به گزارش خبرنگار ایمنا، سردار غلامرضا جعفری فرمانده انتظامی استان هرمزگان اظهار کرد: در پی اعلام یک فقره نزاع و درگیری دسته جمعی منجر به قتل در یکی از محلات بندرعباس، بلافاصله تیم گشت کلانتری ۱۳ شهرستان به محل حادثه اعزام شدند سپس پیگیری تخصصی موضوع به صورت ویژه در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی استان قرار گرفت.
وی افزود: در بدو حضور مأموران و تحقیقات اولیه انجام شده در محل مشخص شد درگیری میان سه نفر با افرادی ناشناس صورت گرفته که در این میان مقتول با ضربات چاقو از سوی فردی ناشناس به قتل رسیده و دو نفر دیگر بر اثر جراحات وارده به بیمارستان شهید محمدی بندرعباس اعزام شدهاند که در تحقیقات به عمل آمده از مصدومان در بیمارستان، آنها ضاربان را نمیشناختند.
فرمانده انتظامی استان هرمزگان ادامه داد: با پیگیری و حضور مجدد کارآگاهان شعبه قتل پلیس آگاهی در محدوده درگیری و تحقیقات میدانی به عمل آمده نهایتاً یکی از متهمان شناسایی و دستگیر و به پلیس آگاهی انتقال گردید.
وی تصریح کرد: با تحقیقات تکمیلی و اعترافات متهم دستگیر شده، دو نفر دیگر از عاملان درگیری و قتل که اقدام به شربخمر و سپس نزاع و درگیری کرده بودند شناسایی و با تلاش مضاعف و شبانه روزی کارآگاهان و انجام اقدامات فنی و اطلاعاتی گسترده محل اختفا ضاربان اصلی پرونده در یکی از محلات بندرعباس شناسایی و طی عملیاتی منسجم دستگیر شدند.
سردار جعفری با بیان اینکه متهمان در بازجوییهای فنی به عمل آمده صراحتاً به ارتکاب جنایت و قتل با سلاح سرد از نوع چاقو معترف شدند، خاطرنشان کرد: با اعترافات متهمان به قتل، در اجرای دستور قضائی صحنه قتل بازسازی و متهمان با قرار صادره روانه زندان شدند.
دستگیری عاملان وحشت ۲۰ دی ماه
اراذل و اوباشی که طی روزهای بیستم و بیست و یکم دی ماه سال جاری در خیابان وحدت اسلامی اقدام به تیراندازی و ایجاد رعب و وحشت در بین مردم میکردند، توسط پلیس امنیت شناسایی و دستگیر شدند.
سعید راستی رئیس مرکز عملیات پلیس امنیت عمومی تهران اظهار کرد: اقدام به شرارت این دو گروه در خیابان وحدت اسلامی و در برخی مغازههای این محدوده بوده است و جای گلولهها روی مغازه فوق که در روز بیستم و بیست و یکم دی ماه ناشی از شرارت اراذل و اوباش است همچنان مشخص است.
وی افزود: این دو گروه با کریخوانی اقدام به ایجاد دعوا و درگیری در شهر میکردند و در کمتر از ۲۴ ساعت توسط نیروی انتظامی شناسایی و دستگیر شدند.
رئیس مرکز عملیات پلیس امنیت عمومی تهران ادامه داد: این دو گروه اراذل و اوباش با هم قرارهایی را در سه نقطه از داخل و یک نقطه خارج از شهر تهران داشتند و همه متهمان دستگیر شده سابقه سرقت، شرارت و درگیری با سلاح سرد را دارند.
وی اضافه کرد: دو دستگاه موتور سیکلت از آنها توقیف شده و در کیانشهر نیز مشابه این اتفاق رخ داده است. هفت نفر از اراذل و اوباش دستگیر شده دو گروه فوق هم اکنون در اختیار پلیس هستند و همکاری خوب قوه قضائیه با پلیس در این پرونده جای تقدیر دارد.
نجات معجزه آسای ۳ نوجوان از ارتفاعات دراک در شیراز
محمدهادی قانع رئیس سازمان آتشنشانی شیراز اظهار کرد: در پی تماس این افراد با سامانه ۱۲۵و در خواست کمک از آتشنشانی، بلافاصله گروه امداد و نجات کوهستان ایستگاه ۲۲ آتشنشانی مستقر در پارک کوهستانی دراک، ساعت ۱۷ امروز به ارتفاعات اعزام شدند.
