به گزارش خبرنگار ایمنا، سرهنگ دوستعلی جلیلیان فرمانده انتظامی ویژه شهر ری، اظهار کرد: تیم عملیاتی کلانتری کهریزک در حال گشتزنی در محدوده بهشت زهرا بود که به یک دستگاه خودروی وانت پیکان با دو سرنشین مشکوک شد. این وانت پیکان در حال حمل تعدادی سنگ قبر قدیمی در قسمت بار خود بود و همین موضوع شک مأموران را برانگیخت.
وی با بیان اینکه مأموران اقدام به متوقف کردن وانت پیکان مذکور کردند، افزود: با توقف وانت پیکان راننده و دیگر سرنشین اقدام به بیان اظهاراتی متناقض کردند. از سوی دیگر نیز ظاهر سنگ قبرها حاکی از آن بود که این سنگها از روی قبر جدا شده است. ضمن اینکه جنس این سنگها نیز از نوع مرغوب بوده و جزو سنگهای گرانقیمت محسوب میشد.
فرمانده انتظامی ویژه شهرری ادامه داد: با توجه به اینکه احتمال سرقت سنگها از روی قبور وجود داشت، مأموران دو نفر را به همراه وانت و چهار قطعه سنگ قبر به کلانتری منتقل کرده و در آنجا تحت بازجویی قرار دادند که در جریان آن دو متهم که چارهای جز اقرار به جرم خود نداشتند به سرقت سنگ قبر از بهشت زهرا اعتراف کردند و گفتند که ابتدا اقدام به شناسایی سنگهای گرانقیمت قبر کرده و سپس در زمان خلوتی بهشت زهرا اقدام به ربودن سنگها کردهاند.
وی خاطرنشان کرد: دو متهم دستگیر شده که سابقهدار نیز بودند، در مجموع به ۱۰ فقره سرقت سنگ قبر در بهشت زهرا اعتراف کردند. برای این افرادپروندهای تشکیل شده و متهمان به همراه پرونده تشکیل شده برای ادامه روند رسیدگی به جرم روانه دادسرا شدند.
دستگیری پلیسهای قلابی که سارقان پسته بودند
سرهنگ دوستعلی جلیلیان فرمانده انتظامی شهرستان ری اظهار کرد: به دنبال مراجعه تعدادی از شهروندان در محدوده نجمآباد به مأموران انتظامی و اعلام سرقت یک خودروی وانت نیسان حاوی دو هزار و ۲۵۰ کیلوگرم پسته توسط پنج نفر از سرنشینان خودروی ۴۰۵ تحت پوشش مأمور و با استفاده از دستبند و بیسیم، موضوع به دلیل حساسیت در دستور کار کلانتری قرار گرفت و طرح مهار اجرا شد.
وی با اشاره به اینکه مشخصات خودروها و سارقان در اختیار واحدهای عملیاتی و انتظامی قرار گرفت، افزود: تیم عملیاتی کلانتری قلعه نو با همکاری عوامل بسیج حوزه ۴۵۷ خودروی وانت نیسان مسروقه حامل بار پسته را متوقف و دو نفر از سارقان را به همراه یک رشته دستبند دستگیر کرد و برای بررسی بیشتر به کلانتری قلعه نو منتقل کرده و با اقدامات عملیاتی و اطلاعاتی پستههای سرقت شده نیز کشف شد.
فرمانده انتظامی شهرستان ری با اشاره به اینکه در تحقیقات انجام شده متهمان به جرم خود اعتراف کردند، گفت: پس از اخذ شکایت شاکی و هماهنگیهای قضائی کشف جزئیات بیشتر پرونده و دستگیری دیگر متهمان پرونده در دستور کار پلیس ری قرار گرفت.
وی با بیان اینکه دستگیری دیگر متهمان متواری نیز در دستور کار پلیس ری قرار دارد، خاطرنشان کرد: پس از استرداد اموال مکشوفه به مالباخته، پرونده تشکیل و متهمان تحویل مراجع قضائی شدند.
قطع شدن دستان نوجوان شیرازی با ترقه
محمدجواد مرادیان رئیس اورژانس فارس، اظهار کرد: ظهر امروز گزارش انفجار ترقه به اورژانس ۱۱۵ داده شد و بلافاصله نزدیکترین تیم امدادی اورژانس به محل حادثه اعزام شد.
