به گزارش خبرنگار ایمنا، وقتی از میادین شهر عبور میکنیم، شاید بارها کارگرانی را ببینیم که ساعتها از سر بیکاری در میدانها نشستهاند. این بیکاری برای کارگری که برای لقمهای نان حلال، روزانه سنگینی نگاه شهروندان را میبیند و دم برنمیآورد، مرگ خاموش است.
کارهای سخت و زیانآور، به کارهایی اطلاق میشود که در آنها عوامل فیزیکی، شیمیایی، مکانیکی و بیولوژیکی محیط کار، غیراستاندارد است و در اثر اشتغال کارگر، تنشی به مراتب بالاتر از ظرفیتهای طبیعی (جسمی و روانی) در وی ایجاد میشود که نتیجه آن، بیماری شغلی و عوارض ناشی از آن خواهد بود.
شیوع ویروس کرونا در دو سال گذشته و کمتر شدن کارهای ساختمانی و کسادی بازار مسکن هم شرایط سختی برای خانواده این کارگران به وجود آورده است. قبل از شیوع کرونا هم پیدا کردن کار سخت بود، اما امروز با راکد شدن کارهای ساختمانی، کارگران در وضعیت بدتری هستند و شرایط آنها بسیار سختتر شده است.
از جمعیت ۲۰ تا ۳۰ نفری دور میدان تنها عدهای از سد این انتظار کشنده رد میشوند و عده زیادی مجبور هستند در نیمه روز مأیوسانه به خانه بازگردند. دستمزد روزانه کارگران ساختمانی با توجه به گرانیها و تورم اخیر، رقم ناچیزی است. بسیاری از این افراد حتی بیمه هم نیستند و نمیتوانند از تسهیلات درمانی و بازنشستگی استفاده کنند. براساس آمارها بیش از ۴۵ درصد حوادث کار هم مربوط به بخش ساختمان است.
در این بین مدیرکل تأمین اجتماعی اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان اصفهان اعلام کرده است که حدود ۱۰ هزار نفر در صف انتظار بیمه کارگران ساختمانی هستند؛ اما آمار کارگران فاقد بیمه بیش از این تعداد است. وی تعداد افراد بیمه شده را ۵۵ هزار نفر اعلام کرده و شرایط برخورداری از این بیمه را علاوه بر اینکه کارگران باید یکی از مدارک فنی و حرفهای رشتههای مرتبط به ساختمان را داشته باشند، نداشتن پوشش بیمهای از دیگر بیمهها و برخوردار نبودن از جواز کسب عنوان کرده است.
این در حالی است که بخش عمدهای از کارگران ساختمانی سواد بالایی ندارند و عده بسیاری نیز از اتباع خارجی هستند؛ به همین خاطر ممکن است طرح فوق، همه کارگران ساختمانی اصفهان را تحت پوشش خود قرار ندهد و نیازمند تجدیدنظر باشد؛ درحالیکه بررسیهای خبرنگار ایمنا هم نشان میدهد کارگران ساختمانی روزمزد شامل این موضوع نمیشوند. بیمه تأمین اجتماعی ضوابطی دارد که بر طبق آن باید کارگر بیمه شده در محل کار حضور داشته باشد، حال آنکه این موضوع با نحوه کار فصلی و روزانه کارگران ساختمانی همخوانی ندارد.
کار و بیکاری از صبح زود تا غروب آفتاب
به ابتدای پل سرهنگ اصفهان که میرسیم، عده زیادی از کارگران فصلی در کنار ایستگاه اتوبوس، در آفتاب ایستادهاند. چهرههایشان آفتابسوخته و دستهایشان پینهبسته از کار با بیل و کلنگ است. خبرنگار ایمنا در گفتوگو با تعدادی از آنان درمییابد که اوضاع کار در روزهای پیش از عید نوروز امسال مثل سابق نیست؛ در حالی که یکی از قدیمیهای این حرفه میگوید: معمولاً پیش از عید برای یک ماه وضع بازار کار ما خوب میشد و میتوانستیم تا ماه بعد، زندگی را بگذرانیم اما حالا اوضاع چندان خوب نیست.
یکی دیگر از آنها میگوید: یک روز کار هست و یک روز نیست. مجبور هستیم با همین وضعیت زندگی کنیم؛ چون کار دیگری نداریم.
سرمای ساختوساز بر تن کارگران ساختمانی
بالا رفتن هزینههای تولید مسکن موجب شده است تا صنعت ساخت و سازِ این روزها به گرمی گذشته نباشد. همین مسئله، به طور مستقیم بر زندگی و معیشت این کارگران نیز تأثیر گذاشته است.
وقتی از پایه دستمزد روزانه آنها میپرسیم، پاسخ میدهند که بین ۶۰ تا ۲۵۰ هزار تومان است. به گفته یکی دیگر از آنها، این میزان دستمزد بستگی به کار انجام شده هم دارد. به عنوان مثال، بار زدن نخاله ساختمانی نزدیک به ۶۰ هزار تومان دستمزد برای هشت ساعت کار به همراه دارد اما کارگری در همان ساختمان، روزی ۲۵۰ هزار تومان است. حالا اگر کار دیگری نیز برای انجام دادن باشد، مثل اثاثکشی یا جابهجایی بار، با همین وضعیت کنار میآییم.
