به گزارش خبرنگار ایمنا، طلاق امروزه به یک انتخاب ساده مبدل شده و روندی صعودی داشته است و در سایه این انتخاب به ظاهر ساده، فرزندان بسیاری متحمل آسیب شدهاند. افراد با داشتن تصور خوشبختی و آینده روشن، فردی را به عنوان همراه در زندگی برمیگزینند اما در اواسط راه متوجه عدم انتخاب صحیح خود یا مشکلات فراوانی با او میشوند و تصمیم به جدایی میگیرند. طلاق تحت علل متفاوتی اتفاق میافتد و با وجود طلاق عاطفی میتواند الزاماً رسمی هم نباشد.
آمارها نشان میدهد که از هر سه ازدواج در سال ۱۴۰۰ یک مورد به طلاق منجر شده است. مجموع ازدواج کشور در تابستان ۱۴۰۰، ۱۳۴ هزار و ۲۰۸ مورد بوده است. محاسبات نشان میدهد که ازدواج در ایران در فاصله ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹، بیش از ۳۶ درصد کاهش یافته است. بر این اساس، میزان طلاق در ایران از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ حدود ۲۸ درصد افزایش داشته است.
مشاورههای قبل از ازدواج به عنوان راهی برای کاهش انتخاب نادرست همراه زندگی، مؤثر است اما باید مشاوره و آموزش در نحوه برخورد با فرد مقابل و زندگی با او آمیخته شود. نهادینه شدن فرهنگ مشاوره پیش از ازدواج و هنگام ازدواج در جامعه به طور کلی میتواند از چالشهای فراوان زندگی جلوگیری کند. حتی اگر زوجین تصمیم به جدایی بگیرند باید فرهنگ پس از طلاق را بیاموزند تا به فرزند خود آسیب کمتری برسانند. در خصوص دلایل عمده طلاق، اهمیت مشاوره پیش از ازدواج، تأثیر طلاق بر روی فرزند و چگونگی سازگار کردن فرزند با طلاق والدین با احسان کاظمی، روانشناس و مشاور خانواده گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید:
دلایل عمده جدایی زوجین چیست؟
به تعداد طلاقهایی که رخ میدهد دلیل وجود دارد. دلایل عمده جدایی زوجین شامل عدم تفاهم، مداخله و اشتباه دیگران، اعتیاد به مواد مخدر، خیانت، فرزندآوری و مسائل مالی است که مهمترین آنها عدم آگاهی زن و مرد نسبت به فرهنگ زندگی مشترک در لحظه انتخاب و زندگی با انتخاب خود است. عمده این مسائل به علت نداشتن بلوغ، آمادگی و یادگیری لازم برای زندگی مشترک و ناآگاهی زوجین نسبت به یکدیگر رخ میدهد؛ زوجین نمیدانند چگونه باهم گفتوگو کنند و تعارضات و مشکلات را حل کنند.
چه علائمی نشانگر در آستانه طلاق بودن زوجین است؟
کمتر صحبت کردن، بیتفاوتی نسبت به یکدیگر، مشکل در ارتباط عاطفی و جنسی، زیاد بیرون از منزل بودن، پناه بردن به کار زیاد یا خانواده خود یا چیزهایی به جز همسر و فرزند، بهانهگیریهای مکرر، پرخاشگری، تکرار فراوان شوخیهایی با مبنای طلاق و ارتباطات پنهانی زوجین نشانههایی از طلاق است. طلاق الزاماً رسمی نیست. در بسیاری از موارد این رفتارها انجام میشود زوجین بدون جدا شدن در کنار یکدیگر زندگی میکنند اما درگیر طلاق عاطفی هستند.
آیا داشتن رفتارهای متفاوت زوجین و عدم درک متقابل آنها میتواند دلیل جدایی باشد؟
ممکن است یک فرد عشق، علاقه و محبت خود را با دادن هدیه نشان دهد اما دیگری توقع داشته باشد که دوست داشتن را از زبان بشنود. در هر حال هنگامی که فردی با فرد دیگری ازدواج کند حتی اگر زبان عشق متفاوتی هم داشته باشند، پس از چند سال زندگی مشترک نسبت به یکدیگر شناخت بیشتری پیدا کرده و فرد میداند همسر وی چگونه عشقورزی را دوست دارد و او چه نوع عشقورزی بلد است. داشتن زبان عشق متفاوت میتواند باعث اختلاف، قهر و کاهش کیفیت زندگی زناشویی شود اما تنها به علت متفاوت بودن زبان عشق جدایی اتفاق نمیافتد.
چند درصد زوجین پس از مشاوره به زندگی بازگشتهاند؟
تصمیم به طلاق مانند تصمیم به خودکشی است. افراد به دلایل مختلفی مانند نمایش، تهدید یا باج گرفتن از طرف مقابل حرف از طلاق میزنند اما اگر تصمیم قطعی برای طلاق را مدنظر قرار دهیم، پس از رسیدن به مرحله تصمیم برای طلاق، معمولاً درصد پایینی پس از مشاوره به زندگی باز میگردند و اگر چنین اتفاقی هم بیفتد مجدداً پس از مدت کوتاهی همین اتفاقات تکرار میشود. گاهی اوقات مشاور با مشاوره دادن طلاق را به تعویق میاندازد اما این به معنی نیست که مسئله را حل کند.
