به گزارش خبرنگار ایمنا، خانواده مهمترین نهاد اجتماعی است که بسیاری از کودکان ناخواسته از داشتن چنین نهاد و کانون پرمهری محروم ماندهاند. از سوی دیگر زنان و مردانی هستند که سالها از زندگی مشترک آنها میگذرد؛ ولی هنوز طعم شیرین پدر و مادر شدن را نچشیدهاند و در حسرت داشتن فرزند و پیچیدن هیاهوی کودکانه در زندگی خود ماندهاند.
یکی از شرایط ادامه و موفقیت زندگی مشترک، اضافه شدن سومین عضو، یعنی کودک به خانواده است. برخی زوجها به تشخیص پزشک معالج، توانایی فرزندآوری ندارند. یکی از راههایی که میتواند چراغ امید را در زندگی این خانوادهها روشن کند، فرزندخواندگی است که با وجود قوانینی که بارها بهروزرسانی و بازنگری شده است، هنوز هفتخوانی از مشکلات را برای پذیرش سرپرستی فرزند پیش روی زوجهای نابارور میگذارد.
قانون سرپرستی کودکان بیسرپرست و اولویتهای فرزندخواندگی
۲۹ اسفندماه سال ۱۳۵۳ قانون سرپرستی کودکان فاقد سرپرست تصویب شد. ۳۹ سال بعد یعنی در سال ۱۳۹۲ بود که قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست تصویب شد تا دایره افرادی را که میتوانستند فرزندی به سرپرستی بپذیرند، گستردهتر کند. تا پیش از آن، فرزندخوانده تنها به خانوادههایی تعلق میگرفت که به هیچ عنوان امکان بچهدار شدن نداشتند؛ اما از سال ۹۲ تغییراتی در این زمینه اجرا شد. البته همچنان اولویت نخست به خانوادههایی داده شد که بچهدار نمیشوند؛ اما خانمهای مجرد بالای ۳۵ سال و خانمهای مطلقه که بچه ندارند نیز در اولویت بعدی قرار گرفتند و اولویت سوم، خانوادههای عادی هستند که فرزند دارند اما متقاضی فرزندخواندگی هستند؛ هر چند به دلیل زیاد بودن دو گروه متقاضی قبلی، به این خانوادهها کمتر فرزند تعلق میگیرد.
فرزندخوانده کسی است که دیگری (غیر از پدر و مادر واقعی) او را به فرزندی پذیرفته باشد. در اصطلاح فقهی، فرزندخواندگی این است که شخص براساس ادعا و بدون دلیلی برای اثبات فرزندی، فرزند دیگری را فرزند واقعی خود بگیرد؛ چه نسبت این فرزند با والدینش ناشناخته باشد، مانند بچه سرراهی یا معلوم باشد، مانند بچه یتیم. نزول آیاتی درباره فرزندخواندگی، نشان میدهد که در عصر نزول قرآن نیز فرزندخواندگی رواج داشته است؛ ازجمله آیه نهم سوره قصص، هنگامی که حضرت موسی را از آب گرفتند همسر فرعون (آسیه) این جمله را درباره موسی میگوید و نیز آیه ۲۱ سوره یوسف وقتی که عزیز مصر یوسف را خرید، به همسرش زلیخا این جمله را درباره یوسف یادآور میشود.
در سالهای اخیر و با افزایش آمار ناباروری، تعداد متقاضیان فرزندخواندگی نیز افزایش یافت؛ تاجاییکه آمار نشان میدهد از سال ۹۲ تا ۹۴ در برخی استانهای پرجمعیت کشور، آمار ناباروری به بیش از ۲۰ درصد رسیده است. در کشور حدود چهار میلیون زوج نابارور وجود دارد؛ درحالیکه میانگین نرخ ناباروری در جهان ۱۵ درصد است و بسیاری از این زوجها خواستار پذیرفتن سرپرستی یک فرزند هستند و به دلیل پیچیدگی مراحل واگذاری سرپرستی یا زمانبر بودن فرایندهای آن، این نیاز کمتر از سوی بهزیستی پاسخ داده میشود.
