به گزارش خبرنگار ایمنا، روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «چهار جناح بورسی در توئیتر» به بررسی رابطه بورس و اقتصاد از نگاه فعالان بازار سهام پرداخت و نوشت: ۵۰۰ روز پیش بود که شاخص کل بورس تهران به قلهای رسید که پیشتر در مخیله فعالان آن بازار نمیگنجید. در نیمه نخست سال ۹۹، سیاست گذار با بیاعتنایی به سبقت غیرعادی شاخص بورس از رشد اقتصادی اسمی (نه رشد واقعی) و با تکیه بر افسانه ضربهگیری تورم، سرعت این روند را تشویق کرد و در ادامه نیز به جای حل مشکل، فرسایشی کردن اصلاح قیمتها را در دستور کار قرار داد.
این ابر نوسان و روند فرسایشی اصلاح قیمتها، بحث بین فعالان بورسی را در توئیتر نیز داغ کرد؛ کاربرانی که حالا در کنار کنشگران سیاسی و اجتماعی، بعضاً هشتگهای مورد نظر خود را ترند میکنند. در این عده نیز همانند دیگر اجتماعات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، جناحهای مختلفی دیده میشوند.
جناحهایی که شاید بیراه نباشد اگر بگوییم در روزهای بد بازار، بیشتر گرد هم میآیند و گاهی همدیگر را از نیش انتقاد و کنایه بینصیب نمیگذارند. در یک نگاه کلی بورس بازان توئیتر نشین را میتوان در چهار جناح قرار داد که نظراتی متفاوت از یکدیگر دارند.
چند سالی است که حضور بورسیها در توئیتر پررنگتر شده است و در کنار کنشگران سیاسی و اجتماعی حالا بورسیها نیز بعضاً هشتگهای موردنظر خود را ترند میکنند. فعالانی که تنها در زمره کارشناسان و خبرگان بازار سهام قرار نمیگیرند و حالا سهامداران خرد نیز حضوری فعال در جمع توییتریها دارند.
بررسیها نشان میدهد در مجموع چهار گروه بورسی فعال در توئیتر به فعالیت میپردازند. دو گروه به بازی برد - باخت و دوقطبی جعلی میان بورس و اقتصاد معتقدند و دو گروه دیگر این دو را همجهت یکدیگر میدانند ولی با وجود اعتقاد به جریان برد - برد بازار سهام و اقتصاد کشور، نظراتی کاملاً متفاوت از یکدیگر دارند.
در دو سال گذشته چه بر بورس و سهامداران آن گذشت؟ معمولاً در اکثر کشورهای پیشرفته، سبقت غیرعادی شاخص بورس از رشد اقتصادی اسمی (نه رشد واقعی) بهعنوان آژیر خطر افزایش انتظارات تورمی تلقی میشود اما در نیمه نخست سال ۹۹، سیاست گذار اقتصادی به دلیل درک نادرست از این مهم و عدمدریافت معنای این علامت، با تکیه بر افسانه ضربهگیری تورم، سرعت این روند را تشویق کرد.
در این میان عدمپیشگیری از صعود غیرعادی بورس باعث شد که با آغاز تخلیه حباب قیمتی به وجود آمده، سیاست گذار هیچ راهی جز انتخاب بین گزینه بد یا بدتر (اصلاح فوری قیمتها یا فرسایشی کردن اصلاح) نداشته باشد که متأسفانه این بار هم گزینه بدتر یعنی فرسایشی کردن اصلاح قیمتها را در دستور کار قرار داد. فرسایشی کردن اصلاح اما به تضییع حقوق سهامداران و آب شدن روزانه سرمایه آنها منجر شد.
