به گزارش خبرنگار ایمنا، در سالهای اخیر نبض اقدامات مدیران شهری در حوزه هوشمندسازی، گاه تند و گاهی کند زده شد و از انسجام و یکپارچگی لازم برخوردار نبود، اما شیوع کرونا و همهگیری آن عزم جدی آنها را برای الکترونیکی کردن امور و تحقق شهر هوشمند دوچندان کرد؛ البته هنوز هم برخی مدیران شهری اعتقاد کاملی به تحقق شهر هوشمند و شهرداری الکترونیک ندارند، در حالی که هوشمند شدن فعالیتهای مدیریت شهری تأثیر زیادی در توسعه حملونقل شهری، شفافیت و مبارزه با فساد، حذف تشریفات زائد و موارد دیگر دارد.
هوشمندسازی شهرها یک گام مهم برای رسیدن به توسعه پایدار، حفظ منابع و انرژی برای نسلهای آینده است، از این رو اقداماتی که از زمان شیوع کرونا در شهرها در حوزه انجام فعالیتهای مختلف اجتماعی، اداری و اقتصادی بهصورت آنلاین انجام و با استقبال شهروندان نیز همراه بود، ضرورت حرکتهای با برنامه در این موضوع را به عموم مسئولان و مدیران و بهویژه دستاندرکاران مدیریت شهری در شوراهای اسلامی و شهرداریها یادآور شد.
در دوره جدید مدیریت شهری اصفهان، میز هوشمندسازی با تاکید شهردار بر پیشرفت سریعتر و اثربخشتر این حرکت با هماهنگی و یکپارچگی امور مرتبط با این موضوع ایجاد شد و در این راستا قرار است فعالیتها و پروژههای مهم توسعه فناوری اطلاعات و هوشمندسازی به صورت هفتگی رصد، پیگیری و حمایت شود.
به منظور آگاهی از اقدامات انجام شده در اصفهان برای تحقق شهر هوشمند و چشماندازها و اهداف آینده مدیریت شهری برای این موضوع مهم، گفتوگویی را با همایون یزدانپناه، مشاور و دستیار شهردار اصفهان در امور هوشمندسازی انجام دادهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
در دوره جدید مدیریت شهری ضرورت ایجاد "میز هوشمندسازی" چه بوده است؟
از ۲۰ سال پیش در کشور اقدامات برنامهریزی شدهای برای توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات آغاز شده و از سال ۱۳۷۹ در قوانین به طور رسمی توسعه کاربری فناوری اطلاعات به اسم" تک فا" در مجلس تصویب شد؛ قبل از آن در کلانشهرهایی مانند اصفهان از این شیوه استفاده میکردند. در اصفهان نیز از سال ۱۳۶۹ «سازمان خدمات کامپیوتری شهرداری» فعال بوده است و به فناوری اطلاعات تبدیل شد.
اکنون در جایگاهی قرار داریم که علیرغم پیشرفتهایی که داشتهایم، به لحاظ ارائه خدمات الکترونیکی مطلوب به مردم و استفاده آنها از این بسترها، در مقایسه با شهرهای پیشرفته دنیا، هنوز به نقطه مطلوب نرسیدهایم.
البته با توجه به شرایط کرونایی، جهشهایی در این زمینه صورت گرفته است، اما با این حال شرایط خوبی نداریم. یکی از مهمترین آسیبها، ساختار مدیریتی نامناسب برای توسعه خدمات الکترونیکی و هوشمندسازی بوده است.
با توجه به ایجاد تغییر و تحولات الکترونیکیسازی فرآیندها و ارائه خدمات در سازمان که ماهیت سنتی به ماهیت الکترونیکی تبدیل میشده است، باید در ساختار تشکیلاتی سازمان تغییراتی ایجاد میشد، اما برخی مقاومتها باعث پیشروی کم اهداف و امور شده است، در حالی که باید مدیریت با اقتدار اقدامات لازم را انجام میداد که انجام این فعالیتها بر عهده سازمان فناوری اطلاعات بوده است.
در فعالیت تغییر فرایند از سنتی به مکانیزه در حوزههای اجرایی همچون معاونت شهرسازی، چالشهایی ایجاد میشود و آن معاونت بنا به دلایلی همکاری کافی منطبق با خواست سازمان را ندارد و سازمان قدرت اعمال حاکمیت فناوری اطلاعات بر شهرداری را ندارد از این رو دچار چالش شد.