وی افزود: سرمای بسیار شدید هوا و عدم توانایی سه نوجوان گرفتار به ذکر موقعیت مکانی، عملیات را برای آتشنشانان سخت کرده بود اما آتشنشانان با تلاش فراوان و با استفاده از تجهیزات مخصوص، پس از پیادهروی در مسیری سخت و صعبالعبور خود را به سه نوجوان که دچار ضعف و سرما شده بودند، رساندند.
رئیس سازمان آتشنشانی شیراز ادامه داد: نیروهای عملیاتی، سه کوهپیما را ابتدا به منطقه امن و پس از اطمینان از وضعیت جسمی مطلوب به پایین کوه انتقال دادند.
وی خاطرنشان کرد: افرادی که برای کوهپیمایی به ارتفاعات میروند، همواره به یاد داشته باشند که موقعیت مناسب آب و هوایی، استفاده از تجهیزات کوهنوردی و آشنایی به منطقه و عبور از مسیرهای مشخص، احتمال خطر و مصدومیت کمتری را به همراه خواهد داشت.
کشف جسد زن میانسال از چاه ۲۵ متری در اصفهان
فرهاد کاوه آهنگران سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری اصفهان اظهار کرد: پس از دریافت گزارشهای مردمی از سامانه ۱۲۵، مأموران ایستگاههای شش و ۱۶ به محل اعزام شدند و جسد این بانو که چند روزی از فوتش میگذشت را تحویل مأموران پلیس آگاهی دادند.
قاتل مخوف اراک را بهم ریخت
سرهنگ محمود خلجی معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان مرکزی اظهار کرد: برابر هماهنگیهای انجام شده با مرجع قضائی مجوز انتشار عکس قاتل فراری صادر شده است.
وی با درخواست از شهروندان در خصوص شناسایی این فرد، افزود: در صورت هر گونه اطلاع از مخفیگاه قاتل، مراتب را از طریق تلفن ۱۱۰ به پلیس اعلام کنند.
گفتنی است، دو سال پیش قاتل با استفاده از اسلحه سرد فردی را در داخل مغازهاش در اراک به قتل رسانده و متواری شده است.
اسرار قتل مرد ثروتمند داخل خودرو ۲۰۶
ساعت ۱۰:۳۰ شامگاه ۲۷ دی مأموران کلانتری شهرزیبا در تماس با بازپرس مصطفی واحدی از قتل مرد ۶۰ سالهای داخل خودرو ۲۰۶ خبر دادند. به دنبال اعلام این خبر تحقیقات آغاز شد و بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی تهران و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شدند. با حضور در محل آنها با جسد مرد میانسال داخل خودرو در حالی مواجه شدند که آثار جسم برنده روی گردن وی به چشم میخورد. این در حالی بود که در معاینات متخصصان پزشکی قانونی، گلولهای نیز در سر مقتول پیدا شد که از سمت راست شلیک شده بود.
پسر مقتول اظهار کرد: پدرم وضع مالی خوبی دارد و در کار تجهیزات وسایل آتشنشانی نیز است. امروز به دنبالش رفتم تا باهم به خانه خواهرم برویم و حتی در مسیر شیرینی هم خریدیم. بین راه از پدرم خواستم چند دقیقهای داخل خودرو ۲۰۶ من منتظر بماند تا من به خانه بروم و برگردم. او هم قبول کرد و من به داخل خانه رفتم و وقتی که برگشتم با جسد خونین پدرم مواجه شدم.
در ادامه تحقیقات از خانواده مرد ثروتمند آنها مدعی هستند مقتول با شخصی اختلاف نداشته و به کسی مظنون نیستند. جسد به دستور بازپرس جنایی به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت ادامه دارد.
لو رفتن قتل قبلی به واسطه قتل شوهرخواهر
فرد شاکی به مأموران گفت: سعید با پسرم قرار داشت و آنها با هم بودند، اما بعد از آن قرار دیگر خبری از پسرم که یاسر نام دارد، نیست. از آنجایی که سعید و پسرم اختلاف مالی با هم داشتند، من فکر میکنم سعید بلایی سر او آورده است. پلیس ردیابیهای علمی را آغاز کرد و مشخص شد تلفن همراه یاسر بعد از دیداری که پدرش مدعی است با سعید داشته، خاموش شده و دیگر با کسی تماسی نداشته است.
وقتی سعید بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت، ادعا کرد خبری از سرنوشت یاسر ندارد و اظهار کرد: پدر یاسر درست میگوید ما با هم اختلاف مالی داشتیم و یاسر هم برای حل همین اختلاف مالی پیش من آمده بود. ما با هم صحبت کردیم، اما به نتیجه نرسیدیم و حتی درگیر هم شدیم. من یک ضربه به سر یاسر زدم، اما ضربه کاری نبود و مشکلی پیش نیامد. بعد هم یاسر رفت و ما از هم جدا شدیم. بعد از آن از او خبر نداشتم تا اینکه یکی از دوستانم گفت یاسر با او تماس گرفته و گفته به پاکستان رفته است. یاسر حالا در پاکستان است. او کشته نشده و من هم خبری از سرنوشتش ندارم.
