به گزارش خبرنگار ایمنا، رهگذران با دیدن صحنه سقوط زن در کانال آب سراسیمه با سامانه ۱۲۵ تماس گرفته و تقاضای کمک کردند که ستاد فرماندهی آتشنشانی تهران ساعت ۱۳:۳۰ دقیقه روز گذشته با دریافت خبر وقوع این حادثه بلافاصله آتشنشانان ایستگاههای ۴۸، ۲۴ و گروه امداد و نجات دو را به محل حادثه در بلوار ابوذر، پل سوم رهسپار کرد.
به گفته رضا مجریانی معاون منطقه هشت عملیات سازمان آتش نشانی تهران، عابر زن ۳۰ سالهای در حال عبور از بلوار ابوذر به علت نامعلومی و به طور ناگهانی به داخل کانال آب سقوط کرد و با توجه به خروشان بودن آب کانال، لحظاتی بعد آب وی را با خود برد.
وی افزود: این رهگذر پس از چندین متر طی مسیر در کانال، سرانجام در زیر بلوکهای در پوش کانال آب گیر کرد که او با فریادهای خود توانست توجه عابرین را به خود جلب کند.
مجریانی تصریح کرد: آتشنشانان بیدرنگ با استفاده از تجهیزات ویژه در عملیاتی سریع، این زن جوان را از میان سیل خروشان آب که هر لحظه امکان غرق شدن وی وجود داشت را به سلامت از داخل کانال آب خارج کردند.
معاون منطقه هشت عملیات سازمان آتش نشانی با اشاره به اینکه علت بروز این حادثه هم اکنون توسط کارشناسان آتش نشانی منطقه در حال بررسی است، خاطرنشان کرد: این عابر زن پس از خارج شدن از داخل کانال آب، جهت انتقال به مراکز درمانی تحویل عوامل اورژانس داده شد.
خشک شدن ناگهانی دانشجوی رشته برق
حسین گرامی دادستان نجفآباد اظهار کرد: ظهر روز گذشته (ششم، دیماه) یکی از دانشجویان رشته برق دانشگاه آزاد اسلامی نجفآباد بر اثر حادثه برق گرفتگی جان خود را از دست داد. این حادثه در حالی رخ داد که دانشجویان ترم آخر رشته مهندسی برق در کارگاه عملی در حال فراگیری آموزشهای مربوطه بودند.
وی افزود: پس از وقوع حادثه، این دانشجو به بیمارستان شهید منتظری نجفآباد منتقل و عملیات پزشکی برای احیای او انجام شد، اما متأسفانه این دانشجو فوت کرد.
دادستان نجفآباد با بیان اینکه بررسیهای فنی در خصوص اظهار نظر در مورد علت این حادثه هنوز تکمیل نشده و منتظر نظرات کارشناسی اداره برق و آتش نشانی و جمعبندی تمام نظرات هستیم، گفت: فیلمهای مربوط به این کارگاه مشاهده شده و همچنین آتشنشانی و اداره برق از محل حادثه بازدید داشتهاند و اکنون کارگاه مسدود است. پیکر این دانشجو برای بررسیهای بیشتر به پزشکی قانونی انتقال داده شده است.
وی اضافه کرد: به زودی نتیجه نهایی گزارشها مشخص و از طریق منابع رسمی اعلام میشود. تا پیش از جمعبندی نظرات و اعلام نتیجه نهایی گزارشها، بهتر است از اظهارنظر در خصوص علت این حادثه بپرهیزیم. شب گذشته با خانواده مرحوم دیدار داشتهام و در حالیکه این دانشجوی مسیحی در شب سال نو میلادی فوت کرده است، نباید با انتشار مطالب نادرست، نمک به زخم خانواده آن مرحوم پاشید.
انفجار کپسول یک کشته و سه مجروح بر جای گذاشت
محمودرضا ناصح سرپرست اورژانس پیش بیمارستانی و مدیریت حوادث دانشگاه علوم پزشکی ایرانشهر اظهار کرد: شب گذشته انفجار یک کپسول گاز خانگی به اورژانس این شهرستان اطلاع رسانی شد. بر اثر انفجار این کپسول یک نفر کشته و سه نفر مجروح شدند.
وی افزود: بعد از اعلام خبر حادثه به مرکز پیام اورژانس ۱۱۵ ایرانشهر بلافاصله سه دستگاه آمبولانس و یک تیم از آتشنشانی به محل حادثه اعزام شد. متأسفانه در این حادثه یک خانم ۳۶ ساله جان خود را از دست داد.