چند درصد از طلاقها به علت ناپختگی زوجین رخ میدهد؟
بیش از ۹۰ درصد طلاقها به علت ناپختگی زوجین در زمینههای مختلف است. به عنوان مثال مرد نمیتواند اولویت را میان خانواده خود و همسرش بشناسد، مادر خود را بیشتر از همسر خود دوست دارد، رابطه عاطفی خود را با مادر خود قطع نکرده و در واقع همسرشان اولویت اول او نیست. حتی ممکن است عدم پختگی در زوج دیگر اینگونه باشد که فرد به علت داشتن مشکل با همسر خود به خیانت روی آورد.
مشاورههای قبل از ازدواج چقدر در کاهش طلاق مؤثر است؟
مشاوره قبل از ازدواج برای جلوگیری از شکست در ازدواج و طلاق بسیار مؤثر است. البته بسیاری از افراد برای نمایش در ظاهر به مشاوره قبل از ازدواج مراجعه میکنند و توقع دارند مشاور تنها حرف آنها را تأیید کند. اگر افراد به مشاور مراجعه کنند و اجازه دهند که فرآیند مشاوره در چند جلسه به خوبی پیش رود، مشاور توصیههایی به آنها میکند که با آگاهی از آنها میتوانند از طلاق خود در آینده تا حد زیادی جلوگیری کنند.
مشاور پس از بررسی ویژگیهای شخصیتی و انتظارات طرفین، در صورت وجود اختلاف زیاد به افراد توصیه میکند بهتر است که ازدواج نکنید یا گاهی مشاور افراد را به صبوری و ایجاد فاصله میان نامزدی تا ازدواج دعوت میکند تا با یکدیگر بیشتر آشنا شده و از ازدواج هیجانی جلوگیری شود. گاهی اوقات مشاور انتخاب آنها را به شرط رعایت مواردی با توجه به ویژگیهای شخصیتی آنها تأیید میکند یا میگوید شما از همه نظر همکفو هستید و میتوانید ازدواج کنید. این مورد تنها برای انتخاب بوده و با زندگی متفاوت است.
مشاور میتواند برای انتخاب یک فرد مناسب به شما کمک کند اما نحوه برخورد و زندگی شما با آن شخص نیازمند آموزش است. افراد باید بیاموزند در طول زندگی نیز برای پیشگیری از بروز مشکلات حاد مشاوره بگیرند. اگر مشاور شخص مورد نظر را تأیید کرد به معنی تضمین استحکام و خوشبختی خانواده نیست؛ برای زندگی سالم باید آموزش دید و به مشاورهها ادامه داد. مشاورههای قبل از ازدواج با در نظر گرفتن چنین شرایطی میتواند در کاهش طلاق مؤثر باشد.
راهکارهای کاهش طلاق در پنج سال ابتدایی زندگی چیست؟
راهکارهای کاهش طلاق مشاوره، آموزش و توجه به مسائل فرهنگی خانوادهها است. در بسیاری از اوقات زندگی یک زوج در یک یا دو سال ابتدایی بسیار عالی است اما در مورد ادامه تحصیل یکی از زوجین، مهاجرت، شاغل شدن زن و مواردی از این قبیل خانوادهها مخالفت میکنند و مشکلاتی رخ میدهد. چنین مشکلاتی مربوط به آموزش نیست و افراد باید قدرت انعطافپذیری و تابآوری خود را بالا ببرند. از طرفی فرهنگی که در جامعه رسوخ میکند و خواستههای زندگی قبل از ازدواج و بعد از ازدواج را متفاوت میکند همین ممکن است باعث اختلاف شود. به عنوان مثال دختر در خانواده پدری فرهنگ و علایقی داشته و با ازدواج به خانوادهای با سطح اجتماعی دیگر منتقل شده است و بر اساس فرهنگ طبقه اجتماعی خانواده همسر، تقاضاها و علایق متفاوتی پیدا میکند؛ این موضوع مربوط به فرهنگ خانوادهها و فرهنگ اجتماعی درون جامعه است.
مشاوره و آموزش میتواند مؤثر باشد اما عوامل دیگری نیز باید مدنظر قرار گیرد. فرهنگ جامعه و ریخته شدن قبح طلاق، طلاق را به یک انتخاب ساده تبدیل کرده است و هیچگاه نمیتوان با قانونگذاریهای مختلف جلوی موج سهمگین طلاق در جامعه را گرفت. عوامل تحریک کننده و برانگیزاننده طلاق در جامعه فراوان است. مشاوره و آموزش میتواند بسیار کمککننده باشد و حتی با وجود رسیدن به لبه طلاق، میتواند زوجین را عقب بکشد.