آنچه باعث فرسایشی شدن روند اصلاح قیمتها در بورس شد، همان تفکر منسوخ کنترل قیمتها در قالب فرمول مخرب دامنه نوسان بود که بازار سهام را به نابازار تبدیل کرد و در کنار اقتصاد دستوری حاکم بر کشور، سبب تعمیق زیان سهامداران شد. این ابرنوسانها سبب شد شاهد شکلگیری جناحهای مختلف بورسی در میان توییترنشینها باشیم. اما این جناحها کدامند و هریک چه نظراتی دارند؟
روزنامه جهان صنعت در صفحه نخست امروز خود با تیتر «دستاندازهای مهار تورم» به بررسی مسیر بلندمدت اقتصاد در سایه بودجه ۱۴۰۱ پرداخت و نوشت: مرکز پژوهشهای مجلس در تازهترین بررسی خود، کسری احتمالی بودجه ۱۴۰۱ را به تصویر کشیده است. این مرکز دو سناریو از کسری بودجه سال آینده ارائه داده است؛ در سناریوی نخست و در صورت تأمین مالی دولت از منابع غیر پایدار از قبیل استقراض و فروش دارایی، کسری بودجه ساختاری به ۷۰۴ هزار میلیارد تومان خواهد رسید.
دولت پیشبینی کرده این کسری را از طریق فروش نفت، فروش اموال دولتی، برداشت از منابع صندوق توسعه و فروش اوراق مالی جبران کند. با توجه به تجربه سالهای گذشته در خصوص عدم تحقق منابع بودجهای، پیشبینی شده دولت دچار کسری احتمالی تامیننشده شود. در صورت تحقق کامل انتشار اوراق، تحقق ۶۰ درصدی فروش اموال دولتی، تحقق کامل فروش نفت، میزان کسری بودجه سال آینده در سناریوی دوم ۱۵۶ هزار میلیارد تومان برآورد شده است.
با وجود کاهش نسبت کسری احتمالی تامیننشده از منابع عمومی دولت و به دلیل ناکافی بودن منابع اختصاصیافته برای سیاست حمایتی، میزان این کسری بیشتر خواهد شد. نکته قابل توجه آنکه اهتمام دولت برای کاهش کسری تراز عملیاتی و کنترل هزینهها هرچند قابل تقدیر است، اما در صورتی که برای کنترل تورم صرفاً به کنترل کسری بودجه در ۱۴۰۱ و سالهای آینده بسنده شود، وقوع تورم دور از انتظار نخواهد بود.
روزنامه تجارت در صفحه نخست امروز خود با تیتر «دور تند انتقادها از بودجه» به بررسی اظهار نظرهای بودجهای نمایندگان مجلس پرداخت و نوشت: تقدیم بودجه از سوی دولت به مجلس و انتشار جزئیات آن، واکنشهای بسیاری را در پی داشته است.
عدهای بر این باور هستند که اولین بودجه قرن چهاردهم شمسی ایران، دارای ویژگیهای مطلوبی در جهت رهایی از اقتصاد تک محصولی و تکیه بر منابع درآمدی پایدار همچون مالیات ستانی است، اما برخی دیگر از صاحب نظران بر واهی بودن اعداد و ارقام بودجه و بدبینی در تحقق آنها اصرار میورزند.
به عنوان مثال اینکه در لایحه بودجه افزایش ۶۱ درصدی مالیاتها پیش بینی شده، از دیدگاه برخی صاحب نظران منطقی به نظر نمیرسد، زیرا لازمه افزایش مالیاتها، باید بهبود درآمد مردم و افزایش تولید و رونق کسب و کارها باشد.
برخی دیگر نیز اعتقاد دارند این مالیات ستانی محقق میشود و میتواند به عنوان یک پایه ماندگار برای سالهای آینده باشد. شواهد نشان میدهد که در تولید و اقتصاد چنین رونقی اتفاق نیفتاده که انتظار افزایش رشد عجیب در بودجه را داشته باشیم.
البته انتقادها بخشهای بسیاری از بودجه را شامل میشود که هرکدام جای بحث و بررسی دارد. روزنامه تجارت در این شماره با بررسی دیدگاههای منتقدان بودجه، تحلیلی بر چالشهای پیش روی دولت در دفاع از لایحهای ارائه میکند که قرار است از مسیر بهارستان عبور کرده و معیاری برای دخل و خرج و اداره کشور باشد.
نظر شما