به گزارش خبرنگار ایمنا، سالمندی جمعیت، پدیدهای است که هر کدام از کشورهای جهان، تجربه متفاوتی از رویارویی با آن دارند، این پدیده زمانی رنگ و بوی بحران به خود میگیرد که دولتها با آمادگی کافی به استقبال آن نروند، مطالعات جمعیت نشان میدهد تعداد افراد مسن تا سال ۱۴۲۰ با رشدی جدی به بیش از سه برابر تعداد کنونی خواهد رسید.
از طرف دیگر تا ۱۵ سال آینده حدود ۵۸ هزار پزشک در سن بازنشستگی و بالای ۶۵ سال قرار خواهند گرفت و این یعنی ایران در ۲۰ سال آینده، به دلیل خروج تقریباً نیمی از پزشکان کنونی از چرخه خدمت و افزایش نیاز به خدمات به دلیل پیری جمعیت، با بحران کمبود پزشک روبرو خواهد شد.
بحران افزایش «سالمندان تنها» در سال ۲۰۵۰
طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی (WHO) در سال ۲۰۵۰ جمعیت سالمندان کشورهای در حال توسعه ۸۰ درصد جمعیت سالمندان جهان را تشکیل خواهد داد و این رقم قابلتوجهی است. گرچه ایران با بحرانهای اقتصادی دستوپنجه نرم میکند اما نباید بحران افزایش «سالمندان تنها» را در جامعه نادیده گرفت.
برآورد شده است که در آیندهای نزدیک، سالمندان، بیشترین جمعیت کشور را تشکیل دهند. از سویی بیش از ۸۰ درصد آنها به یک یا چند اختلال یا بیماری مبتلا هستند، مشکلاتی مثل بیماریهای جسمی، روحی، روانی و اجتماعی که مواردی چون از دست دادن همسر، فرزند، دوستان، تنها شدن در خانواده، بازنشستگی، کاهش تواناییهای عملکردی، تغییرات ظاهری، کاهش درآمد و امنیت اجتماعی و نگرشهای منفی جامعه به آن دامن خواهد زد، ایران یکی از منحصر به فردترین کشورها در شتاب سالمندی جمعیت در جهان است.
زمان بحران سالمندی در ایران
آنچه مسلم است در حال حاضر باید این واقعیت تلخ را بپذیریم که رشد سالمندی کشور دو برابر رشد جهانی است و تا چندین دهه آینده شاهد سونامی سالمندی در ایران خواهیم بود، در واقع پدیده سالمندی از پدیدههایی است که افراد در زندگی طبیعی خود دیر یا زود آن را تجربه خواهند کرد.
از سوی دیگر میزان رشد سالمندی در کشورهای مختلف و بسته به میزان موالید متفاوت است، در کشور ما هم چند سالی است که کارشناسان حوزه جمعیت بر این موضوع تاکید و هشدار دادهاند که طی سه دهه آینده آمار سالمندان در کشور قابل توجه خواهد بود.
در این بین دیدگاههای کارشناسی زیادی در مورد پدیده سالمندی ارائه شده است، اما نکته قابل توجه اینکه این موضوع چه زمانی تبدیل به یک بحران یا ابر بحران خواهد شد.
سالمندی و ارتباط آن با میزان فرزندآوری
سالمندی به عنوان مرحلهای از چرخه زندگی طبیعی، مجموعهای از تغییرات رشد طبیعی و هماهنگی است که طی آن تمام اعضا و اندامها، فرسوده میشود، سالمند شدن مجموعهای از عوامل فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی را با خود به همراه دارد از این جهت اینکه فرد خود را سالمند در نظر گرفته شود یا نه به عوامل بسیاری بستگی دارد.
آنچه مسلم است چیزی که در دهههای اخیر اتفاق افتاده همانند و همگون شدن طبقات متوسط و پایین جامعه با آنها و الگوبرداری از زندگی آنهاست و همین مسئله که این طبقه زندگی راحتتر و مرفهی دارند، طبقات متوسط و پایین را به فرزندآوری کمتر سوق داده است. همچنین بالا رفتن انتظارات خانوادهها و فرزندان آنها با توجه به افزایش امکانات رفاهی و نیازهای جدید به وجود آمده، علت دیگری است که میل به فرزندآوری کمتر برای افزایش کیفیت زندگی را فراهم آورده است.
کارشناسان تاکید دارند که کشور باید سیاست جمعیتی داشته باشد و به سمت افزایش جمعیت حرکت کند زیرا همه شاخصهای جمعیتی ما نظیر شاخص نرخ رشد، شاخص نرخ باروری و تعداد موالید طی سه دهه گذشته رو به کاهش بوده و با افزایش سالمندی مواجه شدهایم. به نظر میرسد از هم اینک قابل پیشبینی است که مسئولان طی دو دهه آینده از پدیده سالمندی غافلگیر شوند، چرا که یک سوم جمعیت ما دارای سن بیش از ۶۰ سال خواهند شد و این مسئله نیازمند زیرساختهای لازم در حوزه صندوقهای بازنشستگی، بهداشت و اقتصاد خواهد بود.
