به گزارش ایمنا، ۱۹ دی ماه سالروز عملیات کربلای ۵ در سال ۱۳۶۵ یکی از نقاط برجسته دوران دفاع مقدس است. عملیات کربلای پنج به فاصله کمی پس از کربلای چهار در حالی اجرا شد که عملیات کربلای ۴ به دلیل لو رفتن اطلاعات، توفیق لازم را به دست نیاورد ولی رزمندگان ما توانستند به فاصله خیلی کم یعنی حدود دو هفته نیروهای خود را به محور شلمچه منتقل کنند و عملیات کربلای ۵ را در آن محور بر دشمن تحمیل کنند.
روز اول عملیات فرمان آغاز درگیری در ساعات اولیه ۱۹ دی ماه ۱۳۶۵ با رمز یا زهرا (س) به یگانهای خطشکن ابلاغ شد. نیروهای قرارگاه کربلا با درهم شکستن مواضع دشمن در محورهای کانال پرورش ماهی، منطقه پنج ضلعی و شلمچه درصدد برآمدند به یکدیگر ملحق شوند. قرارگاه نجف نیز که در شب اول عملیات تنها با یک لشکر در جزیره بوارین بهمنظور فریب دشمن وارد عمل شده بود، توانست بهطور موقت و محدود در خط اول ارتش عراق در این جزیره رخنه کند. در ادامه عملیات، نیروهای خودی ضمن در هم شکستن دو پاتک عراق به سوی شلمچه پیشروی کرده و در ساعت ۱۰ صبح به مجاورت کانال «هفت دهنه» رسیدند و با تصرف دو موضع هلالی شکل اول و دوم، موقعیت خود در منطقه پنج ضلعی و شلمچه را مستحکم کردند.
عملیات در شب دوم در حالی ادامه یافت که دشمن با آگاهی از تلاش اصلی فرماندهی عملیات، یگانهایی را به فاو و دیگر مناطق عملیاتی برده بود، به سرعت به منطقه شلمچه منتقل میکرد. بخش اعظم تلاش دشمن به عقب راندن نیروها از غرب کانال و جلوگیری از ایجاد الحاق در مثلث نوک کانال معطوف شده بود. به همین دلیل در این شب که نیروهای قرارگاههای قدس و نجف وارد عمل شده بودند، عواملی همچون آتش دشمن و نداشتن مواضع مناسب برای پدافند موجب شد فقط به انهدام نیروی دشمن و استحکام مواضع تصرف شده در روز اول و نیز برهم ریختن آرایش نیروهایی که خود را برای پاتک آماده میکردند، بسنده شود. با آغاز روشنایی روز دوم عملیات، پاتکهای سنگین دشمن بیش از ۲۰ مورد در غرب کانال پرورش ماهی شروع شد که در هر پاتک، رزمندگان خودی با تحمیل تلفات بر یگانهای دشمن، آنها را عقب میراندند.
در شب سوم عملیات، پل «بوبیان»، بخشی از جاده آسفالته در جنوب کانال پرورش ماهی، پل دوم و نیز مواضع هلالی شکل نوک کانال به تصرف نیروهای قرارگاه کربلا درآمدند. نیروهای قرارگاه نجف نیز ضمن تصرف سومین موضع هلالی شکل، روی دژ مرزی پیشروی کردند. همچنین، نیروهای قرارگاه قدس حرکت خود را در شرق نهر «دوعیجی» آغاز کرده و ضمن پاکسازی مواضع هلالی شکل سوم و چهارم، به جاده شلمچه دست یافتند و در نتیجه، یگانهای دو قرارگاه قدس و نجف موفق شدند اهداف مرحله اول عملیات را تأمین کنند. در ادامه، یگانهای قرارگاه قدس به منظور تصرف خط دشمن در مجاورت نهر جاسم به پیش رفتند، اما به دلیل مقاومت نیروهای عراقی که تا صبح روز بعد ادامه داشت مجبور شدند تا خط نهر دوعیجی عقبنشینی کنند. ساعت ۹ صبح فشار هوایی و بمباران خطوط عملیاتی و عقبههای خودی همراه با بهکارگیری سلاحهای شیمیایی افزایش یافت و دشمن توانست نیروهای مستقر در محور کانال ماهی را عقب براند.
