به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، کاشی و سرامیک برای اولین بار در قرن پانزدهم توسط مهاجمان موروها (گروهی از مسلمانان اسپانیایی که نژاد عربی، اسپانیایی و بربری داشتند اما در شمال آفریقا به سر میبردند) وارد پرتغال شد و سهم بزرگی از معماری آن زمان را از آن خود کرد. آزولجو که از نوعی کاشی و سرامیک لعاب دار قلع اندود ساخته شده، از آن زمان به هنری محبوب در میان مردم کشور به ویژه ساکنان پورتو تبدیل شد و جالب اینکه امروزه همچنان محبوبیت خود را میان معماران شهر حفظ کرده است. در ادامه به شرحی نسبتاً کوتاه از تاریخچه پیدایش این هنر در پرتغال و پورتو و سرچشمه آن از جهان و اصفهان پرداخته میشود.
آغاز کاشیکاری در اسپانیا
موروها اولین افرادی بودند که در قرن سیزدهم هنر کاشیکاری آزولجو را به شبه جزیره ایبری، شامل کشورهای اسپانیا، آفریقا، آندورا و جبل الطارق آوردند و به تدریج معماری این مناطق را با هنر خود تحت تأثیر قرار دادند. آزولجو با ریشه عربی به معنای سنگ صیقلی به طور رسمی از قرن پانزدهم توسط معماران اسپانیایی به عنوان یک هنر فراگیر به محبوبیت رسید و در مدت زمانی بسیار کوتاه سراسر کشور را در بر گرفت. از ابتداییترین نمونههای کاشیکاری آزولجو در معماری اسپانیا میتوان به نوع بسیار زیبای به کار برده شده آن در الحمرا، کاخی مشرف بر شهر گرانادای اسپانیا، اشاره کرد.
در سال ۱۵۰۳، مانوئل یکم، پادشاه پرتغالی به اسپانیا سفر کرد و با دیدن کاخ الحمرا و معماری منحصر به فرد آن شگفتزده شد. آنچه بیش از همه باعث حیرت مانوئل یکم شد، کاشیهای رنگارنگ در گوشه و کنار کاخ بود که او را به معرفی این نوع هنر به پرتغال سوق داد. کاخ ملی سینترا اولین جاذبه پرتغالی در کلان شهر لیسبون بود که دیوارها، سقف و کفپوش آن به زیبایی تمام با کاشیهای رنگارنگ آزولجو مزین شد. سبک کاشی کار شده در کاخ ملی سینترا علاوه بر زیبایی اعجابانگیز خود، معماری مورد علاقه موروها را به تصویر میکشید به این صورت که این قوم مهاجم از بودن در فضاهای خالی هراس داشتند و همیشه تلاش میکردند محیط اطراف سکونت خود را بسیار شلوغ کنند. در سبک آزولجو، تمام دیوارها، سقفها و کفپوشها از کاشیهای رنگارنگ پوشیده میشود و هیچ جای خالی به جای نمیگذارد.
تقویت هنر آزولجو توسط معماران ایتالیا
در قرن شانزدهم، بسیاری از سفالگران ایتالیایی به پرتغال مهاجرت کردند و در آنجا به برگزاری کارگاههایی برای آموزش هنر خود به مردم کشور مشغول شدند. در این دوره جدید، نقش انسانها و حیوانات به هنر کاشیکاری معرفی شد و حتی بسیاری از افسانهها و صحنههای کتاب مقدس خود را در کاشیهای معماریهای سراسر کشور به تصویر کشید. جنبش رنسانس یا نوزایی سراسر قاره اروپا را فرا گرفت که در این میان، پرتغال و هنر آزولجو نیز به شدت متأثر شد.
