به گزارش خبرنگار ایمنا، سرهنگ محمدقاسم طرهانی رئیس پلیس پیشگیری تهران، اظهار کرد: در پی دریافت خبری مبنی بر تبلیغات شرکت هرمی در زمینه بازاریابی شبکهای غیرمجاز، بررسی موضوع در دستور کار مأموران کلانتری ۲۰۹ پایانه غرب قرار گرفت.
وی افزود: مأموران کلانتری ۲۰۹ پایانه غرب با انجام اقدامات اطلاعاتی موفق به شناسایی ۱۹ نفر در این باند کلاهبرداری شده و با هماهنگی قضائی در عملیاتی متهمان را دستگیر کردند.
رئیس پلیس پیشگیری تهران با اشاره به کشف مقادیر زیادی جزوات آموزشی و لوح فشرده، ادامه داد: متهمان با تشکیل پرونده تحویل مرجع قضائی شدند و مبلغ کلاهبرداری متهمان ۳۰۰ میلیون تومان است.
نقشه عجیب پسر جوان برای آزادی برادر سارق خود
صبح روز ۲۱ آذر امسال بود که به پلیس پایتخت خبر یک سرقت مسلحانه از خانهای در شمالغرب تهران رسید. پسر جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و گفت که سه سارق مسلح از خانهشان دزدی کردهاند. بلافاصله موضوع در دستور کار مأموران قرار گرفت و تحقیقات در این خصوص آغاز شد.
با حضور مأموران در محل، پسر جوان در حالی که به شدت ترسیده بود، اظهار کرد: من در اتاقم نشسته بودم و پدرم منتظر نظافتچی خانه بود. قرار بود در همان ساعت برسد. برای همین وقتی زنگ در واحد به صدا درآمد، پدرم بدون اینکه از چشمی نگاه کند، در را باز کرد. سه مرد مقابل در بودند که به پدرم گفتند پلیس موادمخدر هستند. آنها مدعی بودند که باید خانه را بگردند. وقتی پدرم از آنها حکم خواست، ناگهان با زور وارد خانه شدند. اسلحه را روی سر پدرم گذاشتند. یکی از آنها هم با اسلحه مرا تهدید کرد. بعد دست و پای من و پدرم را بستند. این سارقان خشن، بعد از تفتیش خانه، حدود دو کیلو و نیم طلا، ساعت، گوشی موبایل، دلار و تعدادی از وسایل با ارزش خانه را سرقت کردند و متواری شدند.
این پسر به سختی توانسته بود اول دست خودش بعد هم دست و پای پدرش را باز کند و درنهایت با پلیس تماس گرفته بود. با اعلام این شکایت، مأموران تجسسهای خود را در اینخصوص آغاز کردند. آنها به بررسی دوربین مداربسته پرداختند. تصاویر نشان میداد که سارقان پنج مرد بودند. آنها با یک خودروی پژو مقابل خانه پارک کردند. سه نفر وارد خانه شدند و دو نفر هم در خودرو منتظر همدستانشان ماندند.
درنهایت نیز پس از سرقت با همان خودرو متواری شده بودند. با استعلام شماره پلاک خودرو، مالک آن شناسایی شد. در ادامه مأموران پلیس متوجه شدند که مالک این خودرو مدتی قبل به اتهام سرقت راهی زندان شده است. با این سرنخ مأموران سراغ این مرد رفتند و از او بازجویی کردند. این مجرم در بازجوییها راز این سرقت مسلحانه را فاش کرد.
متهم اظهار کرد: من شیشه مصرف میکنم. یک بار که بر اثر مصرف شیشه در حالت طبیعی خود نبودم، دوستانم به من پیشنهاد دادند که دست به سرقت مسلحانه بزنیم. من هم که اصلاً در حال خودم نبودم، قبول کردم. با دوستانم به سمت کرج رفتیم. خودروی سمندی را پیدا کردیم و با تهدید و زور آن خودرو را سرقت کردیم. پس از دزدی با همدستانم به خانه یکی از فروشندگان موادمخدر رفتیم. میخواستیم از آنجا مواد تهیه کنیم که مأموران ما را شناسایی کردند و دستگیر شدیم. من در زندان ماندم و قاضی برایم وثیقه تعیین کرد. ولی سند املاک شهرستان را قبول نمیکرد.
