به گزارش ایمنا، روز ۱۵ آذر سالروز شهادت شهید خلبان «احمد کشوری» است. به همین مناسبت مرکز اسناد انقلاب اسلامی بخشی از روایت محمدرضا نیک رهی از این شهید در کتاب «خانهای کوچک با گردسوزی روشن» را منتشر کرد.
«مدتی بود که احمد خیریهای میان بچههای پایگاه هوایی کرمانشاه تشکیل داده بود و به برخی از خانوادههای فقیر کمک مالی میکرد. یک شب که به همین قصد داشت به پایگاه میرفت، با اصرار همراهش شدم.
روی صندلی عقب بستههای ارزاق حاوی قند، روغن و لوازمالتحریر بود. در طول مسیر وارد جاده خاکی فرعی شدیم. احمد گفت: اینجا روستای تازهآباد کرمانشاه است. امشب چهره اصلی و بینقاب این مملکت را میبینی. وقتی وارد روستا شدیم. احمد درب خانهها را میزد و صاحبخانهها را به اسم میشناخت و بستهها را به آنها تحویل میداد. داخل خانهای شدیم که پر از بچههای قد و نیمقد بود. از من خواست به درس و مشق بچهها رسیدگی کنم.
داخل خانه پیرمرد و پیرزنی شدیم. پیرمرد بیمار بود و حال تکان خوردن نداشت. احمد بالای سرش نشست و سرش را بوسید و نوازشش کرد. پیرمرد دستان احمد را با محبت گرفته بود و رها نمیکرد. بدون اینکه متوجه شود، احمد مقداری پول زیر بالشتش گذاشت و به پیرزن گفت: مادر! سماوری که قولش را داده بودم آوردم.
یکی از فقرا با گرفتن بسته به جان شاه دعا میکرد! احمد گفت: این کمکها از طرف آیتالله خمینی است نه از طرف شاه!»
نظر شما