به گزارش خبرنگار ایمنا، پارکها و فضاهای سبز شهری بخش از شهر به شمار میرود که به صورت طبیعی یا مصنوعی دارای پوشش گیاهی میباشد. این مناطق دارای کارکردهای مختلفی از جمله حفظ تنوع زیستی، بهبود و تلطیف هوا، تفریح و تفرج و اثر زیباشناختی است.
قرار گرفتن در فضای مدرن و افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی، شهرها را به کانون تجمعهای زیستی و فعالیتهای مختلف و متنوع تبدیل و آنها را با کمبود فضاهای سبز عمومی روبرو کرده است. این در حالی است که با گذر از فضای مدرنیته و قرار گرفتن در جهان پست مدرن و به وجود آمدن حس نوستالژیک در این فضا، نیاز شهروندان را برای گذران اوقات فراغت افزایش داده و بازگشت به فضاهای سبز در شهرهای مدرن را باعث شده است که این خود آثار اجتماعی، روانی و فرهنگی زیادی را بر شهرنشینان واقع در این فضاها بر جای میگذارد.
«داریوش مختاری» از کارشناسان شناختهشده در مباحث فضای سبز و پارکها است که بیشتر با تحلیل و پژوهش باغات و بوستانهای کلانشهر شیراز شناخته میشود؛ وی در یکی از طرحهای مطالعاتی خود، ضرورت «اقتصادیکردن مدیریت پارکها» را مورد تاکید قرار داده است، طرحی که در صورت تحقق، میتواند زمینهساز تحول اساسی در محتوای کیفی بوستانها باشد.
مشروح گفتوگوی خبرگزاری ایمنا با داریوش مختاری، کارشناس فضای سبز شهری را در ادامه میخوانید:
اخیراً طرحی با عنوان "اقتصادیکردن پارکها و باغات عمومی در کلانشهر شیراز" مطرح کردید که میتواند به عنوان یک پژوهش مرجع، مورد توجه سایر شهرها و کلانشهرها قرار گیرد. به جزئیات بیشتر و کیفیت اجرای این طرح اشاره کنید.
اولین برداشتی که از «اقتصادیکردن» پارکها به ذهن عموم میرسد، این است که انگار عدهای میخواهند از پارکها درآمدزایی کنند و قرار است بوستانها به یک گستره تجاری تبدیل شود، اما این یک برداشت خام و اولیه است.
جالب اینکه حتی برخی از کارشناسان فضای سبز هم چنین برداشتی دارند. ادبیات ما این است که باید بوستانها را اقتصادی کنیم، به این معنی که عرصه بوستانها را بهینهسازی کنیم، هزینههای اجرایی را کاهش دهیم و در عین حال، به بحث درآمدزایی نیز توجه داشته باشیم.
به معنای ساده این که هزینهها را مدیریت کنیم؛ وانگهی از کاهش هزینهها در جایی که لازم است کوتاهی نشود و یا در افزایش هزینهها در جایی که با کارکرد بوستان جلا میبخشد، خودداری نشود. با توجه به اینکه یکی از برجستهترین خدمات عمومی در کلانشهرها، همین عرصههای سبز است، هرگز نباید در جایی که برای بهبود خدمات عمومی لازم است، از هزینهکرد کافی خودداری کرد.
ظرافت مقوله اقتصادی کردن این است که خودداری در انجام هزینههای ضروری، در بلندمدت هزینههای نگهداری و تعمیرات را افزایش میدهد و در کوتاهمدت از چشم چشمانداز و طراوت بوستان میکاهد.
کم دقتی در درست اجرا کردن نگهداری و حفاظت از بوستانها، میتواند هزینههای نگهداری را افزایش دهد. همچنان که نورپردازی غیرکارشناسی، میتواند مانع خواب شبانه گیاهان شود و یا خودداری از نورپردازی کافی میتواند از امنیت بوستان در شبانگاه بکاهد.
کمدقتی در مقوله امنیت شهروندان در بوستان، در بلندمدت میتواند موجب پرهیز شهروندان از حضور در بوستانها شود و این آسیب، به نوبه خود موجب میشود که نتوان به هرگونه خدماتی که متناسب با حفظ ماهیت و کارکرد بوستان درآمدزا باشد، اندیشید. همین جا است که در مرحله طراحی بوستان باید به مقوله مهندسی ارزش توجه کافی داشت.
اگرچه این پروژه مطالعاتی که داشتیم به طور عمده ناظر بر حفظ و نگهداری بوستانهای کلانشهر شیراز بود. شاید در مراحل تکمیلی و بازنگری و گسترش چنین مطالعاتی بتوانیم در رویههای اجرایی مربوط به طراحی، ساخت، حفظ و نگهداری بوستانها دقت بیشتری داشته باشیم و چنین نکاتی را پیشبینی کنیم.
بنابراین این طرح، یک راهکار کلان مدیریتی است که بیشتر به سازمان و نحوه مدیریت مربوط میشود، تا مردم!؟
بله، همینطور است. نمیتوان این طرح را مقولهای «نو» دانست، این ما هستیم که نسبت به مدیریت روز، عقب هستیم. در این طرح، به طور عمده با دو طیف دولت (شهرداریها) و پیمانکار سر و کار داریم. یک طرف این طرح، پیمانکار است و طرف دیگر آن دستگاه متولی یا همان شهرداری است.