بنابراین ضرورت دارد از هم اینک مجلس و دولت سالمندی را در حوزههای مختلف فردی، خانوادگی، سیاسی، امنیتی، اجتماعی، بهداشتی و درمانی، فرهنگی و اقتصادی بازتعریف و تبیین کنند تا برای مواجهه با سالمندی سیاست داشته باشیم و در این سیاستها همه ابعاد سالخوردگی جمعیت و برنامه متناسب برای مواجهه با هر یک از آنها دیده شود تا سه دهه آینده غافلگیر نشویم.
چگونگی مواجهه دولت آتی با بحران «سالمندان تنها»
۱۷ خرداد ماه امسال بود که رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان با تاکید بر اینکه ایران در دو دهه آینده با بحران بزرگ سالمندی جمعیت مواجه خواهد شد، از دولت آینده خواست تا در برنامه هفتم توسعه با همکاری مجلس شورای اسلامی به بازآرایی ساختاری و سیاستگذاری در عرصه سالمندی اقدام کند.
حسامالدین علامه تاکید دارد در رأس این بحرانها، بحث «سالمندان تنها» است که در خانوادههایی با بعد خانوار کم زندگی میکنند. افزایش آمار طلاق به عنوان آسیب اجتماعی شایع در دوران میان سالی و همچنین پدیده تکفرزندی در دوران میان سالی باعث میشود که ما در ۲۰ سال آینده سالمندان تنهای ناشی از تجرد قطعی و آسیب اجتماعی طلاق و فوت همسر را داشته باشیم و لازم است بحث بیمه مراقبت طولانی مدت از سالمندان و مدلسازی بومی برای نگهداری از سالمندان تنها در درون اجتماع مبتنی بر خدمات داوطلبانه و سرویسهای در منزل برای سالمندان تنها فراهم شود. همچنین سمنهای سالمندی را در محلات به وجود آوریم تا بتوانیم با این پدیده بحرانی مواجه شویم.
وی در مورد اینکه در سال ۱۳۹۸ سهم جمعیت سالمندان ایران از مرز ۱۰ درصد گذشت، گفته است ایران در یکی از منحصر به فردترین شتاب سالمندی جمعیت در جهان، در سال ۱۴۲۰ جمعیت سالمندی آن دو برابر میشود و به ۲۰ درصد میرسد و بعد از آن افزایش جمعیت سالمندی تا بیش از یک سوم جمعیت (۳۳ درصد) در سال ۱۴۳۵، ادامه خواهد یافت.
رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان اظهار کرده است بحران سالمندی پیش روی کشور، احتیاج به عزم ملی و حاکمیتی دارد، در دولتهای گذشته، این عزم وجود نداشته فلذا کاری پیش نرفته است. ساختار کارآمد و متناسبی برای نظام حکمرانی علمی حوزه سالمندی شامل اندیشهورزی، سیاستگذاری، تنظیمگری، برنامهریزی، اجرا، نظارت و ارزیابی عملکرد وجود ندارد؛ این خلاءهای اساسی جز با عزم ملی و حاکمیتی قابل حل و فصل نخواهد بود.
علامه تاکید دارد در حال حاضر ما با برخی بحرانهای مهم مانند مسائل اقتصادی، تورم و اشتغال مواجه هستیم. هرچند در حال حاضر هم موضوع سالمندی نیازمند توجه دولتمردان است، اما با توجه به اینکه باید زیرساختهایی آماده شود تا بتوانیم با شتاب رشد جمعیت سالمندی در سالهای آتی مواجه شویم، نیازمندیم که دولت آینده به صورت ویژه به زیرساختها و ملزومات مواجهه با بحران سالمندی در دو دهه آینده توجه کند. بنابراین به عزمی ملی هم در بین دولت و سایر قوا و نهادهای حاکمیتی و هم سمنها و مردم احتیاج است تا کشور بتواند برای مواجهه با بحران سالمندی در سالهای آینده آماده شود.
موانع اقتصادی و بار روانی تک فرزندی
گزارشهایی که از سوی سازمانهای بینالمللی منتشر میشود، حرکت رو به پیری جمعیت و به طور طبیعی کسری نیروی انسانی جوان در آینده کشور ما را پیشبینی میکند، طبق گزارشهای این منابع، وضعیت کشور ما نسبت به سایر کشورها به طور معناداری متفاوت نشان داده شده و آینده بحرانیای را روایت میکند.
بنابراین، ایران باید مساله جمعیت خود را به عنوان آینده بلندمدت حل کند، فارغ از تفاوت دیدگاهها و سلایق دینی، قومی و حتی سیاسی، این مساله ایران است، واقعیت این است تجربه نشان داده مردم کشور ما همیشه در مواقعی که مساله را جدی احساس کردهاند، فعال بوده و اقدامات مناسبی برای حل مشکل انجام دادهاند؛ اما چرا در حال حاضر چنین رفتاری را از آنها نباید توقع داشت، به دلیل اینکه در ۳۰ سال گذشته، مانعتراشی بسیاری در این زمینه رخ داده است و به همین علت نهتنها هشدارهای منابع داخلی بلکه هشدار سازمانهای بینمللی هم با وجود موانع قانونی و فرهنگی چارهساز نخواهد بود.
