به گزارش خبرنگار ایمنا، همه چیز در «بدون قرار قبلی» همانجایی قرار گرفته است که باید باشد. فیلمنامه بر اساس مفهوم تعلق به خاک وطن، مهاجرت بهصورتی تلخ، گزنده و غیرمنتظره؛ اصالت فرهنگی داشته و در عین سادگی جاندار است. قهرمان فیلم زنی است که بهتدریج ساخته شده و مخاطب را به گونهای با خود همراه میکند که با جدیت به انتظار تماشای سرنوشت او بنشیند. زنی که در ابتدا در شمایل زنی خشک و آلمانی به نمایش در آمده است، در ادامه به زن ایرانی بدل میشود.
«بدون قرار قبلی» به زیبایی تمام، تصویری از لطافت مهربانی و جمعگرایی زن ایرانی در مقابل فردگرایی زن آلمانی به نمایش گذاشته است.
این فیلم اصالت دارد و مخاطب را با زبان سینما هیجانزده میکند و در آن نشانی از بیانیه خواندن و دیالوگ گویی نیست. چندین جای قصه مخاطب تصور میکند که پایان آن را دریافته است، اما کشف و شهود در آخرین لحظه فیلم اتفاق میافتد که نتیجه زیبای هنر سینما است.
تلاقی مدرنیته خشن با سنت مهرورزی ایران
«بدون قرار قبلی» فیلمی خوشساخت با قصهای دقیق همراه با تصویرسازیهای منحصربهفرد از فرهنگ شمال شرق ایران از موسیقی نواحی گرفته تا آداب و رسوم محلی و تم مذهبی است که هر یک از این ویژگیها بهخوبی و در حد کمال در آن نمایان است؛ بهویژه موسیقی که مخاطب را در لحظات شهودی فیلم با خود همراه کرده و نگاه او را به درون انسان معطوف میکند.
«بدون قرار قبلی» دعوت به خویشتنشناسی در پناه ریشهها، آدمها و اصالتها است، این فیلم انسان را به آغوش معجزهها و پناه امام هشتم (ع) برای یافتن گمشدهها دعوت میکند. «بدون قرار قبلی» به زیبایی، ایران و زندگی سنتی ایرانی را قاب گرفته و به مؤلفههای سینمای دینی نزدیک شده است و در واقع تلاقی مدرنیته خشن با سنت مهرورز ایرانی است.
«بدون قرار قبلی» فرهنگ طبیعت و پیشرفت ایران را منصفانه و زیبا به تصویر کشیده است. این فیلم با وجود استفاده از داستانی آشنا در قالب الگوی سفر و تحول با بهرهگیری از ظرفیتهای فضاسازی و معماری شهری راه خود را از نمونههای مشابه جدا کرده است.
بهروز شعیبی در ساخت آثارش صاحب سبک است، هرچند فیلمنامه آثار خود را نمینویسد، اما ویژگیها و موتیفهای مشترکی در آثار او قابل شناسایی و دنبال کردن است؛ ویژگیهایی همچون بهرهمندی دقیق از دکوپاژ برای ارائه بصری، عمقبخشی به مفاهیم، توجه به مضامین انسانی و شخصیتپردازی دقیق در «بدون قرار قبلی» در مرز پختگی بهکار گرفته شده است.
شعیبی در «بدون قرار قبلی» از الگوی شاه پیرنگ (طرح کلاسیک) بهره میبرد که تأکید را بر کشمکش بیرونی میگذارد و گرچه شخصیتها غالباً کشمکشهای درونی سختی دارند اما بر مشکلات آنها در روابط شخصی و خانوادگی و رابطه با نهادهای اجتماعی یا نیروهای طبیعی تأکید شده است.
«بدون قرار قبلی» از کتاب «بهترین شکل ممکن»، نوشته مصطفی مستور اقتباس شده است و شعیبی شخصیتپردازی این داستان را به کمال رسانده است. قهرمان این فیلم، بدیع است و به سختی میتوان نمونه مشابهی از آن را در سینمایی ایران به یاد آورد. او ابتدا بیننده را به یاد آثار ساده و دم دستی تلویزیون میاندازد، اما در ادامه به عمق شخصیت او افزوده میشود.
یاسمنی که در انتهای فیلم میبینیم تا ساعتها همراه بیننده میماند و او را در سفر درونی با خود همراه میکند.
یادداشت از: فرشته بابایی، سرویس فرهنگ و هنر ایمنا
نظر شما