به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس یادداشتی که حسن بهشتی پور، کارشناس مسائل هستهای در مور وظایف آژانس بینالمللی انرژی اتمی در اختیار ایمنا قرار داده است:
آژانس بینالمللی انرژی اتمی وظیفهای ذاتی مربوط به جنبههای حقوقی و فنی داشته و بر فعالیتهای هستهای همه کشورها از جمله ایران و کشورهایی که از انرژی صلحآمیز استفاده میکنند، نظارت دارد.
کشورهایی مانند آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین، روسیه، هند و پاکستان که بمب هستهای دارند از ابتدا کنار گذاشته شدند. یعنی آژانس بر فعالیتهای نظامی این کشورها کنترل و نظارتی ندارد و یکی از اشکالات عمده آن نیز همین است. چنین چیزی در اساسنامه آژانس پیشبینی نشده و همان ابتدا پنج قدرت هستهای را از نظارت مستثنی کرد.
کار آژانس نظارت بر فعالیتهای صلحآمیز هستهای بوده که جنبه حقوقی و فنی دارد و ثانیاً جلوگیری از دسترسی سایر کشورها به بمب هستهای است. کار سوم آژانس کمک کردن به کشورهای عضو برای دسترسی به انرژی صلحآمیز هستهای است.
در برجام، آژانس به عنوان نهادی بینالمللی موظف شده است که بر اجرای آن در بخش حقوقی و فنی نظارت داشته باشد؛ به عنوان مثال مشخص کند فعالیتهای ایران تا چه حد با پروتکل الحاقی و انپیتی مطابق بوده که جنبه حقوقی کار است.
آژانس تا زمانی که در محدوده وظایف خود بر ایران نظارت کند، هیچ مشکلی نخواهد داشت، اما زمانهایی وجود دارد که به مسائل سیاسی ورود کرده و از انجام وظایف ذاتی خود دور میشود. گاهی کشورهای عضو آژانس، گزارشهایی را علیه ایران ارائه میکنند. در این زمان آژانس ایران را موظف میکند به سوالات پاسخ دهد. سوالاتی از سال ۱۳۸۱ مکرراً مطرح شده و ایران هم به آن پاسخ داده است، اما آژانس هیچگاه قانع نشده است. این جنبه سیاسی کار است؛ زیرا سوالات در چارچوب مسائل فنی و حقوقی نیست.
وقتی مسائل جنبه سیاسی پیدا میکند باید در حوزههای سیاسی حل و فصل شود. آژانس هم چون وظیفه ذاتیاش، مسائل سیاسی نیست، موضوع را وارد گروه ۱+۴، ۱+۵، شورای امنیت و لابیهایی میکنند که غیر از وظایف ذاتیاش است.
رافائل گروسی، مدیرکل فعلی آژانس برخلاف یوکیو آمانو و البرادعی که سعی میکردند خود را وارد مسائل سیاسی نکنند، یا حداقل کمتر وارد بازی سیاسی شوند، مستعد ورود به حوزه سیاست بوده و موضعگیریهایش نه تنها به حل مسأله کمک نمیکند بلکه به مشکلات سیاسی دامن میزند و این در تعارض با موضع بیطرفی آژانس است.
کلیه فعالیتهای هستهای کشورها زیر نظر آژانس بوده و به دلیل منافع ملی کشورها باید محرمانه بماند؛ محرمانه بودن به معنای خلافکاری نیست؛ زیرا خود آژانس بر تمامی آنها نظارت میکند، اما دلیلی ندارد که اطلاعات حاصل از این نظارت را به اطلاع همه جهان رسانده و منتشر کند.
اگر کشوری خلافی انجام داد و اثبات شد، باید برای جنبه بازدارندگی آن، گزارشها را منتشر کرد، اما تا زمانیکه عضوی از آژانس در چارچوب فعالیتهای صلحآمیز مقررات را اجرا میکند، باید جنبه محرمانگی نظارتها حفظ شود. متأسفانه آژانس مدعی است که اطلاعات را در اختیار اعضای شورای حکام قرار میدهد و این بعضی از اعضای شورای هستند که اخبار را در اختیار رسانهها قرار میدهند.