وی افزود: متأسفانه در این حادثه نوجوان ۱۳ ساله دو دست خود را از دست داد و از ناحیه گردن نیز دچار آسیب جدی شد که برای درمان به بیمارستان نمازی منتقل شد.
رئیس اورژانس فارس با اشاره به وخامت حال مصدوم، خاطرنشان کرد: خانوادهها باید هشدارها را جدی بگیرند و بر رفتار جوانان و نوجوانان خود به شدت نظارت داشته باشند در غیر این صورت دوباره شاهد حوادث تلخی از این دست خواهیم بود.
راز قتل فجیع زن پولدار در خانه مجردی
شب بیستم بهمن ماه گذشته، راننده شخصی یک زن جوان با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و از قتل فجیع زن ۴۵ سالهای به نام «س- س» خبر داد. دقایقی بعد با حضور کارآگاهان در طبقه دوم یک ساختمان در بولوار صیاد شیرازی مشخص شد که زن مذکور با وارد آمدن ضربات متعدد چاقو در اتاق خواب به قتل رسیده است.
به همین دلیل مراتب به قاضی ویژه قتل عمد مشهد گزارش شد و بدین ترتیب بررسیهای میدانی با راهنماییها و دستورات قاضی محمود عارفیراد ادامه یافت. در تحقیقات اولیه راننده جوان مقتول که در محل کشف جسد حضور داشت به قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد گفت: مدتها قبل در پارک ملت با «س» آشنا شدم. او هم برای ورزش صبحگاهی به پارک آمده بود. وقتی فهمید که من به مسافرکشی اشتغال دارم به من گفت اگر جوان رازنگهدار و چشم و گوش بستهای باشی، تو را به عنوان راننده شخصی خودم استخدام میکنم.
این گونه بود که من هم امور شخصی و اداری آن زن را انجام میدادم و حتی فرزندانش را به مدرسه میبردم یا هنگام خرید و تفریح در کنارشان بودم البته او چندین منزل در نقاط مختلف شهر داشت و مجردی زندگی میکرد چرا که شوهر او یکی از جایگاهداران سوخت بود و ثروت زیادی داشت.
او در خانهای در منطقه آزادشهر به همراه دو دخترش زندگی میکرد اما خانه بولوار شهید صیاد شیرازی را نیز به عنوان خانه مجردی برای خودش انتخاب کرده بود. همیشه خودروی برلیانس خود را در بولوار هفت تیر پارک میکرد و قرارهای خود را در ایستگاه اتوبوس میگذاشت. به همین دلیل وقتی چند ساعت قبل تماسهای تلفنیام با او بیپاسخ ماند به دخترش زنگ زدم و با هم به بولوار هفت تیر رفتیم. چون هنوز خودرو در آنجا بود نگرانیام بیشتر شد و به ناچار همراه دخترش به نشانی خانه مجردی او آمدیم که با جسد غرق در خون وی روبهرو شدیم و من با پلیس تماس گرفتم.
پس از اظهارات راننده جوان، احتمال وقوع جنایت با انگیزه اخاذی قوت گرفت و بدین ترتیب کارآگاهان اداره جنایی تحقیقات گستردهای را آغاز کردند. پس از چند روز رصدهای اطلاعاتی، بالاخره سرنخهایی از یک سیمکارت مخفی به دست آمد که زن جوان موارد خصوصی را با آن خط تماس میگرفت. با ردیابیهای شبانهروزی، چندین مظنون در این ارتباط دستگیر شدند تا اینکه بالاخره دامنه تحقیقات به سوی مرد ۴۰ سالهای به نام «حسین – ح» کشید که آخرین بار پیامکی برای «س- س» ارسال کرده بود.
او در این پیامک که دقایقی بعد از وقوع جنایت روی تلفن «س» نقش بسته، نوشته بود: «کانالهای کولر را نمیخواهی!». کارآگاهان پس از چند روز فعالیتهای اطلاعاتی بالاخره محل کار این مرد ۴۰ ساله را شناسایی کردند و او را در یک قرار صوری به نقطهای کشاندند و دستگیر کردند.