در شب چهارم نیز طرح عملیات شب قبل تکرار شد و همه یگانها به جز یک یگان که وارد بوارین شده بود پس از انهدام نیرو و در نهایت با روشن شدن آسمان به خطوط پدافندی روز قبل خود بازگشتند تا برای آغاز مأموریت بعدی آماده شوند. در ابتدای روز چهارم، پاتک دشمن به جزیره بوارین آغاز شد که با تلاش نیروهای قرارگاه نجف این پاتک با ناکامی مواجه شدند. در محور قرارگاه کربلا نیز برای حفظ مواضع جناح راست و تثبیت موقعیت در منطقه کانال پرورش ماهی، نیروهای خودی به رها کردن آب مبادرت ورزیدند. به این ترتیب، پیشروی در این محور متوقف شد و عملیات با دو هدف اصلی «تصرف خط نهر جاسم» و «پاکسازی جزیره بوارین» ادامه یافت.
روز پنجم عملیات از ساعت ۳ بامداد، دشمن پاتک خود را در غرب کانال ماهی همراه با شدیدترین و پرحجمترین آتش توپخانه در طول جنگ آغاز کرد و در نهایت پس از حدود دو و نیم ساعت تنها توانست دو موضع هلالی شکل را باز پس گیرد. با فرا رسیدن شب، یگانهای قرارگاه نجف مأموریت دیگری را با هدف تصرف کامل بوارین و مقر دشمن آغاز کردند و موفق شدند فقط به هدف دوم (تصرف مقر دشمن) دست یابند. در روزها و شبهای بعد نیز، رزمندگان خودی طی درگیریهای متعدد توانستند علاوه بر استقرار در شرق نهر جاسم، قسمتی از غرب این نهر را به عنوان «سرپل» به دست آورند.
نتایج عملیات کربلای پنج
عبور از موانع نفوذ ناپذیر دشمن در شرق بصره و حضور در حومه این شهر به گونهای اهمیت یافت که متعاقب این عملیات:
موقعیت سیاسی و نظامی عراق تضعیف شد و در نتیجه حملات گسترده این کشور به مراکز اقتصادی، صنعتی و مسکونی ایران بار دیگر آغاز شد.
اوضاع جبهههای نبرد به سود قوای نظامی ایران تثبیت شد و سپاه پاسداران یکی از ارزندهترین تجارب نظامیخود را کسب کرد.
تلاشهای بینالمللی برای پایان دادن به جنگ افزایش یافته و به تصویب قطعنامه ۵۹۸ که در آن برای اولین بار تا حدودی نظریات جمهوری اسلامی ایران لحاظ شده بود، در شورای امنیت سازمان ملل انجامید.
حضور گسترده نظامی آمریکا و متحدان او در خلیج فارس آغاز شد و یکی از هواپیماهای مسافربری ایران توسط ناوگان آمریکا ساقط شد. تعدادی از حجاج بی دفاع ایران توسط رژیم سعودی به شهادت رسیدند.
مناطق و تأسیسات آزاد شده
۱۲ کیلومتر پیشروی به طرف بصره و آزاد کردن ۱۵۰ کیلومتر مربع
آزاد سازی پاسگاههای بوبیان، شلمچه، کوت سواری و خین
آزاد سازی ۱۴ کیلومتر از جاده آسفالته شلمچه - بصره
آزاد سازی جزایر بوارین، فیاض و ام الطویل
آزاد سازی ۱۱ قرارگاه تیپ ارتش عراق
آزاد سازی روستاهای خرنوبیه، سعیدیه، حنین، سلیمانیه، هسجان، جاسم
عبور از کانال ماهیگیری، نهر دوعیجی و جاسم
استقرار در ۱۰ کیلومتری بصره
تصرف دریاچه بوبیان و بخشی از کانال ماهی
تجهیزات منهدم شده دشمن در عملیات کربلای ۵
بیش از ۸۰ فروند هواپیما
۷۰۰ دستگاه تانک و نفربر
۲۵۰ قبضه توپ صحرایی و ضد هوایی
صدها قبضه انواع ادوات نیمه سنگین
۱۵۰۰ دستگاه خودرو
۴۰۰ دستگاه انواع ادوات مهندسی و رزمی
مقدار زیادی سلاح سبک و مهمات
در این عملیات ۸۱ تیپ و گردان مستقل دشمن منهدم و ۲۴ تیپ و گردان مستقل نیز آسیب کلی دیدند و تعداد ۴۰ هزار نفر کشته یا زخمیو ۲۷۰ نفر اسیر شدند.
