به گزارش خبرنگار ایمنا، در آئین سیوچهارمین یادواره مرحوم عباس بهشتیان که _یکشنبه پانزدهم اسفندماه ۱۴۰۰_ در خانه تاریخی این پاسدار میراث فرهنگی ایرانزمین برگزار شد، علیرضا ایزدی گفت: ما که در میراث فرهنگی شاغلیم انسانهای عاشقپیشهای هستیم. بدون شک فضاهایی مثل خانه استاد بهشتیان به این واسطه برجاست که روح این عزیزان در این مکان هنوز هم حضور دارد.
وی افزود: مرحوم اخوان ثالث شعر عجیبی دارد که وصف حال ما اهالی میراث فرهنگی است. اخوان میفرماید که «ما یادگار غمگین اعصاریم / با صدایی ناتوانتر / زانکه بیرون آید از سینه / ما راویان قصه های رفته از یادیم»
مدیرکل میراث فرهنگی صنایعدستی و گردشگری استان اصفهان تصریح کرد: امثال آقای بهشتیان یادگاران غمگینی از اعصار سرزمین ما و راویان قصههایی هستند که از یادررفتهاند. اگر این قصهها از یاد نمیرفت به بناهای ما جلوی چشمانمان بیاحترامی نمیشد.
ایزدی گفت: امثال آقای بهشتیان انسانهایی هستند که وجودشان عصاره انسانیت و معرفت است و همین موضوع باعث ماندگاری آنها میشود؛ درست در زمانی که در عصر حاضر نشانی از اخلاق نمیمانَد. واویلا واویلا واویلا!
ایزدی افزود: بدون شک اگر امثال آقای بهشتیان هنوز بودند این دوبیتی میر سیدعلی همدانی را تقدیم شما میکردند. در مکانی که روح مرحوم بهشتیان ناظر بر گفتار ما است و میبیند امیدوارم به دلش بنشیند که «هرکه مارایاد کرد ایزد مر او را یاد باد / هرکه ما را خار کرد از عمر برخوردار باد / هر که اندر راه ما خاری فکند از دشمنی / هر گلی از باغ وصلش بشکفد بی خار باد / در دو عالم نیست ما را با کسی گرد و غبار / هر که ما را رنجه دارد، راحتش بسیار باد»
شما نشستهاید که صدام هرکاری دلش بخواهد بکند!
در این برنامه همچنین سیلانی، نوه استاد بهشتیان گفت: این خانه خاطرات زیادی برای من دارد. پدربزرگ عاشق درخت و آبادی و فرهنگ بود و به موسیقی و شعر نیز علاقه بسیاری داشت و هرجمعه استاد تاج، استاد کسایی، استاد جلیل شهناز و استاد صغیراصفهانی به این خانه میآمدند و حاج محمود بریانی که دوست پدربزرگ بود بریانی می آورد و استاد صغیر شعر میخواند، استاد تاج آواز میخواند و استاد جلیل شهناز و استاد کسایی نیز مینواختند.
وی افزود: زمانی که صدام مسجد جمعه را مورد حمله قرار داد پدر بزرگ به من تلفن زد و گفت باید به اداره فرهنگ و هنر در خیابان کمال اسماعیل برویم که در آن زمان آقای بوستانی رئیس آن بود. پدر بزرگ به آقای بوستانی گفت شما نشستهاید که صدام هرکاری دلش بخواهد بکند؟ و بعد پدربزرگ به نامه از یونسکو استناد کرد که در آن درج شده بود که تمام کشورهای درحال جنگ حق ندارند به آثار باستانی صدمهای وارد کنند. آقای بوستانی هم با پیگیری متوجه شد که چنین نامهای وجود دارد و درنتیجه به صدام هم ابلاغ شد و و محل حمله را تغییر داد.
سیلانی گفت: پدربزرگ علاقه شدیدی به درختکاری داشت و به شهرداری پیشنهاد داد که برای درختها پلاک ایجادکنند و ازاین رو درختان در شهرداری شناسنامه دارد؛ حتی با نظر پدربزرگ و از دروازه شیراز تا سیوسه پل درختکاری شد که متأسفانه با ایجاد مترو ازبین رفتند؛ ضمن اینکه بسیاری از خیابانها و کوچههای اصفهان توسط پدربزرگ نامگذاری شدند.
ماشینها اول باید از روی من عبور کنند
همچنین آزاده حریری، عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان اظهار کرد: امروز فرصتی حاصل شد تا در این خانه تاریخی ارزشمند گردهم آمده و درباره زندهیاد عباس بهشتیان و خدمات ارزندهای که نسبت به میراث فرهنگی اصفهان داشتند صحبت کنیم. زنده یاد بهشتیان در سال ۱۳۰۵ در اصفهان متولد شد و دوران کودکی و جوانی و کهنسالی را در این خانه تاریخی زندگی کرد.
