به گزارش خبرنگار ایمنا، اصلیترین ممر آب شهر تبریز بر طبق متون تاریخی از دو مجرا ذکر شده است که نخستین آن «میدان چایی» یا «مهران رود» بوده که از کوههای سهند سرچشمه میگیرد و از میانه تبریز عبور میکند و دیگری «آجی چای» که از سراب و کوههای «بزقوش» سرچشمه میگیرد. اما رودخانه «آجی چای» به جهت عبور از معدن نمک روستای «اندراب» طعم و عنوان «آجی چای»، به معنای «تلخه رود» را میگیرد.
قناتهای تبریز
شاهکار مهندسی احداث قنات یا کهریز در تاریخ تمدن ایران ثبت است و استادکاران ایرانی فن حفر قنات را به مصر، شمال هندوستان، آفریقا و اسپانیا نیز بردهاند. قناتها رشته کانالهایی بودند که در اعماق زمین حفر میشدند و برای دسترسی به آبی که در آنها به جریان در میآمد، چاههایی عمود بر آنها نیز کنده میشد. اولین مرحله احداث قنات، حفر یک چاه مادر برای اثبات وجود سفره آب زیرزمینی و تعیین عمق آن است. قنات را از محلی که به آن «مظهر آب» میگویند و آب در آنجا به سطح زمین میرسد شروع به حفاری میکنند تا به «بن آب» برسند. ویژگی برجسته مهندسی قناتهای ایران نیز سیستم جریان آب بدون اختصاص هیچ امکانات یا هزینه خاصی، و فقط با استفاده از نیروی گرانشی زمین در طول مسیر قنات بوده که نیاز به محاسبات دقیق داشته است.
اما در تبریز به اذعان «نادر میرزا» نویسنده کتاب «تاریخ و جغرافیای دارالسلطنه تبریز» قدیمیترین قناتها، قنات «زبیده خاتون» بوده است. نادر میرزا در این خصوص آورده است «نخست کاهریز که بدین جای کردهاند قنات زبیده است. گویند این کاهریز به فرمان زبیده بریدهاند، آنگاه که شهر آبادان کرد.» آنچه در مورد قناتهای تبریز جالب توجه است، ارتفاع یک متری این قناتها است، که به رغم دشواری در حفر، امکان رسیدگی و ترمیم آنها را به خوبی فراهم میکرده است. در کل میتوان گفت که در طول تاریخ شهر تبریز بیش از ۲۰۰ رشته قنات ساخته شده است.
آب انبار و قرخ ایاخ
در بیشتر خانههای قدیمی تبریز در قسمت حیات اندرونی که محل آمد و شد بانوان و خدمتکاران بوده است. محلی به عنوان سردابه یا آبانبار قرار دارد. این سردابهها به شکل اتاقکهایی در زیرزمین احداث میشد که با عبور از چندین پله به شیر آب سردابه دسترسی پیدا میکردند. در اکثر میدانهای تبریز محلی که به واسطه تقریباً چهل پله به پایین میرفت، به نام «قرخ ایاخ» شناخته میشد. این محلها برای استفاده عامه مردم که در خانههای خویش قنات عبوری نداشتند، احداث شده بود. بیشتر این سازههای آبی با معماری گنبدی آجری احداث میشد که در حدود ۵۰ ساله اخیر با توجه به گسترش شبکه آبیاری و بلااستفاده بودن این مجاری آب، بیشتر آنها را مسدود و ورودیهایشان را تخریب کردهاند. اما با وجود این، بسیاری از این قناتها و محلهای دسترسی به آب، در زیر لایههای آسفالت کوچهها، خیابانها و میدانهای تبریز موجود هستند و در صورت احیا، ظرفیت بالایی در جهت جذب گردشگران و دوستداران این میراث کهن دارند.
یخچالهای طبیعی
یخچالها، محلهایی بودند که در آنها یخ به طور طبیعی تهیه و انبار میشد. تاریخ معماری ساخت یخچالهای طبیعی به گذشتههای دور برمیگردد و در سفرنامههای «مادام دیولافوا» و «ژان شاردن» که در زمان صفویه از ایران دیدن کردهاند به آنها اشاره شده است. با این همه، میتوان گفت که تاریخ ساخت بیشتر یخچالهای تبریز به زمان حکومت قاجار برمیگردد.
اما ساختار یخچالها عبارت است از یک ساختمان گنبدی با دیوارهایی ضخیم که در دل زمین ساخته شدهاند. در معماری ساخت این یخچالها در دیوار بخش شمالی که در فصل زمستان به سبب مایل تابیدن نور آفتاب همیشه سایه است، چالهای به شکل استخر امروزی میکندند و در مجاورت آن، انباری در عمق زمین احداث مینمودند. در قسمت فوقانی گنبد نیز چندین روزنه وجود داشت که در زمستان به هنگام برودت هوا باد سرد از آنها به محوطه داخل یخچال هدایت میشد و آب استخر یخ میبست. صبحگاهان قبل از طلوع آفتاب یخها را میشکستند و در انبارهای یخچال که دمایی ثابت و سرد داشت انبار میکردند تا در طول سال و به خصوص در گرمای تابستان مردم از آن یخ استفاده کنند.