متهم به قتل که سعی داشت خود را بیخبر از ماجرای جنایت نشان دهد و مدعی بود که زن ۴۵ ساله را نمیشناسد، وقتی در برابر شواهد و دلایل مستند قرار گرفت به ناچار لب به اعتراف گشود و راز این جنایت هولناک را فاش کرد. متهم اظهار کرد: به خاطر سرمایهگذاریهای ناشیانه ورشکسته شده بودم که با آن زن آشنا شدم. هنگامی که فهمیدم او پولدار است نقشهای برای نزدیکی به وی طرح کردم تا بتوانم این گونه از او اخاذی کنم. روز حادثه نیز به منزل مجردی وی رفتم اما موفق به اخاذی نشدم و به ناچار او را با ضربات چاقو به قتل رساندم. بررسیهای بیشتر در این باره با دستورات ویژه قاضی عارفی راد زیر نظر سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) همچنان ادامه دارد.
قتل برادر از سر عصبانیت
جوان برادرکش که با گذشت مادر از قصاص نجات پیدا کرد، حالا به لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شده و از دادگاه درخواست کمک کرده است. این مرد جوان در یک لحظه عصبانیت برادرش را به قتل رسانده است. مأموران پلیس تهران سال گذشته از قتل پسر جوانی در خانهاش مطلع شدند و خود را به محل حادثه رساندند. سرنخهای اولیه نشان میداد پسر جوان که کیارش نام داشت بر اثر خفگی جان باخته است.
بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی، شاهد حادثه که از ساکنان همان ساختمان بود، به مأموران گفت: کیارش همراه برادرش به نام کیان در این خانه زندگی میکرد. قبلاً چند دفعه صدای درگیری آنها را شنیده بودم اما فکر میکردم مشکل آنها خانوادگی است و نباید دخالت کرد. روز گذشته با کیارش کار داشتم به همین دلیل مقابل خانهاش رفتم اما هرچه در زدم کسی باز نکرد. فکر کردم احتمالاً بیرون رفته و باید منتظرش بمانم. شماره موبایل او و برادرش را نداشتم که بتوانم تماس بگیرم.
وی افزود: یک روز گذشت و باز دیدم از دو برادر خبری نیست. با مادر آنها که در جای دیگری زندگی میکرد تماس گرفتم اما او هم بیخبر بود. به همین دلیل پلیس را باخبر کردم. مأموران وقتی آمدند، قفل در را شکستند و دیدند جسد کیارش کف اتاق افتاده است.
مأموران در ادامه تحقیقات به برادر کیارش مظنون شدند زیرا او بعد از مرگ برادرش بهطرز مرموزی ناپدید شده بود. بنابراین دستگیری کیان در دستور کار قرار گرفت. چند روز بعد کیان بازداشت شد اما در بازجوییها قتل را انکار کرد و با حرفهای ضدونقیض سعی داشت پلیس را فریب بدهد. این متهم در نهایت در روند بازجویی به کشتن برادرش اعتراف کرد و گفت آنقدر از دست برادرش عصبانی شد که نتوانست خودش را کنترل کند و دست به قتل زد.
متهم درباره انگیزه قتل برادر خود، اظهار کرد: من به قدری عصبی بودم که کنترل خودم را از دست دادم و دیگر نتوانستم کاری بکنم و برادرم را کشتم. من حتی لحظه قتل برادرم را به یاد ندارم. وقتی به خودم آمدم که او را کشته بودم. میدانستم دیر یا زود بازداشت میشوم اما نمیدانستم باید جواب مادرم را چه بدهم و همین مسئله من را خیلی اذیت میکرد، به همین دلیل فرار کردم، اما اشتباه کردم. اینکه من و برادرم همخانه شویم از اول اشتباه بود، چون هر دو نفر ما عصبی بودیم.
متهم بعد از بازسازی صحنه جرم راهی زندان شد. تحقیقات قضائی در حال انجام بود که مادر مقتول به دادسرا رفت و گفت شکایتی از پسرش بابت قتل ندارد و گذشت میکند. بهاینترتیب پرونده با صدور کیفرخواست فقط از جنبه عمومی جرم به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و بعد از تعیین شعبه در نوبت رسیدگی روی میز هئیت قضائی شعبه پنجم دادگاه قرار گرفت.
