به گزارش خبرنگار ایمنا، در محیط شهری رنگ را همه جا میتوان دید؛ در بدنه و نمای ساختمانها، پوشش بام، کف سازی ها، مبلمان شهری، فضای سبز، خودروها و حتی آسمان شهر و نیز رنگ آمیزی لباس افراد که همگی نقش مهمی در تعیین چهره رنگی شهر دارند. رنگ علاوه بر اینکه بیان احساس ماست، بیان احساس شهر هم هست، رنگها میتوانند زندگی شهری را سرزنده و شاد یا غمگین و سرد نشان دهند. هم چنین بهکارگیری رنگهای مناسب باعث برجسته کردن زیباییهای شهر یا در جایی باعث پنهان سازی عیوب طراحی میشود.
اما امروزه رنگها در شهر اغلب بدون هماهنگی با هویت، فرهنگ، تراکمهای جمعیتی و ساختمانی، اقلیم و جغرافیای شهر و بدون توجه به جایگاه کاربردی آن در زیبایی شناسی شهر انتخاب میشود و بیشتر تابع رنگ مصالح مدرن معماریاند. این در حالی است که به لحاظ تعاملات محیطی و ضرورت یکپارچگی فضاهای شهری، نمیتوان از نقش رنگ در فضای شهر چشم پوشید و انتخاب آن را به عهدۀ مخاطب و رنگ مصالح سپرد. در این راستا به منظور بررسی تأثیر رنگ در زیباسازی فضاهای شهری با «سمانه شاهولی، کارشناس ارشد هنر و پژوهشگر هویت شهری» به گفت و گو نشستیم که در ادامه میخوانید؛
رنگها چه نقشی در ارتقا کیفیت زندگی شهری، سلامت روانی و جسمی شهروندان دارند؟
رنگها به دو دسته طبیعی و مصنوعی تقسیم میشوند، رنگهای طبیعی شامل رنگ پوشش گیاهی منطقه، اقلیم، آسمان و رنگ خاک منطقه و رنگهای مصنوعی نیز شامل رنگهایی هستند که توسط نهادهای انسانی در شهر استفاده میشوند؛ به طور کلی رنگها دو نقش مهم در زندگی شهری دارند، یکی از منظر کارکردی که به منظور انتقال پیام مانند علائم راهنمایی که باعث سهولت و امنیت استفاده از فضای شهری برای شهروندان میشود. دومین کارکرد زیباشناسی رنگها است که به منظور زیبایی، ایجاد آرامش و تلطیف روحی شهروندان در فضای شهری مورد استفاده قرار میگیرد. استفاده از این دو نوع کارکرد بستگی به این دارد که دانش رنگی داشته باشم و متناسب با بار معنایی هر رنگ در فضای شهری از آن استفاده کنیم.
چه معیارهایی باید در انتخاب رنگها در فضاهای شهری مد نظر باشد؟
رنگ از طرق مختلف بر انسان تأثیر گذاشته و میتواند بازتاب فرهنگ، باورها، رفتار و نیز احساسات مردم باشد. به این ترتیب به منظور بهکارگیری بهینه آن و خلق محیطها و فضاهای شهری مناسب، شناخت ویژگیهای رنگ ضروری است، بهره گیری ناآگاهانه، بدون مطالعه و غیرتخصصی از رنگ و عدم توجه به تأثیرات آن بر انسان، در شهرها منجر به تولید فضاهایی میشود که پاسخگوی نیازهای کاربران نیست.
به طور کلی معیاریهایی را باید برای انتخاب رنگها در فضای شهر در نظر بگیریم که مهمترین آن توجه به روحیه شهروندان است، یعنی رنگهایی که باعث تلطیف روحیه و آرامش میشود مانند رنگ سفید، آبی، سبز و رنگهای شاد به کار گیریم، البته باید رنگ با اقلیم منطقه یک جهت معنادار داشته باشد به طور مثال فضای رنگی شهر یزد کاملاً متناسب با اقلیم و هویت منطقه خاکی رنگ است در سایر شهرها نیز باید به این عنصر توجه شود؛ استفاده از رنگهایی که در فرهنگ منطقه وجود دارد نیز یکی از معیارهای مهم در انتخاب فضای رنگی شهر است؛ علاوه بر اینها توجه به هدف معنایی و کاربردی رنگها باید مورد توجه قرار گیرد.