«مادام دیولافوا» در مورد یخچالهای تبریز مینویسد «در موقع مراجعت از قونولخانه از نزدیک یخچال عبور کردیم. این بناها مخصوص فراهمکردن یخ هستند. یعنی در زمستان یخ را در آنجا انبار کرده و در تابستان به بازار آورده و به ساکنان میفروشند. تهیه یخ بسیار سهل است و با زحمت کمی به دست میآید. در زمستان گودالهایی که در پهلوی دیوارهای بلند واقع شده پر از آب میکنند.»
بیشتر یخچالهای تبریز عامالمنفعه بوده است و اکثراً وقفی بودند که عایدات حاصل از آن صرف بیچارگان و امور خیریه میشد. از یخچالهایی که امروزه هم بنایشان باقی است میتوان به یخچال میرزا موسی قائممقام واقع در محله ششگلان، که اخیراً مرمت شده، مورد استفاده قرار گرفته است و «یخچال صادقیه» واقع در ابتدای بازار صادقیه تبریز اشاره کرد.
از آنجا که بیشتر یخچالهای تبریز به لحاظ ساختمانی در دل زمین احداث شده و در زلزلهها آسیب کمتری دیدهاند هنوز هم باقی و سالم هستند و میتوان به عنوان جاذبههای گردشگری آنها را مورد استفاده قرار داد.
یکی دیگر از یخچالهای قدیمی که امروزه به عنوان انبار مورد استفاده قرار میگیرد «یخچال لَله بیگ» است. که در محله «نوبر» تبریز یا همان کوچه «شهید یوشاری» تبریز واقع است.
حمامها و غسالخانههای تبریز
صحبت از آب و قنات که به میان میآید حمام و غسالخانه نیز به دنبال آن میآید، چرا که در بیشتر مجراهای قناتهای تبریز حمامهایی با معماری گنبدی که با چندین پله به پایین راه دارند ساخته شده است. قدیمیترین حمامهای تبریز بنا به دو عامل مخرب زلزلههای تبریز و تأثیر رطوبت، به دوران قاجار برمیگردند و اینگونه آثار و بناها از ما قبل دوره قاجار باقی نمانده است. پس از آخرین زلزله ویرانگر تبریز که در آخرین شب سال ١١٩٣ قمری به وقوع پیوست و تبریز را به تلی از ویرانه تبدیل کرد، نجفقلیخان دنبلی، حاکم تبریز تصمیم به بازسازی مجدد شهر کرد و دور بافت مرکزی شهر بارویی ساخت و برای این بارو دروازههایی تعبیه کرد. در پشت دروازهها حمامهایی بسیار زیبا ساخت که بیشتر آنها در حال حاضر به شکل مخروبههایی برجا ماندهاند که نیاز شدیدی به مرمت دارد.
در میان تمامی این حمامها تنها «حمام میرزا مهدی» سالم مانده که ورودی آن را در غفلت مسئولان به مغازه تبدیل کردهاند و خود حمام نیز به عنوان انباری مغازه مورد استفاده قرار میگیرد. «حمام مهدی خان» هم در کنار خانه «مهدیخان فرشبافی» داماد مظفرالدینشاه در محله سرخاب، به حالت متروکه رها شده است و «حمام شالمیرها» در محلهی «امیرخیز» به شکل انباری در آمده است.
معماری اکثر این حمامها به این شکل طراحی شده که با پلههایی به سمت پایین وارد هشتی ورودی میشویم. این قسمت به دو منظور در حمامهای قدیمی ایجاد میشد. اول اینکه به عنوان فیلتر هوای بیرون و درون حمام عمل میکرد و دوم اینکه فضای داخل حمام را از نظر دیداری پوشش میداد.
هشتیها نیز فضای کوچک هشت یا شش ضلعی بودند که سکوهایی برای نشستن افراد در آنها پیشبینی شده بود که معمولاً خدمتکارانی که لوازم حمام اربابان خود را به حمام میآوردند روی آنها به انتظار مینشستند.
بعد از هشتی وارد سَربینه یا رختکن سرد میشویم که معمولاً شکل آن چندضلعی منتظم است و به شکل گنبدی با نورگیر زیبا و ستونهای سنگی است. در وسط سربینهها معمولاً حوضچههای آب سرد قرار داشت که درست زیر گنبد قرار گرفته و باعث بازتاب بیشتر نور آفتاب به محوطه میشد.
از سربینه به واسطه راهرویی به سمت گرمخانه هدایت میشویم. گرمخانه تقریباً با معماری شبیه به سربینه ساخته میشد با این تفاوت که بخار و گرما در آن محسوس بود. سکوهایی کنار گرمخانه نیز وجود داشت که برای نشستن به هنگام استحمام ساخته شده بودند. گرمخانه نیز دارای گنبد و ستونهای سنگی بود. خزینههای آب و تنویر خانه نیز از دیگر بخشهای حمامهای قدیمی بودند. اما حمامهای قدیمی فارغ از اینکه محل استحمام و پاکیزگی مردم بودند، همواره به عنوان یکی از کانونهای مورد استفاده در آئینها و مراسمهای اجتماعی نیز شناخته میشدند به طوری که مراسمهایی از قبیل «گلین حامامی»، «داماد حامامی»، «زاهی حامامی» و «عاشورا حامامی» نیز در آنها به اجرا در میآمد.
آخرین محل استفاده از آب قناتها نیز غسالخانهها بودند که برای شستوشوی مردگان مورد استفاده قرار میگرفتند.
یادداشت از: کریم میمنتنژاد، خبرنگار سرویس کلانشهرهای ایمنا
نظر شما