به گزارش خبرنگار ایمنا، سندروم خستگی مزمن پیامدی از استرس مزمن طولانیمدت است که حداقل طی ۶ ماه بدون بهبود کافی به طول انجامیده باشد. این وضعیت را قبلاً به نام «فرسودگی شغلی» مینامیدند و حاکی از این است که فشار بالای مغز از حد تجاوز میکند و استرس ناسالم نام میشود. مراحل سندروم خستگی مزمن را به سه قسمت تقسیم کردهاند. مرحله نخست را «مرحلهٔ اعراض و علائم ابتدایی» نامیده میشود که علائم فشار روانی و جسمی را سبب میگردد ولی بیمار بازهم میتواند از عهده کارهای روزمره خود برآید. اکثریت مردم بعد از بروز اینگونه علائم به این نتیجه میرسند که علائم ناشی از استرس زیاد است و شیوه زندگی خود را تغییر میدهند، اما اگر در صدد چارهجویی اینگونه وضعیت برنیاید، احتمال ورود به «مرحله اضطراری» وجود دارد. این مرحله اکثراً زود و ناگهان رخ میدهد. ازآنجاکه بیمار غیرفعال میشود؛ این مرحله ممکن است تا چندین هفته به طول انجامد.
برای بیمار شاید برخاستن از بستر، واضح فکر کردن یا تمرکز کردن از کارهای سخت و ناممکن باشد در این حال قابلیت انجام چندین کار موازی با یکدیگر از بین میرود. در این مرحله ممکن است بیمار احساس بیچارگی و پانیک داشته باشد که شاید با افسردگی اشتباه شود. برای بررسی بیشتر موضوع سندرم خستگی مزمن و ضعف اعصاب با محمدحسین پورعباییان، دکترای روانشناسی گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید:
سندرم خستگی مزمن با بروز چه علائمی مشخص میشود؟
سندرم خستگی مزمن با علائم خستگی شدید و ناتوان کننده که غالباً همراه با سردرد، درد عضلانی، تب خفیف، علائم گوارشی، فارنژیت، حساسیت غدد لنفاوی، علائم گوارشی و مشکلات شناختی همراه است. تحقیقات برای یافتن یک علت عفونی در سندروم خستگی مزمن به صورت فعال ادامه دارد؛ چون درصد زیادی از بیماران مبتلا به این اختلال، شروع آن را به صورت ناگهانی و شبیه به آنفولانزا ذکر کردهاند.
چه تحقیقاتی تا کنون درباره اختلال سندرم خستگی مزمن انجام شده است؟
در سال ۱۹۸۸ مراکز کنترل و پیشگیری بیماریها در ایالت متحده، ملاکهای تشخیص اختصاصی مربوط به خستگی مزمن را شناسایی کردند. این سندرم توجه متخصصان پزشکی و جامعه را جلب کرد. در حال حاضر در ایالت متحده علاقه زیادی به بررسی مشکلات مربوط به مطالعات سندرم خستگی مزمن وجود دارد. در طبقهبندی بینالمللی آمار بیماریها که توسط سازمان بهداشت جهانی منتشر شده این اختلال یک بیماری با تعریف مبهم و علت نامشخص تحت عنوان خستگی و ضعف در تحقیقات تقسیمبندی شده است.
آیا میزان ابتلاء افراد به سندرم خستگی مزمن مشخص شده است؟
خیر، میزان بروز دقیق سندرم خستگی مزمن در افراد به صورت دقیق مشخص نیست، اما میزان بروز این اختلال در جمعیت بزرگسالان آمریکا در سال ۱۹۹۸ افزایش چشمگیری را تجربه کرده است.
چه عواملی باعث ایجاد سندرم خستگی مزمن میشود؟
محققان در تلاشند ویروس اپشتینبار را به عنوان عامل سندرم خستگی معرفی کنند، اما هنوز کامل نشده است. سندرم خستگی مزمن و ضعف اعصاب در جوامع صنعتی بیشتر است. در ایالات متحده آمریکا حدود ۲۵ درصد جوانان حداقل به مدت دو هفته یا بیشتر دچار خستگی مزمن میشوند و این موضوع زمانی که بیش از ۶ ماه طول بکشد، خستگی مزمن نامیده میشود.
