نقش هنر و هنرمند در ایجاد شهرهای زیست‌پذیر

رشد بی‌رویه مناطق شهری از یک سو و تخریب‌های زیست محیطی، بحران‌های مسکن و آشوب‌های اجتماعی ناشی از افزایش قابل توجه جمعیت از سوی دیگر مدیران شهرهای مختلف جهان را به تلفیق هنر با طراحی شهری برای قدرتمندسازی هر چه بیشتر جوامع محلی سوق داده است.

به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، به نظر می‌رسد که برنامه‌ریزان و حتی معماران امروزه بیش از اینکه بر کیفیت زندگی ساکنان در طراحی‌های شهری تمرکز کنند، ذهن خود را بر زیباسازی شهرها معطوف کرده‌اند. از نگاه منتقدان بسیاری، تلفیق هنر با طراحی شهری یا گسترش همکاری بین هنرمندان با مدیران، معماران، برنامه‌ریزان و حتی ساکنان شهری بیش از هر چیز دیگری به مردم کمک می‌کند خود را با شرایط روزمره سازگار کنند و کمتر آن‌ها را به تغییر وضعیت و بهبود آن‌ها سوق می‌دهد. در راستای طراحی شهری، هنرمندان نقش بسیار چالش‌برانگیزی ایفا می‌کنند چرا که در برنامه‌ریزی‌های جامع شهری باید اغلب طراحی هنرمندانه جوامع محروم را به عهده گیرند. در نتیجه، مسئولیت آن‌ها بسیار سخت‌تر می‌شود چرا که اغلب برای ساخت و سازهای پروژه‌های خود به مشارکت با افراد بی‌خانمانی می‌پردازند که شاید هیچ‌گاه توان سکونت در آن‌ها را نداشته باشند.

نقش هنر و هنرمند در ایجاد شهرهای زیست‌پذیر

در بعضی از شهرهای دنیا نیز مدیران شهری، هنرمندان را به عنوان کارکنانی اجتماعی به مشارکت در طراحی شهری دعوت می‌کنند که می‌توانند با استفاده از هنر خود برای به چالش کشیدن بسیاری از شرایط اجتماعی روز بهره گیرند. این در حالی است که برخی از برنامه‌ریزان و کارکنان دولت نیز آثار هنری شهری را صرفاً نوعی سرگرمی روی دیوارها و فضاهای عمومی فرض می‌کنند که با واقعیات روز هیچ گونه سازگاری ندارد. در بدترین شرایط ممکن، زمانی که هنرمندان به ازای فعالیت‌ها و مشارکت‌های خود در طراحی شهری بودجه یا کارمزدی را از سوی دولت و یا مؤسسات طراحی شهری دریافت می‌کنند به سوءاستفاده از دولت توسط اغلب عموم مردم متهم می‌شوند.

به چالش کشیدن نظم شهری

علی‌رغم ناسپاسی‌هایی که بسیاری از مردم عادی در مورد هنرمندان در ذهن خود دارند، این افراد نقش‌های بسیار مهمی در طراحی شهری و به ویژه تقویت جوامع ایفا می‌کنند. در واقع هنرمندان از اجراهای تجربی گرفته تا مدل‌سازی مشارکتی و از تشکیل تیم‌های همکاری تا انجام پروژه‌های مشترک می‌توانند به شیوه‌های متفاوت به مردم در اشتراک ایده‌ها و تجربیات خود برای ایجاد شهرهایی باکیفیت‌تر برای زندگی کمک کنند. بدون شک این اقدام و تلاش‌ها می‌تواند نظم و قانون حاکم بر شهرها را به چالش بکشاند و مردم را به تغییر تفکر خود در مورد مناطق شهری و تغییر چگونگی زندگی در آن‌ها سوق دهد.