سالهای سخت انتظار و نگرانی
الهه و ابوالفضل پس از گذشت شش سال از زندگی مشترک خود، متوجه شدند که مشکل ناباروری دارند. الهه میگوید: طی یکی دو سال اول که متوجه این موضوع شدیم، با نگرانی و ناامیدی به بسیاری از پزشکان در اصفهان و حتی تهران مراجعه کردیم و به توصیه آنها چندین بار در مراکز ناباروری، عمل آیویاف انجام دادیم؛ اما موفق نبود و به فکر گرفتن سرپرستی یک کودک از بهزیستی افتادیم.
وی میافزاید: همه مدارک ما کامل بود، حتی همسرم حاضر شد تعهدات مالی لازم را هم بپذیرد؛ اما دو سه سال در نوبت بودیم و چون پیگیریهایمان به نتیجهای نرسید، منصرف شدیم و با مشورت پزشک، تصمیم گرفتیم با روش رحم اجارهای صاحب فرزند شویم. الان یک دختر سه ساله دارم و خوشحالم که بعد از این همه انتظار و نگرانی، بالاخره راهی برای داشتن فرزند پیش پای ما باز شد.
مجتبی و لیلا هم زوجی هستند که نزدیک به ۱۰ سال از ازدواجشان میگذرد. آنها در سال اول ازدواج با مشکل ناباروری روبهرو شدند. مجتبی میگوید: شش ماه پس از ازدواج، همسرم باردار شد اما بعد از یک ماه مشخص شد بارداری خارج از رحم بود و به دلیل سقط و مشکلات پس از آن، دیگر نتوانستیم بچه خودمان را داشته باشیم. به پزشکان زیادی مراجعه کردیم اما گفتند که امکان بچهدار شدن همسرم وجود ندارد و ما که زندگیمان را دوست داشتیم، توافق کردیم فرزندی از پرورشگاه بیاوریم.
خرید و فروشهای پنهانی نوزادان بدسرپرست
وی ادامه میدهد: یکی دو سال در انتظار بودیم و در این مدت خیلی به ما سخت میگذشت؛ به خصوص همسرم که اتاق کودک را هم آماده کرده بود و هر روز با بهزیستی تماس میگرفت و پرسوجو میکرد. خلاصه این ناامیدی و امید ادامه داشت تا اینکه یکی از اقوام به ما زن بارداری را معرفی کرد که به دلیل مشکلات مالی حاضر بود سرپرستی فرزند خود را در ازای مبلغی به خانوادهای با وضعیت مالی مناسب، واگذار کند. همسرم خیلی اصرار میکرد که سرپرستی این کودک را بپذیریم، مقدمات کار را هم انجام دادیم، اما مدتی بعد خانواده مقابل منصرف شدند و مجبور شدیم سراغ مرکز باروری برویم؛ امیدواریم با یکی از روشهای کمکباروری بتوانیم فرزند خودمان را داشته باشیم.
مریم ۳۲ ساله که برای انجام عمل آیویاف به مرکز باروری اصفهان مراجعه کرده است نیز میگوید: چون همسرم در آلمان زندگی میکرد، پس از ازدواج مهاجرت کردم. مدتی بعد مشخص شد که مشکل باروری داریم و شش ماه بعد موفق شدیم سرپرستی فرزندی را در همان کشور بپذیریم؛ اما همسرم اصرار دارد که فرزندی از خودمان داشته باشیم و ازآنجاکه هزینههای درمان ناباروری در ایران کمتر است، چند ماهی است که به ایران آمدیم و عمل لقاح مصنوعی انجام میدهیم.
مرضیه ۳۶ ساله که در حیاط مرکز باروری منتظر نوبت پزشک است نیز توضیح میدهد: از پنج سال پیش که تصمیم به بارداری گرفتم، متوجه شدم همسرم مشکل باروری دارد. در این مدت همه نوع درمانی را انجام دادیم تا بتوانیم صاحب فرزند شویم؛ حتی به فکر پذیرفتن فرزندی از بهزیستی هم افتادیم، اما آنقدر شرایط سخت و توان مالی ما ناکافی بود که مجبور شدیم از خیرش بگذریم و همین درمان را ادامه دهیم.