در سالهای قبل از ۱۳۹۰ در سازمان فناوری اطلاعات، پروژههایی با نظر سه معاون شهردار اجرا میشد؛ در بعضی موارد کلیدی اختلافاتی به وجود میآمد و سیستم قفل میکرد و در این شرایط لازم بود که شهردار ورود پیدا کند، به همین جهت در این دوره مدیریت شهری پیشنهاد تشکیل میز هوشمندسازی مطرح شد تا مسائلی که نیاز به هماهنگی و همافزایی دارد در این میز مطرح شود و مدیران ارشد بیشتر با موضوعات مأنوس شوند تا مسائل مربوط به توسعه فناوری اطلاعات را به این طریق کاهش دهیم.
اختلاف "شهر هوشمند" با "شهر الکترونیکی" چیست؟
در حال حاضر الکترونیکیسازی و هوشمندسازی برای شهرها ضرورت دارد، در شرایطی که پیچیدگیهای مدیریت کلانشهرها نسبت به ۵۰ سال گذشته بیشتر شده است، این پیچیدگیها فرآیندها و خدمات متعدد با ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ایجاد کرده است که از مدیریت شخص خارج است.
سالها است برنامهریزان شهری در دنیا به این نتیجه رسیدهاند که برای اداره خوب شهر و برای الکترونیکیسازی باید از ابزار فناوری اطلاعات به صورت عملیاتی و بهینه استفاده شود تا سرعت و دقت عمل افزایش پیدا کند، در موضوع هوشمندسازی هم باید از تحلیلهای هوش مصنوعی استفاده کنیم تا سامانههای هوشمند برای ما تصمیم سازی کند.
تفاوت سامانه الکترونیکی با سامانه هوشمند این است که سامانه الکترونیکی، فرایندهای سنتی را الکترونیکی و خدمات فیزیکی را به صورت الکترونیکی از طریق شبکه اینترنت یا شبکههای الکترونیکی به مردم ارائه میکند، اما سامانه هوشمند علاوه بر الکترونیکی بودن، بر اساس دادهها قابلیت تحلیل و ارائه تصمیم به عنوان پیشنهاد را دارد و از سامانههای تصمیمساز است.
شهر "الکترونیکی" شهری است که در آن خدمات به صورت الکترونیکی به شهروندان ارائه میشود، اما شهر هوشمند، علاوه بر الکترونیکی بودن، به صورت هوشمندانه خدمات میدهد و به شهروندان برای تصمیمگیری کمک میکند، البته در عمل وارد بحث هوشمندسازی نشدهایم و هنوز توقعات برای ایجاد شهر الکترونیکی است.
آیا زیرساختها برای داشتن شهر الکترونیکی در اصفهان مهیا است؟
الکترونیکیسازی و هوشمندسازی دو بعد اساسی فناورانه و غیرفناورانه دارد و تاکنون در این بخش نقصهای زیادی وجود داشته است؛ در شهر هوشمند بیش از ۷۰ درصد وزن هوشمندسازی در بعد غیرفناورانه است و حداکثر ۳۰ درصد وزن هوشمندسازی مربوط به مباحث فناوری است که تقریباً صددرصد فکر و برنامه را بر موضوع فناورانه متمرکز کردیم.
بعد غیرفناورانه شامل حرکتهای غیرمرتبط با فناوری است، اما باید انجام شود که مصداق آن ارائه آموزشها مرتبط با فضای مجازی است.
یکی از اشکالهای شهرها ضعیف بودن مستندسازی است؛ اگر این اقدام به خوبی انجام میشد تجربیات بیشتری برای تحقق هوشمندسازی در اختیار برنامهریزان شهری قرار میگرفت.
استفاده از فناوری اطلاعات باعث افزایش بهرهوری و سرعت، ایجاد آسایش و آرامش میشود البته در این راستا باید مدل بومی داشته باشیم، اما واقعیت این است که مدل بومی شهر هوشمند ایرانی و اسلامی نداریم و باید این مدلها را استخراج کنیم وگرنه نمیتوانیم با دنیا رقابت کنیم.
هوشمندسازی با فناوریهای روز محقق میشود و از دیرباز نیز انجام میشده است، به نظر من قناتها، هوشمندانهترین سامانه انتقال آب آشامیدنی به مردم است زیرا با انرژی صفر، کیلومترها مسیر را طی میکند و میزان پرت آب در آن صفر است.