وی ادامه داد: برادرم این سرقت را طرحریزی کرد. او میخواست مرا از زندان آزاد کند. برای همین تصمیم گرفت از خانه یکی از آشناهایمان دزدی کند. او میدانست که در این خانه کلی پول، طلا و دلار است. برای همین با دوستانش نقشه این سرقت مسلحانه را اجرا کردند. آنها با خودروی من به این سرقت رفتند. ولی انگار آن پولی که فکرش را میکردند به دست نیاوردند. برای همین من هم در زندان ماندم.
با این اعترافات مأموران پلیس سراغ برادر این سارق رفتند و او و همدستانش را دستگیر کردند. در مخفیگاه آنها دو اسلحه و تجهیزات پلیسی مانند بیسیم و دستبند و بخشی از اموال سرقتی نیز کشف شد. سرهنگ مرتضی نثاری، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران اظهار کرد: متهمان در بازجوییها اعتراف کردند که بیسیمها را از یکی از ایستگاههای آتشنشانی سرقت کردهاند. در حال حاضر نیز متهمان با قرار قانونی در بازداشت به سر میبرند و تحقیق درباره این پرونده همچنان ادامه دارد.
سردسته این باند ماجرای سرقتهایش را اینطور روایت میکند: برادرم به زندان افتاده بود و باید برای او کاری میکردم. به همین علت با دوستانم تصمیم گرفتیم از خانه یکی از آشناهایمان سرقت کنیم. از قبل میدانستم آنجا طلا و دلار دارند. ولی وقتی به آنجا رفتیم، رکب خوردیم. اصلاً آن پولی که فکرش را میکردیم نبود. حدود ۲۱۴ گرم طلا بود. به همراه سه گوشی موبایل و ساعت.
طلاها را فروختیم. ارزش آن به ۳۰۰ میلیون تومان هم نرسید. گوشی موبایلها را هم در خیابان رها کردیم. ساعتها هم در خانه یکی از دوستانم است. هنوز آنها را نفروخته بودیم که دستگیر شدیم. دوستم برای سیمکشی برق به ایستگاه آتشنشانی رفته بود. در آنجا متوجه بیسیم شده بود. برای همین وقتی میخواستیم به این سرقت مسلحانه برویم، تصمیم گرفتیم ابتدا تجهیزات را از ایستگاه آتشنشانی سرقت کنیم.
با دو نفر از دوستانم با نقاب وارد آنجا شدیم. کسی ما را ندید. ما هم سرقت را انجام دادیم و متواری شدیم. البته هدف اصلی ما سرقت از آن خانه بود. میخواستم برادرم را نجات دهم. خیلی پشیمانم. چون نهتنها برادرم را نجات ندادم، خودم هم گیر افتادم. اصلاً ارزشش را نداشت. حتی اگر من گیر میافتادم و برادرم آزاد میشد، باز هم میارزید. ولی حالا هر دو باید مدتها در زندان بمانیم.
دستگیری ۶ اوباش زمینخوار
سردار کیوان ظهیری فرمانده انتظامی غرب استان تهران اظهار کرد: با به دست آمدن اخبار و اطلاعاتی در خصوص اینکه تعدادی اوباش بهصورت دستهجمعی با استفاده از سلاح سرد، به باغی در روستای کردامیر شهرک امیریه شهریار هجوم برده و با ضرب و جرح و تهدید مالک، قصد سندسازی و خلعید باغ یکی از مالکان را داشتند که بررسی موضوع در دستور کار خواهد گرفت.
وی افزود: با توجه به اهمیت موضوع، تیم ویژهای از پلیس بررسی موضوع را آغاز کرده و با تلاش و پیگیری، موفق به شناسایی شش اوباش متواری در این زمینه شدند که پس از تصرف عدوانی فرار کرده بودند. با تلاش شبانهروزی پلیس، شش اوباش متواری شناسایی و در عملیاتی از سوی پلیس در مخفیگاهشان در روستای کرد امیر دستگیر شدند و در بازرسی از محل، شش قبضه قمه و شمشیر و یک عدد افشانه اشکآور کشف شد.