تشریفات قانونی و اداری پرپیچ و خم فرزندپذیری
مجید ابهری، آسیبشناس و رفتارشناس اجتماعی در این باره به خبرنگار ایمنا میگوید: یکی از اهداف اصلی تشکیل زندگی، فرزندآوری است که بعضی از زوجین به علل مختلف پزشکی و فردی قادر به فرزندآوری نیستند. از سوی دیگر بسیاری از زوجین علاقه فراوانی به پذیرش سرپرستی یک فرزند دارند؛ یعنی حاضرند زحمت و هزینههای لازم برای بزرگ کردن و تربیت یک کودک یا نوزاد را بپذیرند و حتی تا پایان تحصیلات نیز پشتیبان او باشند.
وی تشریفات قانونی و اداری فرزندپذیری را چنان دشوار میداند که متقاضیان را در شرایط گذر از هفت خوان رستم قرار میدهد و میافزاید: گاهی زوجهای متقاضی فرزند، باید خوانهای متوالی را سپری کنند و در پایان حتی شاید کاری انجام نشود.
ابهری، متولی اصلی واگذاری سرپرستی فرزندان بد یا بیسرپرست را بهزیستی معرفی میکند و توضیح میدهد: سازمان بهزیستی نیز موانعی قانونی دارد که لازم است مجلس شورای اسلامی برای تسهیل سپردن فرزند و نگهداری آنها اقدامات سریعی انجام دهد. یعنی اگر زن و مردی که زوج هستند، توانایی مالی برای بزرگ کردن فرزند دارند و صلاحیت اخلاقی و فرهنگی و اجتماعی آنها توسط نهادهای متولی تأیید شود، بتوانند سرپرستی فرزندی را از بهزیستی بپذیرند؛ همین طور خانوادههایی که به دلایلی نمیتوانند فرزندشان را نزد خود نگه دارند، این امکان را داشته باشند که سرپرستی او را به خانوادههای دارای صلاحیت بسپارند.
آرزوی دور و دراز داشتن فرزند یا والدین
این آسیبشناس اجتماعی هشدار میدهد: اگر این روال به شکل عادی در جریان نباشد، مشاهده میشود که کارهای غیرقانونی، غیرانسانی و ضددینی توسط برخی افراد انجام میشود و با رد و بدل کردن پولهای کلان، فرزندان بیگناه را به خانوادههایی که داوطلب فرزند هستند، میسپارند. اگر موانع قانونی در این زمینه برطرف شود، به راحتی میتوان به این فرزندان از یک سو و خانوادههای داوطلب از سوی دیگر، کمک کرد تا به آرزوی دیرینه خود که داشتن فرزند یا داشتن والدین است برسند.
وی درباره کاستیها و ایرادات قانون فرزندخواندگی یادآور میشود: شاید مراکز ذیربط و نهادهای قانونی نیز از فعالیتهای خلاف پشت پرده اطلاع نداشته باشند؛ چراکه بسیاری از افراد، دارای توانمندی مناسب مالی هستند اما در حسرت نوزاد میمانند. باید این مشکلات از طریق قانونی حل و فصل شود؛ زیرا اکنون تنها کودکان معلول به فرزندخواندگی سپرده میشوند که این هم از نظر منطقی درست و کاربردی نیست.
ابهری، رفع موانع قانونی فرزندخواندگی را ضروری میداند و میگوید: باید موانع این قانون برطرف شود تا هر کسی بتواند با پذیرش سرپرستی فرزند یا فرزندان دلخواه خود، آنها را نیز از ورطه آینده سیاهی که ممکن است در انتظارشان باشد، نجات دهد.
کلاهبرداری در خرید و فروش نوزاد، دردناک است
وی با اشاره به امکانات محدود بهزیستی از یک سو و وظایف متعدد این نهاد از سوی دیگر، ادامه میدهد: سازمان بهزیستی برای صرفهجویی در هزینهها و رسیدن به وظایف دیگر خود، نخستین سازمانی است که با اصلاح قانون فرزندخواندگی موافقت دارد؛ چراکه امکانات محدود بهزیستی، این سازمان را با مشکلات متعددی روبهرو کرده است.
