به گزارش خبرنگار ایمنا، تحصیل، کسب مهارت، آموزش، شغل، و برخورداری از رفاه نسبی در زمینههای اجتماعی، اقتصادی، بهداشت و سلامت از جمله نیازهای اساسی برای تمام اقشار جامعه به ویژه جوانان محسوب میشود، اشتغال کامل افراد آرزوی بزرگ کشورهای جهان است اما حتی در پیشرفتهترین کشورها هرگز اشتغال کامل وجود نداشته است.
در سالهای اخیر، موضوع بیکاری فارغالتحصیلان به یکی از چالشهای بزرگ کشور تبدیل شده است، بسیاری از جمعیت جوان و بیکار امروز کشور، همان افرادی هستند که در دهه ۸۰ با تشویق و اجبار خانوادههای خود وارد بازار کار آزاد نشده و برای ادامه تحصیل روانه دانشگاهها شدند تا بلکه بتوانند شرایط کاری خوبی برای خود مهیا کنند.
اما نه آنان و نه خانوادههای آنها فکر نمیکردند که روزی با سیاستهای غلط دولت، کشور به جایی برسد که حتی مقاطع دکتری و مهندسان نیز گرفتار بیکاری شده و نتوانند وارد بازار کسب و کار شوند و سیل میلیونی جوانان تحصیل کرده مجبور شوند یا در خانه بمانند و یا به مشاغل کاذب روی آورند.
مطالعات نشان میدهد نرخ بیکاری در اقتصاد ایران در سالهای ۹۵- ۱۳۵۵ بیش از ۹ درصد بوده است. در دورههایی که اقتصاد کشور دچار رکود بود (مانند سالهای ۱۳۶۵ و ۱۳۹۱) به واسطه بیکاری ادواری، نرخ مشاهده شده بیکاری بیش از نرخ طبیعی آن شده است. بیکاری ادواری در اقتصاد ایران بر اساس مشاهدات گذشته کمتر از چهار درصد ارزیابی میشود.
نتایج طرح آمارگیری مرکز آمار ایران نیز گویای آن است که در سالهای (۱۳۹۵-۱۳۸۴) نرخ بیکاری در کشور به ویژه در میان زنان بالا بوده است. در این بازه زمانی، نرخ بیکاری در میان زنان و مردان هرگز از ۱۰.۴ درصد کمتر نشده است. نکته در خور توجه این است که به دنبال تشدید تحریمهای اقتصادی در سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ نرخ بیکاری کاهش یافته و بعد از خروج از تحریمها، سیر صعودی را پیموده است. این رفتار چرخهای بیکاری را باید به نوسانات جمعیت فعال در این دوره نسبت داد. در واقع در دوره بعد از تحریمها، گرچه اشتغال در اقتصاد کشور افزایش یافته، اما ورود خیل عظیم جویندگان جوان کار به بازار موجب افزایش نرخ بیکاری شده است.
وجود بیکاری درازمدت
پدیده بیکاری در ایران اساساً از نوع بیکاری درازمدت است، این نوع بیکاری در ادبیات اقتصادی «بیکاری ساختاری» نامیده میشود. ۴۷.۶ درصد بیکاران به مدت ۱۹ ماه و بیشتر بیکار میمانند و مدت بیکاری ۶.۳ درصد آنها بین ۱۳ تا ۱۸ ماه است. بیکاری دراز مدت نیروی کار در میان زنان شایعتر از مردان است.
تجربه کشورهای در حال توسعه از جمله ایران گویای آن است که در بسیاری از موارد سطح مزدها پایینتر از حداقل معیشت تعیین میشود و در عین حال تشکلهای کارگری از قدرت چانه زنی اندکی برخوردارند؛ بنابراین در جستجوی علل بیکاری باید به عوامل دیگر توجه شود. د
آخرین آمار بیکاران تحصیلکرده در ایران
مطابق آمار اطلاعات شاخصهای عمده بازار کار در سال ۹۸؛ از ۸۳ میلیون و ۱۵۸ هزار نفر حدود ۶۱ میلیون و ۶۶۶ هزار نفر در سن کار و حدود ۲۱ میلیون و ۴۹۲ هزار نفر جمعیت کمتر از ۱۵ سال هستند. همچنین از ۶۱ میلیون و ۶۶۶ هزار نفر جمعیت در سن کار، حدود ۲۷ میلیون و ۱۶۷ هزار نفر را جمعیت فعال و ۳۴ هزار و ۴۹۹ هزار نفر را جمعیت غیرفعال تشکیل میدهد.
