آیین‌های کهن نوروزی در آذربایجان نفس می‌کشد

جشن دیرینه نوروز، سنت باستانی و کهنی است که در طول اعصار از اقوام مختلف منطقه به ما ارث رسیده است و همچنان با اندک تغییراتی به‌عنوان نماد تازگی، رشد و زندگی، گرامی داشته می‌شود.

به گزارش خبرنگار ایمنا، با توجه به اینکه در ایران از تقویم هجری شمسی استفاده می‌شود، نوروز سرآغاز سال نو، مصادف با اول فروردین و آغازگر سال جدید است؛ اما در کشورهای آسیای میانه و قفقاز که از تقویم میلادی استفاده می‌کنند، نوروز سال نو نیست و به‌عنوان آغاز بهار، جشن گرفته می‌شود.

چهارم اسفندماه ۱۳۸۸ برابر با بیست‌وسوم فوریه ۲۰۱۰، سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو)، با تصویب قطعنامه‌ای، نوروز را به‌عنوان میراث جهانی به ثبت رساند و بیست‌ویکم مارس برابر با اول فروردین را روز جهانی نوروز نام‌گذاری کرد. در متن تصویب شده توسط مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز جشنی با ریشه ایرانی و قدمتی بیش از سه هزار سال توصیف شد که امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر آن را جشن می‌گیرند.

برخی آداب و آئین‌های نوروزی در استقبال از بهار عمومیت دارد که در تمام ایران و حتی برخی کشورهای اطراف به طور مشترک با تفاوت اندکی در روزهای پیش از نوروز برگزار می‌شود. سنت‌ها بسته به کارکرد خود، در مناطق مختلف رواج می‌یابد و به کار گرفته می‌شود. آداب اصلی نوروز به عنوان یک میراث کهن در بین اقوام ایران، تقریباً به شکل مشابه انجام می‌گیرد ولی در بعضی شهرها، آئین‌های دیگری به‌طور ویژه یا با اندک تغییراتی اجرا می‌شود.

آذربایجان‌شرقی نیز همچون سایر استان‌های ایران، دارای آئین‌های کهن و رسوم خاص نوروزی است که به مرور زمان، برخی از این سنت‌ها کم‌رنگ‌تر شده یا دست روزگار، غبار فراموشی روی آن‌ها کشیده است.

آذربایجان‌شرقی، یکی از مهم‌ترین استان‌های ایران با قدمت چندین هزار ساله دارای آئین‌های متفاوت و متنوعی است که نقش مهمی در عرصه فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی کشور دارد و با انتقال سینه به سینه، این آئین‌ها برای نسل‌های بعدی حفظ می‌شود.

مراسم بایرام آیی

آذری‌ها با مراسمی تحت نام «بایرام آیی» به استقبال جشن بهار می‌روند. این مراسم یکی از باورهای کهن در میان آذری‌زبان‌ها، به خصوص مردم آذربایجان‌شرقی و غربی است که بنا بر آن در استقبال از فصل بهار به نام‌گذاری چهارشنبه‌های ماه پایانی سال شمسی، می‌پردازند.
در مناطق روستایی آذری‌های ایران، آخرین چهارشنبه اسفند را که با باروری طبیعت همراه است؛ «چهارشنبه خاتون» می‌گویند. در این روز، زنان بالای اجاق خوراک‌پزی با آرد، شکل زنی زیبا را می‌کشند و زیر تصویر آن، یک آینه و شانه می‌گذراند، تا وقتی چهارشنبه خاتون آمد، سرش را شانه بزند.

این رسم تاکید بر بارور شدن زمین در آخرین روزهای اسفند دارد. آنان همچنین در صبح آخرین چهارشنبه سال، به سر چشمه می‌روند، دام‌های خود را از آب عبور می‌دهند و آب چشمه را برای روشن کردن سماور و خمیر کردن نان یا پختن غذا، همراه خود می‌آوردند و از روی آب می‌پرند و می‌خوانند:

آتیل ماتیل چرشنبه (عاطل و باطل شود چهارشنبه)
بختیم آچیل چرشنبه (بختم باز شود چهارشنبه)

کوزه‌شکنی و خواندن تک‌بیتی، دو سنت کهن آذری‌زبانان در شب آخرین چهارشنبه سال شمسی است. مردم مناطق روستایی در شب چهارشنبه پایانی سال یا شب چهارشنبه‌سوری، کوزه‌های کهنه خود را از روی پشت بام‌ها بر زمین می‌اندازند و می‌شکنند و به جای آن، کوزه نو می‌خریدند.