وی ادامه داد: براساس اسناد تاریخی، این خانه در چهار نسل پی در پی در اختیار خانواده بهشتیان بوده است. این خانواده در دوران قاجار لقب عصار داشتند و اجداد این خانواده با نام ابوالقاسم عصار و محمدحسن عصار نامیده میشدند و علت این نامگذاری حرفه و پیشه این خانواده بوده است. این شخصیتها در اداره عصارخانههایی در اصفهان مشغول بودند و در همین خانه نیز دستگاهی وجود دارد که نشاندهنده دانش بومی این خانواده است که ابداعکننده آن محمدحسن عصار (جد بزرگ عباس بهشتیان) بوده است که در همان دوره نیز پنج نمونه مشابه این دستگاه در اصفهان ساخته شد و متأسفانه یکی پس ازدیگری تخریب شده و امروز نمونه ارزشمند آن در خانه تاریخی عباس بهشتیان وجود دارد که نشاندهنده دانش بومی و نمونهای از خانه کارگاه خاص در اصفهان است.
حریری تصریح کرد: یکی از اولویتهای زندگی زنده یاد بهشتیان این بود که به طور مرتب به آثار تاریخی سرکشی کرده و وضعیت و آسیبهایی آثار تاریخی را بررسی میکرد و اگر متوجه میشد که عاملی به آثار تاریخی آسیب میرساند مکاتبات و نامهنگاریهای خود را با سازمانهای متولی آغاز میکرد و البته فقط به نامهنگاری اکتفا نمیکرد و مرحوم بهشتیان تا وقتی که آن آسیب رفع نمیشد آرام نمیگرفت. الآن وقتی به آرشیو اداره میراث فرهنگی اصفهان مراجعه میکنیم تعداد بیشماری از مکاتبات این شخصیت را پیدا میکنیم که در راستای صیانت از آثار تاریخی ارائه کردند و جا دارد در یکی از فضاهای خانه مرحوم بهشتیان بهصورت الکترونیک این آرشیو را به آیندگان انتقال دهیم.
این دانش آموخته دکترای مرمت بناهای تاریخی افزود: مرحوم بهشتیان پیشگام شناسایی بسیاری از آثار تاریخی اصفهان بودهاند. افرادی مانند مرحوم هنرفر همیشه مرحوم بهشتیان را در کنار خود داشتند. بسیاری از ارزشهای آثاری مانند کبوترخانهها و عصارخانه اصفهان، بازار و سراها و و تیمچههای اصفهان در دستنوشتههای مرحوم بهشتیان عیان است.
حریری گفت: یکی از خاطرههایی که در ذهن بسیاری از شهروندان اصفهان حک شده تلاش مرحوم بهشتیان درخصوص جلوگیری از عبور ماشینهای سنگین از روی پلهای تاریخی بوده است، یکی از معضلات بزرگ اصفهان در دهه ۳۰ و ۴۰ این بود که ماشینهای سنگین از روی پلهای تاریخی عبور میکردند و این موضوع آسیبهای جدی و جبران ناپذیری به این پلها وارد میکرد. کاری که عباس بهشتیان در تاریخ بیستویکم آذر ماه ۱۳۴۵ انجام دادند این بود که به مناسبت روز ارتش قراربود یک مانور نظامی انجام شود و تعداد بسیاری ماشین سنگین از روی سیوسه پل عبور کند. مرحوم بهشتیان به شکل نمادین درمقابل این پل قرار میگیرند و میگویند «اگر قرار است ماشینی عبور کند اول باید از روی من عبور کند» و همین موضوع باعث شد که ماشینهای سنگین مسیر خود را تغییر دهند و از روی سیوسه پل عبور کنند. این موضوع بازتاب بسیاری داشت و شخصیتی نظامی به نام آقای بهارمست مسئول رسیدگی به این پرونده میشود و وقتی او با عباس بهشتیان مصاحبه میکند و میهنپرستی او بر این مأمور نظامی عیان میشود در پاسخ به مافوق خود مینویسد که «اگر ایران چند نمونه مانند بهشتیان را داشت حدود ایران تا مرزهای ازدست رفته قفقاز گسترش پیدا می کرد و وضعیت کشور بسیار پیشرفتهر بود.» این حرکت مرحوم بهشتیان باعث شد که پلهای دیگری روی زاینده رود ساخته شود و حرکت ماشین روی پلهای تاریخی متوقف شود.
حریری گفت: از اولویتهای دیگر مرحوم بهشتیان رسیدگی به وضعیت درختان اصفهان بود. او در دوران حیات خود به درختکاری بسیار علاقه داشت و به موضوع نگهداری از درختان محورهای تاریخی و فرهنگی اصفهان حساس بود، به گونهای که قطع شاخهای از درخت مانند قطع بخشی از وجودش بود.
نظر شما