در ادامه تحقیقات پلیس مردی را که سعید مدعی بود یاسر با او در تماس بوده است، پیدا کرد و مورد بازجویی قرار داد. این مرد گفت: سعید درست میگوید چند روز بعد از درگیری آنها من با یاسر حرف زدم، اما نمیدانم کجاست و بعد هم دیگر تماسی نداشتیم. او از شمارهای عجیب به من زنگ زد.
هرچند پدر یاسر اصرار داشت که پسرش به دست سعید کشته شده و سعید از سرنوشت او خبر دارد، اما با توجه به اینکه مدارکی که نشان دهد یاسر کشته شده و سعید این کار را کرده است وجود نداشت، سعید آزاد شد و دادسرا برای او منع تعقیب صادر کرد. با این حال پدر یاسر به قرار منع تعقیب اعتراض کرد.
سعید که با وثیقه آزاد بود، تصمیم گرفت در این مدت به خراسان مهاجرت کند. او بعد از رفتن به خراسان با خانواده خواهرش زندگی میکرد تا اینکه بعد از مدتی با شوهر خواهرش، حبیب، درگیر شد و او را به قتل رساند. سعید بعد از دستگیری توسط مأموران پلیس به قتل اعتراف کرد و اظهار کرد: بعد از اینکه از تهران به خراسان رفتم، با حبیب و خواهرم زندگی میکردم. او مرد خوبی بود، به من پناه داده بود و برایم کار پیدا کرده بود. من کار میکردم و برای زن و بچهام پول میفرستادم. شب حادثه دقیقاً نمیدانم چه اتفاقی افتاد که با هم درگیر شدیم.
من خیلی عصبانی شدم و با دسته هاون به سر او کوبیدم. نمیدانم چطور شد که او درجا روی زمین افتاد. من از خانه فرار کردم و نمیدانم بعدش چه اتفاقی افتاد. چند ساعت بعد که به خودم آمدم توسط پلیس بازداشت شدم. من اهل همین شهر هستم و با توجه به اینکه در تهران خیلی تنها شده بودم و کارم را از دست داده بودم، تصمیم گرفتم به خراسان بیایم تا در اینجا در کنار دوست و آشنا و فامیلی که دارم کار کنم و زندگیام را بچرخانم.
من حبیب را خیلی دوست داشتم و فکر نمیکردم چنین اتفاقی بین ما بیفتد. نمیدانم آن روز حبیب از چه چیزی ناراحت بود که به من بد و بیراه گفت و باعث شد من عصبانی شوم و دست به هاون ببرم. هاون روی زمین بود و من آن را از جای خاصی برنداشتم. وقتی عصبانی شدم، دست انداختم چیزی بردارم که دسته هاون به دستم آمد و محکم به سر حبیب زدم که یکباره دیدم روی زمین افتاد. این در حالی است که خانواده حبیب شکایتی را به دادسرا ارائه کرده و خواستار مجازات متهم شدند.
خانواده حبیب اظهار کردند: حبیب به سعید بسیار محبت کرد و به او در حالی که خانوادهاش طردش کرده بودند، پناه داد و برایش کار پیدا کرد. سعید به ما نمیگوید چه اتفاقی بین آنها افتاده که او مرتکب قتل حبیب شده است، اما هرچه بود او حق نداشت حبیب را بکشد. او پرونده قتلی هم در تهران دارد و ما خواستار مجازات او هستیم.
با توجه به ادعایی که خانواده مقتول کردند، متهم یک بار دیگر مورد پرسش قرار گرفت. او گفت: من در تهران به اتهام قتل بازداشت شده بودم، اما نه جسدی بود و نه اینکه اولیای دم مدرکی علیه من داشتند، به همین خاطر آزاد شدم.
با توجه به پرونده مطرح قتل که سعید در تهران داشت، دادسرا تصمیم گرفت طبق قانون پرونده را برای رسیدگی به تهران ارسال کند. به این ترتیب شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران موظف به بررسی پرونده شد و از دادسرای تهران خواست مستندات خود را برای قرار منع تعقیبی که برای متهم صادر کرده است، مورد بررسی قرار دهد تا در صورت تأیید این قرار از سوی شعبه ۱۰ پرونده یک بار دیگر به خراسان برگردد، در غیر این صورت متهم در تهران محاکمه خواهد شد.
نظر شما