به گزارش خبرنگار ایمنا، مردی که متهم است ۱۱ سال پیش با شکنجه همسرش را به قتل رساند و پس از سه بار محاکمه به قصاص و پرداخت دیه محکوم شد، در حالی از دادگاه تقاضای تعیین تکلیف کرد که اولیای دم حاضر به پیگیری پرونده نشدند. رسیدگی به این پرونده از شهریورماه سال ۸۹ با گزارش دختر جوانی به نام «لیلا» مبنی بر ناپدید شدن مادر ۴۷ سالهاش به نام «میترا» آغاز شد.
این دختر در تشریح ماجرا اظهار کرد: از چند وقت پیش به خاطر یک سوءظن که پدرم نسبتبه مادرم پیدا کرده بود، او را آزار میداد و شکنجه میکرد. حتی یک بار وقتی به داخل اتاقشان رفتم، دیدم پدرم دست و پای مادرم را با زنجیر بسته و با چنگک به جانش افتاده بود! پس از آن پدرم من و برادرم را به اجبار راهی سفر کرد و بعد از چند روز وقتی به خانه برگشتیم و سراغ مادرمان را گرفتیم، پدرم گفت او از خانه فرار کرده است. این در حالی است که من دیدم که پدرم مادرم را با زنجیر بسته بود و امکان فرار کردنش وجود نداشت. از این رو فکر میکنم پدرم بلایی سر مادرم آورده و موضوعی را از ما پنهان میکند.
پس از اظهارات لیلا، مأموران تحقیقاتشان را پی گرفتند و در نخستین گام به خانه میترا رفتند و فیلم ۱۰۰ ساعته شکنجههای او به دست شوهر ۵۰ سالهاش اکبر را کشف کردند و برای مأموران محرز شد که پدر شاکی از سرنوشت زن ناپدید شده آگاه است و به این ترتیب اکبر بازداشت شد. گرچه او در ابتدا قصد انکار اتهام قتل را داشت اما وقتی در مقابل مستندات قرار گرفت به ناچار به قتل همسرش اعتراف کرد.
این مرد اظهار کرد: چند ماه پیش متوجه ارتباط همسرم با یکی از بستگانمان به نام نادر شدم؛ به همین خاطر سعی کردم با شکنجه اعتراف بگیرم. البته من برای اثبات حرفهایم فیلمی از اعترافهای او تهیه کردم که بعد از چند روز متوجه شدم فیلم اعترافها گم شده که با سختی توانستم متوجه شوم که خانواده همسرم آن را سرقت کردهاند. به همین خاطر با چنگک به جانش افتادم که از شدت درد بیهوش شد. برای آرام شدنم از اتاق خارج شدم و وقتی برگشتم دیدم او مرده است.
وی افزود: پس از آن جسد همسرم را به جاده چالوس بردم که به خاطر شلوغی موفق نشدم آن را سر به نیست کنم و در نهایت جسد را به جنگلهای عباسآباد بردم و در آنجا انداختم و برگشتم.
با اعترافهای این مرد سنگدل، مأموران به محل اعلام شده توسط متهم رفتند ولی به خاطر گذشت ۹ ماه از فوت میترا فقط بخشی از جسد یافت شد و به دستور بازپرس به پزشکی قانونی منتقل و با انجام آزمایش دیانای هویت او تأیید شد. البته بررسیها درباره اینکه مقتول با مردی بیگانه در ارتباط بوده نیز مورد تأیید قرار نگرفت و مشخص شد که متهم با این ادعا دست به قتل زده است. پس از تکمیل تحقیقات، پرونده به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه دو فرزند مقتول عنوان کردند که در صورتی حاضر به گذشت هستند که پدرشان علاوهبر به نام زدن خانه دیگر سراغشان را نگیرد. البته مادر مقتول درخواست قصاص کرد. پس از آن متهم به جایگاه رفت و بار دیگر به بیان جزئیات ماجرای قتل پرداخت. در پایان جلسه قضات متهم را به حبس محکوم کردند که حکم با اعتراض اولیای دم به دیوان عالی کشور فرستاده شد و از سوی قضات یکی از شعبات دیوان نقض و بار دیگر متهم برای محاکمه به همان شعبه فرستاده شد.
