به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، شواهد حاکی است که شهرهای آمریکایی تاکنون بیش از سایر نقاط دنیا حملات سایبری را تجربه کرده و لطمههای زیادی را در این زمینه متحمل شده است. به عنوان مثال، در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ بالتیمور، بزرگترین شهر و مرکز فرهنگی ایالت مریلند آمریکا یک حمله باجافزار بزرگ را تجربه کرد که طی آن، دسترسی به اغلب مراکز خدماتی شهر محدود و مرکز تلفن فوریتهای پزشکی نیز با اختلال مواجه شد. حمله باجافزار نوعی حمله تکنولوژیک بهشمار میرود که در آن، فرد مهاجم دسترسی به سامانهها را محدود و برای برداشتن آن درخواست باج میکند.
اگرچه حملات سایبری در شهرهای آمریکایی بیش از سایر نقاط دنیا اتفاق میافتد با این حال، تنها محدود به آنها نیست بلکه دیگر شهرهای جهان، خواه کوچک یا بزرگ نیز تاکنون این رویداد تلخ را به وفور تجربه کردهاند. به عنوان مثال، حدود چند سال پیش وقوع یک حمله باجافزاری در دوبلین، پایتخت ایرلند شمالی، منجر به ایجاد یک اختلال بزرگ در سیستم تراموای شهری شد و این در حالی بود که استکهلم، پایتخت سوئد نیز بر اثر حملات سایبری، قدرت کنترل ترافیک هوا را از دست داد و پارازیتهایی در سیستم فروش بلیط قطار شکل گرفت که به ایجاد اختلال کامل در آن منجر شد.
چرا شهرها در مقابل حملات سایبری آسیبپذیر است؟
یکی از مهمترین دلایلی که باعث میشود شهرها مورد حملات سایبری قرار بگیرند این است که همیشه از انقلاب دیجیتالی عقب میافتند و پیشرفت لازم را در این زمینه تجربه نمیکنند. در واقع، بسیاری از تکنولوژیهای بهکار رفته برای طراحی زیرساختهای مهم شهری قدیمی است، در حالیکه مدیران نیز از داشتن مهارت کافی برای ارتقای سیستمهای شهری خود عاجز هستند. اغلب افرادی با بالاترین میزان تخصص تکنولوژیک، همکاری کمتری با مدیران شهری میکنند یا اینکه خود برنامهریزان از مهارت این افراد کمترین بهره را میبرند و در عوض از آمازون، فیسبوک و گوگل برای ارتقای مهارتهای فنی در زمینه شهری استفاده میکنند.
بسیاری از محققان پیشبینی کردهاند که توسعه سریع تکنولوژی، وضعیت زندگی شهری را با بحران جدی مواجه میکند؛ در واقع، اگرچه شهرها و زیرساختهای هوشمند مزایای بسیار را برای شهرنشینان به ارمغان میآورد با این حال، پیچیدگی و ابهام آنها نیز میتواند بحران زیادی را در پی داشته باشد.
چگونه میتوان شهرها را از اختلالات دیجیتالی حفظ کرد؟
مدیران شهرهای سراسر جهان همانطور که با جرایم معمول مبارزه و مقرراتی را برای به حداقل رساندن آن اعمال میکنند نباید حملات سایبری را نیز نادیده بگیرند. آنها باید یک ذهنیت امنیت دیجیتالی اتخاذ کنند به این معنی که پیش از وقوع هر گونه حمله سایبری در شهر خود به پیشبینی احتمال آن بپردازند و سپس آمادگی لازم برای مهار هر گونه جرم دیجیتالی را کسب کنند. درست مانند مدیران سانفرانسیسکوی آمریکا که به مدت چندین دهه، زمینههای لازم را برای مقابله با زمینلرزه و برنامهریزان توکیو پایتخت ژاپن شهر را برای به حداقل رساندن اثرات ناشی از وقوع سونامی آماده کردهاند، مقامات سراسر شهرهای جهان نیز باید اقدامات لازم را برای مبارزه با حملات سایبری فراهم کنند.
علاوه بر این، مسئولان شهرهای جهان باید نقشی مسئولیتپذیر برای تضمین امنیت دیجیتالی مراکز کاری خود و حتی سایر نهادهای کشور ایفا کنند. گزارشها حاکی است که حدود ۶۰ درصد مقامات مشغول به کار در مراکز دیجیتال سراسر جهان مدعی هستند که از طرف مدیران شهری و رؤسای خود مورد حمایت کافی قرار نمیگیرند و همین امر منجر به وقوع بسیاری از حملات سایبری در شهرهای آنها شده است.
