به گزارش خبرنگار ایمنا، مهدی ژیانپور، عضو هیئت علمی و معاون پژوهشی جهاد دانشگاهی اصفهان در این نشست که _سهشنبه، نوزدهم بهمنماه_ در سالن سوره حوزه هنری اصفهان برگزار شد، اظهار کرد: اگر مخاطبان سینما را به سه دسته بینندگان آماتور، حرفهای تخصصی و مخاطبان عادی از نوع علاقهمندان جدی تقسیم کنیم به این مهم دست خواهیم یافت که مخاطبان عادی به محتوا نگاه میکنند و مخاطبان حرفهای بر روی فرم متمرکز شده و افرادی به کارکرد فیلم فکر میکنند، حال اگر بخواهم خود را در سه دسته مخاطبان سینما قرار دهم عضو مخاطب عادی و جدی هستم که در حوزه خود متخصص است، اما هیچوقت جامعهشناسی سینما در حوزه تخصصی من نبوده است.
وی افزود: با دیدن فیلم «درساژ» یک سقف پدیداری درباره این فیلم برایم وجود دارد که آیا این فیلم را دوست دارم و از دیدن آن لذت میبرم؟ احساس میکنم در کُل بدنه سینمای دنیا حدود ۷۰ درصد فیلمها یکبار هم ارزش دیدن ندارد و اگر فیلم از این سطح عبور کند به سطح تأملی و تفکری میرسد، یعنی آنجایی که میتوانیم با موضوع و داستان فیلم درگیر شویم و یا از آن بگذریم و به چیزهای دیگری فکر کنیم.
معاون پژوهشی جهاد دانشگاهی اصفهان با بیان اینکه فیلم ابزاری برای اندیشیدن است، گفت: فیلمی به سطح سوم یعنی سطح کارکردی خواهد رفت که از دو سطح قبل گذشته است؛ در سطح سوم میتوان شکل ویژه داستان را رها کرد و درباره فیلم اندیشید.
ژیانپور اظهار کرد: سالهای گذشته در دانشگاه صنعتی درباره فیلم «خانه پدری» با کیانوش عیاری گفتوگویی داشتم، صحبت من این بود که این فیلم بینندگان را در سطح پدیداری غمگین و ذهن آنها به فکر کردن درباره موضوع فیلم مشغول میکند و نگاه درستی به جامعه ایرانی ندارد و همهچیز را قالببندی میکند، مثلاً اگر اسم فیلم را «چه کسی ملوک را کشت» میگذاشتند قشنگتر بود تا قسمت به قسمت به سمت یک داستان تاریخی پیش بروند.
وی ادامه داد: یک فیلم میتواند برای جامعه ایرانی کارکرد داشته باشد و کمک کند تا بهتر فکر کنیم و موضوع را از جانب دیگری نگاه کنیم. به نظرم هنگام مشاهده فیلم «درساژ» از اینکه وقت خود را برای آن صرف کردیم ناراحت نمیشویم و حتی ذهنمان را درگیر میکنیم، اما میتوانیم داستان را رها کنیم و به موضوعهای پرداختهشده و نشانهگذاریهای درست آن فکر کنیم.
دنیا درگیر مواجهه با طبقه بزرگی با عنوان متوسط است
معاون پژوهشی جهاد دانشگاهی اصفهان گفت: موضوع مهمی که در فیلم درساژ ارجاع داده شد، نسل و هویت است. نام جلسه سوم برنامه سینما جامعه را نیز «مسئله هویت و مواجهه نسلها در سینمای ایران» انتخاب کردهام زیرا اعتقادی به شکاف نسل ندارم و احساس میکنم یک مواجهه است که در آن میتواند گفتوگو یا جنگ شکل بگیرد.
وی با اشاره به ادبیات "xyz"و افزوده شدن نسل آلفا به آن، گفت: سینمای ایران در حوزه اجتماعی و مفاهیمی مانند سبک زندگی، طبقه و مواجهه نسلها، پابهپای تحولاتی نیست که در خارج از ایران رخ میدهد. نسل z یعنی بازیگر دختر در فیلم درساژ ۱۶ سال دارد و وقتی نشانههای این نسل را بررسی میکنم با نشانهگذاریهای گلسا در فیلم مشابه است؛ پدر و مادری که با این دختر مواجهه دارند متعلق به نسل y هستند که نسل بیچارهای است و این بیچارگی در چهره علی مصفا بهخوبی قابل مشاهده است، بیچارگی از این جنس که بازی دنیا در این سالها تغییر کرد و این نسل از یک جایی به این تعویض بازی برخورد که نمیتوانست هیچ کاری انجام دهد.