این رفتارشناس، نبود فرزند را یکی از دلایل بروز اختلاف در بعضی خانوادهها معرفی میکند و میگوید: بعضی از زوجین این مشکل را با فرزندپذیری حل کرده و با قبول سرپرستی یک کودک مشکل را حل میکنند؛ اما موضوع کلاهبرداری در خرید و فروش نوزاد بسیار دردناک است که ضمن به بازی گرفتن احساس خانوادهها، تبعات اجتماعی و روانی به بار میآورد.
دشواری روشهای قانونی و شکلگیری روشهای غیرقانونی
وی به زوجهای متقاضی فرزند توصیه میکند که فریب کلاهبرداران فروش نوزاد را نخورند و ادامه میدهد: در بعضی موارد، فرصتطلبان با کلاهبرداری و فریب زوجین علاقهمند، پولهای کلان از آنها میگیرند و نوزادی نمیدهند. خرید و فروش نوزاد در بین بعضی از افراد نیز به شکل یک معامله غیرانسانی درآمده و به چند شکل اجرا میشود که در یکی از این روشها، خرید نوزاد در زمان جنینی و بارداری مادر براساس یک قرارداد انجام میشود که طبق آن، هزینههای مادر باردار تا تولد نوزاد پرداخت و بعد از تولد فرزند از خانواده جدا میشود. در این میان، گاهی نیز مادر بعد از تولد نوزاد حاضر به جدا شدن نوزاد نیست و با فرار، توافق را به هم میزند.
ابهری، روش دیگر را خرید نوزاد در سنین پایین یعنی بین یک تا چهارسالگی میداند و میگوید: این نوزادان به دلیل خانواده پرجمعیت یا اعتیاد والدین به فروش میرسند. برای مقابله با باندهای مافیایی و غیرقانونی در چنین شرایطی، بهترین نوع فرزندپذیری مراجعه به مراکز نگهداری نوزادان و کودکان است. در سالهای پیش، شرایط بسیار دشواری در این زمینه وجود داشت مانند به نام کردن یک واحد خانه برای فرزند یا شرایط دشوار مالی که باعث پشیمانی والدین و مراجعه آنها به دلالان میشد؛ اما سالهای اخیر تغییرات مثبتی در زمینه فرزندخواندگی انجام شده که امیدواریم ادامه یابد.
۲۴ هزار خانواده در صف پذیرش فرزند
سعید بابایی؛ مدیرکل دفتر امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور درباره تعداد متقاضیان پذیرش سرپرستی فرزند از بهزیستی، به خبرنگار ایمنا، اظهار میکند: در حال حاضر حدود ۲۶ هزار متقاضی در صف فرزندخواندگی هستند که بیشترین متقاضیان در استانهای تهران با پنج هزار و ۳۴۴ زوج متقاضی، اصفهان با دو هزار و ۷۰۲ و خراسان رضوی با دو هزار و ۳۸۱ زوج متقاضی هستند و استانهای کرمان، فارس، البرز و مازندران در جایگاههای بعدی قرار دارند. کمترین متقاضیان نیز مربوط به استانهای زنجان با ۲۲۰ زوج، چهارمحال و بختیاری با ۲۱۲، کردستان ۲۰۲، ایلام ۱۳۰ و کهکیلویه و بویراحمد با ۱۱۸ خانواده متقاضی، ثبت شده است.
وی با اشاره به اینکه هر سال تنها دو هزار کودک از سوی دادگاه سلب حضانت میشوند، ادامه میدهد: این تعداد کودک قابل واگذاری به فرزندخواندگی هستند و این بدان معناست که اگر ضوابط و قوانین هم وجود نداشت، حدود ۲۴ هزار خانواده باید منتظر نوبت برای سرپرستی فرزند میماندند.
سختگیری، دلیلی برای دور زدن قانون نیست
مدیرکل دفتر امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی با اشاره به اینکه برخلاف اظهار برخی متقاضیان، سختگیری دلیلی بر ورود برخی متقاضیان به فاز غیرقانونی نیست، میگوید: بهزیستی براساس قانون موظف است از بین متقاضیان فرزندخواندگی، بهترین و شایستهترین خانوادهها را که آمادگی فرزندپذیری دارند برای سرپرستی کودکان بیسرپرست انتخاب کند. این شایستگیها در گذشته تنها منوط به شرایط محدودی بود، اما در روند جدید سوابق اجتماعی و فرهنگی خانواده نیز در این ضوابط پررنگتر شده است و تنها به شرایط اقتصادی بسنده نمیشود.