این انتخاب تا چه اندازه به ویژگیهای بومی هر شهر مربوط است؟
رنگ یکی از نشانههای مهم در بیان هویت شهری است و هویت شهری نیز ارتباط بسیار نزدیکی به مسائل بومی یک منطقه دارد بنابراین به طور غیرمستقیم انتخاب رنگها به ویژگیهای بومی منطقه مانند فرهنگ و پیشینه تاریخی و همچنین مسائل اقلیمی وابسته است. در خصوص مسائل بومی عنصر مردم شناسی و اینکه سلیقه و ذائقه شهروندان منطقه به چه رنگهایی گرایش دارد، چه رنگهایی در پیشینه و فرهنگ مردم منطقه وجود داشته و به طور کلی چه رنگهایی برای مردم منطقه تعریف شده، بسیار اهمیت دارد و از منظر اقلیمی نیز با توجه به اینکه ما در یک کشوری زندگی میکنیم که دارای اقلیمهای متفاوتی است، باید در گزینش رنگهای طبیعی منطقه نیز حساسیت به خرج دهیم.
در برنامهریزی شهری این اصول تا چه اندازه رعایت میشود؟
مسئله انتخاب رنگ و فضای رنگی شهر در گذشته وقتی که قومیتها و اقلیمها نقش پررنگتری در جامعه ایرانی داشتند و اهمیت آنها در هر منطقه مورد توجه بود، این اصول تقریباً در بسیاری از نقاط ایران رعایت میشد به طوری که به هر شهری که نگاه میکردیم از لحاظ پوشش شهری، بافت رنگی و ساختمانی شهر کاملاً مشهود بود، اما با گذشت زمان و گسترش تکنولوژی، گسترش ارتباطات و ایجاد پدیده دهکده جهانی، انسانها فارغ از مسائلی که آنها را از هم تفکیک میکرد، رفتار میکنند، و این رفتارها چه در روابط اجتماعی و چه در فضاهای شهری نمود پیدا کرده است.
گسترش مدرنیته همواره به انسانها یادآوری میکند که آدمها فارغ از تفاوتهای شخصی، انسان هستند و این دیدگاه و در کنار آن با گسترش تکنولوژی و آشنایی با بافتهای شهری در سایر کشورها مسائل بومی به مرور زمان کنار گذاشته شد و سلایق نوین جایگزین آن شد. این مسئله همواره مورد اختلاف نظر است که آیا بومی سازی صورت گیرد یا اینکه یک کشور یا دنیا به صورت یک واحد در نظر گرفته شود. مجموع این دلایل سبب شده است که فضای شهری ایران به فضایی تبدیل شود که در شهرهای ایران شباهتهای زیادی از لحاظ رنگ و فرم شهری دیده میشود.
برای استفاده مناسب و مطلوب از رنگها در فضاها، المانها و عناصر شهری چه راهکارهایی پیشنهاد میکنید؟
در مورد این مسئله باز هم باید بدانیم از وارد کردن رنگ در فضای شهری چه هدفی داریم، رنگ دو کارکرد کاربردی و روانی دارد، در این حالت فضای شهری باید به نحوی رنگبندی و از یک سیستم رنگی مشخصی تبعیت کند که به محض مواجه مخاطب با رنگ بتوان آن را شناسایی کرد؛ اینجا بحث یک دست کردن برخی المانها مانند تابلوهای راهنمای مسیر، علائم راهنمایی و رانندگی و همه فاکتورهایی است که در فضای شهری به سهولت دسترسی شهروندان را به فضاهای شهری آسان میکند، در این حیطه وقتی از رنگ استفاده میکنیم باید به اینکه چه حسی از لحاظ کاربردی به مخاطب القا میکند، توجه داشته باشیم.
بخش دیگر استفاده از رنگ در فضای شهری به منظور تلطیف روحیه شهروندان است که بدین منظور باید از رنگهایی مانند سبز استفاده کنیم که در همه جای دنیا مظهر آرامش است، بنابراین میتوانیم با استفاده درست و به جا از آن ضمن ایجاد آرامش خاطر شهروندان، هویت بصری زیبایی به شهر دهیم.
استفاده از رنگها در ساختمانها و بناها باید با دقت بیشتری انجام شود به طور مثال رنگ آبی القا کننده حس آب و سرما است به همین دلیل استفاده از این رنگ در اقلیمهای سرد میتواند یک معنای عکس داشته باشد و سرما بیش از پیش احساس شود و همین طور استفاده از رنگهای گرم در مناطق گرم، به همین دلیل بهتر است از رنگهای سرد در مناطق گرم و از رنگهای گرم در مناطق سرد استفاده شود. از رنگهای شاد و درخشان نیز تا جایی که مردم از لحاظ روانی بتوانند با این رنگها ارتباط برقرار کنند، باید به کار گرفته شود.
به طور کلی در خصوص بهکارگیری رنگ با هدف کاربردی باید به کیفیت رنگ توجه شود ضمن اینکه وحدت در استفاده از رنگها حفظ شود چرا که استفاده بیش از حد از رنگها در فضای شهری سبب گمراهی شهروندان میشود.
نظر شما