به گزارش خبرنگار ایمنا، یکی از مهمترین اقداماتی که برنامهریزان شهر در فرآیند تهیه طرحها و برنامهها برای شهرها انجام میدهند، تعیین حدود و مقیاس شهری است. هرچقدر مقیاس مورد برنامهریزی، خردتر و کوچکتر باشد قطعاً برنامهریزی نیز باید دقیقتر باشد و طرحها با جزئیات بیشتری تهیه شود؛ چرا که ساختارهای کوچک محلی کل نظام شهری را تحت تأثیر قرار میدهد.
اگرچه که عوامل مختلف در همه سطوح، از منطقهای گرفته تا فرامنطقهای، شهری و حتی کشوری بر فرآیندهای شهری مؤثر است اما برخلاف سطوح کلان که معمولاً مدیریت شهر اختیارات چندانی برای اصلاح آن ندارد، میتوان با برنامهریزی دقیق و منسجم در سطوح خرد نظام شهری، به اهداف مورد انتظار از جمله ارتقای کیفیت زندگی، ارتقای هویت شهری، بهبود وضعیت کالبدی شهر و سایر اهداف مورد انتظار دست پیدا کرده و زمینه را برای تحقق توسعه پایدار شهری فراهم کرد. برنامهریزی در این سطوح البته نیازمند در نظر داشتن معیارها و ارائه راهکارهایی است؛ معیارها و راهکارهایی که تحقق و پیادهسازی آنها به واسطه پیچیدگیهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی امروز شهرها زمان بر است و نیازمند اعمال راهکارهای بومی است. در این خصوص گفتوگویی با"فرزاد مؤمنی"، کارشناس شهرسازی انجام دادهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
برنامهریزی دقیق برای محلات شهری چه اهمیتی دارد؟
محلات از ساختارهای کوچک مقیاس سیستم شهری است. محله در سیستم شهر به مثابه همان خانواده در نظام اجتماعی است و از همان میزان اهمیت برخوردار است؛ بنابراین لازم است تا برخی اقدامات در سطح محلات شهری انجام شود و در غیر این صورت کل ساختار شهر تحت تأثیر قرار میگیرد.
کدام پارامترها و معیارها در این فرآیند باید مورد توجه باشد؟
هویت، خوانایی، دسترسیها، امنیت و نقش محله برای منطقه از اصلیترین پارامترهایی است که نیاز است در سطح محلات شهر به آنها پرداخته شود. زمانی که یک کودک در یک خانواده به دنیا میآید، از بدو تولد تا سن مشخصی در آن خانواده است. خانواده در محله مشخصی از شهر زندگی میکنند و یک سری اتفاقات برای این کودک میافتد و او نیازهایی دارد، لذا در هر واحد همسایگی که کوچکتر از محله است، باید مهدکودک برای کودکان زیر شش سال وجود داشته باشد. باید به ازای هر محله حداقل یک دبستان وجود داشته باشد. کاربریهای تجاری باید تأمین کننده نیازهای روزانه ساکنان باشد. سبزی فروشی، نانوایی و یا کلیه کسب و کارهایی که مردم محل روزانه با آن درگیر هستند باید در سطح محلات شهر وجود داشته باشد.
از دیگر کاربریهای حیاتی در سطح محلات فضاهای همگانی است. عنصر فضای همگانی نقش مهمی در انسجام اجتماعی دارد و موجب شده است تا هویت آن محله زنده نگه داشته شود. ایجاد گسست میان شهروندان یک محله یا گسست اجتماع محلی منجر به از دست دادن هویت میشود که در نهایت امنیت را در سطح محلات شهری کاهش میدهد.
در حوزه ارتقای کیفی محلات شهر، یکی از مهمترین خدماتی که تعریف میشود، وجود مرکزی در محله است که به نحوی توزیع خدمات مورد نیاز مردم محله در آن مرکز انجام شود. اگر بتوانیم مرکز محله را به گونهای صحیح طراحی و برنامهریزی کنیم، میتوانیم فواید و نتایج مثبت آن را به کل محله بسط دهیم. مرکز محله میتواند مکانی برای برگزاری رویدادها باشد و به افزایش تعاملات اجتماعی میان ساکنان و ارتقای کیفیت زندگی کمک کند.
اجزای تشکیل دهنده ساختار محله کدام است؟
هر محله از ساختاری تشکیل شده است؛ میدان، فضاهای محلهای و شبکه دسترسی، ساختار اصلی هر محله از شهر را تشکیل میدهد. از شبکه دسترسی به عنوان استخوان بندی یک محله یاد میشود که یک مسیر اصلی دارد و سایر مسیرها به عنوان جمع کننده و پخش کننده خدمات حملونقلی ایفای نقش میکنند.
مسیر اصلی محله جایگاه استقرار کاربریهای اصلی تأمین کننده نیازهای روزانه مردم است. البته برخی کاربریها مثل کاربری آموزشی در مقطع دبیرستان فرا محلهای هستند و جایگاه آنها در شبکه دسترسی جمع کننده و پخش کننده میان محلهای است.
چرا نقش محلات در شهرهای امروزی همانند گذشته پررنگ و اثرگذار نیست؟
نیازهای شهرهای امروزی نسبت به گذشته متفاوت شده است اما محلات شهری چه به لحاظ کالبدی و چه به لحاظ فرهنگی و اجتماعی نتوانستهاند خود را با شرایط روز تطبیق دهند و ساختار آنها دیگر پاسخگوی نیاز شهروندان نیست. برخی محلات به دلیل قرارگیری در میان بافت تاریخی و قدیم شهر هنوز هم تا حد زیادی هویت مکانی خود را حفظ کردهاند و مرزهای آنها مشخص است اما تا زمانی که برند سازی محلی برای محلات شهر انجام نشود، حفظ هویت محلی دشوار خواهد بود.
ایجاد برخی فضاها برای ارتقای کیفیت زندگی باید با هدف برطرف کردن نیازهای همه مردم محله انجام شود و حتماً باید میان عناصر موجود در محله و سطح نیازهای شهروندان ارتباط برقرار کنیم. به طور مثال نیازهای کودکان امروز با کودکان دیروز بسیار متفاوت است و طراحی فضاها در سطح محلات شهر باید با توجه به نیازهای امروز این قشر انجام شود.
نمیتوان برنامهریزی محلهای را بدون در نظر گرفتن نیازهای مردم محله و صرفاً بر اساس رویکردهای سنتی انجام داد و انتظار داشت نشاط و شور اجتماعی در سطح محل برقرار باشد و ساکنان از زندگی در محل سکونت خود راضی باشند و نسبت به آن حس تعلق داشته باشند. متأسفانه برنامهریزی در ایران به خصوص در حوزه شهرسازی و برنامهریزی شهری مبنای کتابی دارد و این راهکارهای کتابی نیز بسیار قدیمی و مربوط به دهههای گذشته است، در حالی که نیازمندیها در حوزههای کالبدی، اجتماعی و فرهنگی تغییر پیدا کرده است.
نظر شما