مفاهیم هوشمندی لزوماً استفاده از فناوری اطلاعات یا ابزار نیست، در حال حاضر انجام بسیاری از فعالیت هوشمندانه بدون استفاده از فناوری اطلاعات قابل انجام نیست؛ در مصادیق غیرفناورانه هوشمندسازی، اگر تغییر نگرش نسبت به موضوع ایجاد نکنیم، امکان دارد اقدامات مورد نظر به صورت غیرهوشمندانه انجام شود، لذا باید بر آموزش مستمر و یادگیری تمرکز داشته باشیم.
ساختارهای غیرفناورانه از سال ۶۹ تاکنون تغییر نکرده است و نیاز به اصلاح دارد؛ در دنیا برای تحقق الکترونیکی شدن فرآیندها، فناوری اطلاعات را تحت عنوان "مدیریت ارشد اطلاعات" زیرمجموعه بالاترین مقام اجرایی قرار میدهند تا تمام حوزهها را سرویس دهد، اعمال قدرت کند و تغییر فرایند صورت گیرد، از این رو بهبود فرایند، یکی از ابزارهای هوشمندسازی بهشمار میرود. همچنین افزایش فرهنگ کار تیمی جزو برنامههای توسعه هوشمندسازی سازمانها یا شهرها قرار میگیرد.
پروژه شهرداری اصفهان برای تحقق هوشمندسازی چیست؟
زمانی این نتیجه حاصل شد که در کشور پیرامون مباحث فناوری مشکل جدی نداریم و پیشرفتها خوب بوده است، حتی آن زمان از بسیاری شهرهای اروپایی جلوتر بودیم، اما با گذشت زمان پی بردیم که ۳۰ درصد مباحث فناوری و مابقی غیرفناورانه است که به علوم انسانی بازمیگردد.
شهرداری اصفهان ایجاد تحول هوشمند را دنبال میکند، زیرا بدون ایجاد تحول به شهرداری و شهر هوشمند دست پیدا نخواهیم کرد، لذا میز هوشمندسازی با هدف هم ادبیات کردن همه ذینفعان مدیران شهرداری از جمله شخص شهردار و معاونان ذیربط با مفهوم هوشمندسازی و توجه به ابعاد فناورانه و غیرفناورانه ایجاد شد.
در میز هوشمندسازی شهردار، معاونان مالی و اقتصادی، برنامهریزی و حملونقل همچنین روابط عمومی شهرداری و سازمان " فاوا" به عنوان بازوی اجرایی فناوری حضور دارند و به صورت هفتگی بررسی امور و احصای مشکلات و راهکار حل آنها جهت کمک برای اصلاح مسیر پیشرو انجام میشود، البته برای رسیدن به هدف، نیاز به برنامه هوشمندسازی داشتیم.
جهت برنامهریزی اصولی برای شهرداری هوشمند بیش از یک سال زمان نیاز داشتیم، از این رو پی بردیم که به "نقشه راه" نیاز داریم تا مسیر درست را به ما نشان دهد و بعضی پروژههای کلیدی را ارائه کند تا بتوانیم به سمت برنامهریزی پیش رویم.
با برنامهریزی صورت گرفته، مقرر شد نقشه راه هوشمندسازی شهرداری تا اردیبهشتماه سال آینده توسط معاونت برنامهریزی آماده شود، اما قطعاً تا آن زمان نمیتوان حرکت قطار را متوقف کرد، از اینرو، بر چند پروژه کلیدی از جمله مباحث زیرساختی "ارتقای امنیت اطلاعات دیجیتال" متمرکز شدیم، زیرا برنامه جامع آن را نداشتیم.
در کنار این موضوع، دو پروژه بزرگ از جمله سیستم شهرسازی الکترونیک را داشتیم که از ۱۰ سال پیش بخشی از آن عملیاتی شده است، اما باز هم مشکلات، فساد و نارضایتی مردم وجود دارد زیرا سیستم به طور کامل الکترونیکی نشده است، از اینرو متولی آن معاونت شهرسازی قرار داده شد تا سازمان فاوای شهرداری نیز از بُعد فنی کمک کند و تمام فرایند از صفر تا صد در صدور پروانه و توافقها وارد سیستم شود، البته خوشبختانه این کار به جریان افتاد و اقدامات در میز هوشمندسازی هر دو هفته یکبار بررسی میشود.