رسم و رسوم‌های دیرینه نوروز در آذربایجان

کریم میمنت‌نژاد، کارشناس گردشگری شهری در رابطه با این اعتقاد در مورد زنده شدن زمین در ماه پایانی سال، می‌گوید: مردمان آن زمان، آخرین ماه سال شمسی را «بایرام آیی» نامیده‌اند و برای هر هفته، عنصری از عناصر چهارگانه آب، باد، خاک و آتش را در نظر گرفته‌اند و آن را عزیز می‌شمردند و جشن می‌گرفتند. آنان بدین اعتقاد بودند که در نخستین هفته اسفند آب، در دومین هفته باد، در سومین هفته آتش و در چهارمین هفته نیز خاک زنده می‌شد. بر این اساس مردمان آن زمان معتقد بودند که زمین در چهار هفته آخر سال زنده می‌شود.

آئین‌های کهن نوروزی در آذربایجان نفس می‌کشد

وی می‌افزاید: یکی از مهم‌ترین رسوم عید در آذربایجان‌شرقی که هم‌اکنون نیز در اغلب خانواده‌ها حفظ شده است، عیدی دادن و فرستادن غذا از خانه پدری به خانه دختران شوهر کرده است.

این محقق و پژوهشگر تاریخ می‌افزاید: «بایرام پایی» به عبارتی تبریک عید مادر به دختران شوهر کرده است که تا وقتی والدین در قید حیات هستند به‌جا آورده می‌شود. از ۲۰ روز قبل از عید تا چهارشنبه‌سوری در یکی از شب‌ها از طرف هریک از خانواده‌های پدری دختر، مانند عموها و دایی‌ها و برادران به‌ویژه خود خانواده پدری غذاهایی مانند پلو، مرغ، کوکو، قیمه گوشت و ماهی‌دودی آب‌پز به تناسب تعداد اعضای خانواده در مجموعه‌های مسی به خانه دختر فرستاده می‌شود؛ درون این تحفه‌ها تخم‌مرغ‌های رنگی، شاخه‌های گل، کله قند، نبات، آئینه، آجیل و شیرینی و لباس وجود دارد.

وی می‌گوید: «یومورتا بویاماخ» تا ۳۰ سال پیش مرسوم بود، اما امروز به جز مواردی معدود کاملاً منسوخ شده است؛ در این رسم، تخم‌مرغ‌های رنگ شده را به عنوان عیدی به کودکان هدیه می‌دادند.

شال‌اندازی یا قورشاخ ساللاماخ

این کارشناس گردشگری شهری ادامه می‌دهد: مفصل‌ترین مراسم، متعلق به آخرین چهارشنبه سال است که در آن شب، برنج سفید می‌پزند و به همراه آجیل و شیرینی بر سفره می‌گذارند. پس از آنکه آتش‌افروزی به پایان رسید و همه به خانه‌هایشان بازگشتند، پس از شام جوان‌ها و نوجوانان به پشت بام‌ها می‌روند و از روزنه سقف خانه‌ها شال -دستمال چهارگوش متصل به چند متر طناب- خود را به داخل خانه آویزان می‌کنند؛ صاحب‌خانه نیز به فراخور حال خود، مقداری آجیل، شیرینی یا تخم‌مرغ آب‌پز، جوراب و پول در گوشه شال می‌بندد تا پسر آن را بالا بکشد. چنان‌چه پسر، خواهان دختر خانواده باشد، شال را بالا نمی‌کشد و در این میان اگر خانواده دختر راضی باشد، نشانه‌ای از دختر را به شال می‌بندند.

وی با بیان اینکه رسم شال‌اندازی در بیشتر نقاط آذربایجان رایج است و هنوز هم در بعضی از روستاها انجام می‌شود، تصریح می‌کند: در دوران حیات «محمدحسین شهریار» شاعر آذری معاصر ایران که فاصله چندانی هم با دوران ما ندارد، «شال سالاماخ» مرسوم بوده و شهریار به خوبی این رسم را در اثر ماندگار خود با نام منظومه «حیدر بابایه سلام»، آورده است.

این محقق و پژوهشگر تاریخ می‌افزاید: در گذشته‌ای نه چندان دور و در برخی مناطق آذربایجان‌شرقی، مردم کوزه یا کاسه‌ای آب را نزد روحانی محل می‌بردند و روحانی بر آن چهل بار سوره یاسین می‌خواند و فوت می‌کرد، سپس این آب تبرک را بر گوشه و کنار خانه به ویژه بر دام‌ها و محصولات می‌ریختند و به کودکان می‌دادند تا هم برکت و باروری زیاد شود و هم شفا بخشد.

