به گزارش خبرنگار ایمنا، پس از اعلام استاندار اصفهان مبنی بر اینکه تنها ۱۰۰ روز آب سد زایندهرود برای ۱۰۰ روز این استان کافی است، برخی وجود صنایع آببر و انتقال آب این استان به سایر استانها را از دلایل کمبود آب در اصفهان مطرح کردهاند. براساس اظهارات اغلب مسئولان انتقال آب از اصفهان به سایر استانها نه تنها به صلاح نیست بلکه علاوه بر طلب هزینه سنگین، به بیکاری بخش زیادی از کارکنان چنین صنایعی میانجامد.
از این رو همواره تأکید بر آن بوده است که متولیان امور، درصدد راهکارهایی دیگر مانند انتقال آب از خلیجفارس به اصفهان یا دیگر مناطق کمآب برآیند؛ طرحی که عملیات اجرایی آن در دولت یازدهم آغاز شد و اکنون نیز قرار است با اجرای آن درمجموع ۵۵۰ میلیون مترمکعب آب از خلیجفارس به فلات مرکزی انتقال یابد که از این مقدار ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب سهم صنایع استان اصفهان است.
قابل ذکر است خط سوم آب خلیجفارس برای انتقال به استانهای یزد و اصفهان تعریف شده است که به طول ۹۱۰ کیلومتر با ۱۰ ایستگاه پمپاژ آب، با سرمایهگذاری ۳۵ هزار میلیارد تومانی اجرای آن آغاز شده و تاریخ پایان آن هم ۱۴۰۴ پیشبینی شده است.
انتقال آب خلیجفارس هزینهبر است
واقعیت آن است انتقال آب خلیجفارس از مهمترین طرحهایی مطرح میشود که در دوران تحریم با تلاش متخصصان داخلی به اجرا درآمد. این طرح در فاز نهایی بیش از ۸۰۰ کیلومتر مسیر است که فاز نخست آن به طول ۳۰۵ کیلومتر افتتاح شده و ابتدا به مس سرچشمه (کرمان) و از آنجا به یزد و چادرملو امتداد مییابد. فاز دوم، طرح انتقال آب به معدن مس سرچشمه است و سپس فاز سوم آن به معدن چادرملو میرسد.
بیستوچهارم اسفند سال ۹۹ هم عملیات اجرایی خط سه انتقال آب از خلیجفارس به اصفهان و یزد توسط رئیسجمهور سابق آغاز و حجم سرمایهگذاری این عملیات ۳۵ هزار میلیارد تومان اعلام شد که براساس برنامهریزیها، مقرر شده بود تأمین منابع مالی خط سوم از محل سرمایهگذاری شرکتهای فولادمبارکه، ذوبآهن اصفهان و پالایشگاه اصفهان برنامهریزی شود اما اجرایی شدن این طرح نیز با گذشت نزدیک به یک سال از عملیات اجرایی فاز سوم آن با واکنشها و اما و اگرهایی همراه بوده است.
ابوالفضل ابوترابی، نماینده مردم شهرستانهای نجفآباد، تیران و کرون در مجلس شورای اسلامی بر این باور است که برای اجرای این پروژه، ۲۰۰ هزار میلیارد ریال برآورد هزینه شده در حالی که هزینه نگهداری آن به دلیل اختلاف ارتفاع بیش از هزار و ۲۰۰ متری و نیاز به فعالیت پمپهای قوی و مصرف بالای برق پمپها، دهها برابر اجرای آن است.
سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست نیز صراحتاً مخالفت خود را با این طرحها اعلام کرده و میگوید: تجارب انتقال آب بینحوزهای در دنیا موفق نبوده است و خوشبختانه درباره انتقال آب دریای خزر نیز بودجهای اختصاص نیافته است.
وی تصریح میکند: با وجود اینکه طرحهای انتقال آب بین حوضهای که در خوزستان, اصفهان, یزد و کاشان انجام شده است با شکست مواجه شده و باعث ایجاد مشکل و حتی بحران در استانهای مبدأ و مقصد پروژه انتقال آب شده است، علت و منطق اصرار به اجرای مجدد چنین طرحهای انتقال آبی با صرف بودجههای کلان مشخص نیست!
مسئولان در فکر چارهای برای بازگشت آب به زایندهرود باشند
در این خصوص سعید یاری، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با ایمنا اظهار میکند: انتقال آب خلیجفارس به اصفهان چندان منطقی به نظر نمیآید. زمانی که اصفهان دارای زایندهرود است چرا باید انتقال آب انجام گیرد؟ بهتر نیست به جای این طرحهای هزینهبر، مسئولان در فکر چارهای برای بازگشت آب به زایندهرود باشند. آیا منطقی است که آب اصفهان به استانهای دیگر منتقل شود و از استانی دیگر، آب وارد اصفهان شود؟
وی اضافه میکند: هر کدام از این نقل و انتقالات هزینههای بزرگی میطلبد که اگر صرف رفع مشکلات اصلی یک استان شود، نتیجه مطلوبتری خواهد داشت. هر دفعه از متهمی برای کمبود آب در استان نام برده میشود؛ یک مرتبه از کاهش بارندگی، بار دیگر از کشاورزی و محصولات آببر و گاهی هم صنایع به عنوان متهم اصلی مطرح میشوند.