ژیانپور افزود: نسل آلفا از متولدین قرن جدید است که خواستهها و نیازهای خود را بر ما تحمیل میکنند، اما مواجهه اصلی در دنیای امروز بین گلسا و والدین او است و ارتباطی به دوستان، علاقهمندان و طبقه بالا یا پایین جامعه ندارد و اکثر نشانهگذاریهای در فیلم درساژ تا اندازه زیادی درست است.
این جامعهشناس ادامه داد: ادبیات جهانی در مورد نسل گلسا میگوید که این نسل ارتباط چشمی برقرار نمیکنند زیرا بهطور مداوم با گوشی و دنیای مجازی ارتباط دارند، اما نسل زیرکی هستند که اگر از راههای قانونی نتیجه نگیرند خودشان انتقام شخصی میگیرد مثل سه فیلم مصطفی کیایی به نام خط ویژه، عصر یخبندان و بارکد که نشان میدهد این نسل مانند نسل گذشته نیست.
فیلم درساژ و عناصر و مفاهیمی مانند هویت
وی با بیان اینکه در بعضی از نقدهایی که درباره فیلم درساژ انجام شده است، شخصیت دختر این فیلم را نوعی ضدقهرمان دانستهاند اما از نظر نسلی نمیتوان اینگونه تصور کرد، گفت: مهمترین چیزی که در فیلم درساژ باید تحلیل کرد ارتباط بین نسل بزرگتر و نسل بعدی آنها است که چگونه پیش خواهد رفت؛ مربی پرورش کودک در این فیلم متعلق به نسل x است که گاهی درد و دل میکند. رابطه گلسا با او مانند این جمله است که همیشه فرزندان با پدران خود سرشاخ و با پدربزرگان خود رفیق هستند و گویا یک منطق و گفتوگوی همیشگی بین نسلها وجود دارد.
ژیانپور گفت: در فیلم درساژ میتوان به عناصر و مفاهیمی مانند هویت پرداخت، حتی این موضوع را نیز در جایی خواندهام که کارگردان این فیلم در زمان اکران آن با هشتگ «مرا ببین» فیلم را تبلیغ کرده است که بهنوعی به موضوع هویت اشاره دارد.
وی با بیان اینکه در جهان ۸۰ درصد مردم را طبقه متوسط تشکیل دادهاند که به گسترده شده تمایل دارند، اظهار کرد: طبقه دیگر در دنیا آن گروه است که هر چه تلاش کنند بهجایی نمیرسند و طبقهای دیگر افرادی هستند که آنقدر ازلحاظ مالی متفاوتاند که کسی به آنها نمیرسد. در این خصوص در کتابی که جدیداً درباره جامعه آمریکا مطالعه میکنم نوشته شده است که در آمریکا از طریق بخت یا لاتاری میتوان به طبقه پولدار رسید و هیچ روش دیگری برای رسیدن شما از طبقه متوسط به بالا وجود ندارد بنابراین دنیا درگیر مواجهه با طبقه بزرگی با عنوان متوسط است.
ایجاد نظریههای سیاسی بر اساس حرکات طبقه متوسط
ژیانپور گفت: اکنون هویتیابی در طبقه متوسط از مصارف شخصی در سه حوزه کالا، مکان و زمان تعریف میشود و وقتی از کلمه لایف استایل استفاده میشود به سبک زندگی اشاره دارد که حتی در منابع علمی نیز بهغلط استفاده شده است.
معاون پژوهشی جهاد دانشگاهی اصفهان بابیان اینکه به یک طبقه متوسط جدیتر و غنیتر نیاز داریم، اظهار کرد: یکی از موارد نگرانکننده، مواجهه والدین با دوستانی از نسل جدید مانند گلسا در فیلم درساژ است؛ گلسا دختری جسور است که تلاش میکند قدرت و تأثیر خود را بر محیط نشان دهد بنابراین در مواجهه طبقه متوسط و عادی با چنین نسلی، همیشه افرادی بازنده خواهند بود که عاملیت ندارند.
این جامعهشناس ادامه داد: افراد بسیاری در جهان اعتقاد دارند که طبقه متوسط پیش برنده وضعیت هستند، برای مثال نظریههای سیاسی بر اساس حرکات طبقه متوسط اتفاق میافتد و حتی در چهل سال اخیر در جامعه ما نیز طبقه متوسط، طبقه متوسط غنی و عمیق و جدی نیست و سطح مصارف فاخری ندارد بنابراین نمیتواند در اطراف خود کمککننده باشد.
به گزارش ایمنا، نمایش و تحلیل فیلمهای برگزیده سینمای ایران و جهان هر هفته روزهای سهشنبه در سینما سوره، واقع در خیابان آمادگاه، روبهروی هتل عباسی، پردیس حوزه هنری برگزار میشود.
نظر شما