ویژگی سندرم خستگی مزمن چیست؟
سندرم خستگی مزمن ویژگی مشخصی ندارد و تشخیص آن مشکل است. وقتی بیمار سابقهاش را بیان کرد پزشک به طیف مشکلات عصبی، متابولیک و روانی فکر میکند که ناراحتی بیمار را توجیه کند، اما پزشکان و روانپزشکان باید تا جایی که ممکن است همه علائم را در نظر بگیرند تا فرآیند تشخیص آسان شود. بیماران علاوه بر خستگی مزمن از احساس گرمی و لرز با درجه حرارت طبیعی بدن، شکایت دارند و برخی دیگر از حساسیت غدد لنفاوی بدون بزرگی آن شاکی هستند؛ در حال حاضر معاینه جسمی برای رسیدن به قطعیت تشخیص، قابل اعتماد نیست.
تفاوت سندرم خستگی مزمن با خستگی روزمره چیست؟
سندرم خستگی مزمن، شروع نامشخص و خستگی شدید غیر قابل توصیفی دارد که حداقل ۶ ماه وجود دارد. علائم این اختلال با استراحت بر طرف نمیشود و ناشی از فعالیت مداوم روزانه نیست همچنین سبب اختلال در فعالیتهای روزمره میشود.
درمان این بیماری چگونه است؟
درمان ناگهانی در بیماران خستگی مزمن، نادر است ولی بهبود نسبی دیده میشود یعنی با اینکه بیماری به شدت صورت میگیرد اگر افراد برای رفع آن کاری انجام ندهند به مرور زمان رفع میشود. در حال حاضر بیشترین گزارشها مربوط به سیر و پیش آگاهی این اختلال مبتنی بر نمونههای اندکی است. در یک مطالعه در ۶۳ درصد از بیماران که تحت درمان بودهاند بهبود مشاهده شده است اما از آنجایی که بیماران به پزشکان مختلفی رجوع پیدا کردهاند معمولاً این بیماری با دردهای سایکوسوماتیک اشتباه گرفته شده است.
بهترین روش درمان سندرم خستگی مزمن چیست؟
درمان روانپزشکی و درمان شناخت رفتار بهترین گزینه به خصوص در صورتی که افسردگی هم وجود داشته باشد، است. در بیشتر موارد با روان درمانگری و بینشگرایی حمایتی علائم به میزان چشمگیری بهبود پیدا میکند. عوامل دارویی به خصوص داروهای ضد افسردگی بدون خصوصیات رخوتزایی مانند بوپروپیون ممکن است در درمان این اختلال مفید باشد. طبق گزارشهای دریافت شده نفازودن در برخی بیماران سبب کاهش علائم و مشکلات حافظه میشود. داروهای محرک مانند آمفیتامینها و متیل فنیدات ممکن است به کاهش خستگی کمک کند.
با توجه به درمان چگونه به این بیماران چه کمکی میکند؟
درمان سندرم خستگی مزمن باعث غلبه بر باورهای اشتباههای بیمار مانند ترس از اینکه هر فعالیت خستگیآوری سبب تشدید اختلال میشود. در درمان بیماری خستگی مزمن گروههای خودیار نیز مؤثر است. تأثیر این گروهها ناشی از پویایی گروهی، ارائه همانندسازی شریک شدن در تجارب دیگران و انتقال اطلاعات است. همبستگی اعضا در این گروهها نیز سبب افزایش اعتماد به نفس میشود که در این بیماران مختل شده است و آنها اغلب احساس میکنند پزشکان آنها را جدی نگرفته به همین دلیل بسیاری از افراد مبتلا به این بیماری به ویتامینها و مواد معدنی و روشهای طبیعی غیرطبی و علمی روی میآورند که این موارد غیر علمی در متون طبی مطالعه و تأیید نشده است.
نظر شما