وی با اشاره به مراسم سنتی «سایا» می‌گوید: در فرهنگ آذری، سایا به معنی احترام‌گذارنده است. طبق مراسم سایا، سایاچی‌ها که عمدتاً هنرمندان دوره‌گردی بوده و هستند با لباس‌هایی برگرفته از رنگ طبیعت و گاه با لباس‌های چوپان‌های محلی، از چند هفته مانده به نوروز، ده به ده، کوی به کوی و خانه به خانه با دو چوب در دست می‌گشتند و با خواندن شعرهای مخصوص بهاری و زدن چوب‌های دستی به هم، رسیدن نوروز را نوید می‌دادند و در مقابل دعاهای خیر و شعرهای دوست‌داشتنی خود، از مردم گندم، جو، شیرینی یا مبلغی پول هدیه می‌گرفتند.

میمنت‌نژاد تاکید می‌کند: سایاچی‌ها قدمت مراسم سایا را به نخستین انسان (یعنی حضرت آدم) و اوایل خلقت نسبت می‌دهند و شعرِ «بو سایا کیمندن قالیب / آدام آتادان قالیب» (این سایا از کی مانده، از بابا آدم مانده) نمونه‌ای از این عقیده است.

رسم فراموش شده تکمچی‌ها

آئین «تکم‌گردانی» یکی دیگر از رسوم آذری‌ها است. این آئین را می‌توان از آئین‌های مشترک مردم آذری‌زبان کشور دانست که در استان‌هایی مانند آذربایجان‌شرقی، آذربایجان‌غربی، اردبیل و زنجان در روزهای پایانی سال و نوروز برگزار می‌شود.

تکم‌گردانان یا عروسک‌گردان‌های نوروزی، راویان و آوازه‌خوانان دوره‌گردی بوده‌اند که در آخرین روزهای زمستان بین دو چهارشنبه آخر سال، در کوچه‌ها با خواندن شعرهایی همراه با تکم‌گردانی، فرا رسیدن نوروز را مژده می‌دهند.

تکه یا تکم، در زبان آذری به معنای «بز نر» است. تکم‌چی به طور نمادین، بز ساخته شده از قطعات چوب را با پشم سیاه بزهای منطقه آذربایجان می‌پوشاند و در کوچه‌های روستاها و شهرها می‌چرخاند و با خواندن اشعاری به زبان ترکی و تصنیف، به در خانه‌ها می‌رود و آمدن بهار را مژده می‌دهد و خانواده‌ها با دادن شیرینی، هدیه یا گاهی پول که به آن «بایرام پایی» می‌گویند، به تکم‌چی پاداش می‌دهند.

این محقق و پژوهشگر تاریخ اظهار می‌کند: آئین تکم‌گردانی در گذشته، یک هفته مانده به عید شروع می‌شد و تا شب عید ادامه داشت؛ اما با توسعه شهرنشینی، آداب و رسوم نیز در مراکز شهرها کم‌رنگ‌تر شده است. هر قدر که بخواهیم به آداب و رسوم بکر برسیم، باید از مراکز شهر به سمت اطراف شهر برویم؛ چراکه هرچه از مرکز شهر فاصله می‌گیریم، آداب و رسوم بکر و دست‌نخورده، ملموس‌تر می‌شود و می‌توان گفت که شهرنشینی به نوعی در از بین بردن این آداب و رسوم نقش داشته است.

میمنت‌نژاد با بیان اینکه مردمان این خطه در ایام عید نوروز «عیدی» می‌دادند که امروز شکل اسکناس به خود گرفته است، تصریح می‌کند: اگر به گذشته‌های دور بازگردیم، این عیدی قطعاً اسکناس نبود و هدایای دیگری رواج داشت. در گذشته خانواده‌های آذربایجانی سفره سفید پارچه‌ای که با استفاده از نخ‌های رنگین، گل بوته‌هایی در چهار گوشه آن سوزن‌دوزی می‌کردند به نام «بایرام سوفراسی» و سفره عید یا «یمیش سوفراسی» سفره خوراکی را در اتاق میهمان پهن می‌کردند و هر میهمانی که از راه می‌رسید، پای آن می‌نشست و صاحب‌خانه از آن‌ها پذیرایی می‌کرد.

آئین‌های کهن نوروزی در آذربایجان نفس می‌کشد

وی با بیان اینکه این سفره، در واقع هم سفره پذیرایی بود و هم سفره هفت‌سین، اما به شکل محلی و قدیمی و بدون تشریفات امروزی، ادامه می‌دهد: نخود ممقان، میان پر اسکو، سوجوق و باسلوق مراغه، آب نبات شکری تبریز و کشمش و سبزه آذرشهر و مراغه، انجیر شیرازی و خرمای صوفی گردو، بادام، پسته و انواع شیرینی‌ها و آجیل چهارشنبه‌سوری و آجیل از خوراکی‌های سفره عید بود.