سرپرست اورژانس پیش بیمارستانی و مدیریت حوادث دانشگاه علوم پزشکی ایرانشهر ادامه داد: یک کودک هفت ساله با وضعیت وخیم و در حال CPR و یک نوجوان ۱۷ ساله هم پس از دریافت خدمات درمانی اولیه به بیمارستان خاتم الانبیا (ع) ایرانشهر منتقل شدند و یک نفر از مصدومین در محل به صورت سرپایی مداوا شد.
قتل با ماهیتابه
رسیدگی به این پرونده از سال ۹۹ با گزارش مرگ مرموز زن ۸۰ سالهای بهنام سوسن در شهرک ولیعصر آغاز شد. چند روز بعد از این جنایت پسر جوانی که از بستگان مقتول بود به اتهام قتل دستگیر شد. متهم ضمن اعتراف به قتل عمه پدرش مدعی شد ۱۰ میلیون تومان بدهی داشته که قادر به پرداخت آن نبوده. به همین خاطر تصمیم به سرقت طلاهای پیرزن گرفته و روز حادثه به بهانهای به خانهاش رفته و وقتی او برای آوردن چای و میوه به آشپزخانه رفته بود با ماهیتابه ضربهای به سر پیرزن زده و بعد از سرقت فرار کرده است.
پساز تکمیل تحقیقات پرونده متهم به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه فرزندان قربانی درخواست قصاص کردند. سپس متهم به جایگاه رفت و اتهامش را پذیرفت و ضمن اظهار ندامت خواهان بخشش از سوی اولیای دم شد. با پایان دفاعیات متهم، قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند. اما رأی صادره مورد اعتراض متهم قرار گرفت و پرونده برای بررسی به دیوان عالی کشور رفت و نقض شد تا متهم بار دیگر در شعبه همعرض محاکمه شود.
در جلسه دوم محاکمه اولیای دم دوباره درخواست قصاص کردند. متهم نیز گفت فقط قصد سرقت داشته نه قتل و بجز ضربهای که با ماهیتابه به سر مقتول زده ضربهای دیگر وارد نکرده است و نمیدانسته عمه پدرش عارضه قلبی داشته است. در پایان هیئت قضات وارد شور شدند و متهم دوباره به قصاص محکوم شد.
قتل زن جوان مقابل چشمان فرزند دو سالهاش
رسیدگی به این پرونده از دی سال ۹۹ با گزارش قتل زنی جوان در خانهاش آغاز شد. پس از آن جسد مقتول به پزشکی قانونی منتقل شد و کارشناسان این سازمان اعلام کردند که مقتول بر اثر شکستگی گیجگاه در پی برخورد جسم سخت با سر فوت کرده است. در ادامه مأموران به ردیابی تلفنهای همراه مسروقه زن جوان پرداختند تا اینکه سه ماه بعد از قتل یکی از تلفنها روشن و معلوم شد که با یکی از کشورهای همسایه ارتباط برقرار کرده است. مأموران با ردیابی تلفن همراه موفق شدند متهم را شناسایی و بازداشت کنند و در محل دستگیری او هر سه تلفن مقتول کشف و ضبط شد.
متهم پس از دستگیری به قتل اعتراف کرده و اظهار کرد: چند ماهی بود که یکی از دوستانم نشانی این خانه را به من داده بود و میدانستم که این زن صبحها با فرزند دو سالهاش در خانه تنهاست به همین خاطر تصمیم گرفتم تا برای سرقت به خانهاش بروم. وقتی وارد خانه شدم، مقتول با من درگیر شد که با گلدان به سرش کوبیدم.
پس از اعترافات صریح متهم و بازسازی صحنه جرم پرونده وی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده پدر، مادر و همسر مقتول به عنوان ولی قهری کودک دوساله مقتول درخواست قصاص کردند.
در ادامه متهم به جایگاه رفت اما این بار با رد اتهام قتل گفت: من کسی را نکشتم دوستم مقتول را به قتل رسانده است. آن روز من و دوستم برای سرقت به خانه مقتول رفته بودیم که دوستم او را کشت. پس از آن هم طلاها را خودش برداشت و گوشیها را هم به من داد. من هم به محض روشن کردن یکی از گوشیها دستگیر شدم. من در اداره آگاهی مجبور شدم به قتل اعتراف کنم.
قاضی از او پرسید: اگر قبول کنیم که در اداره آگاهی و تحت فشار اعتراف کردهای در دادسرا که اجباری نداشتی اعتراف کنی؟
پس از قاضی نماینده دادستان عنوان کرد: قابل قبول نیست که متهم به اجبار اعتراف کرده چرا که اگر به اجبار اعتراف کرده بود، نمیتوانست جزئیات قتل و سرقت را بیان کند از طرفی او در هیچکدام از مراحل بازجویی نامی از دوستش نبرده اما حالا دوستی را وارد پرونده کرده است که نمیدانیم کیست.