بدون شک، امنیت دیجیتالی تنها مربوط به حفظ نرمافزارها و سختافزارها از هک شدن نیست بلکه ایجاد امنیت سراسر یک شهر از جنبههای مختلف را در بر میگیرد. در نتیجه، امنیت باید بیش از گذشته از توجه برنامهریزان شهری برخوردار شود و حتی در اولویت برنامههای مدیریت آنان به ویژه برای طراحی زیرساختهای شهری قرار گیرد. امنیت دیجیتالی مستلزم اعمال مقررات، روشهای مدیریت و تخصیص بودجههای شهری جدید برای تمام مقامات و ساکنان شهری است که به آنها امکان آمادگی یا واکنش علیه هر گونه جرم دیجیتالی را حین و پس از وقوع حملات میدهد.
از سوی دیگر، مدیران شهری باید افراد کارآمدی را در نهادهای مختلف اداری به کار گیرند تا شهرها را در عصر اینترنت پرسرعت ۵G از هر گونه تهدیدی حفظ کنند. در واقع، جذب نیروهای قدرتمند در زمینه دیجیتال و فناوری بسیار حائز اهمیت است چرا که در اغلب حملات سایبری به یک شهر عبارت "خطای انسانی ناشی از نقص دانش" تکرار میشود.
از همه مهمتر این که، مقامات شهری میتوانند تهاجمیتر از قبل عمل کنند و رویکردهایی فراگیر در سر بپرورانند تا در مقابل تهدیدهای امنیتی غیرمنتظره و واقعی واکنش درست از خود نشان دهند. در این راستا، دسترسی عموم مردم به اطلاعات شهری مهمترین نقش را ایفا میکند چرا که به دانشمندان، محققان و ساکنان امکان استفاده از دادهها برای ارائه نوآوریها و تأمین امنیت فضاهای عمومی را میدهد. در واقع، چنانچه اطلاعات شهری از شفافیت کافی برخوردار باشد و در اختیار عموم مردم قرار گیرد آنگاه نوعی رقابت میان آنان به وجود میآورد تا از خلاقیت خود برای ارائه رویکردهایی جهت افزایش امنیت دیجیتالی شهری از یکدیگر پیشی بگیرند.
در نهایت این که، مدیران شهری باید از طریق راهاندازی سیستمها و ابزارهای جدید به گفتوگو در مورد انواع قوانین ملی، محلی و بینالمللی مورد نیاز برای تأمین حداکثری امنیت دیجیتالی یا برآورده کردن حداقل استانداردها در این زمینه بپردازند. به عنوان مثال، مقامات ایالت کالیفرنیای آمریکا اخیراً قانون خصوصیسازی دادهها و امنیت دیجیتالی را اعمال کردهاند که بر اساس آن، برخورداری از ویژگیهای امنیتی معقول برای تمام ابزارهای دیجیتالی فروخته شده امری ضروری است تا از دسترسی، هک یا دستکاری این وسیلهها توسط افراد متجاوز خودداری شود. مدیران شهری، متخصصان و مردم باید تجربیات خود را به اشتراک بگذارند؛ علاوه بر این، توجه به بخشهای خصوصی نیز برای افزایش امکان امنیت دیجیتالی نیز حائز اهمیت است. به عنوان مثال، کمپانیهای هوشمند در زمینه حفظ اموال خود یا ایجاد سیستمهای کنترل که امکان خطای فنی و انسانی را به حداقل میرساند، بسیار محتاطانه عمل میکنند که در نتیجه آن، امنیت دیجیتالی شهری نیز تا حد زیادی تأمین میشود.
بدیهی است که پیشرفت تکنولوژی میتواند بحرانهای زیادی را پیش روی بسیاری از شهرها قرار دهد که محققان مهمترین علت آن را به "بار بدهی بر دوش شهر" نسبت دادهاند. گاهی بعضی از مدیران مجبور میشوند زیرساختهای عمومی را با تخفیف بسیار زیاد و قیمت بسیار کم به فروش بگذارند که همین امر در کسری بودجه شهری و در نتیجه به بار آوردن بدهی نقش مهمی ایفا میکند. از سوی دیگر، به نظر میرسد که کمپانیهای فناوری بزرگ یک شهر نیز در افزایش عملکرد بخشهای خصوصی در زیرساختهای فیزیکی و دیجیتالی شهر سهیم باشد. این امکان وجود دارد که نسل بعدی شهرها از نظر دیجیتالی محدود شود و افزایش امنیت تنها برای مناطقی انجام گیرد که ساکنان آن از نظر مالی مشکلی برای پرداخت هزینههای سنگین آن نداشته باشند.
نظر شما