۴۷ مقبره در نقاط مختلف ایران به فرستادگان حق به ویژه پیامبران بنیاسرائیل منتسب است که معرفی، توصیف و بررسی صحت این انتصابها با توجه به این مهم که بیشتر پیامبران در غرب خاورمیانه امروزی میزیستند و رسالت و تکلیف آنها، هدایت اقوام غیرایرانی بوده محل تحقیق قرار گرفتهاست.
محدودیت و کمبودِ منابع در دسترس نویسنده کتاب، بزرگترین مانع در انجام تحقیق بود و حتی در کتاب مقدس و قرآن هم اشارات دقیق و روشنی به محل زندگی و درگذشت بیشتر اولیای الهی نشده است، اما مؤلف با بهرهگیری از کتابهای تفسیری و دانشنامههای موجود، چون دایرة المعارف کتاب مقدس، قاموس کتاب مقدس، لغتنامه دهخدا، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، دایرة المعارف بقاع متبرکه، و همچنین بررسی نوشتههای مورخان و سیاحان و به ویژه آثار منتشر شده از مزارشناس مشهور، محمدمهدی فقیه بحرالعلوم، تا حدودی به نتایج مورد نظر خود رسیده است.
در این کتاب، به قدر توان و بر اساس اسناد موجود، ضمن معرفی و توصیف مقابر و شرح زندگانی آن پیامبران، تا حدی شبهات پیش آمده در زمینه مورد نظر و درستی یا نادرستی این انتصابها از نظر تاریخی بررسی شده و از سوی دیگر، از آنجا که بسیاری از مردم از وجود چنین مقابری ناآگاهند یا از آنها اطلاع کافی ندارند، این قبور معرفی و توصیف شدهاند.
مقابر دیگری نیز در نقاط مختلف ایران موجود است که در برخی رسانهها نوشتهاند مربوط به پیامبران هستند، اما نه تنها در فهرست قبور ثبت شده در بخش بقاع متبرکه سازمان اوقاف موجود نبود، بلکه در بررسیهای اولیه بهوضوح، کذب انتساب آنها نزد مؤلف ثابت شد و در نتیجه از ذکر نام و توصیفشان خودداری کرده است.
غنی پور به دنبال یافتن پاسخ این پرسش است که از چه دورهای و در چه شرایطی این بناها به وجود آمدهاند و آیا در گذشته انتصاب این مقابر به افراد مدفون در آن نیز همانند امروزه بوده یا احتمال همنامی فرد مدفون با یک پیامبر موجب این مسئله شده و چرا برای برخی پیامبران مقابر متعددی در بیش از یک نقطه ذکر شده است.
چنانکه برای حضرت ایوب و حضرت دانیال چهار مقبره و برای حضرت جرجیس سه مقبره در استانهای مختلف وجود دارد و نسب نامههای موجود در مقابر دلیل مناسب و کافی برای نسبت دادن این مقابر به آن پیامبر خاص هست یا خیر؟
در بررسی متون تاریخی، مورخان روایات مختلفی را پیرامون پیامبران مطرح کردهاند. مؤلف پس از بررسی و تطبیق با متن اصلی تورات و قرآن، روایت مورخ را فاقد اعتبار قلمداد و از بیان آن در کتاب خودداری کردهاست؛ به عنوان مثال در برخی منابع، پیامبران را هم دوره پادشاهان افسانهای و اسطورهای قلمداد کردهاند که به زعم نویسنده سند محکم و مکتوبی برای این مطلب وجود ندارد.
بررسی زندگانی پیامبران به این منظور صورت گرفته که دریافته شود در تاریخ زندگانی آنها، نشانی از حضور در ایران و دلایلی برای اثبات این هجرت یافت میشود یا خیر که نویسنده جز در چند مورد خاص در سایر موارد به این منظور نرسیدهاست؛ عمده مطالب ذکر شده در منابع مربوط به دوران هخامنشیان و دوره اسارت دوم یهودیان در بابل است که در نهایت با تصرف بابل از سوی کوروش هخامنشی و آزادی یهودیان، بسیاری از آنان به ایران آمده و در این سرزمین اقامت گزیدند.
البته با وجود نیافتن سند و مدرک کافی در بیشتر موارد (بنا بر گفته نویسنده)، باز هم این مقابر دارای اهمیت و نشاندهنده پیوند و علاقه ایرانیان به دینداری و توحید گرایی آنان است.
شعیا، قینان و یوشع نبی در این بین در خاک اصفهان آرمیدهاند.
شرکت چاپ و نشر بینالملل کتاب مقابر را ۵۶۸ صفحه منتشر و روانه بازار کتاب و مطالعه کرده است.
نظر شما