بر اساس این گزارش از ۲۷ میلیون و و ۱۶۷ هزار نفر جمعیت فعال حدود ۲۴ میلیون و ۲۷۳ هزار نفر شاغل و دو میلیون و ۸۹۳ هزار نفر بیکار هستند. به علاوه از جمعیت ۲۴ میلیون و ۲۷۳ هزار نفر شاغل حدود پنج میلیون و ۹۸۹ هزار نفر دارای تحصیلات عالی و ۱۸ میلیون و ۲۸۴ هزار نفر فاقد آموزش عالی هستند که از جمعیت دو میلیون و ۸۹۳ هزار نفر بیکار (۱۰.۷ درصد) حدود یک میلیون و ۲۰۴ هزار نفر دارای تحصیلات عالی (۱۶.۸ درصد) و یک میلیون و ۶۸۹ هزار نفر فاقد آموزش عالی (۸.۵ درصد) هستند.
البته این آمارها، میزان آمارهای رسمی است، در حالی که آمارهای رسمی حکایت از بیکاری حدود یک میلیون و ۲۰۴ هزار نفر از تحصیلات دانشگاهی دارد که آمارهای غیررسمی میزان این آمار را بسیار بیشتر میداند و کارشناسان معتقد هستند که میزان آمارهای بیکاری به روز نیست. چرا که بخش زیادی از افرادی که بیکار هستند در لیست بیمه و هیچ سازمان و نهاد مشخصی دادههای شناسایی ارائه نکردهاند. از سوی دیگر، شیوع بیماری کرونا طی ماههای پایانی سال ۹۸ خود باعث بیکاری هزاران نفر شده است.
تا به امروز وعدههای بسیاری مبنی بر جذب نیروهای متخصص و فعال در بخشهای دولتی و مدیریتی ارائه میشود، اما متأسفانه میزان بیکاری در بین جوانان تحصیل کرده و حضور پر رنگ افراد بی تخصص در پستهای مدیریتی و مهندسی تغییری نکرده است.
پیامد بیکاری جوانان؛ دام اعتیاد به موادمخدر
بیکاری به عنوان یکی از دلایل اعتیاد شناسایی شده است. بسیاری بر این باورند که بیکاری و اعتیاد دو عامل تقویت کننده یکدیگر هستند، بیکاری و اعتیاد یکی از شدیدترین معضلات اجتماعی است که گریبان گیر بخش عظیمی از افراد جامعه به ویژه جوانان شده است. بیکاری علل و اشکال مختلفی دارد که همیشه پیامدهای منفی زیادی برای فرد، خانواده و جامعه به همراه دارد. یکی از پیامدهای بیکاری، اعتیاد نیروی کاری است که در سن اشتغال قرار دارند.
اعتیاد موجب تحلیل رفتن تواناییها و انرژی نیروی کار میشود؛ در نتیجه به مرور بیکاری و اعتیاد تشدید کننده یکدیگر میشوند. برای جلوگیری از اعتیاد بهتر است افراد مهارتهای لازم برای مواجهه با مشکلات در زندگی را فرا بگیرند تا در مقابل فشارهای ناشی از بیکاری، طلاق، افسردگی، اضطراب به سمت مصرف مواد مخدر پیش نروند.
ریشه معضل بیکاری قشر تحصیلکرده کشور
رکود حاکم بر بازار، قاچاق محصولات و کالاها و واردات بی رویه آن به کشور، عدم فرهنگ صحیح کار، مشکلات میان کارگران و کارفرمایان و قوانین سخت گیرانهای که در این خصوص تعریف شده، هر یک مزید بر علت شده تا در نهایت در حوزه کار و اشتغال با چنین چالشهایی مواجه شویم، اما علاوه بر موارد ذکر شده از مهمترین عوامل بیکاری قشر تحصیلکرده عبارتند از:
۱- بالا بودن توقع قشر تحصیل کرده
متأسفانه این روزها اغلب جوانان به خاطر اینکه بیشتر امر خود را مشغول به تحصیل در مدارس و دانشگاهها بودهاند و موفق به کسب مدارک در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا شدهاند فکر میکنند که تنها در ردههای مدیریتی و مشاغل پشت میزنشینی باید وارد بازار کار شده تا موفق شوند و حتی با تفکری غلط عنوان میکنند که اگر قرار بود وارد مشاغل ساده، فنی، مهارتی و کارگری شوند که دیگر نیاز نبود تا راه دانشگاه را در پیش بگیرند که این در واقع تفکر مهمترین دلیل بیکاری بیش از نیمی از جوانان تحصیل کرده جامعه است.