در ابتدای جلسه دوم دادگاه، فرزندان مقتول و متهم عنوان کردند که خانه به نامشان نشده است، بنابراین درخواست قصاص دارند که قضات حکم به قصاص متهم دادند؛ ولی حکم از سوی قضات شعبه نهم دیوان عالی کشور مورد تأیید قرار نگرفت. در جلسه سوم فرزندان بازهم بر خواستهشان تأکید کردند. در ادامه متهم به جایگاه رفت و گفت: چرا باید به فرزندانم دیه بدهم؟ حاضرم بهصورت ارث همه اموالم را به فرزندانم بدهم اما حاضر به پرداخت ریالی بهعنوان دیه نیستم. در پایان جلسه قضات متهم را به قصاص، محکوم کردند که این بار حکم در دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد.
پس از گذشت چهار سال از تأیید حکم و در حالی که اولیای دم پیگیر اجرای آن نبودند، متهم با ارسال نامهای از قضات خواست تا تکلیف او را روشن کنند. با این درخواست او بار دیگر به شعبه دهم رفت و اظهار کرد: من شرط فرزندانم را اجرا نکردم چون خانهام خیلی قدیمی است و مشتری ندارد؛ بنابراین اگر آزاد شوم حاضرم خودم خانه را بفروشم و دیه را پرداخت کنم.
فروش نوزاد در اینستاگرام
سرهنگ داوود معظمیگودرزی، رئیس پلیس فتا تهران بزرگ اظهار کرد: طی رصد و پایش شبکههای اجتماعی توسط کارشناسان این پلیس مشخص شد صفحاتی با عنوان خرید و فروش نوزاد در حال فعالیت در فضای مجازی هستند.
وی افزود: با توجه به اهمیت موضوع بلافاصله اقدامت تخصصی این پرونده آغاز شد و با پیگیریهای فنی مشخص شد این صفحات توسط یک گروه اداره میشوند و صرفاً با وعده فروش نوزاد اقدام به کلاهبرداری از افرادی که متقاضی این امر هستند میکنند.
رئیس پلیس فتا پایتخت ادامه داد: با اقدامات شبانهروزی متخصصان سایبری پلیس فتا تمام اعضای این باند که متشکل از دو زن و دو مرد بودند شناسایی و طی یک عملیات غافلگیرانه تهران بزرگ دستگیر شدند و یک نوزاد ۱۵ روزه نیز از محل اختفای این افراد کشف شد.
وی با اشاره به اینکه مجرمان دستگیر شده از سابقهداران این زمینه هستند، گفت: این افراد شیاد که در گذشته نیز به همین جرم توسط پلیس فتا دستگیر شدهاند، برای فروش هر نوزاد مبلغ ۱۲۰ میلیون تومان طلب میکردند و پس از اینکه افراد متقاضی وجه مورد نظر را واریز میکردند دیگر پاسخگوی آنها نبودند.
سرهنگ گودرزی اضافه کرد: در یکی از موارد نیز یکی از اعضای این باند در پوشش یک پرستار بچه به یک منزل مراجعه کرده و پس از جدا کردن نوزاد از والدین قصد فروش آن را داشتند که توسط عوامل پلیس فتا پایتخت دستگیر میشوند.
وی ضمن تاکید بر این موضوع که قانونگذار در ماده ١١ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان این اقدام را مجرمانه تلقی کرده است به شهروندان توصیه کرد: به تبلیغات دروغین افراد سودجو در فضای مجازی توجه نکنند و برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص تهدیدات و آسیبهای فضای سایبری به سایت پلیس فتا به آدرس www.cyberpolice.ir مراجعه کنند.
بخشش سارقی که قاتل شد
رسیدگی به این پرونده از سال ۹۷ و زمانی کلید خورد که مرد جوانی سوار بر خودرو خود از محل کار به خانه برمیگشت اما وقتی خودرو را مقابل یک دکه روزنامهفروشی نگه داشت تا خرید کند، ناگهان سارق در یک چشم برهم زدن پشت فرمان نشست تا آن را سرقت کند.