اجاره خانههای آنها نیز بسیار بالا است. یکی از آنها میگوید: در یکی از محلههای خوراسگان ساکن هستم و سه میلیون تومان اجاره میدهم. یعنی هر چهقدر که کارکنم باید برای اجاره خانه بگذارم. بعضی از فرزندانم هم مشغول زباله جمع کردن هستند، راستش را بخواهید پول برای نامنویسی مدرسه نداریم و همه آنها، اگر کاری باشد در آن مشغول میشوند.
حرفی از پسانداز و بیمه کارگری نیست
هوای اصفهان در آلودهترین وضعیت ممکن قرار دارد که به خیابان عطشاران میرویم. یکی از کارگران که از اتفاق بومی منطقه است و نزدیک به ۶۰ سال سن دارد، میگوید: نزدیک به ۱۵ سال است که سر خیابان برای کارگری میایستم. همیشه کار نیست و نمیشود روی آن حساب کرد با این حال، خدا کریم است و زندگی میگذرد.
او پیش از وقوع خشکسالی، در شهر برآآن کشاورز و دامدار بوده است اما حالا سالهاست که زمینهایش را به قیمت ارزانی فروخته و با آن خرج ازدواج پنج فرزندش را داده است. با هر پرسش، چهرهاش روشن میشود و میگوید: چه خوب که برای پرسیدن حال ما به اینجا آمدهاید.
او میگوید: وقتی در خانه ما سفرهای انداخته میشود، بیست نفر دور هم جمع میشویم؛ حالا حساب کنید که خرج یک میهمانی چهقدر میشود؟
روزی دستِ خداست
یکی دیگر از آنها میگوید: هزار و ۶۰۰ کیلومتر از چهار محال و بختیاری برای کار آمدهام اما چند روز است که حتی هزار تومان هم کار نکردهام. اگر واقعاً در شهر خودم کار بود، رنج سفر را به جان نمیخریدم.
کارگران فصلی یا معیشتی، به دلیل برخوردار نبودن از بیمه و حمایتهای اجتماعی، جزو اقشار آسیبپذیر جامعه محسوب میشوند. آنها اغلب پساندازی ندارند و فرزندانشان نمیتوانند به درستی تحصیل کنند، با این حال معتقدند که رزق و روزی دست خدا است و تاکنون درنماندهاند؛ هر چند به گفته یکی از آنها: همیشه نانِ خشکی پیدا میشود.
از وضعیت بیمه درمانی و حمایتهای اجتماعی که میپرسیم، میگوید: حرفی از پسانداز و بیمه کارگری در میان نیست. هر روزی که کار باشد، نانی برای خوردن هست. دکتر هم کم میرویم چون پولش را نداریم.
در بازدید و گفتوگو با آنها که دور ما حلقه میزنند، یک کیسه نان تازه را نشان میدهند و میگویند: این، صبحانه و نهار و شام امروز ماست. یکی دیگر از آنها که با لذت مشغول نان خوردن است، میگوید: دیشب هم نان خالی خوردیم. کاری هم نیست که فرزندانمان را مشغول کنیم، خودمان هم که بیکار هستیم. آنها مصر هستند که درددلهایشان را در روزهای پیش از عید نوروز و به گوش مسئولان برسانیم.
وضعیت نسل دوم مهاجران افغان
برخی از آنها از اتباع افغانستانی هستند و وقتی از تأمین هزینههای زندگی در روزهای بیکاری میپرسیم، میگویند: ما افغانستانیها رسمی داریم که در هنگام بیکاری یک نفر، خرج او و خانوادهاش را برعهده میگیریم تا زمانی که او دوباره مشغول به کار شود. همبستگی خانوادگی در میان آنها بسیار بالا است و این رسم، در میان خانوادههای گسترده رواج دارد، به ویژه که آنها نسل دوم مهاجران هستند و اغلب در اصفهان به دنیا آمدهاند.
لهجه برخی از آنها به اندازهای اصفهانی شده است که تصور میکنید واقعاً اصفهانی هستند. این جمعیت، اغلب در منطقه خوراسگان ساکن هستند. خانههای کوچک پرجمعیت دارند و طبق گفتههای خودشان، بین دو تا هشت فرزند دارند، درحالیکه کمتر از سی سال سن دارند. وقتی درباره وضعیت کلی زندگی میپرسیم، میگویند: همین که امنیت داریم برای ما کافی است.
امنیت و آینده شغلی، مطالبه کارگران ساختمانی
مرتضی پدریان، جامعهشناس و استاد دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار ایمنا پیرامون وضعیت معیشتی کارگران ساختمانی، اظهار میکند: مسائلی که کارگران فصلی یا ساختمانی با آن روبهرو هستند به دودسته تقسیم میشود؛ نخست اینکه امنیت شغلی ندارند و دوم اینکه آینده چندان روشنی در انتظار این افراد نیست.