فرمانده انتظامی غرب استان تهران با بیان اینکه انگیزه متهمان زور و قدرت نمایی، سندسازی و تصرف باغ مالک است، گفت: پیشتر نیز در چندین مورد با ارعاب برخی مالکان باغهای شهرکهای اقماری شهریار، در صورت عدم رضایت آن به فروش زمین و باغ با قیمت پایین، با ترساندن و تهدید، آنها را مجبور به این کار میکردند.
وی با بیان اینکه پلیس اجازه هیچگونه قدرتنمایی به اراذلواوباش را نخواهد داد، خاطرنشان کرد: با مجرمان، اراذلواوباش و افرادی که بخواهند در جامعه نظم و امنیت عمومی را مختل کنند برابر قانون و شدت لازم برخورد میشود و شهروندان در صورت مشاهده چنین مواردی، میتوانند موضوع از طریق سامانه ۱۱۰ پیگیری کنند.
صیغه و همسریابی ترفند دو خواهر برای سرکیسه کردن ۴۰ مرد
سرهنگ حشمت سلیمانی رئیس پلیس فتا استان فارس اظهار کرد: تعداد زیادی از شهروندان شیرازی به پلیس فتا مراجعه و بیان کردند با مشاهده موضوعاتی همچون دوستیابی در شبکههای اجتماعی واتساپ و تلگرام مورد کلاهبرداری قرار گرفتهاند که بررسی موضوع در دستور کار کارشناسان قرار گرفت.
وی افزود: شکات در اظهارات خود اظهار کردند که پس از برقراری تماس، مجرم مبلغ پنج میلیون ریال وجه به عنوان بیعانه و یا ثبتنام از آنان گرفته و دیگر جوابگو تماس تلفن آنها نبوده است.
رئیس پلیس فتا استان فارس گفت: کارشناسان با اقدامات فنی و تخصصی موفق شدند متهمان که دو خواهر جوان بودند را در یکی از محلههای شیراز شناسایی و آنان را در مخفیگاهشان دستگیر کنند.
وی با ابیان اینکه متهمان در بازجویی اولیه به کلاهبرداری دو میلیارد ریالی از ۴۰ شهروند شیرازی اقرار کردند، ادامه داد: کاربران هرگز فریب اینگونه موضوعات را در فضای مجازی به خصوص شبکههای اجتماعی تلگرام و واتساپ نخورند و در صورت مواجهه با هرگونه موارد مشکوک میتوانند از طریق سایت پلیس فتا و یا با شماره تماس ۰۹۶۳۸۰ با کارشناسان در میان بگذارند.
پایان درگیری دو همسایه با سوزاندن جسد
این حادثه در یکی از روزهای مهر امسال رخ داد. آن روز گزارش درگیری دو همسایه در یکی از خیابانهای مرکز تهران به پلیس اعلام شد و وقتی مأموران در محل حادثه حضور یافتند با جسد سوخته مردی ۴۰ ساله مواجه شدند که با ضربات چاقو به قتل رسیده بود. در این شرایط گزارش این حادثه به قاضی محمد وهابی، بازپرس شعبه دوم دادسرای جنایی تهران اعلام شد و با دستور وی جسد مقتول به پزشکی قانونی انتقال یافت.
عامل این جنایت آتشین نیز که همسایه مقتول بود بازداشت شد و در بازجوییها به قتل اعتراف کرد. متهم به قتل به کارآگاهان گفت: مقتول همسایهام بود که مدام در کارهای من دخالت میکرد و مدتها بود که با یکدیگر دچار اختلافاتی شده بودیم. روز حادثه پس از آنکه با یکدیگر درگیر شدیم بهشدت عصبانی شدم و با چاقو ضرباتی به او زدم. پس از آن بنزین به روی آن پاشیدم و جسدش را به آتش کشیدم.
باتوجه به ادعا و رفتارهای عجیب متهم در جلسه تحقیق، قاضی محمد وهابی، بازپرس جنایی تهران، وی را برای بررسی سلامت روحی و روانیاش به پزشکی قانونی معرفی کرد تا مشخص شود که آیا هنگام جنایت جنون داشته یا نه. متخصصان پزشکی قانونی نیز با انجام آزمایشهای مختلف اعلام کردند که پسر جوان هنگام قتل مرد همسایه دچار جنون بوده و باید تحت درمان قرار بگیرد. به این ترتیب بازپرس جنایی دستور داد متهم از بازداشتگاه به بیمارستان روانی منتقل و بستری شود تا تحت درمان قرار بگیرد.