چه راهکارهایی برای بهبود روابط زوجین مؤثر است؟
زوجین باید فرهنگ مشاوره را در زندگی خود نهادینه کنند تا در صورت بروز مشکلات مشاور بدون سوگیری و طرفداری به آنها کمک کند. همچنین افراد هنگامی که ازدواج میکنند باید به هویت و فضای شخصی یکدیگر احترام بگذارند؛ اگر فردی ازدواج کرد الزاماً نباید کاملاً در اختیار خانواده باشد، گاهی اوقات افراد نیازهای شخصی مانند تفریح یا تنهایی دارند. همچنین افراد باید از مقایسه زندگی خود با زندگی سایر افراد پرهیز کنند تا راحتتر زندگی کنند.
رضایت از طلاق میان خانمها بیشتر است یا آقایان و کدامیک بیشتر ازدواج مجدد دارند؟
رضایت افراد از طلاق، بسته به علت طلاق متفاوت است؛ به عنوان مثال زنی که از یک فرد معتاد طلاق گرفته باشد، راضیتر از زنی است که از مرد به علت مشکلات خانواده شوهر جدا شده است. ازدواج مجدد در میان هم زنان و هم مردان وجود دارد و آنها بسته به دلیل جدایی اقدام به تشکیل زندگی جدید میکنند، ازدواج مجدد تا حدودی در زنان بیشتر است چرا که زنانی که جدا میشوند عمدتاً بیشتر برای به دست آوردن یک زندگی جدید بدون عوامل آزار دهنده قبلی تلاش میکنند.
فداکاری و طلاق نگرفتن به خاطر فرزند شایسته است یا ضرر بیشتری برای فرزند دارد؟
بعضی اوقات فردی همسر بدی دارد و در عین حال برای زندگی خود برنامه دارد و جدا میشود اما بعضی اوقات فرد به دلایل واهی تصمیم به جدایی میگیرد. قطعاً بیسرپرستی بهتر از بدسرپرستی است. اگر فرزندی با پدری پرخاشگر زندگی کند آیندهای بدتر از فرزندی خواهد داشت که مادر او از پدرش جدا شده است و فرزند را به تنهایی بزرگ میکند.
گاهی اوقات زوجین از یکدیگر جدا شده و فرزند پیش والدی میماند که مشکل بیشتری دارد و در این صورت فرزند سرپرست دوم خود را از دست داده و در عین حال در کنار والد بد زندگی میکند. تمام این موارد به چگونه بودن وضعیت فرزند پس از جدایی والدین مربوط است. سرنوشت یک فرزند در خانواده در آستانه طلاق بسته به درصد مشکلات، نوع مشکلات و زندگی فرزند در کنار کدام والد پس از جدایی متفاوت است. اگر زوجی دارای فرزند هستند قطعاً باید انعطافپذیری بیشتری در برابر مشکلات طرف مقابل خود داشته باشند اما بسیاری اوقات خودخواهیها اجازه چنین رفتاری را نمیدهد.
فرزند طلاق بودن، منجر به طلاق خود فرزند در آینده میشود؟
بچه طلاق بودن میتواند منشأ بسیاری از آسیبها باشد و شاید کوچکترین آسیب این باشد که منجر به طلاق خود فرزند در آینده شود. ناامیدی، بدبینی نسبت به ازدواج، خشم نسبت به والدی که او را رها کرده، گرایش به مواد مخدر یا مشروبات الکلی، احساس ناامنی، وابستگی و دلبستگی ناایمن سایر آسیبهایی است که متوجه فرزند پس از جدایی والدین است.
اکثر اوقات فرزندان طلاق در ازدواج خود دچار مشکل هستند و در بعضی موارد نیز چنین فرزندانی به علت آسیبهای بسیاری که از طلاق تجربه کردهاند، سعی میکنند تحت هر شرایطی در زندگی خود باقی بمانند زیرا نمیخواهند فرزندان خود نیز به این سرنوشت دچار شوند و این بسته به دیدگاه فرد به زندگی، متفاوت است.
چگونه میتوان فرزند را با طلاق والدین سازگار کرد؟
سازگار ساختن یک فرزند با طلاق والدین به عوامل مختلفی مانند داشتن یا نداشتن خواهر و برادر، سن فرزند و زندگی کردن فرزند کنار کدام یک از والدین پس از جدایی بازمیگردد. یک مشاور باید فرزند را با طلاق والدین سازگار کند. هنگامی که برای مشاور واضح است زن و مرد نمیتوانند با یکدیگر کنار بیایند، باید جلسهای ترتیب دهد و فرزند را آماده طلاق کند. فرزندی که با والدین در آستانه طلاق زندگی میکند، قطعاً شاهد مشکلات آنها بوده و چه بسا خود فرزند تمایل به جدایی آنها دارد اما تضمین حفظ کیفیت زندگی فرزند پس از جدایی به شعور پدر و مادر بستگی دارد که آیا میتوانند همچنان پدر و مادر باشند که معمولاً چنین اتفاقی نمیافتد. مشاور باید به فرزند برای درک کردن واقعیت کمک کند و فرهنگ طلاق را به پدر و مادر منتقل کند. پدر و مادر باید بیاموزند که از والد دیگر برای فرزند بدگویی نکنند یا فرزند را علیه والد دیگر پر نکنند.
نظر شما