بازتاب عملیات کربلای پنج
شکستن خطوط و استحکامات و پیشروی در شرق بصره، تواناییها و قابلیتهای نظامی عراق را بار دیگر زیر سوال برد، چنان که روزنامه آبزِرِور چاپ پاریس به نقل از کارشناسان غربی نوشت: «برای اولین بار از آغاز جنگ تاکنون، ناظران و کارشناسان غربی در مورد کارایی امکانات دفاعی عراق دچار تردید شدهاند.»هم چنین تاکید بر توانایی نظامی ایران، بخشی دیگری از تحلیلهای ارائه شده در رسانههای خبری بود، چنان که رادیو بی. بی. سی طی تحلیل در همین زمینه با توجه به تجربه سپاه در عملیات فاو و عبور از رودخانه اروند، ضمن اشاره به عبور از منطقه آبگرفتگی و کانال پرورش ماهی در عملیات کربلای ۵ گفت: «موفقیت ایران در عبور از دریاچه ماهی، یک بار دیگر توانایی ایران در عبور از آبراهها را نشان میدهد.»
هفتهنامه نیوزویک نیز ضمن تاکید بر پیروزی ایران در عملیات کربلای ۵ بر شرایط پیروزی ایران بر عراق اشاره کرد: «تهاجم ایرانیها در نزدیکی بصره، حداقل یک چیز را در خصوص جنگ ایران و عراق تغییر داده و آن این مساله است که برای اولین بار طی چند سال گذشته، این احتمال را که یک طرف حقیقتاً بر دیگری پیروز شود مطرح ساخته است.»
روایت عملیات کربلای پنج از زبان سردار حاج قاسم سلیمانی
سردار سرلشکر حاج قاسم سلیمانی، از دلاورمردان دوران دفاع مقدس، عملیات کربلای پنج و نقش رزمندگان لشکر ثارالله سپاه در این عملیات را چنین تشریح میکند:
یکی از پرخاطرهترین و مهمترین برگهای تاریخ پرافتخار جنگ برای مردم استان کرمان، عملیات کربلای پنج است. اگر بگویم در روز عملیات کربلای پنج، کربلایی در جوار کربلای امام حسین (ع) به وقوع پیوست با همه آن فداکاری، ایثار، گذشت و ارزشهایی که توسط یاران امام حسین (ع) به نمایش درآمد، سخنی به گزاف نگفتهام. چهرههای تابناک و بزرگی در بین خودمان داشتیم که انصافاً جای تک تک آنها خالی است.
امروز در آن تابلویی که مقابل چشمم مجسم است، قامت رسای آنها را میبینم. انگار همه آنها حس کرده بودند که این عملیات جز آخرین عملیاتهای جنگ است و باید خود را به قافلهای که متعلق به آنها است برسانند و ملحق شوند. قبل از اینکه لشکر ۴۱ ثارالله به شلمچه برسد، یک اجتماع بسیار دیدنی و پرخاطره اتفاق افتاد.
شب وداع، لشکریان ثارالله همه بودند. زندی، بینا، مشایخی، طیاری، عابدینی، محمدی پور، میرحسینی، دریجانی، تهامی و گرامی همه بودند. چراغها خاموش شد، همه دست در گردن هم انداخته بودند و وداع میکردند. شهید مشایخی گفت: «در همسایگی خانه ما، هم در سمت راست و هم سمت چپ، بچه یتیم بسیار هستند. من روی بازگشت به جیرفت را ندارم. تصمیم گرفتهام پاهای خود را ببندم که عقب نشینی نکنم. قصد شهادت دارم.»
آن روز گذشت، صبح روز بعد، روی خاکریز، داخل سیمهای خاردار یک صحنه تماشایی نظرم را جلب کرد. عیناً مثل کربلا بود. آن جایی که امروز شاید از دید زائران شلمچه ناپیدا باشد. بالای سیمهای خاردار، دستهای قطع شده و بدنهای مطهر شهدا روی آب قرار داشت. جنازه حاج علی محمدی پور و علی عابدینی در کنار دژ در زیر تیربار دشمن روی زمین افتاده بود، بعد هم یکی پس از دیگری همه رفتند. وقتی از کانال ماهیگیری برگشتم، هیچکس نمانده بود. انگار همه با تمام وجود تلاش برای رفتن داشتند. کربلای پنج یک نبرد خونین بسیار مهم و سرنوشت ساز دفاع مقدس بود.