وی درباره شرایط عمومی ثبت شده در قانون میگوید: مقید به انجام واجبات و ترک محرمات، داشتن صلاحیت اخلاقی، دائمی بودن عقد زوجین، داشتن تابعیت ایرانی، سن بیش از ۳۰ سال حداقل یکی از زوجین (متقاضیان کمتر از پنجاه سال، در اولویت هستند)، نداشتن محکومیت کیفری، تمکن مالی، که با ابزارهایی مانند شغل پایدار با درآمد مکفی، خانه مسکونی اعم از ملکی یا استیجاری و داشتن بیمه پایه اجتماعی و درمان، از سوی بهزیستی سنجیده میشود، بعضی از مهمترین شرایط لازم برای پذیرش سرپرستی فرزند به شمار میآید.
بابایی، تمکن مالی یکی از زوجین در زمان ارائه تقاضانامه را برای واجد شرایط بودن ضروری میداند و یادآور میشود: کودک تحت سرپرستی حتی در صورت تمایل سرپرستان از میراث آنان محروم است؛ بنابراین برای تأمین منافع مادی کودک، سرپرستان باید به دستور دادگاه بخشی از اموال یا حقوق خود را به نفع کودکان یا نوجوانان تحت سرپرستی خود تملیک یا تعهد به تملیک کنند.
همچنین به گفته وی، سرپرستان موظف هستند با نظر سازمان بهزیستی، نزد یکی از شرکتهای بیمه کودکان یا نوجوانان تحت سرپرستی خود را بیمه عمر کنند. همچنین سرپرستان مکلف به نگهداری و تربیت کودک تحت سرپرستی و پرداخت هزینههای زندگی او هستند. بنابراین باید سفیه یا مجنون نباشند، اعتیاد به مواد مخدر، روانگردان و الکل نداشته و سلامت جسم و روان لازم و توانایی عملی نگهداری از کودک را داشته باشند.
ضرورت آمادگی یک خانواده برای فرزندپذیری
مدیرکل دفتر امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی با اشاره به پذیرش هر کودک بیسرپرست یا بدسرپرستی که توسط مراجع مرتبط به بهزیستی معرفی شود، میافزاید: برای بهزیستی پذیرش این دو دسته کودک، تفاوتی ندارد و کارهای مددکاری مرتبط با آنان انجام میشود. در مرحله بعد اولویت اول بازگشت کودک به خانواده اصلاح شده، گام بعدی نگهداری در خانواده جایگزین از اقوام درجه یک و دوم همان کودک است و اگر این موارد نبود یا سلب حضانت توسط دادگاه صورت پذیرفت، روند به سمت فرزندخواندگی پیش میرود.
وی اصلاح قانون برای جلوگیری از فرزندخواندگیهای غیرقانونی را ضروری میداند و میگوید: چارهای جز این نداریم؛ ضوابط در این خصوص خیلی ملایم است و این روند منجر به ورود کودکان بیسرپرست یا بدسرپرست از مجاری غیرقانونی به خانوادههای دارای آمادگی و شایستگی پایینتر میشود.
بابایی، انجام مراحل اداری برای اندازهگیری شرایط آمادگی یک خانواده برای فرزندپذیری را ضروری میداند و میگوید: ممکن است یک خانواده اکنون شرایطش را نداشته باشد اما با گذراندن دورههایی یا شرکت در جلسات مشاوره و روانشناسی تا شش ماه آینده برای فرزندپذیری آماده باشد. بنابراین نمیگوییم که یک خانواده صلاحیت دارد یا ندارد، بلکه موضوع آمادگی زوجین برای فرزندپذیری است.