صاحب خودرو با دیدن این صحنه جلو دوید و با آویزان شدن از پنجره نیمه باز خودرو میخواست مانع فرار سارق شود اما مرد سارق بیتوجه به این موضوع با سرعت به حرکت ادامه داد و با حرکات مارپیچ و خطرناک سعی داشت مرد جوان را به پایین پرت کند که لحظاتی بعد به خاطر سرعت زیاد و حرکات پرخطر، صاحب خودرو تعادلش را از دست داد و به کنار خیابان پرت شد و بر اثر همین حادثه سرش به لبه جدول کنار خیابان برخورد کرد و در دم جان باخت.
شاهدان حادثه با دیدن این صحنه هولناک با پلیس و اورژانس تماس گرفتند اما امدادگران پس از حضور در محل و معاینه مرد جوان، مرگ او را تأیید کردند. مأموران پلیس نیز با ردیابی و تعقیب خودروی مقتول موفق شدند متهم را دستگیر کنند. وی در بازجوییها انگیزه خود را فقط سرقت خودرو اعلام کرد و گفت هیچ قصدی برای کشتن مرد جوان نداشته و از این اتفاق بسیار پشیمان است و از ترس فرار کرده بود.
پس از اعتراف متهم به قتلی که مرتکب شده بود، وی در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز محاکمه و با رأی قضات و درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد. با ارسال پرونده به دیوان عالی کشور، قضات دیوان حکم را تأیید کردند و بدین ترتیب متهم در یک قدمی چوبهدار قرار گرفت.
متهم که پیش از این نیز اتهام سرقت، درگیری و ضرب و شتم را در پروندهاش داشت، این بار به اتهام قتل در انتظار اشد مجازات بود اما پس از سه سال سرانجام اولیای دم که چهار برادر مقتول بودند، در اقدامی خداپسندانه بدون هیچ درخواستی از حق قصاص خود گذشتند و از مجازات مرگ متهم چشمپوشی کردند. بدین ترتیب زندانی ۳۸ ساله از چوبهدار نجات یافت و قرار است به زودی از جنبه عمومی جرمی که مرتکب شده است، بار دیگر در شعبه یکم دادگاه کیفری پای میز محاکمه بایستد.
دستگیری عاملان نزاع در پارک جنگلی آمل
سرهنگ ذاتالله رضوانی، فرمانده انتظامی آمل اظهار کرد: در پی اعلام مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ مبنی بر وقوع یک فقره نزاع و درگیری در یکی از پارکهای جنگلی شهرستان، بلافاصله مأموران پاسگاه انتظامی چلاو جهت بررسی موضوع به محل اعزام شدند.
وی افزود: با حضور مأموران مشخص شد چند نفر در پارک جنگلی میرزاکوچک خان آمل اقدام به درگیری و تخریب اموال عمومی و اماکن خصوصی کرده و سپس محل را ترک کردهاند، با هماهنگی قضائی در یک عملیات موفق، دو نفر از عاملان درگیری دستگیر و جهت سیر مراحل قانونی روانه دادسرا شدند.
فرمانده انتظامی آمل خاطرنشان کرد: پلیس با جدیت با برهم زنندگان نظم و امنیت عمومی مقابله میکند و تحت هیچ شرایطی اجازه نمیدهد افرادی نظم و امنیت جامعه را برهم بزنند.
کشف بیش از یک تُن مواد افیونی در بستک
سردار غلامرضا جعفری، فرمانده انتظامی استان هرمزگان اظهار کرد: مأموران پلیس مبارزه با مواد مخدر شهرستان بستک با پشتیبانی فنی و اشراف اطلاعاتی پلیس مبارزه با مواد مخدر استان، اعضای یک باند سازمان یافته قاچاق مواد افیونی را که قصد انتقال محموله بزرگ مواد مخدر از شهرستان مذکور به مرکز کشور را داشتند، شناسایی کردند.
وی افزود: در این رابطه صبح امروز مأموران انتظامی شهرستان بستک در قالب چند تیم عملیاتی با رصد منطقه و انجام اقدامات تخصصی، یک تیم از این باند قاچاق را که با دو دستگاه پژو ۴۰۵ و یک دستگاه پژو اسکورت، در حال جابهجایی محموله مواد مخدر در محور "انجیردان- بستک" بودند، شناسایی و به آنها دستور ایست دادند.