بعد از آن متهم برای آخرین دفاع از خود در حالی که سرش پایین بود، گفت: من حتی دستم هم به مقتول نخورد که قاضی پاسخ داد درست است دست شما به مقتول نخورد چون همان طور که اعتراف کردهای، با دو دستت گلدان را برداشتی و به سر مقتول زدی. با اعلام پایان رسیدگی به این پرونده قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
هوس کشمش برای مردی ۴ میلیارد تومان آب خورد
سرهنگ بهزاد عبدیان فرمانده انتظامی پردیس اظهار کرد: در پی اعلام شکایت فردی به پلیس پردیس مبنی بر اینکه شخصی در سه سال پیش با خرید کشمش از وی کلاهبرداری کرده و متواری شده است، موضوع به صورت ویژه در دستور کار مأموران انتظامی پردیس قرار گرفت.
وی افزود: در اقدام بعدی مأموران کلانتری فاز یازده موفق به شناسایی متهم و محل اختفای وی شده و با هماهنگی مقام قضائی در عملیاتی غافلگیرانه وی را دستگیر کردند. در تحقیقات صورت گرفته متهم به بزه ارتکابی اعتراف کرد و پس از تکمیل پرونده برای ادامه مراحل قضائی به مرجع خواهان تحویل داده شد.
فرمانده انتظامی پردیس خاطرنشان کرد: اغلب کلاهبرداریها ناشی از اعتماد مردم به افرادی است که به همین دلیل خود را به آنان نزدیک میکنند. مدارک هویتی از اسناد مهم است که هر شخص باید در حفظ و نگهداری آنها نهایت دقت را داشته باشد. توصیه میشود مدارک و اسناد خود را در محلی امن و به دور از دسترس دیگران نگهداری کنند.
آرزو خرمدین همدست پدرش بود
سرهنگ کارآگاه مرتضی نثاری معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ اظهار کرد: یکی از پروندههایی که میتوان به آن اشاره کرد مربوط به جسد مُثله شدهای در غرب تهران بود که بازتابهای خبری بسیار داشت و اذهان عمومی جریحهدار شد. این پرونده جز اقدامات پیچیده و علمی پلیس در کشف محسوب میشود.
وی ادامه داد: به محض اعلام پیدا شدن جسد در نزدیکی سطل زباله، کارآگاهان ما از اداره تشخیص هویت در محل حضور یافتند و با قطعات بدن شخصی که کشته شده بود مواجه شدند. مقداری از مچ دست، آرنج و پاها بدون سر و تنه کشف شده بود. با آزمایشگاههای علمی هویت مقتول کشف شد و از همان زمان محل زندگی و افرادی که ممکن بوده او را به قتل رسانده باشند کشف شد.
معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ افزود: با رصدهایی که انجام شد در کمتر از شش ساعت، توانستیم هویت مقتول و انگیزه قاتلان و هویت آنان را شناسایی کنیم. قاتلین خودشان را ابتدا معرفی نکردند و با معرفی هویت مقتول، کاراگاهان به دنبال محل سکونت رفتند و با پایشهای محلی و تحقیقات از مطلعین محلی و معاینات، به این شک کردند که اعضای خانواده (پدر و مادر) در این قتل مشارکت داشته باشند. این ماجرا آزاردهنده بود که پدر و مادری در قتل فرزندشان همدست باشند و او را مثله کنند. پس از مظنون شدن به این دو نفر، آنان بازجویی و در نهایت اقرار کردند و در نهایت به قتل داماد این خانواده رسیدیم.
وی اضافه کرد: در تحقیقات اولیه پدر و مادر منکر جنایت بودند و با آزمایشگاههای علمی و مجهز و نمونههایی که از خانه به دست آوردیم مجبور شدند اقرار کنند. جامعه روانشناسان نیز علاقهمند به پیگیری این مجرم بودند. این فرد تحت فشارهای روحی بود و مشکلات بین پدر و فرزند دامنه دار بوده است.
داماد این خانواده نیز به دلیل اختلاف با دختر چند بار مورد نصیحت پدر خانواده قرار میگیرد و نصیحتها کارساز نبوده و در نهایت به منزل دعوت شده، داخل غذایش سم میریزند و او را قطعه قطعه میکنند. دختر پس از مدتی دچار عذاب وجدان میشود زیرا همدست قتل همسر خود بوده و از پدرش حقالسکوت درخواست میکند و در نهایت این امر موجب میشود دختر را نیز از سر راه به همین روش به قتل برسانند.
۳۰ آبانماه بود که اعلام شد که اکبر خرمدین در زندان به دلیل ایست قلبی فوت کرد. خرمدین به جرم قتل فرزندان و داماد خود در زندان بود که اولیای دم دامادش از قصاص رضایت داده بودند.
نظر شما