صف طولانی برای کودکان زیر پنج سال
مدیرکل دفتر امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی با بیان اینکه اکنون ۹۴ درصد متقاضیان فرزندخواندگی متقاضی کودکان زیر پنج سال هستند، ادامه میدهد: اکنون ضابطهای مشخص شده است که هر خانوادهای حاضر باشد سرپرستی بچههای بالای پنج سال تمام را بپذیرد، بدون انتظار در پشت نوبت، در اول نوبت قرار میگیرد. البته اگر شرایط و صلاحیتهای پذیرش و آمادگیهای پذیرش را داشته باشد، خانوادههای متقاضی سرپرستی کودکان دارای معلولیت یا بیماریهای خاص نیز حتی اگر کودکان زیر پنج سال باشند، در صف و نوبت قرار نمیگیرد و خارج از نوبت به درخواستشان رسیدگی میشود.
بابایی، گام نخست برای درخواست سرپرستی فرزند از بهزیستی را ثبتنام در سامانه ملی فرزندخواندگی به آدرس http://adoption.behzisti.net بیان میکند و میافزاید: در هنگام ثبتنام باید مدارک مورد نیاز در سامانه بارگذاری شود و پس از بررسی اسناد، مرحله بعدی مصاحبه و بازدید مددکاری اولیه است که در صورت تأیید ابتدایی، خانواده باید منتظر باشد تا کودک واجد شرایط واگذاری در استان یافت شود.
وی با اشاره به اینکه در صورت وجود کودک واجد شرایط واگذاری، فرایند زیر شش ماه قابل انجام است، اظهار میکند: بهزیستی متولی تأمین کودک برای فرزندپذیران نیست؛ باید کودکی وجود داشته باشد که بتوان او را به متقاضیان دارای شرایط واگذار کرد. همچنین بیسرپرست بودن یا بدسرپرست بودن کودک باید مورد تأیید مقام قضائی قرار گیرد. این روند باعث میشود همیشه صف متقاضیان طولانی باشد.
امانت باید به بهترین خانوادهها سپرده شود
مدیرکل دفتر امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی، بررسی شرایط خانواده فرزندپذیر و تأیید صلاحیت آنها برای بهزیستی و دادگاه را از مراحل مهم واگذاری سرپرستی کودکان میداند و میگوید: این کودکان امانتی هستند که باید به بهترین خانوادهای که میتواند آینده آنان را تأمین کند سپرده شوند. شرایط لازم هم تنها به معنای امکانات مالی نیست؛ بلکه شرایط فرهنگی و اجتماعی خانواده متقاضیان نیز مورد توجه جدی قرار میگیرد؛ ممکن است گاهی با برگزاری یک جلسه تأیید روانشناس حاصل شود یا در بعضی موارد نیاز به جلسات بیشتری در این زمینه احساس شود.
وی در واکنش به انتقاد خانوادههای متقاضی به طولانی بودن فرایند اداری و بروکراتیک پذیرفتن سرپرستی فرزند، میافزاید: اگر بهزیستی در تأیید صلاحیت خانوادههای متقاضی، ذرهای کوتاه بیاید، خیانت در حق این کودکان معصوم است؛ زیرا برخی از آنها یک بار در زندگی سختی کشیدهاند و نباید بار دیگر این اتفاق برایشان تکرار شود. از سختترین تجربه برای این کودکان، فسخ فرزندخواندگی است؛ برخی خانوادهها کهبا احساس پیش میآیند و بعد تاب شنیدن حرف اطرافیان را ندارند یا دلشان را میزند، بزرگترین لطمه را به کودک وارد میکنند. برای همین باید از ابتدا دقیق بررسی شوند.
بابایی، راهاندازی سامانه ملی فرزندخواندگی را گامی برای شفاف شدن روند فرزندخواندگی در سراسر کشور میداند و میگوید: درصد خطا صفر نبوده است، اما با این سامانه خطاها به صفر متمایل میشود. یکی از مواردی که ممکن است برخی خانوادهها فرض کنند پارتیبازی صورت گرفته، این است که نمیدانند شرایط هر خانواده با خانواده دیگر متفاوت است. برای مثال ممکن است خانوادهای در یک استان چهار سال منتظر نوزاد دختر باشند و این اتفاق نیفتد اما خانوادهای دیگر با قبول پذیرش سرپرستی پسری شش ساله یا کودکی دارای معلولیت یا بیماری خاص در مدت کوتاهی به انتهای مسیر برسد.
نظر شما