ما ۱۵ روز قبل از عملیات کربلای پنج، عملیات کربلای چهار را که ناموفق بود داشتیم. ضمن اینکه ما وضع امروز را نداشتیم. صنایع فعالی نداشتیم. تلاش ما این بود که ذخیرهای برای عملیات داشته باشیم. از طرفی، دشمن در عملیات کربلای پنج در اوج بالندگی بود. او سازمان نظامی خود را به ۱۰ برابر افزایش داده و از نظر کیفی رشد فزایندهای یافته بود. حجم نیروهای مسلح عراق به اندازه هر ۵۰ نفر، پنج نفر نظامی بود و از نظر تجهیزات نظامی و امکانات از عملیات خیبر به این طرف، بخش عظیمی از تجهیزات بسیار مهم دنیا در اختیار دشمن قرار گرفت. آمار تانکهای دشمن به پنج هزار دستگاه و نفربرها بالغ بر چهار هزار دستگاه میرسید. در جنگ هوایی، دشمن همه ابزارهای روز دنیا را در اختیار داشت، لذا امکانات دشمن یک حرکت و یک رشد فزایندهای پیدا کرده بود. دشمن از نظر اطلاعاتی هم به یک مرحله بالایی رسیده بود. هواپیماهای آواکس، رادارها و رازیتها که در مقابل تنفس و دمای بدن انسان حساسیت داشتند کشف عملیات ما را برای دشمن را بسیار آسان کرده بود و ما برای مخفی کردن عملیات خود، مستلزم هزینههای سنگینی بودیم.
روایت عملیات کربلای پنج از زبان هاشمی رفسنجانی
هاشمی رفسنجانی موفقترین عملیات در دوران جنگ را عملیات کربلای ۵ میدانست وی در مورد این عملیات چنین گفته است: «موفقترین عملیات دوران دفاع مقدس، عملیات کربلای ۵ بود. آنها در زمین ما بودند. ما آنها را شکست دادیم و رفتیم در زمین آنها. خیلی جلو رفتیم و تا نزدیک بصره رفته بودیم. آقای شمخانی هم عملیات را فرماندهی کرد. عملیات سختی بود، اما خیلی خوب بود. ما این دو عملیات را اینگونه تعریف کردیم که عملیات اول، عملیات فریب بود و عملیات اصلی، این بود که خیلی رضایتبخش شد. شما میتوانید به رسانهها مراجعه کنید و خبرهای آن موقع را ببینید که چگونه بود. شرایط بهگونهای بود که آیتالله خامنهای بعد از اینکه رهبر شدند، به همه فرماندهانی که در عملیات کربلای پنج آنگونه جنگیده بودند، نشان فتح و یک میلیون تومان وجه نقد دادند. به من هم بهعنوان فرمانده جنگ، نشان دادند.»
شهادت حاج حسین خرازی
حاج حسین خرازی با آنکه از ناحیه دست جانباز شده بود، ولی با جنب و جوش و تلاش فوقالعادهاش هیچگاه احساس کمبود نمیکرد و برای تأمین و تدارک نیروهای رزمنده در خط مقدم جبهه، تلاش فراوانی میکرد. در بسیاری از عملیاتها حاج حسین مجروح شد اما برای جلوگیری از تضعیف روحیه همرزمانش حاضر نمیشد به پشت جبهه انتقال یابد.
در عملیات کربلای ۵ زمانی که در اوج آتش توپخانه دشمن، رساندن غذا به رزمندگان با مشکل مواجه شده بود خود پیگیر جدی این کار شد که در همان حال خمپارهای در نزدیکیاش منفجر شد و روح عاشورایی او به ملکوت اعلی پرواز کرد و این سردار بزرگ در روز هشتم اسفند ماه ۱۳۶۵ در جوار قرب الهی ماوا گزید.
سردار دلاوری که همواره در عملیاتها پیشقدم بود و اغلب اوقات شخصاً به شناسایی میرفت در هر شرایطی تصمیمش برای خدا و در جهت کسب رضای حق تعالی بود. او یار حسین زمان، عاشق جبهه و جبههایها بود و وقتی به خط مقدم میرسید گویی جان دوبارهای مییافت؛ شاد میشد و چهرهاش آثار این نشاط را نمایان میساخت.
شهید خرازی پرورش یافته مکتب حسین (ع) و الگوی وفاداری به اصول و ایستادگی بر سر ارزشها و آرمانها بود. جان شیفتهاش آنچنان از زلال مکتب حیاتبخش اسلام و زمزمه خلوص، سیراب شده بود که کمترین شائبه سیاستبازی و جاهطلبی به دورترین زاویه ذهنش راه نمییافت. این شهید سرافراز اسلام با علو طبع و همت والایی که داشت هلال روشن مهتاب قلبش، هرگز به خسوف نگرایید و شکوفههای سفید نهال وجودش را آفت نفس، تیره نکرد. در لباس سبز سپاه و میقات مسجد، مُحرِم شد و در عرفات جبهه وقوف کرد و در منای شلمچه و مسلخ عشق، جان به جان آفرین تسلیم کرد.
نظر شما