ملاقات رافائل گروسی با انریکه مو را یا هر فرد دیگری در چارچوب مسائل سیاسی؛ یعنی به طریقی راهحلهای سیاسی پیدا شده یا بحثهای جدید سیاسی را مطرح کنند. امیدوارم بحث به سمت راهحلهای سیاسی پیش برود؛ زیرا گره مسائل سیاسی در مذاکرات ۱+۴ و شورای امنیت و شورای حکام باز میشود و مدیرکل آژانس صلاحیت لازم برای ورود به بازیهای سیاسی را ندارد؛ زیرا در تعارض با وظایف ذاتی آژانس است. هر توافقی که انجام شود نظارت بر آن در جنبههای حقوقی و فنی با آژانس بوده و به همین دلیل است که وارد میدان میشود. این نهاد باید داوری کند که آیا کشوری این تعهدات را اجرا کرده یا نه.
آژانس هم همیشه به اعتراض ایران نسبت به اینکه باید اطلاعات محرمانه بماند پاسخ داده، اما ما قانع نشدهایم و آن را بازی سیاسی میدانیم. پاسخ همیشگی آژانس این بوده که هیچوقت اطلاعات را منتشر نکرده و آن را در اختیار ۳۵ کشور عضو شورای حکام قرار میدهد و آن کشورها هستند که اطلاعات را منتشر میکنند؛ حال شما چطور میتوانید اثبات کنید که خود آژانس این اطلاعات را منتشر کرده است؟
دولتها باید متعهد شوند که اطلاعات محرمانهای را که آژانس در اختیار آنها قرار میدهد منتشر نکنند. این امکان برای آژانس وجود ندارد که جلوی انتشار اطلاعات توسط کشورها را بگیرد، اما میتوان کشور متخلف را از سوی شورای حکام توبیخ کرد؛ البته چون این حرکت به صورت محرمانه انجام میشود، کسی نمیتواند بفهمد که چه کسی اطلاعات را منتشر کرده که خلاف نص نامه آژانس بوده، اما همچنان انجام میشود. شورای حکام باید در این زمینه مصوبهای داشته باشد یا کسانی که این کار را انجام میدهند توبیخ کند، اما چرا این کار را انجام نمیدهند؟
موضوع دیگر استاندارد دوگانه برخورد کردن آژانس با اعضای خود از جمله کشورهایی عربستان بوده که اجازه بازرسی از تأسیسات هستهای جدید خود را به آژانس نمیدهد؛ آژانس هم هیچوقت عربستان را تحت فشار قرار نمیدهد. برای کره جنوبی که چند سال پیش اتفاق افتاد، هم اقدام جدی انجام ندادند. جالب آنکه عربستان عضو آژانس است، پروتکل الحاقی را اجرا نمیکند و انپیتی را اجرا میکند، ولی هنوز اجازه بازرسی از تأسیسات خودش را به آژانس نمیدهد و هیچ وقت هم این کشور را تحت فشار قرار نمیدهند؛ زیرا متحد خودشان است.
اسرائیل پیمان مادری که به آژانس امکان میدهد که بر اساس آن به وظیفه نظارتی خود عمل کند را امضا نکرده و از ابتدا زیر بار نرفته است. اینها از مزایای عضویت در آژانس استفاده میکنند، ولی مقررات آنکه مهمترین پیمانش هم انپیتی بوده را اجرا نمیکنند، زیرا اگر بپذیرند باید ترتیبات اجرایی آن را هم فراهم کنند.
جالبتر آنکه اسرائیل، ایران را با آن همه نظارت آژانس به ساخت بمب اتم متهم میکند؛ رژیمی که خود ۲۰۰ کلاهک هستهای دارد، انپیتی امضا نکرده است و آژانس هم نظارتی بر آن ندارد. حدود ۱۹۰ کشور دنیا این پیمان را امضا کرده و با آژانس به صورت جداگانه توافق کردهاند و ترتیبات اجرایی پیمان را مشخص کردهاند که آژانس چطور نظارت کند، امت اسرائیلیها چنین کاری را انجام نداده و پیمان را امضا نکرده و حق نظارت را به آژانس ندادهاند. در این صورت به ایران اعتراض میکنند که چرا در حوزه هستهای این کار را انجام میدهید. ایرانی که همه فعالیتهایش زیر نظر آژانس بوده را متهم میکنند که در حال ساخت بمب هستهای است.
نظر شما