طبق برنامه زمانبندی در فاز نخست تا اواخر شهریورماه و در فاز دوم تا انتهای سال آینده به سیستم کامل شهرسازی الکترونیکی دست مییابیم که این اقدام مبارزه با فساد و افزایش رضایتمندی شهروندان را به همراه خواهد داشت، البته به موازات شهرسازی الکترونیکی، مطالعات بر روی مقدمات هوشمندسازی نیز انجام میشود.
علاوه بر شهرسازی الکترونیک، سامانه ناوبری اتوبوسها و ارائه خدمات الکترونیکی برای شهروندان مدنظر است؛ فعالیتی که بیش از ۱۰ قبل آغاز و به صورت ناقص حرکتهایی در این بخش انجام شده است، اما بنا به دلایلی ادامه پیدا نکرد.
برای انجام هر کاری باید به چهار شاخص افزایش رضایت مستقیم شهروند، کاهش هزینه برای شهرداری، افزایش درآمد برای شهرداری، افزایش کیفیت خدمات الکترونیکی موجود توجه کرد.
در حال حاضر ۱۳۱ خدمت الکترونیکی توسط شهرداری به شهروندان ارائه میشود، اما مهم این است که چه تعداد از این خدمات توسط مردم استفاده میشود، به عنوان مثال تبدیل بلیت کاغذی به بلیت الکترونیکی حس هوشمند شدن فرایند را در شهروندان ایجاد کرد.
مهمترین موضوع در اتوبوسرانی برای افزایش رغبت شهروندان جهت استفاده از این وسایل حملونقل عمومی این است که آنها از طریق اپلیکیشنهای موبایلی بدانند اتوبوس چه ساعتی به ایستگاه میرسد، این امکان قرار بود سال ۹۸ ارائه شود، اما هنوز اجرایی نشده است، لذا به این موضوع نیز ورود پیدا کردیم.
علیرغم اینکه در سال ۷۹ برای نخستین بار موضوع شهر الکترونیک در کیش مطرح شد، همچنان این طرح در کشور شکست خورده است، مشکل کجاست و چه تضمینی میخواهد که در کلانشهرها شاهد تحقق آن باشیم؟
برای انجام کارهای بزرگ از جمله توسعه شهر و کشور همچنین اصلاح اقتصادی، نیازمند برنامهریزی هستیم؛ برای ایجاد شهر هوشمند به لحاظ علمی نیازمند برنامهریزی اصولی بر مبنای مدل هستیم تا با توجه به ابعاد آن وارد برنامهریزی شهری شویم.
در کشورهای جهان سوم مدلهای مورد استفاده زیاد است، به طور مثال سال ۸۵ از مدل توسعه شهرهای الکترونیکی استفاده و بر اساس آن برنامهریزی و آن را اجرا کردیم و با نگاه بسیار خوشبینانه به ۵۰ درصد اهداف رسیدیم. در ادامه آسیبشناسی انجام دادیم تا بدانیم چرا ۵۰ درصد اهداف محقق نشد که بررسیها نشان داد "مدلها" مشکل دارد، زیرا وقتی مدل خوب استفاده نشود، نتایج مطلوبی نیز به همراه ندارد.
ما به مدل بومی نیاز داریم؛ اگر از این مدلها استفاده نکنیم به علت تفاوتهایی که به لحاظ فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و مدیریتی با کشورهای غربی داریم، برنامهریزیها به نتایج مطلوب نمیرسد یا حتی چنانچه پروژهها اجرا شود، اثربخشی لازم را نخواهد داشت، زیرا نیازمند مدلهای بومی و داخلی است.
مراکز دانشگاهی باید از نظریهپردازی تحلیل جهانبینی، وارد این مسئله شوند تا به مدل مفهومی دست پیدا کنیم و مدل اجرایی و برنامهریزی صورت گیرد، سپس مجری برنامهها را اجرا کند و بر اساس بازخوردها، مدل اجرا شود.
واقعیت این است که "اقتصاد دیجیتال شهرداری" نداریم و پیرو آن درآمدهای ناشی از دادههای دیجیتال را نیز نداریم، در حالی که میتوانیم از این راه درآمد داشته باشیم؛ لذا توجه به این موارد حرکتهای هوشمندانه برای اداره بهینه شهرها است.
نظر شما