ۷:۳۰ صبح یکشنبه چهاردهم فروردین امسال، مأموران کلانتری ۱۴۰ باغ فیض در تماس با بازپرس میثم حسینپور از قتل یک روانپزشک ۵۶ ساله در خانه خبر دادند. با اعلام این خبر، بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه شدند که آپارتمان شماره پنج در طبقه هجدهم برج جامجم بود.
با حضور در سالن پذیرایی با جسد مرد میانسال درحالی روبهرو شدند که کنار مبل افتاده و با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود. پسر ۲۲ ساله مقتول که با لباسهای خونی در چند قدمی جسد پدر خود ایستاده بود، رنگ به چهره نداشت و آشفته حال به اطراف نگاه میکرد.
مرد میانسالی که از دوستان مقتول بود نیز در محل حضور داشت و او خبر قتل را به پلیس اطلاع داده بود و در تحقیقات اظهار کرد: دوستم کوروش در این خانه تنها زندگی میکرد. صبح زود بود که همسر سابق او هراسان با من تماس گرفت و خواست خودم را هر چه زودتر به خانه کوروش برسانم. خیلی بریده بریده و نامفهوم صحبت میکرد اما از صحبتهای او متوجه شدم که پسر کوروش با او تماس گرفته و مدعی شده پدر خود را کشته است.
وی افزود: او هم که نمیدانست ماجرا از چه قرار است برای همین از من خواسته بود تا به خانه کوروش بروم و پیگیر ماجرا شوم. با این تماس فوراً خودم را به خانه دوستم رساندم و زنگ در را زدم که پسر او هومن در را به رویم باز کرد. با دیدن لباسهای خونی او و به دنبال آن جسد دوستم که داخل پذیرایی افتاده بود، شوکه شدم و تنها کاری که توانستم انجام دهم این بود که موضوع را به پلیس خبر دهم.
هومن در ادامه تحقیقات زمانی که مقابل بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی پایتخت قرار گرفت به قتل ناخواسته پدر اعتراف کرد و سپس برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت. این متهم در خصوص علت حادثه، اظهار کرد: از او کینه داشتم. قصدم قتل نبود اما کینهای که از او داشتم باعث شد که دست به جنایت بزنم.
پدرم روانپزشک بود، اما به خاطر اختلاف شدید حدود چهار سال قبل از مادرم جدا شد. مادرم پس از جدایی به کرج رفت و من هم در ساختمان روبهرویی آپارتمان پدرم ساکن شدم. این جدایی زندگی مرا تحت تأثیر قرار داد، همیشه پدرم را در این جدایی مقصر میدانستم و از او دل خوشی نداشتم. پدرم روانپزشک بود اما نتوانست زندگی خودش را کنترل کند.
با اینکه در خانه دیگری زندگی میکردم اما معمولاً هفتهای یک بار به پدرم سر میزدم. شامگاه سیزده بدر به خانه او رفتم و دوباره با یکدیگر دعوا کردیم. به او گفتم اگر از مادرم جدا نشده بودی، ما مثل خیلی از خانوادهها میتوانستیم عید و سیزده بدر با هم باشیم نه اینکه هر کدام تنها سال جدید را جشن بگیریم.
سر همین موضوع باهم دعوایمان شد و ساعت حدود ۱۲ شب بود که ناگهان با چاقویی که همراه داشتم، به پدرم ضربه زدم. آن زمان اصلاً متوجه نبودم که چه کاری میکنم فقط ضربات چاقو را پی در پی میزدم. از وقتی پدر و مادرم از هم جدا شدند بیماریهای روحی و روانی به سراغم آمد. حتی سال گذشته به مدت سه ماه تحت درمان بودم و مدتی هم در بیمارستان بستری شدم.
از زمانی که بیمار شدم ترس عجیبی به جانم افتاده که نکند کسی به من آسیب برساند و مرا بکشد؛ به همین دلیل و برای دفاع از جانم، با خودم چاقو حمل میکنم. آن شب هم زمانی که درگیر شدیم، با چاقویی که همراه داشتم قتل را رقم زدم. پس از قتل یک ساعت در شوک بودم و مات و مبهوت به جسد پدرم نگاه میکردم.
بعد که به خودم آمدم، با مادرم تماس گرفتم و به او گفتم که پدرم را کشتهام. مادرم باور نمیکرد، از طرفی چون ساکن کرج بود و نیمه شب وسیلهای نبود که خودش را به تهران برساند، شروع کرد به تماس گرفتن با دوست و فامیل تا یک نفر را پیدا کند که به خانه پدرم بیاید. درنهایت دوست پدرم را پیدا میکند و ساعت حدود هفت صبح بود که او خودش را به اینجا رساند.
کار نمیکنم و دانشجوی مهندسی صنایع هستم و خرجم را مادرم میدهد. مادرم که طلاق گرفت، ماهانه پدرم مبلغی را به عنوان مهریه به او پرداخت میکرد. او از همین پول به من خرجی میداد تا هزینه زندگیام را بدهم.
نظر شما