فارغ از فرهنگسازیهای محدود پیش از انقلاب برای تحدید نسل از سه دهه قبل تاکنون نیز مشکلات زیادی ایجاد شده است، زمانی که به همه فرزندان خانواده یارانه معیشتی و بنزین تعلق نمیگیرد یا از طرف دیگر، همراهی و حمایتی از مادران باردار دانشجو یا شاغل نمیشود، نباید انتظار داشته باشیم مردم هم نسبت به این هشدار، واکنشی بجا و نتیجهبخش نشان بدهند.
از طرف دیگر، حق عائلهمندی و اولاد که در فیشهای حقوقی کارمندان در نظر گرفته میشود، بیشتر از اینکه جنبه حمایتی داشته باشد، شبیه یک شوخی است. در واقع برای حل این بحران، شهروندان باید پیام احترام به فرزند بیشتر را در دانشگاه، اداره، فضای شهری، خدمات اجتماعی و مانند آن احساس کنند.
بسیاری از خانوادهها، تلخی روانی تکفرزندی را چشیدهاند، مراجعان بسیار زیادی داریم که از معایب تکفرزندی خسته شدهاند و زحمتهای زیادی را تحمل میکنند و نتیجهای را که میخواهند، نمیگیرند. چنین افرادی تمایل دارند بار روانی تکفرزندی را از دوششان بردارند و از این وضعیت بیرون بیایند و به جمع خانوادههای دو یا چند فرزند بپیوندند اما موانع اقتصادی پیشروی این تصمیم، برایشان بسیار جدی است.
اهمیت خودمراقبتی در دوران سالمندی
پدیده سالمندی با تغییرات فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی بسیاری همراه است، که در صورت آگاهی نداشتن فرد از بیماریهای این دوران ممکن است منجر به از کارافتادگی و کاهش طول عمر در افراد شود. در حال حاضر تخمین زده میشود که ۸۰ درصد افراد بالای ۶۵ سال حداقل از یک بیماری مزمن و ۵۰ درصد آنان از دو بیماری مزمن رنج میبرند.
سالمندان در معرض تنهایی و انزوا و عدم برخورداری از حمایت اجتماعی بوده و به دلیل ناتوانی مجموعه این شرایط منجر به افت کیفیت زندگی آنها و تهدید سلامت جسمی و روانی شأن میشود. در واقع با افزایش سن، رفتارهای ارتقادهنده سلامت اهمیت بیشتری پیدا میکند و رفتارهای خود مراقبتی ارتقادهنده سلامت به عنوان اساسی عوامل تعیین کننده سلامت جسمی و روانی سالمندان است.
افسردگی سالمندان در اپیدمی کرونا
همهگیری ویروس کرونا و قرنطینههای اجباری و در خانه ماندن برای همه گروههای سنی تبعاتی به دنبال داشته است و در این پاندمی گروه سالمندان هم به دلیل ترس از ابتلاء و تنهایی و خانهنشینی را بیش از هر گروه سنی دیگری داشتهاند و در پی آن در معرض تهدیدهای روحی و جسمی قرار دارند.
در واقع با انتشار ویروس کووید ۱۹ از اوایل سال ۲۰۲۰ میلادی، وضعیت جهان و روش زندگی انسانها تغییر پیدا کرد، به خصوص در ماههای نخست این پاندمی سالمندان بیش از هر گروه دیگری آسیب دیدند و این آسیب تنها به سلامت جسمی آنان محدود نشده است، بلکه تأثیر پیامدهای روانی اجتماعی بحران کرونا بر کیفیت زندگی سالمندان انکارناپذیر است.
سالمندان از جمله گروههای آسیب پذیر در بحرانهای مختلف از جمله بحران به وجود آمده از ویروس کووید ۱۹ هستند، رعایت پروتکلهای بهداشتی و فاصله فیزیکی سبب شده این گروه از جمعیت در انزوا و تنهایی مضاعفتری نسبت به قبل قرار بگیرند.
امری که علاوه بر سلامت فیزیکی، سلامت روحی و روانی آنها را نیز تحتالشعاع قرار داده است، در بسیاری از کشورهای توسعه یافته زیرساختهایی برای حمایت از این قشر اندیشیده شده است چرا که سالمندان آسیب پذیری بیشتری نسبت به ویروس کرونا دارند.
برای پیشگیری، بهتر است تا حد امکان کمتر با دیگران در تماس نزدیک باشند. در شرایط فعلی عدهای از سالمندان به دلیل احساس تنهایی که بیش از پیش به آنها غلبه کرده است از فرزندان خود انتظار دارند همانند گذشته به آنها سر بزنند و این در حالی است که همگی باید بدون احساس افسردگی و ناامیدی، تنها زندگی کردن در شرایط پاندمی کووید ۱۹ را بپذیرند.
نظر شما