ترجمه جدید رمان پلیسی «شاهین مالت» منتشر شد

کتاب «شاهین مالت» نوشته نویسنده و فعال سیاسی آمریکایی «ساموئل دشیل همت» با ترجمه محمود گودرزی راهی بازار کتاب‌فروشی‌ها شد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، کتاب «شاهین مالت» رمانی جنایی، پلیسی است که توسط محمود گودرزی با فارسی ترجمه شده است.

«شاهین مالت» کتابی در مجموعه ادبیات کلاسیک به‌شمار می‌رود که جزو برترین رمان‌های انگلیسی روزنامه گاردین بود و فیلم‌هایی نیز بین سال‌های ۱۹۳۱ و ۱۹۴۱ میلادی بر اساس این کتاب ساخته شده است.

نام این کتاب از یک مجسمه به نام «شاهین مالت» گرفته شده است که کارآگاهی به نام «اسپید باید» با گذر از زنان اغواگر، پلیس، دادستان، گروه‌های جنایتکار و گنگسترها آن را کشف کرد.

این مجموعه داستانی در ۲۰ فصل نوشته شده و در بخشی از آن آمده است:

«سم اسپید» توسط زنی آراسته به نام واندرلی استخدام شده است تا خواهر گمشده خود را پیدا کند که همراه با پسری به نام فلوید ترسبی فرار کرده است، اما رازی در مورد خانم واندرلی برملا می‌شود که همه چیز را تغییر می‌دهد و زمانی که همکار اسپید، در حال تعقیب ترسبی به قتل می‌رسد، او خود را در مهلکه‌ای می‌بیند که در آن هم شکار است و هم شکارچی. آیا اسپید می‌تواند قبل از اینکه «مرد چاق» او را پیدا کند، نشانه‌ای از جواهرات ارزشمند به دست بیاورد؟»

در بخش دیگری از این رمان نوشته شده است:

«اسپید به اتاق پذیرایی برگشت و یک سمت کاناپه نشست، آرنج روی زانو، گونه‌ها در دست، به زمین نگاه می‌کرد، نه به بریجید اشانسی که بی حال و بی رمق از روی مبلی به او لبخند می‌زد. چشم‌های اسپید سرشار از احساس بود. چین‌های بالای دماغ و بین ابروهایش عمیق بودند. سوراخ‌های بینی‌اش با نفس‌هایش به بیرون و داخل تکان می‌خوردند.

وقتی مشخص شد که اسپید قصد ندارد سرش را بالا بیاورد و به او نگاه کند، بریجید دیگر لبخند نزد و با اضطرابی فزاینده کارآگاه خصوصی را تماشا کرد.

ناگهان خشمی شدید به چهره اسپید آمد و باعث شد با صدایی در گلو و خشن سر صحبت را باز کند. همان‌طور که صورت برافروخته‌اش را در دست گرفته بود، با نگاهی غضبناک و خیره به زمین، پنج دقیقه بی‌وقفه به داندی ناسزا گفت، با صدایی توگلویی و خشن فحش‌هایی رکیک، کفرآمیز و پی در پی به او داد.

بعد صورتش را از بین دست‌هایش بالا آورد، به دختر نگاه کرد، شرمنده و خجل پوزخند زد و گفت: «بچگانه است، ها؟ می‌دانم، اما به خدا قسم متنفرم از اینکه کسی کتکم بزند و کتکش نزنم.»

همچنین در مقدمه این رمان پلیسی نیز آمده است:

«وقتی یکی از اعضای سازمان شما کشته می‌شود، غیرحرفه‌ای است اگر اجازه دهید قاتل از مجازات قسر در برود. برای همه بد است، برای آن سازمان و برای همه کارآگاه‌ها در همه جا، اما خب، اگر پسرت را از دست بدهی، می‌توانی یکی دیگر داشته باشی. اما فقط یک شاهین مالت وجود دارد.

کارت را بلدی. خیلی هم بلدی. فکر کنم بیشتر به خاطر چشم‌هایت باشد و لحنی که در صدایت می‌آوری وقتی چیزهایی مثل «آقای اسپید، سخاوتمند باشید» می‌گویی.

ساموئل دشیل همت، متولد بیست‌وهفتم می ۱۸۹۴ و درگذشته به روز دهم ژانویه ۱۹۶۱، فعال سیاسی، فیلم‌نامه‌نویس، نویسنده داستان کوتاه و رمان‌نویس آمریکایی بود. همت در مناطق روستایی سنت ماری به دنیا آمد و خواهری بزرگ‌تر و برادری کوچک‌تر از خود داشت. او در فیلادلفیا و بالتیمور بزرگ شد. همت در ۱۳ سالگی مدرسه را ترک گفت و قبل از پیوستن به سازمان ملی کارآگاهان پینکرتون، شغل‌های مختلفی را امتحان کرد. او از سال ۱۹۱۵ تا ۱۹۲۲ در این سازمان خدمت کرد.

دشیل همت داستان‌های کوتاه بسیاری در مجله بلک ماسک چاپ کرد و در همین مجله بود که رفته‌رفته شخصیت‌های داستانی خود را شناخت و پایه‌گذار نوعی از ادبیات سیاه شد که شخصیت‌های اصلی آن از بطن جامعه بودند و همان‌قدر که پیروز می‌شدند، شکست هم می‌خوردند!

دشیل را مرد تناقضات می‌نامند. مرد مشهور و در عین حال گوشه‌گیر، یک نویسنده موفق که دیگر نیازی به نوشتن نمی‌دید، یک مارکسیست که در دو جنگ جهانی به نفع کشورش داوطلبانه شرکت کرد، ثروتمندی ورشکسته و مردی که زندان را به لو دادن اسم رفقایش در جریان مک کارتیسم ترجیع داد. زندان مشکلات حقوقی زیادی برای او درست کرد تا اینکه در سال ۱۹۶۱ در فقر مطلق از دنیا رفت.»

به گزارش ایمنا، کتاب «شاهین مالت» نوشته «ساموئل دشیل همت» در ۲۸۰ صفحه از سوی نشر برج چاپ راهی بازار کتاب شده است.

کد خبر 565627

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.