باید اذعان داشت که در خدمات عمومیِ بوستانها، کمتر به بحث درآمدزایی توجه کردهایم. تلقی ما از درآمدزایی در پارکها، نباید به فروش یا اجاره بوفهها و فروشگاههای پارک محدود شود. سادهترین شکل درآمدزایی از بوستانها، استقرار کیوسکهایی است که برخی خدمات را در پارک به شهروندان ارائه دهد.
جالب است بدانید که همین کیوسکها برای شهرداری شیراز، مایه دردسر شدهاست. مثلاً صاحب کیوسک که ۲۰ سال یا بیشتر است که در یک بوستان، فعالیت دارد، طبق مواردی از قانون کسبوکار، در همان مقیاس چند مترمربع، ادعای مالکیت دارد و این واقعاً شگفتانگیز است!
رویکرد پیشنهادی شما برای درآمدزاییهای تخصصی از پارکها چیست؟
باید از شیوههای فعلی حاکم بر پارکها عبور کنیم. متأسفانه هم مردم و هم سیستم مدیریتی ما، هر دو مواجهه سنتی و منسوخ با مفهوم پارک و بوستان دارند. برای درآمدزایی باید به سمت پارکهای تخصصی و موضوعی حرکت کنیم، اما مردم ما هنوز پارکهای موضوعی، بوستانهای تخصصی، همایشهای رویداد محور و پارکموزهها را آن گونه که باید، نپذیرفتهاند.
از دیگر سو، شهرداریها نیز در پرورش پیمانکار متخصص و کاربلد، خوب عمل نکردهاند. همین باعث شده است، بیشتر پارکهای ما شبیه هم باشند. پارکهای ما به شدت دچار روزمرگی شدهاند.
پیمانکاری، مقولهای است که میتواند نقش مؤثر در صرفهجویی و تقویت شاخصهای کیفی داشته باشد، اما همین موضوع نیز ماهیت خود را از دست داده است. آیا اقتصادیکردن پارکها به معنی تحول در مدیریت پیمانکاری است؟
شیوه معمول این است که پیمانکار، هزینه نگهداری عرصهای را برآورد میکند و شهرداری، به عنوان یک مؤسسه عمومی، متولی میشود و مناقصه را برگزار میکند و وظیفه نگهداری را به پیمانکار میسپارد، اما در عمل، وقتی مناقصه برگزار میشود، پیمانکار در یک منگنه قرار میگیرد و ناچار است پروژه را با هر سختی که شده است، اجرا کند.
ما نیازمند بازنگری در قراردادها و شیوههای پیمانکاری هستیم، وقتی در یک نقطه درجا بزنیم، نه پیمانکار خوبی پرورش خواهیم داد و نه خودمان انگیزهای برای اجرای ایدههای نو خواهیم داشت.
شهرداریها با این درآمد اندکشان، بوستانهایی را پدید میآورند، ولی هیچیک از این بوستانها بر اساس یک نیازسنجی شکل نمیگیرد. وقتی شما نگاه اقتصادی ندارید طبیعی است که کارهایتان سلیقهای و تصادفی خواهد بود. باید از زیربنا، به سمت مدیریت هزینهها برویم و در عین حال، به دنبال مجراهایی برای خلق منابع درآمدی باشیم.
مدیریت بوستانهای ما در هیچیک از کلانشهرها، با نگاه اقتصادیکردن نیست. مساله چگونگی برونسپاری پروژههای حفظ و نگهداری بوستانها به طور شگفتانگیزی به بهرهوری منابع پیوند خورده است. دقیقاً همان جایی که باید به عناصری همانند انگیزه، علاقمندی، توانمندی و توانایی مالی و فیزیکی عوامل اجرایی حفظ و نگهداری بوستانها توجه کافی داشت.
گاهی دامنه زمانی واگذاری یک پروژه حفظ و نگهداری بوستان تأثیر زیادی در انگیزه پیمانکاران برای دقت در حفظ و نگهداری بوستان دارد. با قراردادهای یک ساله یا یک و نیم ساله با دشواری میتوان به بهرهوری منابع دست یافت.
کافی است توجه کنیم که مفهوم بهرهوری از دو بخش کارایی منابع و اثربخشی عملیات اجرایی تشکیل شده است. با قراردادهای یک ساله نمیتوان به کارایی منابع در حفظ و نگهداری بوستان دست یافت. همچنین نمیتوان اقدام اثربخش و پایداری برای حفظ بوستانها داشت.
در چارت تشکیلاتی که وزارت کشور برای کلانشهرها پیشنهاد داده است، "سازمان پارکها و فضایسبز" به "سازمان سیما، منظر و فضایسبز" تبدیل شد؛ با توجه به حذف عنوان "پارکها" چقدر با این تغییر عنوان موافق هستید؟
نامگذاری جدید بر اساس نیازهای زندگی شهری است و کارکردش نیز مشخص است. اتفاقاً رویکرد خوبی است و لازم هم بود؛ این یعنی مبلمان شهری نیز باید با فضای سبز یکسان و یکپارچه باشد و پیام کلی این تغییر نام این است که فضای سبز به عنوان یکی از بخشهای عمده در سیما و منظر شهر، باید با مبلمان شهری، یکپارچه و هماهنگ باشد.
نظر شما