به گزارش ایمنا و براساس یادداشتی از رضا شفیعی، دانشجوی جامعهشناسی سیاسی دانشگاه اصفهان، چه باید کرد که در برخی جوامع چون ایران، بهویژه در موضوعهایی مانند حفظ و احترام به مالکیت معنوی و دستاوردهای تاریخی، نه تنها اخلاق، حتی حداقل موارد ضروری قانونی نیز وجود ندارد. این شوربختی زمانی فزونی مییابد که مدیران با تمسک به عنوانهایی همچون لزوم توسعه مناطق محروم، اجازه بیبند و باری اخلاقی در صنعت را به هر منطقه و هر شخصیتی صرفاً ذیل عنوان توسعه میدهند؛ غافل از اینکه توسعهای که سبب تحریف تاریخ و تضییع حقوق سایران شود یا پایدار نیست یا سبب تخریب قسمتی دیگر از جامعه میشود.
این نقصان، فقدان قوانین لازم برای حمایت از حقوق معنوی در صنعت گردشگری، صنایعدستی و سوغات تاریخی اصفهان به خوبی نمایان است و امروز اماکن تاریخی و گردشگری اصفهان همچون گذر تاریخی چهارباغ، میدان تاریخی نقش جهان و… بهعنوان موزههای تاریخ، فرهنگ و مردمشناسی اصفهان، به نمایشگاه تاراج تاریخ اصفهان تبدیل شده و فقدان اخلاق و قانون، برای بیتوجهی مسئولان در برابر تاراج تاریخی میراث اصفهان بهانه است.
امروز اصفهان تنها شهری است که سوغات تاریخی آن در شهرهای دیگر تولید میشود اما در اماکن تاریخی اصفهان به فروش میرسد؛ در حقیقت به نام اصفهان و به کام دیگران است. این تاراج تاریخی، معطوف به موردی خاص نیست و به هر آنچه رنگ و بوی اصفهان دارد سرایت کرده است؛ هرچند گز اصفهان در این تاراج تاریخی مظلومترین است. این فریب تاریخی و فرصتطلبی اقتصادی از میراث اصفهان، با سستی و حتی حمایت نهادهای مربوطه همراه شده است و هیچ نظارتی برای مقابله با آن نیست. هر چند تمسک به تاریخ چندصدساله گز اصفهان عاملی برای نشان دادن اصالت تاریخی این هنر-صنعت اصفهان است، اما فقدان قانون، مفری برای توجیهها و بیتوجهیهای نهادهای مختلف به ویژه میراث فرهنگی اصفهان شده است.
چگونه است که مسئولان هنگام صحبت از مشکلهای اصفهان، چاره و راهکار توسعه را در گردشگری خلاصه میکنند؛ اما هیچ قدمی در این زمینه برنمیدارند! مسئولان مربوطه به چند سند و سفرنامه تاریخی نیاز دارند تا برای حمایت قانونی و حقوقی از سوغات تاریخی اصفهان اقدام کنند. از سفرنامهنامههای قاجاری یا از رمانهای عصر پهلوی باید شاهد بیاوریم. شاید اگر مسئولان امر حداقل یک مرتبه سفرنامه پولاک را (پزشک اتریشی که در سالهای ۱۸۶۰- ۱۸۵۱ م در ایران میزیسته است) مطالعه میکردند و از اصالت تاریخی گز اصفهان اطلاع داشتند، وضعیت سوغات اصفهان امروز اینگونه نبود.
در صورت فقدان بهرهمندی اقتصادی و تاریخی از سوغاتی تاریخی مانند گز، دستاورد اصفهان از اقتصاد گردشگری چه خواهد بود!؟ اجازه فروش تولیدات سایر استانها ذیل نام تاریخی گز اصفهان چه نتیجهای جز نابودی سوغات تاریخی اصفهان به همراه دارد!؟ ضمن اشاره به لزوم وضع قوانین لازم برای حمایت از اصالتهای تاریخ سوغات اصفهان که ورود کمیسیون گردشگری شورای اسلامی شهر و حمایت نمایندههای محترم مجلس شورای اسلامی را در اینباره طلب میکند، آیا مسئولان مرتبط حتی زبان اعتراض هم نسبت به وضعیت فعلی ندارند؟
سوغات هر شهر نه کالایی است معمولی، نه داشتهای است باد آورده؛ میراثی است تاریخی- حاصل زحمت، تلاش و تفکر مردمان آن سرزمین که لزوم توجه و حراست از آن دقیقاً و عیناً شبیه به سایر آثار و دستاوردهای تاریخی، فرهنگی و ادبی یک شهر است. بدین ترتیب اگر به هر دلیل و عنوانی، امروزه منافع اقتصادی برخی در تحریف و تاراج میراث اصفهان است، اگر به هر دلیل و عنوانی و ذیل هر مطلب عوامانه، توسعه مناطق به ظاهر محروم را منوط به تخریب تاریخ اصفهان کردهاند و اگر به هر دلیل و عنوانی به ویژه سستی مدیران دوایر فرهنگی اصفهان، امروزه شاهد لفاظیهای غیراخلاقی و غیرتاریخی علیه میراث و سوغات اصفهان هستیم، لازم است مسئولان ضمن آگاهیبخشی نسبت به تاریخ گز اصفهان، حمایتهای حقوقی و قانونی را نیز مورد نظر قرار دهند؛ حداقل اماکن تاریخی، گردشگری و مسافرتی اصفهان را از این هجمه محرّف و اصفهانستیزانه پاک کنند.
نظر شما