نقشه سرقت ۸۰۰ میلیون تومانی در دست برقکار ساختمان
۱۸ اردیبهشت ماه سال ۹۹، صاحب یک شرکت خصوصی با مراجعه به اداره پلیس از سه مرد جوان به اتهام سرقت شکایت کرد و در توضیح به مأموران گفت: شب گذشته بعد از اتمام کار به خانه برگشتم. در حال استراحت بودم که نگهبان شرکت تماس گرفت و گفت سه مرد جوان با تهدید قمه و چاقو دست و پای او را بسته و اموال شرکت را سرقت کردهاند. بلافاصله به شرکت رفتم و متوجه شدم مقدار زیادی اموال شرکت به مبلغ ۸۰۰ میلیون تومان سرقت شده است.
با طرح این شکایت نگهبان شرکت مورد تحقیق قرار گرفت. او در توضیح شب حادثه اظهار کرد: سالهاست نگهبان شرکت هستم. آن شب مشغول استراحت بودم که ناگهان سه مرد جوان در حالی که صورتشان را پوشانده بودند وارد شرکت شدند و با تهدید قمه و چاقو دست و پای مرا بستند. لحظاتی بعد در حالی که سارقان مقداری از اموال شرکت را سرقت کرده بودند سوار یک خودروی وانت مزدا شدند و گریختند. بعد از فرار آنها، سینه خیز به طرف تلفن رفتم و به زحمت دست و پایم را باز کردم و شماره صاحب شرکت را گرفتم و از او درخواست کمک کردم.
با به دست آمدن این اطلاعات، تحقیقات در این زمینه آغاز شد و در روند تحقیقات مأموران دریافتند سرقت از سوی فردی آشنا صورت گرفته است. با به دست آمدن این فرضیه سرانجام برقکار شرکت به نام ناصر به عنوان مظنون به سرقت بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او ابتدا سعی داشت جرمش را انکار کند تا اینکه در روند بازجوییها به جرمش اقرار کرد و گفت با همدستی دو نفر از دوستانش به نامهای پرویز و سعید مرتکب جرم شده است و اموال را به مالخری به نام سیاوش فروختهاند. او با رد ادعای صاحب شرکت گفت فقط چند متر از کابلهای برق شرکت را سرقت کرده و ارزش آنها ۳۰۰ میلیون تومان بوده است.
با دستگیری دوستان متهم، سیاوش نیز بازداشت شد، او در اظهارات خود گفت: پرویز از دوستانم بود و او را میشناختم. روزی با من صحبت کرد و گفت مقداری ضایعات برای فروش دارد و برای فروش آنها کمک خواست. چند روز بعد پرویز با برقکار شرکت به خانهمان آمد و گفت شرکتی که ناصر در آن کار میکند ورشکسته شده است و آنها میخواهند مقداری از اقلام شرکت را به عنوان ضایعات بفروشند. قبول کردم و به عنوان واسطه اقلام را فروختم و پول آنها را پرداخت کردم.
وی افزود: باور کنید از ماجرای سرقت اطلاعی نداشتم و پرویز و دوستانش در این باره با من صحبتی نکرده بودند. پرویز به خاطر انتقام پای مرا به این پرونده باز کرده است. او همسرش را طلاق داده بود، اما من مدتی بعد از جدایی آنها با همسرش ازدواج کردم به همین خاطر از من کینه دارد.
با اقرار متهمان پرونده بار دیگر در دادگاه عمومی صفادشت شهرستان شهریار تحت رسیدگی قرار گرفت، اما با ادعای صاحب شرکت و اصرار او درباره سرقت ۸۰۰ میلیون تومانی از شرکت و انکار متهمان، پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. به این ترتیب پرونده بعد از تعیین شعبه در وقت رسیدگی در یکی از شعب دادگاه رسیدگی خواهد شد.
نظر شما