در آن زمان، پرتغال کاشی و سرامیکهای زیبایی را از اسپانیا و منطقه فلمیش وارد و برای اولین بار در سال ۱۵۸۴ یک هنرمند پرتغالی، طراحی و ساخت آزولجو را آغاز کرد. در طراحیهای این هنرمند، تصاویری از زندگی انسان و نوع متفاوتی از آزولجو در پرتغال شکل گرفت و به سرعت در معماریهای سراسر کشور پیاده شد. امروزه همچنان این نوع کاشیکاری در فضاهای بیرونی کلیساها و صومعهها به وفور به چشم میخورد ضمن اینکه، نماهای بیرونی بسیاری از سازههای عمومی پرتغال را نیز آزولجو فرا گرفته است.
دوران طلایی آزولجو
قرن هجدهم برای معماران پرتغالی، عصر طلایی آزولجو نام گرفت چرا که بهرهگیری از از این نوع کاشیکاری به اوج خود رسید و تقاضای گسترده آن به وضوح قابل مشاهده بود. در پرتغال، کاشیکاری سراسر نماهای بیرونی و داخلی کلیساها، صومعهها، خانهها و کاخها را فرا گرفت و در بعضی از سازهها، حتی کفپوشها نیز از کاشی ساخته شد. در همین بحبوحه، نوعی دیگری از کاشیکاری به نام "پیکرهای میزبان" شکل گرفت که در آن تصاویری هم اندازه از اشخاص واقعی روی کاشیها نقاشی میشد که مهمانها را به داخل یک مکان عمومی به ویژه رستورانها دعوت میکرد.
در سال ۱۷۵۵ زلزله بسیار عظیمی پرتغال را لرزاند و بسیاری از سازههای کشور را به ویژه در شهرهای لیسبون و پورتو به خرابه تبدیل کرد. به تبع، سازههای مزین شده با کاشیهای آزولجو نیز خراب شد و تقاضای این کاشی در ساخت و سازهای جدید بسیار افزایش یافت. در نتیجه معماران که مجبور به تولید انبوه کاشی برای ادای تقاضای زیاد بودند، آزولجوهای جدید را به مراتب سادهتر از قبل طراحی کردند که در نتیجه آن، معماریهای امروزی شکل گرفت.
اصفهان، شهر گنبدهای فیروزهای
قدمت کاشی در اصفهان که به شهر گنبدهای فیروزهای در جهان معروف است به دوران ماقبل تاریخ بر میگردد. بسیاری از باستانشناسان بر این باور هستند که کاشی و سرامیک از نظر تاریخی، پنجمین شیوه بنیادی در تزئین ساختمانهای سنتی به حساب میآید که در نتیجه خلاقیت، مهارت و ذوق هنری سازندگان به شیوههای مختلف و اغلب با ترکیب رنگهای متنوع یا حتی از قرار دادن سنگریزههای رنگی حاصل میشود. در زمانهای قدیم کاشیکاری اغلب با هدف حفظ بهداشت و زیبایی در عصر هخامنشیان ترویج یافت و طی دوران ساسانیان با لعاب ضخیمتر شکل گرفت.
با ظهور اسلام در ایران، هنر کاشی در اصفهان به عنوان مهد کاشیکاری جهان به شکوفایی رسید و نمای داخلی و بیرونی بسیاری از بناهای مذهبی را فرا گرفت که به واسطه همین رویداد، اصفهان تحت عنوان "گنبدهای فیروزهای" در جهان به شهرت رسید.
شاه عباس در دوره صفویه با به قدرت رسیدن خود اصفهان را به عنوان پایتخت ایران انتخاب کرد و برای توسعه آن کوشید که در این میان، هنر کاشیکاری نقش مهمی در زیباسازی شهر ایفا کرد. امروزه همچنان بناهای بسیاری نظیر مساجد، مقبرهها، پلها و کاخهایی از آن زمان به جای مانده است که با زیبایی و شکوه منحصر به فرد خود، پس از قرنها گردشگرانی را از سراسر دنیا به سمت خود فرا میخواند.
ترجمه از: زهرا عباسپور، خبرنگار ایمنا
نظر شما