این کارشناس اقتصادی ادامه میدهد: در حالی که همه این موارد قابل قبول است اما در صورت تدبیر و مدیریت صحیح منابع آبی در همین دوران خشکسالی میتوان آب مورد نیاز همه این بخشها را تأمین کرد بدون آنکه نیازی به انتقال باشد.
بهترین راهکار انتقال آب است؟
اما اجرای طرح انتقال آب از خلیجفارس به فلات مرکزی موافقانی هم دارد؛ زیرا بر این دیدگاهاند که فعلاً با این شرایط خشکسالی، بهترین راهکار انتقال آب است.
سید رضا شهرستانی، عضو هیئتمدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران، میگوید: مصرف آب در صنعت ایران فقط دو درصد است در حالی که بخش کشاورزی در مصرف منابع آبی ۹۰ درصد سهم دارد. با این حال لازم است صنایع پاییندستی در نزدیک مناطق پر آب ورود خانهها تأسیس شود.
وی اظهار میکند: همانطور که قرار بود در ابتدا مجموعه فولاد مبارکه هم در بندرعباس تأسیس شود، اما به دلیل جنگ ایران و عراق و احتمال بمب باران شدن این کارخانه، تصمیم بر تأسیس این مجموعه در اصفهان گرفته شد.
وی اضافه میکند: با این اوصاف اکنون زمان مناسب برای انتقال صنایع نیست. شاید بهتر باشد به جای چنین تصمیماتی در اندیشه انتقال آب به این صنایع بود و یا آنکه با تصفیه پساب شهرهای اطراف صنایع، آب مورد نیاز آنها تأمین شود.
به گفته این مسئول هزینه انتقال صنایع بسیار زیاد بوده و به غیر از آنکه فقط بحث انتقال صنایع بزرگ مانند فولاد مبارکه و ذوب آهن نیست بلکه شرکت بزرگ و کوچک بسیاری هستند که به این دو مجموعه خدماترسانی میکنند بنابراین تکلیف آنها چه میشود؟
شهرستانی یادآور میشود: بر این اساس علاوه بر زمانبر و هزینهبر بودن نقل و انتقالات صنایع، مسئله بیکاری نیز مطرح است که با چنین اقدامی بر تعداد بیکاران استان هم افزوده خواهد شد که نشان میدهد نتایج منفی این جابهجایی بسیار بیشتر از مزایای آن خواهد بود.
سید رسول رنجبران، عضو هیأت رئیسه اتاق بازرگانی اصفهان نیز در گفتوگو با ایمنا اظهار میکند: انتقال آب با وجود هزینه بالای چنین اقدامی، برای مصارف صنایع راهحل سنجیدهتری نسبت به اظهاراتی مانند طرح انتقال صنایع است؛ زیرا انتقال ۱۵۰ تا ۲۵۰ میلیون مترمکعب آب برای همه صنایع استان کفایت میکند. در شرایط فعلی چارهای هم جز این نمانده است. زیرا با تغییرات اقلیمی و آب و هوایی لازم است انتقال آب به اصفهان انجام پذیرد.
وی در رابطه با هزینه زیاد انتقال آب از خلیجفارس به اصفهان میگوید: با انجام این کار باید آب صنایع نرخ واقعی خود را پیدا کند و سوبسیدی که به آب و همه حاملهای انرژی آنها تعلق میگیرد حذف گردد تا اینگونه صنایع بتوانند با دنیا رقابت کنند.
عضو هیئت رئیسه اتاق بازرگانی اصفهان ادامه میدهد: ضمن آنکه باید مانع توسعه بیشتر صنایع در اصفهان شد تا از نظر زیستمحیطی هم آلودگی آنها به حداقل برسد.
رنجبران خاطرنشان میکند: راهکار دیگر برای رفع کمآبی صنایع، استفاده از پسابهای صنعتی و بازگشت آنها به چرخه تولید است که فولاد مبارکه با این اقدام توانست بخش زیادی از نیاز آبی خود را کاهش دهد. پس از آن هم در حوزه خرید پساب شهری از مجموعه شهرهای اطراف خود ورود پیدا کرد؛ اکنون نیز نرخ خرید این پسابها بالا رفته و رقابتی شده است.
گزارش از: نفیسه زمانینژاد، خبرنگار اقتصادی ایمنا
نظر شما