نقش هنر و هنرمند در ایجاد شهرهای زیست‌پذیر

اغلب مدیران شهری با طراحی فضاهای عمومی قصد دارند این باور کلی را در ذهن شهروندان به وجود آورند که نیمکت‌ها برای نشستن است نه برای استراحت کردن، قطارهای در حال حرکت تنها باید افرادی را حمل کند که قصد رسیدن به مقصد را دارد نه افراد بی‌خانمانی که از نداشتن جایی برای سکونت به قطارها به عنوان یک مکان امن پناه می‌آورند و بدتر اینکه پارک‌ها تنها برای خانواده‌هایی با کودکان طراحی شده است و گروه‌های جوان حق گرد هم آمدن در این فضاهای عمومی را ندارند.

بدیهی است که تلقین این باورها در ذهن مردم می‌تواند تبعات منفی زیادی را برای آن‌ها در پی داشته باشد که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به انزوا در میان آن‌ها به دلیل احساس مجاز نبودن برای حضور در فضاهای عمومی اشاره کرد. در واقع، اگر قوانین یا نظم ویژه‌ای بر فضاهای عمومی و حتی معابر شهری حاکم باشد، بسیاری از شهرنشینان ممکن است تحت شرایط خاصی یا برای رفع نیازهای ویژه‌ای در آن‌ها حضور پیدا کنند که این امر به سهم خود می‌تواند روابط اجتماعی را نیز مختل کند. در این وضعیت، فضاهای عمومی به مثابه پازلی خواهد بود که قطعات آن قابلیت تکان خوردن دارد اما در نهایت باید به جایگاه اصلی خود بازگردد.

نقش هنر و هنرمند در ایجاد شهرهای زیست‌پذیر

نقش هنرمندان در به چالش کشیدن نظم و قوانین شهری

در هنر مشارکتی، یعنی انجام پروژه‌ها با مشارکت هنرمندان و سایر اعضای جامعه، فضاهای شهری به عنوان یک موزائیک در نظر گرفته می‌شود که قطعات آن برای پوشاندن سطح زمین می‌تواند به شیوه‌های مختلف و نه یک نظم خاص کنار یکدیگر قرار گیرد. به عبارت دیگر، هنرمندان به هنگام مشارکت در طراحی شهری اجزا فضاهای عمومی را به صورت متنوع در کنار یکدیگر می‌چینند تا چشم‌اندازهایی متفاوت و کاربردی‌تر در شهرها به وجود آورند. بدون شک، این شیوه طراحی به مردم اجازه می‌دهد آزادانه‌تر از قبل عمل کنند و از فضاهای عمومی مطابق با نیازهای خود بهره گیرند ضمن اینکه امکان ایده‌پردازی خود شهروندان نیز برای بهبود کیفیت این فضاها وجود دارد.

امروزه از این شیوه طراحی در بسیاری از نقاط دنیا بهره گرفته می‌شود و مشارکت هنرمندان با سایر برنامه‌ریزان شهر، سهیم‌سازی مردم را نیز در پی دارد. به عنوان مثال، در کلان‌شهر زوریخ سوئیس، مشارکت مردم به ایجاد آرشیوی از انتقادات آنان در مورد کیفیت زندگی منجر و باعث شد مدیران شهری به آنان اجازه دهند در مورد فضاهای عمومی اطراف خود و کاربری آن‌ها تصمیم بگیرند.

هنر مشارکتی به مردم اجازه می‌دهد خواسته‌های خود از فضاهای عمومی را آزادانه بیان کنند و شهرها را آن گونه که خود مایل هستند، تغییر دهند. هنرمندان نظم‌ها و قوانین حاکم بر فضاهای عمومی را به چالش می‌کشند و نیازهای مردم را در اولویت طراحی‌های شهری قرار می‌دهند که در نتیجه آن، شهرهایی با کیفیت و حس رضایت‌مندی بیشتر میان ساکنان شکل می‌گیرد.

نقش هنر و هنرمند در ایجاد شهرهای زیست‌پذیر

کد خبر 540549

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.