وی میافزاید: میتوان کارگران ساختمانی را به لحاظ هویتی به دو دسته تقسیم کرد، یکی کارگران مهاجری که به طور عمده از کشور افغانستان وارد ایران شدهاند و دوم کارگرانی که از حاشیه شهرها یا شهرستانهای کمبرخوردار سطح کشور به مناطقی که ساخت و ساز در آنها رونق بیشتری دارد، مهاجرت میکنند.
این جامعهشناس ادامه میدهد: آنها به لحاظ علمی، معمولاً دارای تحصیلات زیادی نیستند؛ اما امروز به دلیل گسترش پدیده بیکاری، در میان این کارگران افراد تحصیل کرده با مدارک کارشناسی یا کارشناسی ارشد هم دیده میشود.
اقشار مختلف کارگری را تجربه میکنند
وی میافزاید: بخش دیگری از این کارگران در دهههای پیشین نیز همزمان با تحصیل در دانشگاه، در کارگاههای ساختمانی کارگری میکردند. عمده این افراد نیز از شهرستانها میآمدند و برای امرار معاش، مشغول به این حرفه میشدند. در میان کارگران ساختمانی، از اقشار مختلف جامعه دیده میشوند اما شکل غالب آنها به لحاظ موقعیت طبقاتی جزو طبقات ضعیف جامعه محسوب میشوند که باید به مشکلاتشان رسیدگی کرد.
پدریان ادامه میدهد: بنا به اصل نهگانه طبقات اجتماعی به وسیله جامعهشناسان، کارگران ساختمانی آخرین طبقه از طبقات جامعه هستند. حتی ممکن است از لحاظ طبقه تحصیلی نیز از موقعیت بالایی برخوردار باشند اما به لحاظ اجتماعی به طبقات پایین جامعه تعلق دارند.
وی اظهار میکند: از لحاظ سنی نیز اینگونه افراد به طور عمده جزو افراد بین ۳۰ تا ۵۰ سال هستند. در بین آنها طبقات سنی بالای ۷۰ و ۷۵ سال نیز دیده میشود که از ایشان کمتر برای کار استفاده میشود چون به لحاظ فیزیکی توانمندی لازم را دارا نیستند.
این جامعهشناس اظهار کرد: اگر ما انتخاب کارفرماها را به عنوان یک شاخص برای انتخاب کارگران ساختمانی در نظر بگیریم، معمولاً از گروه سنی ۳۰ تا ۵۰ سال استفاده میکنند و به طور معمول از گروه سنی زیر ۲۰ سال استفاده نمیکنند مگر در موارد خاص؛ اما برای کارهای ساختمانی سخت از گروه سنی غالب استفاده میکنند.
تأمین اجتماعی کارفرمایان را ملزم به تأمین بیمه کند
وی میافزاید: از پدیده مهاجرت افغانستانیها به ایران نزدیک به چهل سال میگذرد و همین مسئله موجب تغییرات ساختاری در جمعیت آنها شده است. بسیاری از آنها به دلیل اینکه در ایران به دنیا آمدهاند، خود را ایرانی میدانند و به محل تولد خود احساس تعلق خاصی دارند. به لحاظ جامعهشناختی، گروههای مهاجر در هر ساختار اجتماعی که باشند، دارای نوعی انسجام اجتماعی هستند و از یکدیگر حمایت میکنند.
پدریان تصریح میکند: در نهایت باید برای کارگران ساختمانی دو کار مهم انجام داد؛ نخست اینکه باید برای آنها احساس امنیت شغلی ایجاد کنیم، یعنی نوعی سیستم اقتصادی، اجتماعی در اداره کار برایشان ایجاد شود که اگر بیکار شدند، مرکزی برای حمایت از آنها و راهکارهایی برای رفع و رجوع مشکلاتشان داشته باشیم.
وی میافزاید: بیمه تأمین اجتماعی نیز باید کارفرمایان را ملزم به بیمه کردن کارگران ساختمانی کند. این سیستم باید به گونهای برنامهریزی شود که اگر حتی یک روز هم مشغول به کار هستند، همان یک روز جزو سابقه بیمه آنها محسوب شود و جمع این روزها بتواند برای آنها سابقه سالیانه ایجاد کند.
این جامعهشناس تاکید میکند: پیشنهاد این است که چنین کاری برای قشر عظیم کارگران ساختمانی انجام شود. کارفرماها میتوانند با نگاهی انساندوستانه به این موضوع بیندیشند و بیمه آنها را پرداخت کنند. راه کار دیگر این است که برای انجام کارهای ساختمانی، نام کارگران روزمزد نیز در لیست بیمه کارگران ساختمانی قید شود تا آنها نیز احساس امنیت کنند. به هر حال باید برای کاهش مشکلات کارگران ساختمانی برنامه و راهکارهای مؤثری تدوین شود.
نظر شما