این کارشناس گردشگری شهری می‌افزاید: در سفره نوروزی افزون بر خوراکی آینه، لاله، شمع، قرآن، کاسه پر از آب، ماهی و یک بشقاب پلو، سکه، سبزه سبز شده از گندم، نخود یا عدس می‌گذارند که هریک از خوراکی‌ها در فرهنگ مردم آذربایجان‌شرقی، مفهومی نمادین دارد.

وی تاکید می‌کند: مردمان گذشته‌ها دور که به شغل دامداری و کشاورزی مشغول بوده‌اند، به علت کار زیاد فرصت پختن غذاهای سخت و شیرینی‌ها را نداشتند؛ از این رو ایام عید را بهانه‌ای قرار می‌دادند تا شیرینی پخته و غذاهایی چون «دلمه» درست کنند. پخت شیرینی‌های خانگی بسته به نوع فرهنگ و پخت پلو از جمله خوردنی مردمان در عید نوروز بود.

میمنت‌نژاد با بیان اینکه یکی دیگر از آئین‌های نوروزی، دید و بازدید، یا «عیددیدنی» است که بعد از تحویل سال نو، نخست به دیدن بزرگان فامیل، طایفه و شخصیت‌های علمی و اجتماعی می‌روند، می‌گوید: حفظ حرمت و احترام به بزرگ‌ترهای فامیل در کنار تمام اعیاد و آداب و رسوم در آذربایجان‌شرقی از ارزش و اهمیت بالایی برخوردار است؛ به گونه‌ای که نخستین روز و اولین منزلی که مورد دید و بازدید در اعیاد به ویژه عید نوروز قرار می‌گیرد، منزل بزرگ‌ترین عضو خانواده است.

وی ادامه می‌دهد: مردم استان آذربایجان‌شرقی نیز بنا بر یک سنت قدیمی، در روز طبیعت و روز پایان جشن‌های نوروزی، به دشت و صحرا و باغ می‌روند تا آخرین روز عید را در طبیعت و در کنار سبزه و گیاه و آب روان، به شادی سپری کنند.

تهیه غذاهای محلی مانند دلمه برگ مو و کوفته تبریزی در میان خانواده‌های آذری‌زبان ایران، همراه با انواع میوه‌ها، شیرینی‌ها و تنقلاتی که از سفره عید باقی مانده، گره زدن همزمان سبزه‌ها به نیت رفع زشتی‌ها و پلیدی‌ها و انداختن سبزه در آب روان همراه با آرزوی سالی پر از نیکی و برکت، از سنت‌های زیبای آذری‌ها در روز سیزده بدر است.

سبزه سفره هفت‌سین تا پایان عید نوروز در خانه باقی می‌ماند و در سیزدهم نوروز، در دامان طبیعت یا آب روان رها می‌شود. ماندن سبزه عید در خانه بعد از سیزده بدر، در باور آذری‌ها مانند دیگر ایرانیان شگون ندارد و به نوعی می‌توان گفت که رها کردن سبزه نوروزی در آب روان، به معنای جریان زندگی و حیات دوباره جانداران است.

تلاش شهرداری تبریز برای حفظ آئین‌های نوروزی

سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری تبریز، نیز در راستای زنده نگه‌داشتن آئین‌های سنتی منطقه و ایجاد شور و نشاط بهاری، در آستانه بهار طبیعت و همزمان با جشن‌های فرخنده شعبانیه، با راه‌اندازی کاروان آئین‌های سنتی نوروز در مناطق مختلف تبریز، اقدام به اجرای برنامه‌ها و آئین‌های سنتی کرده و به اجرای برنامه در هشت نقطه شهر تبریز پرداخته است.

فرینوش اکبرزاده، مدیر امور ارتباطات سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری تبریز با تاکید بر تلاش شهرداری این کلان‌شهر برای حفظ آئین‌های نوروزی آذربایجان، می‌گوید: پیاده‌راه تربیت، پیاده‌راه ارک، مجتمع ایپک پالاس، مجتمع ستاره‌باران، خیابان انقلاب، پیاده‌راه ولی‌عصر، خیابان ملازینال، مجتمع لاله پارک هدف ویژه برنامه «نوید بهار» بوده است و طبق جدول اعلام شده، نسبت به برگزاری آئین شور و نشاط بهاری در این اماکن اقدام شده است.

کد خبر 562581

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.