در جلسه رسیدگی به این پرونده کیفرخواست علیه متهم خوانده شد و سپس مادر مقتول در جایگاه قرار گرفت و درحالیکه بهشدت اشک میریخت گفت: سالها قبل پسرانم تصمیم گرفتند جدا از من زندگی کنند. مخالفتی نکردم تا آنها راحت باشند اما هرگز فکر نمیکردم روزی اینجا باشم و برای قتل پسرم درخواستی داشته باشم. روزهای سختی گذراندهام. من داغ فرزند دیدهام. داغ فرزند بسیار سنگین است اما سنگینتر اینکه یک پسرم پسر دیگرم را کشته است و من درد و غم ازدستدادن یک پسر و گناهکاری پسر دیگرم را با هم تحمل میکنم. یک پسر از دست دادهام ولی نمیخواهم داغدار دیگری باشم. به همین خاطر اعلام گذشت میکنم.
در ادامه متهم در جایگاه ایستاد و با قبول اتهامش به قضات دادگاه گفت: من و کیارش هر دو ناراحتی اعصاب و روان داشتیم و تحت نظر پزشک دارو مصرف میکردیم. پدرم چند سال پیش فوت کرد به همین خاطر مجبور بودیم مخارج زندگی را تأمین کنیم. دنبال شغل مناسبی میگشتیم تا اینکه کاری پیدا کردیم اما ساعت کار طولانی بود و شبها دیر به خانه برمیگشتیم. این شد که تصمیم گرفتیم خانهای مستقل اجاره کنیم که به محل کار نزدیک باشد.
من و کیارش هماتاق شدیم و شبها بعد از اتمام کار به خانه میآمدیم و استراحت میکردیم. در این مدت بهخاطر موضوعی با هم اختلاف پیدا کردیم و چند بار با هم درگیری لفظی پیدا کردیم. شب حادثه بعد از خوردن شام بود که دوباره با هم بحثمان شد. کیارش یکباره شروع به توهین کرد و با حرفهایش مرا تحریک کرد که به او حمله کنم. خیلی خودم را کنترل کردم تا اینکه او پتویش را پهن کرد و خوابید. من از عصبانیت بیدار بودم و خوابم نمیبرد.
مدام حرفهای کیارش را در ذهنم مرور میکردم. از تکرار حرفها و توهینهای او کینه به دل گرفتم و در یک لحظه دستانم را دور گردنش انداختم و او را خفه کردم. ناگهان به خودم آمدم که فهمیدم کیارش را کشتهام. همان موقع از ترس فرار کردم و چند روز بعد دستگیر شدم.
باور کنید از حادثهای که اتفاق افتاده است پشیمان هستم و همچنان عذاب وجدان دارم. مادرم اعلام گذشت کرده است و حالا از دادگاه تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شود تا هرچه زودتر پیش مادرم برگردم و این روزها را برایش جبران کنم. امیدوارم مادرم قبول کند که من پیش او برگردم. در ادامه وکیل مدافع متهم در جایگاه قرار گرفت و دفاعیات خودش را مطرح کرد. در پایان هیئت قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
کشف جسد پتوپیچ شده میان زبالهها
بعد از ظهر روز گذشته، معتادی که برای استعمال مواد مخدر وارد یک مخروبه محصور شده بود با دیدن جسدی در میان زبالههای کنار دیوار با پلیس تماس گرفت و بدین ترتیب پروندهای جنایی روی میز قاضی ویژه قتل عمد مشهد گشوده شد. بررسیهای مقدماتی حاکی از آن بود که جوان ۳۵ تا ۴۰ ساله در جای دیگری جان باخته و سپس جسد وی توسط فرد یا افرادی در میان چهاردیواری مخروبه رها شده است.
ادامه تحقیقات میدانی قاضی دکتر صادق صفری بیانگر آن بود که هیچ گونه آثار ضرب و جرح روی پیکر متوفی وجود ندارد و او احتمالاً در یک منزل مسکونی جان باخته است که آثاری از استعمال مواد مخدر وجود دارد و پلیس جنایی خراسان رضوی از شهروندان خواست در صورت داشتن اطلاعاتی در این خصوص با پلیس ۱۱۰ یا تلفنهای ۲۱۸۲۵۲۶۷ یا ۲۱۸۲۵۲۹۰ تماس گیرند.
نظر شما