وقتی با شهر مهربان نیستیم!

"بحران آلودگی هوا یک راه حل کاملا مردمی دارد، اما همچون اکثر بحران‌های دیگر فساد ساختاری و منافع طبقاتی، مانع از حل آن می‌شود و در نهایت آنچه با آن روبه‌رو هستیم، شعار است و شعار."

به گزارش خبرنگار ایمنا، حسین فتحی اکبری، دانش‌آموخته مطالعات شهری در یادداشتی نوشت:

"چرا نفس‌مان بالا نمی‌آید، هوا سرد است یا شاید هوای دل ما خیلی سرد شده است! البته این نه بد است و نه خوب. این واقعیت است. هوای اجتماعی شهرها با روستاها تفاوت دارد، هوای شهرهای صنعتی هم با شهرهای قرون وسطی و روم باستان تفاوت دارد. احتمالاً بوی شهر تمدن اسلامی متفاوت از شهرهای چینی است! اما وجه اشتراک همه‌ی شهرهای امروزی دود و مرض است. البته این هم واقعیت است شهرهای پیشرفته‌تر این دود و مرض را تجربه کردند و بر آن غلبه کردند، به آسمان آبی رسیدند برای بار دوم! اما شهرهای بیچاره ما، اقلیم تنفس‌شان دود آلود شده است. شرمسار نیستیم از ناسپاسی‌مان نسبت به این شهر! مرزهای اخلاقی‌مان کجاست؟ آیا می‌توانیم به هر چیزی جنبه «کالایی» و «فردی» بدهیم؟

چرا هر ساله، در فصل سرما شهرمان خیلی زشت می‌شود؟ البته ناگفته نماند که در جاهای زشت هم آدم‌ها خاطرات خوبی دارند اما حجم بدی‌ها و خوبی‌ها قابل قیاس نیست. تدبیر و مدیریت و عدالت‌مان کجا رفت؟ عدالت آن چیزی است که ما در اقلیم خویش به بروز می‌رسانیم. چرا اقلیم‌مان را مملو از دود و مرض و تاریکی کردیم؟ چرا نفس‌هایمان سنگین شده است؟ اکنون تغییرات آب‌وهوایی را باید به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها بپذیریم و آشکارا به مصاف آن برویم.

آلودگی هوا و تبعات آن مانند مشکلات سلامتی و مرگ‌ومیر ناشی از آن به‌خصوص برای شهروندان آسیب‌پذیر را چگونه تحمل می‌کنیم؟ چرا اقدامات جسورانه جدید، عمیق‌تر و سریع‌تر را پیش نمی‌گیریم؟ شهرهای ما به خودروهای کمتر نیاز دارند و نه به خودروهای تمیزتر. برای رهایی از وسایل نقلیه دیزلی که آلوده‌ترین خودروها هستند، دقیقاً به همین اقدامات جسورانه نیاز است. ما به وسایل نقلیه کمتر و پاک‌تر نیاز داریم. خلاص شدن از شَرِّ آلودگی هوا ضروری است و باید راه‌های دیگری به جز رانندگی پیشاروی مردم قرار داده شود.

بحران آلودگی هوا، یک راه حل کاملاً مردمی دارد اما همچون اکثر بحران‌های دیگر فساد ساختاری و منافع طبقاتی، مانع از حل آن می‌شود. در نهایت آنچه با آن روبه‌رو هستیم، شعار است و شعار! حل بحران آلودگی هوا نیز همانند اکثر بحران‌های کشور نیازمند ایجاد یک سیستم نظارتی دموکراتیک، مردمی و شفاف در سطح کلان برای جلوگیری از هدر رفت منابع اقتصادی، انسانی و محیط‌زیستی و مقابله با رانت‌ها و امتیازاتی است که به اقشار و طبقات خاص داده می‌شود.

راهکارهایی مانند گسترش و بهبود کمی و کیفی حمل‌ونقل عمومی، الزام و تشویق برای استفاده از حمل‌ونقل عمومی برای شهروندان، کنترل تولید توزیع و کیفیت خودرو و بنزین، اجرا شدن طبقه‌بندی خودروهای آلاینده و پاک، رعایت‌کردن عدالت اجتماعی برای همه اقشار شهروندان، توزیع عادلانه امکانات در مناطق کشور، کاهش جمعیت و تمرکززدایی از فعالیت‌ها در پایتخت و شهرهای کلان است.

طبیعی است مادامی که منطق اقتصادی در یک ساختار رانتی بر منافع جمعی و عمومی مردم ارجحیت دارد، هر بحران محیط‌زیستی و اجتماعی، به مثابه یک فرصت سودآور برای لایه‌های ذینفع و ذی‌نفوذ جامعه تلقی می‌شود.

بیایید تلاش کنیم به زندگی معتقد باشیم، بیایید اگر بی اعتقادیم و اگر زندگی را باور نداریم، این بلایا را بر شهر تحمیل نکنیم. در گذشته اگر دودی از سوختنی ایجاد می‌شد به آسمان می‌رفت این آسمان که گویی نامحدود پذیرای دودی است که درست می‌شود، اما امروزه در شهر من، این حاصل عمل، رو در روی ما می‌ایستد. شاید یکی از دستاوردهای قیامت‌گونه دنیای امروز این باشد که حاصل بسیاری از اعمال بشر درست جلوی چشم او می‌ایستد!

اگر امروز می‌خواهیم خطی را تا آسمان بنا کنیم دیگر دود وسیله خوبی نیست نیاز به سیمان داریم، بتن، خیلی زیاد! وقتی با آنچه داریم، هماهنگ نیستیم، ناهماهنگیم. وقتی با شهر مهربان نیستیم و سَر به سَرش می‌گذاریم و قوانین معاشرت با آن را نمی‌دانیم، دیگر از پنجره کوه را نمی‌بینیم و فرق است که صبح برمی‌خیزی کوه ببینی یا هیچ نبینی!

کد خبر 542808

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.