فرمانده انتظامی استان هرمزگان ادامه داد: سوداگران مرگ که خود را در محاصره پلیس دیدند عرصه را بر خود تنگ دیدند و با رها کردن خودروها به سمت کوهستانهای اطراف متواری شدند. طی این عملیات و با عکسالعمل سریع مأموران یک نفر از سوداگران مرگ دستگیر و در بازرسی از خودروهای توقیف شده از قاچاقچیان، یک تن و ۳۷۶ کیلوگرم تریاک کشف شد.
وی با اشاره به معرفی متهم به مراجع قضائی خاطرنشان کرد: سایر اعضای این باند نیز شناسایی شدند و دستگیری آنان در دستور کار مأموران قرار دارد. سبزپوشان نیروی انتظامی با تمام توان در گلوگاهها و ورودیهای مواد مخدر در سطح استان حضوری فعال دارند و در راه مبارزه با قاچاق این مواد خانمانسوز از هیچ گونه تلاشی دریغ نخواهند کرد.
سرقت خودرو با راننده
بیستویکم بهمن ماه امسال فردی با پلیس ۱۱۰ تهران تماس گرفت و اطلاع داد سارقی برادرش را ربوده است. با حضور مأموران کلانتری جنتآباد در محل حادثه در غرب تهران با تحقیقات شاکی مشخص شد، در حال آموزش رانندگی بودند و هنگام جابهجا شدن پشت فرمان، سارق سوار خودرو شد و در حال فرار بود که برادرش به خودرو آویزان شد تا مانع فرارش شود اما سارق او را هم با خود برد.
مأموران به تعقیب سارق پرداختند و بعد از طی مسافتی ابتدا پسر ربوده شده را پیدا کرده و بعد سارق را بازداشت کرد و خودرو از او توقیف شد. در بازرسی بدنی از سارق، یک برگه معاینه فنی خودروی النود و یک کارت سوخت خودروی مگان کشف شد. متهم ۲۶ ساله در تحقیقات ادعای عجیبی را مطرح کرد و با انکار سرقت اظهار کرد: خانهام در مهرشهر کرج است و برای دیدن دوستم به تهران آمدم.
وی افزود: این دو نفر در حال عقب و جلو کردن خودرو بودند. گمان بردم کمک میخواهند، به سمتشان رفتم و همان لحظه وسوسه سرقت به سراغم آمد و سوار خودرو شدم. مرد جوان با من درگیر شد و خواست مرا پیاده کند که نتوانست و به خودرو آویزان شد و او را با همان حال ربودم که بعد از طی مسیری ماشین را رها کرد؛ اما خیلی زود دستگیر شدم. برگه معاینه فنی و کارت سوخت را هم یکبار که در خودروی اینترنتی مسافر بودم، پیدا کردم.
مأموران در ادامه به استعلام از دو مدرک پیدا شده از وی پرداختند و معلوم شد متعلق به دو راننده بوده که از آنها سرقت شده است. با شناسایی دو راننده از آنها تحقیق به عمل آمد. راننده خودروی مگان گفت: برای خرید از خودرویم پیاده شدم. سمت در شاگرد رفتم تا کیفم را بردارم که یک دفعه مردی سوار خودرویم شد. فهمیدم سارق است و مرا با خودش ربود. در راه با او جدال میکردم تا خودرو را نگه دارد اما مرا بیرون انداخت و فرار کرد. خودرویم را روز بعد رها شده یافتم اما کارت سوختم در آن نبود.
زنی هم که در دام سارق گرفتار شده بود نیز اظهار کرد: روز بیستم بهمن امسال با سوارشدن به خودروی النود خود در محله تهرانپارس برای خرید از خانه بیرون رفتم. بعد از خرید سمت صندوق عقب رفتم که سارق سوار خودرو شد. سریع روی صندلی عقب نشستم که مرا ربود و با خودش برد. بعد از یک ساعت مرا از خودرو به بیرون پرت کرد. امروز خودرویم را مأموران در محلهای دیگر رها شده یافتند.
مصطفی واحدی، بازپرس شعبه یازدهم دادسرای جنایی تهران در این خصوص، اظهار کرد: با توجه به شکایت خواهر و برادر و دو شاکی دیگر، تحقیقات از سارق آدمربا در پلیس آگاهی ادامه دارد.
نظر شما