۲- تئوری بودن آموزشهای دانشگاهی
یکی دیگر از علل بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی، کاربردی نبودن سرفصلهای دروس دانشگاهی و تئوری محور بودن آنها است، متأسفانه در نظام آموزشی کشورمان به این نکته کمتر اشاره شده است و دانشگاهها بیشتر به جنبه تئوری دروس اشاره میکنند.
۳- رشد قارچ گونه دانشگاههای
رشد قارچ گونه دانشگاههای شبانه، آزاد، غیرانتفاعی، پیام نور و علمی و کاربردی با ارائه رشتهها و گرایشهای متعدد و سهولت ورود و فارغالتحصیلی از مراکز این دانشگاهها از دیگر عوامل بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی است، زیرا این دانشگاهها باعث میشود سطح کیفی آموزشهای دانشگاهی به شدت افت کرده و شاهد سیل عظیم تحصیلکردههای ناکارآمد، بیکار، فاقد مهارت و دانش عملی و سردرگم باشیم و تنها نتیجه این دانشگاه درآمدزایی و دوشیدن دانشجویان است.
۴- ارتباط نداشتن رشتههای دانشگاهی با نیاز بازار کشور
یکی دیگر از عوامل افزایش فارغالتحصیلان بیکار در کشور ناکارآمدی نظام آموزش عالی و ضعف این نهاد در ایجاد هماهنگی میان بازار کار و خروجی دانشگاهها و حتی خروجی متناسب با بازار کار باز میگردد چرا که درآمدزایی صرف موجب شده تا امروزه شاهد این حقیقت تلخ باشیم که عدم توجه به تناسب رشتههای دانشگاهی و بازار کار موجب انباشته شدن فارغالتحصیل در برخی رشتهها شده است و این امر باعث شده امروز شاهد این حقیقت تلخ باشیم که به طور متوسط یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر از خروجی دانشگاهها نتوانند کاری متناسب با رشته تحصیلی خود پیدا کرده و به جمعیت بیکار کشور افزوده شوند.
لزوم آموزش مهارتهای زندگی برای کاهش معضل بیکاری جوانان
جامعهشناسان تاکید دارند یکی از مهمترین دلایل بیکاری فقدان مهارتهای کافی افراد جویای کار است و به طور قطع توجه به آموزشهای مهارتی میتواند تا حد زیادی زمینههای کاهش نرخ بیکاری در جامعه و به تبع آن کاهش جرایم و معضلات اجتماعی را فراهم کند.
فراگیری آموزشهای مهارتی به وسیله جوانان یک ضرورت و زمینهساز موفقیت در زندگی فردی و اجتماعی و رفع مشکل بیکاری است. تا زمانی که به ارتباط جدی آموزشهای مهارتی در کنار تحصیلات دانشگاهی دقت نشود شاهد انبوه بیکاران خواهیم بود چرا که هم اکنون بخش زیادی از دانشآموختگان به دلیل نداشتن مهارت کافی بیکار هستند.
آسیبشناسان اعلام کردند تلفیق دانش با مهارت و خلاقیت علاوه بر ایجاد اشتغال پایدار و توسعه، تأثیر مهمی در رشد، توسعه اقتصادی و توانمندسازی منابع انسانی دارد که باید در این زمینه توجه بیشتری صورت گیرد. آموزشهای مهارتی فنی و حرفهای باید متناسب با نیازهای بازار کار و ظرفیتهای شهرستان باشد تا باعث ایجاد شغل و تخصص در افراد شود.
تغییر فرهنگ اشتباهی که بیش از چند دهه در خانوادهها رسوخ کرده و باعث گرایش افراد به مدرکگرایی شده سخت است و نیاز به فرهنگسازی دارد، اما مسئولان دستگاه تعلیم و تربیت باید در این زمینه با ارائه مشاورههای لازم، مشکلات موجود در این بخش را برطرف کنند.
نظر شما